موضوع : پژوهش | مقاله

نظریه جرم‌شناسی امیل دورکیم

امیل دورکیم (Émile Durkheim)، جامعه‌شناس برجسته فرانسوی، یکی از بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی مدرن است. او در آثار خود به تحلیل پدیده‌های اجتماعی و نقش آن‌ها در ساختار و عملکرد جوامع پرداخته است. هرچند دورکیم به‌طور خاص یک جرم‌شناس نبود، اما نظریات او در زمینه جرم‌شناسی اجتماعی و تحلیل جرم به‌عنوان یک پدیده اجتماعی تأثیرات عمیقی بر این حوزه گذاشته است.

1. مبانی نظریه دورکیم درباره جرم

1.1. تعریف جرم

  • از نظر دورکیم، جرم هر عملی است که وجدان جمعی (Conscience Collective) را جریحه‌دار کند و نظم اجتماعی را مختل سازد.
  • او می‌گوید: «ما کاری را به‌خاطر جرم بودن محکوم نمی‌کنیم، بلکه از آنجا که آن را محکوم می‌کنیم، جرم تلقی می‌شود.»
  • جرم از نظر دورکیم پدیده‌ای نسبی است که تعریف آن به هنجارها و ارزش‌های اجتماعی بستگی دارد.

1.2. جرم به‌عنوان یک پدیده اجتماعی

  • دورکیم معتقد است که جرم یک پدیده عادی و طبیعی در جوامع است.
  • او جرم را جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی اجتماعی می‌داند و تأکید می‌کند که هیچ جامعه‌ای بدون جرم وجود ندارد.
  • از نظر او، جرم به‌عنوان یک پدیده اجتماعی بهنجار عمل می‌کند و برای سلامت و پویایی جامعه ضروری است.

1.3. وجدان جمعی

  • دورکیم مفهوم وجدان جمعی را به‌عنوان مجموعه‌ای از باورها، ارزش‌ها و هنجارهای مشترک در جامعه معرفی می‌کند.
  • او معتقد است که جرم زمانی رخ می‌دهد که فرد یا گروهی از این وجدان جمعی تخطی کنند.
  • وجدان جمعی دارای حیات مستقل است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

2. جرم به‌عنوان پدیده‌ای به‌هنجار

2.1. دلایل به‌هنجار بودن جرم

  1. وجود تاریخی جرم:
    • دورکیم معتقد است که جرم در تمام جوامع بشری و در طول تاریخ وجود داشته است.
    • او می‌گوید: «جرم همزاد زندگی جمعی است و با پیدایش جامعه بشری ظهور کرده است.»
  2. نقش تحول‌آفرین جرم:
    • جرم می‌تواند به تحول اجتماعی، فرهنگی و قانونی کمک کند.
    • بسیاری از تغییرات اجتماعی مهم (مانند اصلاحات سیاسی و حقوقی) از طریق مخالفت با هنجارهای موجود و ارتکاب جرم آغاز شده‌اند.
    • مثال: مجرمان سیاسی که به‌خاطر مخالفت با استبداد دست به اقدام زده‌اند.

2.2. جرم و تنظیم سلامت اجتماعی

  • دورکیم معتقد است که جرم به تنظیم سلامت اجتماعی کمک می‌کند.
  • او می‌گوید که وجود جرم و واکنش جامعه به آن، باعث تقویت همبستگی اجتماعی و تقویت وجدان جمعی می‌شود.

2.3. نقش کیفر

  • از نظر دورکیم، هدف کیفر نه کاهش جرم، بلکه ارضای وجدان جمعی است.
  • او معتقد است که مجازات به‌عنوان نوعی غرامت اجتماعی عمل می‌کند و احساسات جریحه‌دار شده جامعه را تسکین می‌دهد.

3. جرم به‌عنوان پدیده‌ای نابهنجار (بی‌هنجاری)

3.1. مفهوم بی‌هنجاری (Anomie)

  • دورکیم مفهوم بی‌هنجاری (Anomie) را برای توصیف وضعیتی به کار می‌برد که در آن هنجارها و قواعد اجتماعی تضعیف یا از بین رفته‌اند.
  • بی‌هنجاری زمانی رخ می‌دهد که جامعه نتواند رفتارها و تمایلات افراد را به‌درستی تنظیم کند.
  • در چنین شرایطی، افراد دچار سردرگمی و هرج‌ومرج می‌شوند و احتمال ارتکاب جرم افزایش می‌یابد.

3.2. علل بی‌هنجاری

  1. تحولات سریع اجتماعی و اقتصادی:
    • دورکیم معتقد است که تحولات سریع (مانند صنعتی شدن یا رکود اقتصادی) می‌توانند باعث بی‌هنجاری شوند.
  2. تضعیف وجدان جمعی:
    • وقتی هنجارهای سنتی تضعیف شوند و هنجارهای جدید جایگزین آن‌ها نشوند، جامعه دچار بی‌هنجاری می‌شود.
  3. عدم تطابق میان اهداف و وسایل:
    • در شرایط بی‌هنجاری، افراد نمی‌توانند از طریق وسایل مشروع به اهداف خود دست یابند، بنابراین به رفتارهای انحرافی و مجرمانه روی می‌آورند.

3.3. بی‌هنجاری و جرم

  • دورکیم بی‌هنجاری را یکی از علل اصلی جرم می‌داند.
  • او معتقد است که در جوامع مدرن، به دلیل تقسیم کار پیچیده و فردگرایی، بی‌هنجاری بیشتر دیده می‌شود.

