ارزیابی منافع قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در قلمرو ژئوپلیتیکی قفقاز
نويسنده : موسوی فر، رحمت اله
استاد راهنما : پیشگاهی فرد، زهرا
مقطع : کارشناسی ارشد
استاد مشاور : امیراحمدیان، بهرام
رشته : جغرافیای سیاسی
دانشگاه : دانشگاه تهران تاريخ دفاع : 1388
چکیده منطقه قفقاز به دلیل ویژگی های ژئو پلیتیکی خاصی خود از جمله مناطقی بود که بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی به صحنه رقابت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد. ایران و ترکیه که رقبای سنتی و تاریخی روسیه در این منطقه محسوب می شوند از یک طرف و اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا از طرف دیگر تلاشهای خود را برای حضور مؤثرتر در این منطقه آغاز نمودند. بروز جنگ و درگیریهای متعدد درون کشوری و بین کشوری در قفقاز زمینه های جدیدی برای نقش آفرینی قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای ایجاد نمود و هر کدام از بازیگران باتوجه به منافعیکه در این منطقه برای خود متصوربودندسعی درنفوذبه این منطقه نمودنددرمیان بازیگران نقش آمریکا در جهت دهی مسایل حوزه قفقاز بر جسته تر به نظر می رسد. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، آمریکا خود را در وضعیت جدیدی دید. در اندیشه نخبگان سیاست خارجی آمریکا این ایده وجود دارد که در غیاب رقیب دیرینه فرصت مناسبی فراهم شده است که از طریق حضور وکنترل نقاط ژئو پلیتیک و تعیین کننده یک نظم جدیدی که در آن آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت حضور داشته باشد شکل گیرد. اما نگاه اتحادیه اروپا به کشورهای قفقاز جنوبی مبتنی به ذخایر غنی انرژی و بعد استراتژیکی آن است و بر این اساس استراتژی خود را تعامل با این کشورها، توسعه و گسترش روابط با آنها با هدف حضور و نفوذ در این منطقه و کسب منافع اقتصادی با تأکید بر انرژی مورد نیاز آتی خود ( نفت و گاز) می باشد. ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای و همسایه بلافصل قفقاز، نیز دارای منافع و علائق خاصی است با پیدایش جمهوری های جدید ایران با مسایل امنیتی خاصی روبرو شد از جمله بی ثباتی سیاسی داخلی این کشورها و اختلاف های مختلف قومی – مذهبی در بین آنها که ممکن است به جنگهای منطقه ای منجر شود و امنیت ایران را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین توانائی آمریکا و کشورهای غربی برای نفوذ در کشورهای منطقه به خاطر ضعف های گوناگون این کشورها، گسترش ناتو به شرق و غیره می تواند تأثیر قطعی بر ملاحظات امنیتی ایران بگذارد. به طور کلی ایران خواهان حفظ وضع موجود در مرزهای شمالی خود بود. سیاست ایران در این منطقه بر اعتماد سازی و حذف عوامل تنش زا، در منطقه و تلاش برای استقرار صلح پایدار متمرکزگردیده است. همچنین نمایش اعتبار ایران و ارائه چهره ای مثبت از ایران و اسلام در مقابل تبلیغات منفی آمریکا، از دیگر اهداف این رویکرد است. خاتمه سلطه سیاسی روسیه بر منطقه آسیای مرکزی و قفقاز « موقعیت طلائی » برای ترکیه محسوب می شود. از زمان فروپاشی اتحاد شوروی، ترکیه تلاش فراوانی برای اعمال نفوذ و ایفای نقش در تحولات قفقاز به عمل آورده است. در سالهای اخیر، ترکیه کوشش بسیار کرده است تا خود را کشوری دمکراتیک، غیر مذهبی و مبتنی بر نظام سرمایه داری با اقتصاد بازار به جهان و کشورهای منطقه معرفی کند. نظر به وجود ذخائر انرژی در منطقه و حوزه دریای خزر، ترکیه با حمایت آمریکا همواره بر انتقال نفت و گاز حوزه دریای خزر و آسیای مرکزی و قفقاز به بازارهای جهانی از قلمرو کشورش از دیدگاه استراتژیک نگریسته است. در واقع قفقاز برای ترکیه هم از جهت مسایل سیاسی- اقتصادی خاص خود و هم از نظر دسترسی به آسیای مرکزی حائز اهمیت می باشد. منطقه قفقاز در واقع دروازه ی اصلی روسیه برای تعامل با جهان شمرده می شود به گونه ای که بسته شدن این دروازه، همچون بسته شدن درهای اقتصادی سیاسی و استراتژیک بر روی روسیه است.رهبران روسیه، قفقاز را به عنوان بخشی از منطقه « خارج نزدیک » در حوزه « منافع حیاتی » کشور خود می دانند. در کنار جنبه های امنیتی، قفقاز از نظر اقتصادی برای روسیه حائز اهمیت است. عمده ترین مساله از این جهت، نفت خزر و اتصال آن می باشد. اما مهم ترین چالش روسیه را باید حضور و نفوذ آمریکا و غرب در قالب پیمان های امنیتی به خصوص ناتو در منطقه قفقاز دانست رهبران روسیه نگران آن هستند که حضور و سیاست های غرب بویژه آمریکا منجر به اتخاذ سیاست « حصار روسیه » شود. چنین سیاستی از سوی غرب، یادآور استراتژی های حصار اتحاد شوروی در عصر جنگ سرد است.
نظر شما