شهید مدرس و روشنفکری؛ تقابل سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران
چکیده:
شهید سید حسن مدرس یکی از برجستهترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران است که در دوران پرآشوب مشروطه و حکومت رضاخان، بهعنوان نماد مقاومت در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی شناخته شد. مدرس در دورانی پا به عرصه سیاست گذاشت که نفوذ روحانیت در جامعه کاهش یافته بود و جریان روشنفکری و تجددخواهی غربزده در حال گسترش بود. او با درایت و بینشی عمیق، ضمن پذیرش جنبههای مثبت تمدن غرب، از هویت اسلامی-ایرانی دفاع کرد و با هرگونه وابستگی فرهنگی و سیاسی به قدرتهای خارجی مخالفت ورزید. این مقاله به بررسی مواضع مدرس در برابر جریان روشنفکری و تجددخواهی پرداخته و نقاط اشتراک و افتراق او با این جریان را تحلیل میکند.
مقدمه: مدرس در میدان دین و سیاست
شهید سید حسن مدرس یکی از شخصیتهای برجسته و تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران است که در یکی از حساسترین دورههای تاریخی کشور، با شجاعت و صراحت در برابر استبداد و استعمار ایستاد. او در زمانی پا به عرصه سیاست گذاشت که نفوذ روحانیت، علیرغم نقش برجسته در نهضت مشروطه، بهتدریج کاهش یافته بود و جریان روشنفکری و تجددخواهی غربزده، به رهبری اشراف فرنگرفته، در حال گسترش بود.
مدرس، با درک عمیق از تعالیم اسلامی و شناخت دقیق از تمدن غرب، توانست موضعی متعادل و مستقل اتخاذ کند. او ضمن پذیرش جنبههای مثبت تمدن غرب، از هویت اسلامی-ایرانی دفاع کرد و با هرگونه وابستگی فرهنگی و سیاسی به قدرتهای خارجی مخالفت ورزید.
زمینه تاریخی: افول روحانیت و رشد جریان روشنفکری
در سالهای پس از نهضت مشروطه، نفوذ روحانیت در جامعه کاهش یافت و جریان روشنفکری و تجددخواهی، بهعنوان یک نیروی جدید، در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران ظاهر شد.
ویژگیهای جریان روشنفکری در ایران:
- الهام از غرب:
روشنفکران ایرانی، با تأثیرپذیری از اندیشههای غربی، خواستار پذیرش کامل فرهنگ و تمدن غرب بودند. - ضدیت با مذهب:
بسیاری از روشنفکران، مذهب را مانعی برای پیشرفت میدانستند و خواستار حذف دین از زندگی اجتماعی و سیاسی مردم بودند. - فرنگزدگی:
اشراف فرنگرفته، فرهنگ غربی را الگوی پیشرفت میدانستند و معتقد بودند که راه نجات ایران، کنار گذاشتن کامل سنتها و پذیرش بیچونوچرای فرهنگ غرب است.
در این دوران، شهید مدرس با درایت و شجاعت، به مقابله با این جریان پرداخت و ضمن پذیرش جنبههای مثبت تمدن غرب، از هویت اسلامی-ایرانی دفاع کرد.
تأثیرات جریان روشنفکری بر جامعه ایران:
با گسترش جریان روشنفکری، جامعه ایران به دو قطب تقسیم شد:
- گروهی که با تقلید کامل از غرب، خواستار کنار گذاشتن سنتها و فرهنگ بومی بودند.
- گروهی که با هرگونه تغییر و نوگرایی مخالف بودند و به حفظ کامل سنتها اصرار داشتند.
مدرس در این میان، موضعی متعادل اتخاذ کرد و ضمن پذیرش جنبههای مثبت تمدن غرب، بر لزوم حفظ هویت اسلامی-ایرانی تأکید داشت.
پدیده روشنفکری در ایران
اصطلاح «روشنفکری» در ایران، معادل واژه فرانسوی «انتلکتوئل» (Intellectual) است و در دوران مشروطه، بهعنوان ترجمهای از واژه «منورالفکر» به کار رفت. روشنفکران ایرانی تلاش میکردند همان راهی را بروند که روشنفکران اروپایی در قرن ۱۸ و ۱۹ پیموده بودند، اما بدون توجه به تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی ایران و غرب.
نقد مدرس بر روشنفکری غربزده:
مدرس، با درک عمیق از فرهنگ و تمدن اسلامی، معتقد بود که روشنفکران ایرانی، به دلیل سطحینگری و خودباختگی، در برابر فرهنگ غرب دچار ازخودبیگانگی شدهاند. او با پذیرش بیچونوچرای فرهنگ غرب مخالف بود و تأکید داشت که باید از جنبههای مثبت تمدن غرب استفاده کرد، اما هویت اسلامی-ایرانی را حفظ نمود.
روشنفکری و تقابل با مذهب:
یکی از ویژگیهای برجسته جریان روشنفکری در ایران، تقابل آن با مذهب بود. روشنفکران ایرانی، با الهام از تجربه اروپا، مذهب را مانعی برای پیشرفت میدانستند و خواستار حذف دین از زندگی اجتماعی و سیاسی بودند.
مواضع مشترک مدرس و روشنفکران
با وجود اختلافات عمیق، مدرس در برخی موارد با روشنفکران همنظر بود و از جنبههای مثبت فرهنگ غرب استقبال میکرد.
