موضوع : پژوهش | مقاله

نظریه‌های جرم‌شناسی دیوید فارینگتون: تحلیل و بررسی

دیوید فارینگتون، یکی از برجسته‌ترین جرم‌شناسان معاصر، نقش مهمی در توسعه نظریه‌ها و پژوهش‌های جرم‌شناسی داشته است. مطالعات و نظریه‌های او، به‌ویژه در زمینه رابطه سن و جرم و پتانسیل ضد اجتماعی شناختی تلفیقی، تأثیرات گسترده‌ای بر درک ما از عوامل مؤثر بر بزهکاری و رفتارهای ضداجتماعی داشته‌اند. در ادامه، به بررسی نظریه‌ها و پژوهش‌های کلیدی او پرداخته می‌شود.

1. رابطه سن و جرم: پژوهش کمبریج و تأثیر سن بر بزهکاری

یکی از مهم‌ترین حوزه‌های تحقیقاتی دیوید فارینگتون، بررسی رابطه میان سن و جرم است. او در چارچوب پروژه‌ای بلندمدت با عنوان «پروژه کمبریج»، به بررسی تأثیر سن بر شروع، تداوم و کاهش رفتارهای بزهکارانه پرداخت. این پروژه که از سال 1961 آغاز شده و تاکنون ادامه دارد، یکی از جامع‌ترین مطالعات طولی در زمینه جرم‌شناسی است.

یافته‌های کلیدی پروژه کمبریج:

سن آغاز بزهکاری:

  • فارینگتون نشان داد که سن آغاز بزهکاری (معمولاً در کودکی یا نوجوانی) می‌تواند تأثیر زیادی بر رفتارهای آینده فرد داشته باشد. کودکانی که در سنین پایین‌تر وارد مسیر بزهکاری می‌شوند، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی نیز به رفتارهای مجرمانه ادامه دهند.

نقطه اوج بزهکاری:

  • بزهکاری معمولاً در دوران نوجوانی و اوایل جوانی به اوج خود می‌رسد. این دوره زمانی با کاهش نفوذ خانواده و افزایش تأثیر گروه همسالان همراه است.

کاهش بزهکاری در بزرگسالی:

  • با افزایش سن و ورود به دوره‌های جدید زندگی (مانند ازدواج، اشتغال و مسئولیت‌های خانوادگی)، بسیاری از افراد از رفتارهای بزهکارانه فاصله می‌گیرند. این پدیده به «کاهش بزهکاری در بزرگسالی» معروف است.

عوامل خطرساز و محافظتی:

  • فارینگتون نشان داد که عوامل فردی (مانند بیش‌فعالی یا هوش پایین)، خانوادگی (مانند نظارت ضعیف والدین) و اجتماعی (مانند نفوذ همسالان بزهکار) می‌توانند بر رفتار بزهکارانه تأثیر بگذارند. در مقابل، عوامل محافظتی مانند حمایت اجتماعی و فرصت‌های مثبت می‌توانند از بروز بزهکاری جلوگیری کنند.

اهمیت پروژه کمبریج:

این پروژه نشان داد که سن به‌عنوان یک متغیر کلیدی، نقش مهمی در شکل‌گیری و تداوم رفتارهای بزهکارانه دارد. نتایج این پژوهش به طراحی برنامه‌های پیشگیری و مداخله‌ای برای کاهش بزهکاری کمک کرده است.

2. نظریه پتانسیل ضد اجتماعی شناختی تلفیقی

یکی دیگر از نظریه‌های برجسته فارینگتون، نظریه پتانسیل ضد اجتماعی شناختی تلفیقی است. این نظریه بر این باور است که افراد دارای سطوح مختلفی از پتانسیل ضد اجتماعی هستند که می‌تواند به رفتارهای ضداجتماعی و بزهکارانه منجر شود.

مفاهیم کلیدی نظریه:

پتانسیل ضد اجتماعی کوتاه‌مدت و بلندمدت:

  • پتانسیل ضد اجتماعی می‌تواند به دو صورت کوتاه‌مدت و بلندمدت وجود داشته باشد:
    • کوتاه‌مدت: تحت تأثیر عوامل موقعیتی مانند مستی، ناامیدی یا آشفتگی.
    • بلندمدت: ناشی از ویژگی‌های پایدار فردی مانند زودانگیختگی یا مشکلات شناختی.

تعامل فرد و محیط:

  • رفتار ضداجتماعی نتیجه تعامل میان ویژگی‌های فردی (مانند سطح پتانسیل ضد اجتماعی) و محیط اجتماعی (مانند فرصت‌های مجرمانه و بزه‌دیدگان) است.

