بیاطلاعی یا بیاعتنایی؟ اطلاعاتمان از قوانین چقدر است؟
روزنامه همشهری، چهارشنبه 14 شهریور ,1375 4 سپتامبر ,1996 سال چهارم , شماره 1060
پیچیدگی بسیاری از قوانین، عدم ثبات برخی مقررات و تغییر روزانه آنها و... از جمله موانعی است که موجب شده بسیاری از مردم حقوق فردی و اجتماعی خود را نادیده بگیرند.
یک وکیل میگوید: دو راه اساسی برای غلبه بر کاستیها وجود دارد:
- آگاه کردن مردم به حقوق و وظایف خود
- تقویت بنیان علمی و عملی دادگستری و تأمین استقلال قضائی و امنیت شغلی و اجتماعی قضات و کارکنان دادگستری
اگر پیرامون یک قانون عمومی از مردم بپرسیم، پاسخهای زیادی میشنویم که "از آن چیزی نمیدانم." چرا بسیاری از مردم نسبت به قوانین اظهار بیاطلاعی میکنند و انگیزهای برای آگاهی از آن ندارند؟ اما هنگامی که نقض قانون موجب مجازاتی میشود، اغلب واکنشها تنها به برآشفتن و ناسزاگویی محدود میشود.
در علتیابی ناآگاهی بسیاری نسبت به قوانین، میتوان بیتوجهی رسانهها و دولت در آگاه کردن مردم به حقوق و وظایفشان را مؤثر دانست. با این حال، بسیاری از ما حتی در امور شخصی و اجتماعی خود نیز حساسیتی نسبت به قوانین نداریم.
در فضای پیچیدهی امروزی، صداهای بسیاری از دادگاهها و خیابانها به گوش میرسد؛ صداهایی که گویی صدای پای قانون هستند. تاریخ گواهی میدهد که پایه بسیاری از انقلابها، تشنگی به عدالت اجتماعی و نبود قانون بوده است. در ایران، تلاش برای برپایی حکومت قانون یکی از اصلیترین دلایل جنبش مشروطیت بود.
چرا آگاهی به قانون مهم است؟ در علوم اجتماعی، قانون مجموعهای از احکام است که برای تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی افراد جامعه به وجود آمده است. کارشناسان معتقدند که پیروی افراد از قانون مستلزم پذیرش عمومی آن است. در حال حاضر، کشور ما قانون کم ندارد؛ اما آنچه کم داریم، احترام همگانی به قانون و رعایت دقیق و عادلانه آن است.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته، عدم آگاهی از قانون جرم محسوب میشود. اما در کشور ما، بیاعتنایی به قوانین و مقررات در حال افزایش است. این بیاعتنایی ممکن است ریشه در بیاطلاعی از قانون، ناامیدی به اجرای آن، یا پیچیدگی و ابهام برخی قوانین داشته باشد.
میزان آگاهی مردم از قوانین بستگی به پایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنان دارد. یک کارمند قوانین کار و بیمه را میداند و یک تاجر نیز با قوانین مالیاتی آشنا است. با این حال، هنوز بسیاری از مردم اطلاعات حقوقی کافی ندارند. یک کارشناس حقوقی میگوید: اهمیت و ضرورت وجود وکیل و قضاوت در جامعه ما جا نیفتاده است و بسیاری از مردم به جای مراجعه به قانون، مسائل خود را از طریق روشهای محلی و کدخدامنشی حل و فصل میکنند.
در هزار توی قوانین پیچیده، بسیاری از مردم نمیدانند برای حل مشکلات خود به کجا مراجعه کنند. به گفته برخی، اعتماد به پشتیبانی قانون بهطور کامل وجود ندارد و مراجعه به مراجع قانونی پروسهای وقتگیر و بوروکراتیک است.
امروزه در بسیاری از موارد، قوانین به دلیل پیچیدگی و ابهام اجرا نمیشوند و مردم نیز توجهی به آنها ندارند. این مسئله، اعتماد مردم به قانون را کاهش داده است و بیاعتنایی به قانون در جامعه بسیار گستردهتر از بیاطلاعی از قانون شده است.
در نهایت، باید گفت که اجرای درست قانون حتی از خود قانون نیز مهمتر است و اهمیت اجرای قانون کمتر از وجود آن نیست.
نظر شما