موضوع : پژوهش | مقاله

قدرت نمادین، توهم و احساسات در جامعه‌شناسی پیر بوردیو (2)

چکیده:
در بخش دوم تحلیل نظریه‌های پیر بوردیو، به بررسی مفهوم توهم (Illusio) به‌عنوان یکی از عناصر کلیدی قدرت نمادین پرداخته می‌شود. این مفهوم که در آثار متأخر بوردیو به بلوغ نظری رسیده است، نقش مهمی در توضیح چگونگی مشارکت کنشگران در میدان‌های اجتماعی و پذیرش قواعد آن‌ها دارد. توهم، به‌عنوان ترکیبی از باور، سرمایه‌گذاری عاطفی و تعهد اجتماعی، کنشگران را به مشارکت در بازی‌های اجتماعی و پذیرش ارزش‌های میدان وامی‌دارد. این مقاله تلاش می‌کند تا با تحلیل دقیق‌تر این مفهوم، ارتباط آن با مفاهیمی چون هبیتاس، سرمایه‌گذاری عاطفی و خشونت نمادین را بررسی کند و نشان دهد که چگونه توهم به‌عنوان ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به نظم اجتماعی عمل می‌کند.

مقدمه: توهم، مفهومی کلیدی در نظریه بوردیو

مفهوم توهم در آثار بوردیو، به‌ویژه در کتاب‌هایی نظیر تأملات پاسکالی و عقل عملی، به‌عنوان یکی از عناصر بنیادین تحلیل میدان‌های اجتماعی مطرح شده است. توهم، به‌عنوان باور عمیق و ناخودآگاه به ارزش‌ها و قواعد میدان، کنشگران را به مشارکت در بازی‌های اجتماعی و پذیرش نظم موجود وامی‌دارد. این مفهوم، هم‌زمان با مفاهیمی نظیر هبیتاس و سرمایه اجتماعی، چارچوب نظری بوردیو را برای تحلیل سلطه و بازتولید نظم اجتماعی تکمیل می‌کند.

مفهوم توهم: از باور تا سرمایه‌گذاری عاطفی

توهم در نظریه بوردیو به‌عنوان باور به ارزش بازی‌های اجتماعی و سرمایه‌گذاری عاطفی و عملی در میدان‌های اجتماعی تعریف می‌شود. این مفهوم، کنشگران را به پذیرش قواعد میدان وادار می‌کند و آن‌ها را متقاعد می‌سازد که بازی اجتماعی ارزش مشارکت دارد. به بیان دیگر، توهم به‌عنوان مکانیزمی عمل می‌کند که کنشگران را به مشارکت فعال در میدان و پذیرش سلطه موجود وامی‌دارد.

ویژگی‌های اصلی توهم:

  1. باور و اعتقاد: توهم به‌عنوان یک باور عمیق و ناخودآگاه، کنشگران را متقاعد می‌کند که ارزش‌های میدان معتبر و طبیعی هستند.
  2. سرمایه‌گذاری عاطفی: توهم از طریق احساسات و عواطف، کنشگران را به میدان متصل می‌کند و آن‌ها را به مشارکت فعال در بازی‌های اجتماعی وامی‌دارد.
  3. مشروعیت‌بخشی: توهم به‌عنوان ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به نظم اجتماعی عمل می‌کند و سلطه موجود را طبیعی جلوه می‌دهد.

توهم و میدان: ارتباط متقابل

در نظریه بوردیو، میدان به‌عنوان فضایی اجتماعی تعریف می‌شود که در آن کنشگران بر سر منابع و سرمایه‌های مختلف رقابت می‌کنند. هر میدان، قواعد و ارزش‌های خاص خود را دارد که توسط کنشگران پذیرفته می‌شود. توهم، به‌عنوان باور به ارزش بازی‌های میدان، نقش مهمی در این فرآیند ایفا می‌کند. کنشگران از طریق توهم، قواعد میدان را می‌پذیرند و به آن‌ها متعهد می‌شوند.

نقش توهم در میدان:

  1. ایجاد تعهد اجتماعی: توهم، کنشگران را به مشارکت در بازی‌های میدان و پذیرش قواعد آن متعهد می‌کند.
  2. مشروعیت‌بخشی به سلطه: توهم، نظم اجتماعی میدان را مشروع جلوه می‌دهد و از این طریق، سلطه موجود را بازتولید می‌کند.
  3. تقویت هبیتاس: توهم، از طریق هبیتاس، باورها و ارزش‌های میدان را درونی می‌کند و آن‌ها را به بخشی از شخصیت کنشگران تبدیل می‌کند.

