مکتب تطورگرایی
تعریف تطور و تکامل
مکتب تطورگرایی یکی از مکاتب مهم در جامعهشناسی است که ریشههای آن به نظریات زیستشناسی و بهویژه نظریه تکاملی داروین بازمیگردد. این مکتب، دیدگاههای مختلفی درباره تکامل اجتماعی ارائه میدهد که به دو صورت خطی و تکاملی یا چرخشی تعریف شده است.
- تطور: به معنای حرکت از یک ویژگی به ویژگی دیگر است که ممکن است مرحله بعدی، مرحله بهتری نباشد. دیدگاه تطورگرایی اغلب مبتنی بر آیندهای مبهم است.
- تکامل: به معنای حرکت از یک وضعیت نامعین به وضعیت معین، از نامنسجم به منسجم و از همگون به ناهمگون است. در این دیدگاه، مرحله آینده بهتر از گذشته و حال در نظر گرفته میشود.
ویژگیهای مکتب تطورگرایی
- تغییر در ساختار جامعه: تغییرات اجتماعی مبتنی بر حوادث و پدیدههای ناشناخته است.
- مقایسه جامعه با بدن انسان: این دیدگاه، جامعه را با بدن انسان مقایسه میکند و رشد و تمایز اندامهای بدن را با تمایز در ساختارهای اجتماعی تحلیل میکند.
- تأثیر زیستشناسی: اساس این مکتب بر نظریات زیستشناسی و بهویژه نظریه تنازع بقاء داروین استوار است.
- تنازع بقاء: این مکتب بر اساس نظریه هربرت اسپنسر، با تأکید بر رقابت و اصالت سود، از تنازع بقاء بین افراد شروع شده و به تنازع گروهی در جامعهشناسی رسیده است.
هربرت اسپنسر: بنیانگذار تطورگرایی
هربرت اسپنسر (1820-1903) یکی از برجستهترین فیلسوفان و جامعهشناسان تطورگرا است که نظریات او تأثیر عمیقی بر شکلگیری مکتب تطورگرایی داشت. اسپنسر تحت تأثیر سه جریان فکری قرار داشت:
- اقتصاد سیاسی انگلیسی: تأکید بر اصالت سود، رقابت آزاد و لیبرالیسم.
- زیستشناسی: نظریات لامارک و داروین.
- جامعهشناسی آگوست کنت: مفاهیمی مانند کلیت متنازل و پیچیدگی متزایر.
مفاهیم و اصطلاحات کلیدی اسپنسر
لیبرالیسم اقتصادی:
- اسپنسر فردگرا بود و به اصالت سود و نفع اعتقاد داشت.
- او مخالف دخالت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی بود و معتقد بود که رقابت آزاد باید محیط مناسبی برای پرورش افراد موفق فراهم کند.
- او کمک به فقرا و ضعیفان را غیرضروری میدانست و آن را مانعی برای تکامل اجتماعی تلقی میکرد.
تقسیمبندی نیروها در جهان:
اسپنسر معتقد بود که سه نیرو در جهان وجود دارد:
- ماده
- حرکت
- سکون
ترکیب این سه نیرو، اساس زندگی اجتماعی و دیدگاه تکاملی او را تشکیل میداد.
فکر تکامل اندامواره:
اسپنسر جامعه را به یک ارگانیسم زنده تشبیه کرد و معتقد بود که تکامل اجتماعی از اشکال ساده به اشکال پیچیده، از همسانی به ناهمسانی و از همگونی به ناهمگونی حرکت میکند.
تنازع بقاء و بقای اصلح:
اسپنسر مفهوم بقای اصلح را مطرح کرد که بعدها به یکی از اصول داروینیسم اجتماعی تبدیل شد. او معتقد بود که در فرایند تکامل اجتماعی، افراد یا گروههایی که توانایی سازگاری بیشتری دارند، باقی میمانند و افراد یا گروههای ناصالح حذف میشوند.
