حس زنده بودن عکاسی
شنبه 16 تیر ,1375 6 ژوئیه ,1996 سال چهارم , شماره 1011
گزارشی از برپایی سه نمایشگاه عکس کامران جبرئیلی: ما بیش از اینکه
درباره عکس حرف بزنیم, باید اطمینان داشته باشیم که همه عکس خوب را
تحسین می کنند
به بهانه برپایی سه نمایشگاه عکس در نگارخانه آفرینش سرو, گالری
سیحون و خانه عکاسان گزارشی از این نمایشگاهها تهیه شده است که در
پی می آید. نمایشگاه آثار عکس دو عکاس جوان, شهریار توکلی و فرشید
آذرنگ از 25 خرداد تا پنجم تیرماه در نگارخانه آفرینش سرو برپا
بود. در این نمایشگاه سه مجموعه عکس از این دو عکاس به نمایش گذاشته
شد. شهریار توکلی دانشجوی رشته عکاسی دانشگاه هنر در مورد مجموعه
کار خود با نام برای بابا بزرگ چنین می گوید: این مجموعه عکسها
مربوط به مراسم فوت پدربزرگم است. تصمیم داشتم از فضاهای شهری ,
فضایی نامتعارف ایجاد کنم. در واقع فکر کردم چطور می توان مورد عزا
را به فضای عزاتبدیل کرد و این اتفاقات آشنا را به یک کلیت تعمیم
داد. بنابراین دریافتم که با محو تمام آشنایی ها یک صحنه عزاداری
ایجاد شود. مثلا محو یکی از افرادی که گریه می کند, منجر به ایجاد
لکه ای شد. پس از چاپ عکسها مشاهده کردم از این زاویه نیز می توان به
موضوع نگاه کرد که به طور ناخودآگاه وقتی مرده ای را می دیدیم, به طور
واضح می دیدیم و زمانی که او به ما و مراسم عزاداری می نگرد, محو
می بیند. یعنی تمایزی میان نگاه ما و او وجود دارد, و من خواسته ام
تفاوت میان این دو نگاه را به تصویر بکشم.
توکلی در زمینه ایجاد تنالیته های خاکستری یکنواخت و یکدستی فضا در
کارهایش می گوید: عکسهایم را بیشتردر فضاهای ابری کار کرده ام, به
این دلیل یکنواختی در آنها دیده می شود, هرچیز در عکس مثل سنگ, علف
و خاک در یک اندازه و یک عرض قراگرفته اند که این موضوع برای گریز
از تاکید است. شاید دلیل دیگرچنین مسئله ای این باشد که نور یکدست
و نبود سایه کمک می کند تا فقط خود جسم مطرح شود. مثلا وقی که سایه
وارد تصویر می شود, تاکید بر سنگ از بین می رود.
وی در جایی دیگر می گوید: متاسفانه در مسابقات عکاسی که برگزار
می شوند, نسبت به عکاسی هنری توجه کمی می شود و سیاست داوران بیشتر
تاکید بر عکاسی مستند است. البته من عکاسی مستند را نفی نمی کنم ولی
حتی در بخش آزاد نیز این نوع عکاسی مورد توجه بوده است. به نظر من
فقط در قالب مجموعه می توان عکسهای هنری را ارایه داد و تک عکس در
این مقوله معنایی ندارد.
دوربین, ابزاری برای نقاشی نمایشگاه عکسهای سهراب دریابندری نیز
چندی پیش درگالری سیحون مورد بازدید علاقه مندان قرارگرفت. این
عکاس در حدود چهار سال است که عکاسی را به طور تجربی آغاز کرده و
در کار خود باافرادی چون احمد پناهی, ابراهیم حقیقی, کامران
جبرئیلی و بهرام دبیری مشورت داشته است.
وی در زمینه های معماری, آبستره, طبیعت وژورنالیستی کار می کند. وی
در مورد شباهت عکسهایش به نقاشی می گوید: من به نقاشی نیز می پردازم
و به این دلیل دوربین من ابزاری برای نقاشی است و ایجاد تصویر به
منزله قلم مو.