توهم و هبیتاس: پیوند باور و عمل

هبیتاس، به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی بوردیو، به مجموعه‌ای از تمایلات و طرح‌واره‌های درونی‌شده اشاره دارد که رفتار، ادراک و احساسات کنشگران را شکل می‌دهند. توهم، از طریق هبیتاس، قواعد و ارزش‌های میدان را درونی می‌کند و آن‌ها را به بخشی از شخصیت کنشگران تبدیل می‌کند.

ارتباط هبیتاس و توهم:

  1. درونی‌سازی ارزش‌ها: توهم، از طریق هبیتاس، قواعد و ارزش‌های میدان را درونی می‌کند.
  2. ایجاد سرمایه‌گذاری عاطفی: هبیتاس، از طریق توهم، کنشگران را به سرمایه‌گذاری عاطفی در میدان وامی‌دارد.
  3. پذیرش سلطه: توهم، از طریق هبیتاس، سلطه موجود را به‌عنوان یک واقعیت طبیعی و مشروع جلوه می‌دهد.

توهم و خشونت نمادین: ابزار سلطه اجتماعی

خشونت نمادین، به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی بوردیو، به تحمیل ارزش‌ها و قواعد اجتماعی از طریق ابزارهای نمادین اشاره دارد. توهم، به‌عنوان یکی از ابزارهای خشونت نمادین، کنشگران را به پذیرش سلطه وامی‌دارد و آن‌ها را متقاعد می‌سازد که نظم موجود طبیعی و مشروع است.

نقش توهم در خشونت نمادین:

  1. پذیرش سلطه: توهم، کنشگران را به پذیرش سلطه موجود وامی‌دارد.
  2. مشروعیت‌بخشی به نظم اجتماعی: توهم، نظم اجتماعی موجود را مشروع جلوه می‌دهد و از این طریق، سلطه را بازتولید می‌کند.
  3. ایجاد تعهد عاطفی: توهم، از طریق سرمایه‌گذاری عاطفی، کنشگران را به نظم اجتماعی متعهد می‌کند.

توهم و احساسات: پیوندی عمیق

توهم، نه‌تنها یک پدیده شناختی بلکه یک پدیده عاطفی است. این مفهوم، از طریق احساسات و عواطف، کنشگران را به میدان متصل می‌کند و آن‌ها را به پذیرش قواعد و ارزش‌های میدان وامی‌دارد. به بیان دیگر، توهم از طریق احساسات، سلطه را بازتولید می‌کند.

احساسات و توهم:

  1. سرمایه‌گذاری عاطفی: توهم، از طریق احساسات، کنشگران را به میدان متصل می‌کند.
  2. پذیرش سلطه: احساسات، کنشگران را به پذیرش سلطه موجود وامی‌دارد.
  3. مشروعیت‌بخشی: توهم، از طریق احساسات، نظم اجتماعی موجود را مشروع جلوه می‌دهد.

نتیجه‌گیری: توهم، ابزاری برای بازتولید نظم اجتماعی

مفهوم توهم در نظریه بوردیو، به‌عنوان یکی از عناصر کلیدی قدرت نمادین، نقش مهمی در بازتولید نظم اجتماعی ایفا می‌کند. این مفهوم، از طریق باور، سرمایه‌گذاری عاطفی و تعهد اجتماعی، کنشگران را به پذیرش قواعد و ارزش‌های میدان وامی‌دارد و سلطه موجود را مشروع جلوه می‌دهد. توهم، نه‌تنها یک ابزار شناختی بلکه یک ابزار عاطفی است که از طریق احساسات، نظم اجتماعی را بازتولید می‌کند.

کلمات کلیدی:

قدرت نمادین، توهم، پیر بوردیو، هبیتاس، خشونت نمادین، نظم اجتماعی، سرمایه‌گذاری عاطفی، جامعه‌شناسی عواطف، میدان اجتماعی، سلطه اجتماعی

پیشنهاد برای مطالعه بیشتر:

برای درک بهتر مفاهیم مرتبط با توهم و قدرت نمادین در نظریه بوردیو، مطالعه منابع زیر توصیه می‌شود:

  1. “Outline of a Theory of Practice” (طرح کلی نظریه عمل): معرفی مفهوم هبیتاس و میدان.
  2. “Pascalian Meditations” (تأملات پاسکالی): تحلیل عمیق‌تر مفهوم توهم و قدرت نمادین.
  3. “Practical Reason” (عقل عملی): بررسی نقش توهم در بازتولید نظم اجتماعی.
  4. “The Logic of Practice” (منطق عمل): تحلیل ارتباط توهم با هبیتاس و میدان.

این تحلیل، با تأکید بر نقش توهم در بازتولید نظم اجتماعی و سلطه، به درک عمیق‌تر نظریه‌های بوردیو کمک می‌کند و زمینه‌ای برای تحلیل‌های بیشتر در جامعه‌شناسی عواطف و میدان‌های اجتماعی فراهم می‌آورد.

نظر شما