معیارهای تکامل اجتماعی از دیدگاه اسپنسر
اسپنسر سه معیار برای تکامل و توسعه اجتماعی مطرح کرد:
- وضعیت سکونت:
- جامعه کوچرو
- جامعه نیمهیکجانشین
- جامعه یکجانشین
- ساختارهای اجتماعی و درجه پیچیدگی:
- ساده
- ترکیبی مضاعف
- ترکیبی پیچیده
- تنظیمات داخلی و نوع سازماندهی:
- جامعه جنگجو و نظامی (سازمان سنتی)
- جامعه صنعتی (سازمان مدرن)
مقایسه جامعه نظامی و صنعتی از دیدگاه اسپنسر
جامعه نظامی | جامعه صنعتی |
---|---|
کار اجباری و زوری | کار مبتنی بر اختیار و آزادی |
اقتصاد معیشتی | اقتصاد بازاری |
دفاعی | صلحآمیز |
جبرگرایی | لیبرالیسم |
سازمان عمومی | سازمان خصوصی |
اصالت جمع | اصالت فرد |
همکاری | رقابت |
فرمانبری و اطاعت | استقلال فردی |
حاکمیت سنت | حاکمیت قانونی |
دیدگاه اسپنسر درباره تکامل اجتماعی و دولت
اسپنسر معتقد بود که دولت و دانشمندان نباید در فرایند تکامل اجتماعی دخالت کنند. او تأکید داشت که کمک به فقرا و ضعیفان، فرایند طبیعی تکامل را مختل میکند و تنها افرادی که توانایی سازگاری با محیط را دارند، باید در جامعه باقی بمانند.
روششناسی اسپنسر
اسپنسر دو روش تحقیق را مطرح کرد:
- روش ذهنی: بررسی موشکافانه و عمیق موضوعات.
- روش عینی: تأکید بر روحیه علمی و عدم دخالت ارزشهای فردی در تحقیق.
او معتقد بود که قوانین حاکم بر طبیعت را میتوان به جامعه انسانی تعمیم داد و دیدگاه او در این زمینه جبرگرایانه (دترمینیستی) بود.
مقایسه با ابن خلدون
هرچند ابن خلدون پیش از اسپنسر به موضوع تطور اجتماعی پرداخته بود، اما اسپنسر به عنوان بنیانگذار رسمی مکتب تطورگرایی شناخته میشود.
- ابن خلدون دو نوع جامعه (بدوی و حضری) را مطرح کرد و عامل روانی عصبیت را به عنوان نیروی محرکه تاریخ معرفی کرد.
- اسپنسر، برخلاف ابن خلدون، بر عوامل زیستی و مادی تأکید داشت.
جامعهشناسان تطورگرا
تطورگرایی به مرور در میان جامعهشناسان گسترش یافت و متفکرانی مانند:
- مورگان: تأکید بر نقش تکنولوژی در تکامل اجتماعی.
- تیلور: تأکید بر تکامل فرهنگی.
- فریزر و بنیامین کید: تأکید بر نقش دین در تطور.
- جامعهشناسان آمریکایی (اسمال، سامنر، گمپلویچ): توسعه نظریه اسپنسر با تأکید بر تنازع گروهی.
جمعبندی
مکتب تطورگرایی، با تأکید بر تنازع بقاء و بقای اصلح، یکی از مهمترین مکاتب جامعهشناسی است که دیدگاههای آن توسط متفکرانی مانند هربرت اسپنسر توسعه یافته است. اسپنسر با الهام از زیستشناسی و نظریات داروین، مفاهیمی مانند تکامل اجتماعی، لیبرالیسم اقتصادی و بقای اصلح را مطرح کرد. او جامعه را به یک ارگانیسم زنده تشبیه کرد و معتقد بود که تکامل اجتماعی، حرکتی از سادگی به پیچیدگی است. با این حال، دیدگاههای او به دلیل تأکید بر رقابت و مخالفت با دخالت دولت، همواره محل بحث و نقد بوده است.
نظر شما