در عکسهای دریابندری ترتیب مشخصی دیده نمی شوند. خود در این باره
می گوید: شاید بهتر بود که روندخاصی در این عکسها وجود داشت ولی
بعضی عکسها بایکدیگر ارتباط دارند و من این عامل را در نظر
گرفته ام که کارهایم دو بعدی باشند, پرسپکتیو نداشته باشند و از
لحاظ رنگ و ترکیب بندی (کمپوزیسیون) متناسب با یکدیگر باشند.
نیاز به ثبت رویدادهای تاریخی
خانه عکاسان چندی پیش مجموعه عکسهایی با موضوع سالمندان را از
تعدادی عکاس به نمایش عمومی گذاشت.
کامران جبرئیلی به خاطر مجموعه عکس علی قلی افتخار نفربرگزیده
اول نمایشگاه شد. این عکاس از سال 54 همراه با تحصیل در رشته
معماری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران به عکاسی می پردازد. از
وی تاکنون مجموعه عکسهای زندگی ,جنگ ,ابیانه ونگاهی به ایران
به چاپ رسیده اندو آثارش در نمایشگاههای داخل و خارج از کشور به
نمایش درآمده اند. جبرئیلی در حال حاضر به عنوان خبرنگار عکاس برای
مطبوعات خارجی کار می کند, گفتگوی کوتاهی با وی در پی می آید.
o با توجه به فراخوان مسابقه که بهادادن به شادی ها و لحظات شاد
وامیدبخش کهنسالان بود, فکر نمی کنید که تعدادی از عکسها نه تنها این
مورد را نشان نمی دادند بلکه به عکس عمل کرده اند.
از آنجا که فکر اولیه طرح چنین مسابقه ای از جانب آسایشگاه کهریزک
بوده است, هدف اصلی ایجاد امیدواری به زندگی در کهنسالان است و طبعا
عکسهایی مورد نظر بوده اند که با چنین دیدگاهی گرفته شده باشند. ولی
همانطور که در نمایشگاه دیدید, بعضی از عکسها فضای ناامیدی, کسالت و
تنهایی را در خود داشتند که شاید عکاسان این عکسها, عکس با دیدگاه
مثبت به زندگی کهنسالان نداشته اند.
o برخی عکاسان جوان دلیل شرکت نکردن در مسابقات ونمایشگاههای جمعی
را, گرایش داوران به عکسهای مستند اجتماعی می دانند و معتقدند در
ایران توجهی به مقوله عکاسی هنری نمی شود. نظر شما در این مورد
چیست
وقایع انقلاب اسلامی و پس از آن جنگ ایران و عراق دوربین هارا به
سوی خود چرخاند. حال, چه دوربین افراد عادی را که قبلا از گل و
طبیعت عکس می گرفتند و یا بادوربین بازی های عکاسی می کردند و چه
دوربین عکاسان حرفه ای. بنابر این, بدیهی است که گرایش اصلی جامعه
عکاسی به تهیه عکس مستند باشد. در واقع, تحول سریع رویدادهای تاریخی
و نیاز به ثبت روزانه این رویدادها بوده است که عکاسی مستند را
تقویت کرده و موجب حضور دوربین ها در مقابل این صحنه ها بوده است. ولی
فراموش نکنیم که در چند سال اخیر نمایشگاهها و مسابقات عکاسی همواره
بخشی از موضوعات خود را به عناوینی چون عکاسی ابداعی و عکاسی آزاد
اختصاص داده اند که طبعا جایی بوده است. برای عرضه عکسهایی با
دیدگاههای شخصی و عکاسی صرفا برای عکاسی. از طرفی به نظر من, طرح
چنین مواردی از جانب برخی عکاسان, بهانه ای برای کم کاری است. ما بیش
از اینکه درباره عکس حرف بزنیم, باید عکس بگیریم و اطمینان داشته
باشیم که همه عکس خوب را تحسین می کنند.
زیرنویس عکسها:
عکس از: شهریار توکل
عکس از: سهراب دریابندری
عکس از: کامران جبرئیلی
نظر شما