4. تقسیم‌بندی جوامع از دیدگاه دورکیم

4.1. جوامع مکانیکی

  • جوامع سنتی و ساده با انسجام اجتماعی قوی.
  • در این جوامع، افراد دارای باورها و ارزش‌های مشترک هستند و وجدان جمعی بسیار قوی است.
  • جرم در این جوامع به‌شدت محکوم می‌شود و واکنش‌های اجتماعی شدیدتری به همراه دارد.

4.2. جوامع ارگانیکی

  • جوامع مدرن و پیچیده با تقسیم کار گسترده.
  • در این جوامع، افراد دارای ارزش‌ها و هنجارهای متنوع هستند و وجدان جمعی تضعیف شده است.
  • جرم در این جوامع بیشتر به دلیل بی‌هنجاری و فردگرایی رخ می‌دهد.

5. نظریه‌های دورکیم درباره خودکشی

5.1. خودکشی به‌عنوان پدیده اجتماعی

  • دورکیم در کتاب “خودکشی” (1897)، خودکشی را به‌عنوان یک پدیده اجتماعی تحلیل می‌کند.
  • او معتقد است که خودکشی نه‌تنها یک مسئله فردی، بلکه نتیجه شرایط اجتماعی و ساختار جامعه است.

5.2. انواع خودکشی از دیدگاه دورکیم

  1. خودکشی خودخواهانه (Egoistic Suicide):
    • زمانی رخ می‌دهد که فرد از جامعه جدا شده و احساس تنهایی و بی‌معنایی می‌کند.
    • مثال: افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل خودکشی می‌کنند.
  2. خودکشی نوع‌دوستانه (Altruistic Suicide):
    • زمانی رخ می‌دهد که فرد به‌خاطر تعهد بیش از حد به جامعه دست به خودکشی می‌زند.
    • مثال: خودکشی سربازان برای حفظ افتخار.
  3. خودکشی بی‌هنجاری (Anomic Suicide):
    • زمانی رخ می‌دهد که جامعه دچار بی‌هنجاری و هرج‌ومرج شده باشد.
    • مثال: خودکشی در دوران رکود یا شکوفایی اقتصادی.
  4. خودکشی قضا و قدری (Fatalistic Suicide):
    • زمانی رخ می‌دهد که فرد احساس کند تحت فشار بیش از حد قوانین و مقررات است.
    • مثال: خودکشی زنان بی‌فرزند در جوامع سنتی.

6. نقد و تحلیل نظریه دورکیم

6.1. نقاط قوت

  1. تأکید بر عوامل اجتماعی:
    • دورکیم جرم را به‌عنوان یک پدیده اجتماعی تحلیل می‌کند و نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی را در ارتکاب جرم برجسته می‌کند.
  2. تبیین بی‌هنجاری:
    • مفهوم بی‌هنجاری یکی از مفاهیم کلیدی در جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی است که به تحلیل شرایط اجتماعی و نقش آن در ارتکاب جرم کمک می‌کند.
  3. نقش تحول‌آفرین جرم:
    • دورکیم با تأکید بر نقش مثبت جرم در تحول اجتماعی، دیدگاه جدیدی به این پدیده ارائه می‌دهد.

6.2. نقاط ضعف

  1. نادیده گرفتن عوامل فردی:
    • نظریه دورکیم بیشتر بر عوامل اجتماعی تأکید دارد و نقش عوامل روان‌شناختی و زیستی را نادیده می‌گیرد.
  2. تعریف نسبی جرم:
    • تعریف جرم به‌عنوان نقض وجدان جمعی، ممکن است در جوامع با هنجارهای متضاد مبهم باشد.
  3. عدم توجه به جرایم مدرن:
    • نظریه دورکیم بیشتر برای تحلیل جرایم سنتی مناسب است و در تبیین جرایم مدرن (مانند جرایم سایبری) محدودیت دارد.

7. جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

نظریه جرم‌شناسی امیل دورکیم، یکی از نظریه‌های بنیادین در جرم‌شناسی اجتماعی است که جرم را به‌عنوان یک پدیده اجتماعی به‌هنجار تحلیل می‌کند. دورکیم با معرفی مفاهیمی مانند وجدان جمعی و بی‌هنجاری، نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی را در ارتکاب جرم برجسته می‌کند. او معتقد است که جرم نه‌تنها اجتناب‌ناپذیر است، بلکه برای تحول اجتماعی و سلامت جامعه ضروری است.

با وجود برخی محدودیت‌ها، نظریه دورکیم همچنان یکی از نظریه‌های کلیدی در حوزه جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی است و به تحلیل رفتارهای انحرافی و پدیده‌های اجتماعی کمک می‌کند.

کلیدواژه‌ها:

  1. نظریه جرم‌شناسی امیل دورکیم
  2. جرم به‌عنوان پدیده اجتماعی
  3. وجدان جمعی و نقش آن در جرم
  4. بی‌هنجاری (Anomie) و جرم
  5. نقش کیفر در جرم‌شناسی اجتماعی
  6. تقسیم‌بندی جوامع مکانیکی و ارگانیکی
  7. خودکشی از دیدگاه دورکیم
  8. نقد نظریه جرم‌شناسی دورکیم
  9. نقش تحول‌آفرین جرم
  10. تحلیل اجتماعی جرم و انحرافات

نظر شما