تأثیر سن بر پتانسیل ضد اجتماعی:

  • در دوران نوجوانی، به دلیل تأثیر عوامل بلوغ (مانند کاهش نفوذ خانواده و افزایش تأثیر گروه همسالان)، پتانسیل ضد اجتماعی به اوج خود می‌رسد.
  • در بزرگسالی، رخدادهای مثبت زندگی مانند ازدواج یا اشتغال می‌توانند پتانسیل ضد اجتماعی را کاهش دهند.

تغییرات موقعیتی:

  • موقعیت‌های خاص می‌توانند سطح پتانسیل ضد اجتماعی فرد را تغییر دهند. برای مثال، فردی با پتانسیل بلندمدت ممکن است در شرایط ناامیدی یا مستی، رفتارهای بزهکارانه بیشتری از خود نشان دهد.

عوامل خطرساز و کلیدی مرتبط با بزهکاری:

فارینگتون در نظریه خود، به عوامل خطرساز مختلفی اشاره می‌کند که می‌توانند بر رفتارهای بزهکارانه تأثیر بگذارند. این عوامل عبارتند از:

  • عوامل فردی: مانند بیش‌فعالی، هوش پایین و زودانگیختگی.
  • عوامل خانوادگی: مانند نظارت ضعیف والدین، خشونت خانوادگی و بزهکاری والدین.
  • عوامل اجتماعی: مانند تأثیر گروه همسالان، بی‌نظمی محله و فرصت‌های مجرمانه.

اهمیت نظریه:

این نظریه نشان می‌دهد که رفتارهای ضداجتماعی نتیجه تعامل پیچیده‌ای از عوامل فردی و محیطی است. همچنین، تأکید بر پویایی و تغییرپذیری پتانسیل ضد اجتماعی، امکان طراحی مداخلات مؤثر برای کاهش بزهکاری را فراهم می‌کند.

3. قلدری و پیامدهای آن

فارینگتون در همکاری با ایزابلا زایک، به بررسی پدیده قلدری و پیامدهای آن پرداخت. آن‌ها در کتاب خود با عنوان «محافظت از کودکان در برابر قلدری و پیامدهای آن» به تحلیل این معضل اجتماعی و روانی پرداختند.

یافته‌های کلیدی درباره قلدری:

قلدری به‌عنوان یک معضل بهداشت روانی:

  • قلدری می‌تواند تأثیرات جدی کوتاه‌مدت و بلندمدت بر سلامت جسمی و روانی کودکان داشته باشد. این تأثیرات شامل اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، تمایل به خودکشی و حتی رفتارهای بزهکارانه در آینده است.

ارتباط قلدری با رفتارهای ضداجتماعی:

  • قربانیان قلدری ممکن است خودشان نیز به قلدری با افراد ضعیف‌تر روی آورند. این چرخه می‌تواند به تقویت رفتارهای ضداجتماعی و بزهکارانه منجر شود.

نقش عوامل محافظتی:

  • عواملی مانند حمایت اجتماعی، تقویت مهارت‌های اجتماعی و توانمندسازی کودکان می‌توانند از بروز قلدری و پیامدهای آن جلوگیری کنند.

اهمیت پژوهش درباره قلدری:

فارینگتون نشان داد که قلدری نه‌تنها یک مشکل فردی، بلکه یک معضل اجتماعی است که می‌تواند به رفتارهای ضداجتماعی و بزهکارانه در آینده منجر شود. این پژوهش‌ها به طراحی برنامه‌های پیشگیری و مداخله‌ای برای کاهش قلدری در مدارس کمک کرده‌اند.

نتیجه‌گیری

نظریه‌ها و پژوهش‌های دیوید فارینگتون نقش مهمی در توسعه جرم‌شناسی معاصر داشته‌اند. او با تأکید بر رابطه سن و جرم، پتانسیل ضد اجتماعی شناختی تلفیقی و پدیده قلدری، به درک عمیق‌تری از عوامل مؤثر بر بزهکاری و رفتارهای ضداجتماعی دست یافته است.

پیامدهای نظریه‌های فارینگتون برای سیاست‌گذاری:

  1. پیشگیری زودهنگام:
    • شناسایی و مداخله در سنین پایین (کودکی و نوجوانی) می‌تواند از تداوم رفتارهای بزهکارانه جلوگیری کند.
  2. تقویت عوامل محافظتی:
    • حمایت اجتماعی، فرصت‌های مثبت و نظارت مؤثر می‌توانند به کاهش بزهکاری کمک کنند.
  3. برنامه‌های توانبخشی:
    • طراحی برنامه‌هایی برای کاهش پتانسیل ضد اجتماعی در بزرگسالی (مانند آموزش مهارت‌های زندگی و حمایت شغلی) می‌تواند به ترک رفتارهای بزهکارانه کمک کند.

نظر شما