۱. پذیرش علوم جدید:
- مدرس به اهمیت یادگیری علوم جدید و پیشرفتهای علمی و صنعتی غرب واقف بود و خواستار فراگیری این علوم در ایران بود.
- او معتقد بود که جهل و فقر، بزرگترین بلای جوامع بشری است و تنها راه رهایی از این مشکلات، گسترش علم و دانش است.
۲. یادگیری زبانهای خارجی:
- مدرس بر ضرورت یادگیری زبانهای خارجی، بهویژه برای طلاب علوم دینی، تأکید داشت.
- او حسرت میخورد که چرا خود زبانهای انگلیسی و فرانسه را نیاموخته است.
۳. استفاده از اساتید خارجی:
- مدرس معتقد بود که برای پیشرفت علمی، باید از اساتید خارجی استفاده کرد، حتی اگر هزینه آن بسیار بالا باشد.
۴. تقلید از پیشرفتهای غرب:
- مدرس با تقلید از جنبههای مثبت تمدن غرب، مانند پیشرفتهای علمی و صنعتی، موافق بود و معتقد بود که باید از تجربیات کشورهای پیشرفته بهره گرفت.
مواضع اختلافی مدرس با روشنفکران
با وجود برخی اشتراکات، مدرس در بسیاری از موارد، با روشنفکران غربزده مخالف بود و مواضع متفاوتی اتخاذ میکرد.
۱. استقلال فرهنگی:
- مدرس معتقد بود که تقلید بیچونوچرا از فرهنگ غرب، به از بین رفتن هویت فرهنگی ایران منجر میشود.
- او با پذیرش دربست فرهنگ غرب مخالف بود و تأکید داشت که باید از جنبههای مثبت تمدن غرب استفاده کرد، اما فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی را حفظ کرد.
۲. ارتباط دین و سیاست:
- برخلاف روشنفکران که خواستار جدایی دین از سیاست بودند، مدرس معتقد بود که دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ما.
- او با تفکیک دین از سیاست مخالف بود و این تفکیک را توطئهای از سوی استعمار برای تضعیف کشورهای اسلامی میدانست.
۳. استقلال سیاسی:
- مدرس با هرگونه وابستگی به قدرتهای خارجی مخالف بود و معتقد بود که ایران باید استقلال خود را حفظ کند.
- او با سیاست «موازنه مثبت» که خواستار روابط حسنه با قدرتهای بزرگ (روسیه و انگلیس) بود، مخالف بود و به جای آن، سیاست توازن عدمی را پیشنهاد میکرد.
۴. مبارزه با استبداد:
- مدرس با شجاعت و صراحت، در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی ایستاد.
- او معتقد بود که آزادی و استقلال ایران، تنها از طریق مبارزه با استبداد و استعمار امکانپذیر است.
۵. مخالفت با خودباختگی فرهنگی:
- مدرس معتقد بود که روشنفکران ایرانی، به دلیل سطحینگری و خودباختگی، در برابر فرهنگ غرب دچار ازخودبیگانگی شدهاند.
- او با پذیرش بیچونوچرای فرهنگ غرب مخالف بود و تأکید داشت که باید از جنبههای مثبت تمدن غرب استفاده کرد، اما هویت اسلامی-ایرانی را حفظ نمود.
مدرس؛ نماد مقاومت و استقلالطلبی
شهید مدرس، با شجاعت و صراحت، در برابر جریان روشنفکری غربزده و استبداد داخلی ایستاد و به نمادی از مقاومت و استقلالطلبی تبدیل شد.
ویژگیهای شخصیتی مدرس:
- صراحت لهجه: مدرس هیچگاه از بیان عقاید خود هراس نداشت و معتقد بود که باید حقیقت را گفت، حتی اگر مخالف نظر اکثریت باشد.
- استقلال فکری: او خود را از هر قید و بندی آزاد کرده بود و تنها به منافع ملت ایران میاندیشید.
- شجاعت و شهامت: مدرس، برخلاف بسیاری از سیاستمداران زمان خود، حاضر بود برای آرمانهایش تا پای جان پیش برود.
نتیجهگیری: مدرس، روشنفکری متعهد و مستقل
شهید مدرس، با درک عمیق از تعالیم اسلامی و شناخت دقیق از فرهنگ و تمدن غرب، توانست موضعی متعادل و مستقل در برابر جریان روشنفکری اتخاذ کند. او با بهرهگیری از جنبههای مثبت تمدن غرب، در عین حال به حفظ هویت اسلامی-ایرانی تأکید داشت و با هرگونه وابستگی فرهنگی و سیاسی به قدرتهای خارجی مخالف بود.
مدرس، بهعنوان نمادی از مقاومت و استقلالطلبی، در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی ایستاد و به یکی از برجستهترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران تبدیل شد.
منابع:
- اطلاعات، ۱۱ آذر ۱۳۶۰
- کیهان فرهنگی، سال چهارم، آبان ۱۳۶۶
- یادنامه شهید مدرس، انتشارات بخش فرهنگی دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی، ۱۳۶۹
- صحیفه نور، جلد اول و ششم
- مدرس ۱ و ۲، انتشارات بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران
نظر شما