امریکا و حمایت از تروریسم داخلی ایران
مجله پگاه حوزه 06 تیر ماه 1383 شماره 137
نویسنده : نبی صادق سلیمی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گروه ها و جریانات وابسته به بلوک شرق و غرب که مخالف حاکمیت روحانیت و انقلابیون مذهبی بر کشور بودند، با به راه انداختن عملیات تروریستی، درصدد ایجاد ناامنی و اختلال در امور و در نهایت اضمحلال نظام برآمدند.
آنها با به کار بستن حربه ترور، از ابتدای پیروزی انقلاب تا تاریخ 27 / 9 / 1358 ه’. ش، به ترتیب سرلشکر »محمدولی قرنی« نخستین رئیس ستاد ارتش جمهوری اسلامی، آیت ا... استاد »مطهری« متفکر، اندیشمند و نخستین رئیس شورای انقلاب، حاج »طرخانی«، حاج »مهدی عراقی« و پسرش »حسام«، آیت الله »قاضی طباطبایی« و حجت الاسلام »دکتر مفتح« را مورد هدف قرار داده و به شهادت رساندند. همچنین در این فاصله، ترور حجت الاسلام والمسلمین »هاشمی رفسنجانی«، آیت الله »موسوی اردبیلی« و حضرت آیت الله »خامنه ای« ناکام ماند.
به نظر بعید می آید که ترورهایی که در این مقطع توسط گروه ها و جریانات مخالف نظام جمهوری اسلامی، صورت می گرفت، بدون خطدهی و هدایت امریکا و غرب صورت گرفته باشد. به دیگر سخن، محرّک اصلی عملیات تروریستی گروهک ها و تشکل های سیاسی مخالف نظام در این مرحله، عقده ها و عصبانیت ناشی از عدم دسترسی و تصاحب قدرت بود که براساس ایدئولوژی و اصول فکری آنها، از پا درآوردن نخبگان نظام، ضرورت اجتناب ناپذیر می یافت.
با اتخاذ جهت گیری براندازی نظام جمهوری اسلامی در سیاست خارجی امریکا و در پی ناامیدی از نیل به این هدف از طریق لیبرال های نهضت آزادی، سران کاخ سفید برای وارد کردن ضربات کاری بر پیکر انقلاب و نظام اسلامی ایران، با خط دهی، هدایت، پشتیبانی و حمایت مالی ازگروه های تروریستی و توسل به تروریسم کور، دامنه ترورها را توسعه دادند.
یکی از مجریان اصلی عملیات تروریستی علیه جمهوری اسلامی، گروهک تروریستی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بود که اعضای آن، به عنوان مهره های اجرایی عملیات طراحی شده امریکا، وارد عمل می شدند. در اینجا برای مشخص شدن این ارتباط، به سند ذیل از نشریه »لوموند« پاریس اشاره می کنیم:
»خبرگزاری فرانسه از واشنگتن گزارش داد که دولت امریکا با سازمان مجاهدین [منافقین] دارای تماس هایی است... ریچارد مورفی، معاونت وزارت خارجه امریکا در امور خاورمیانه نیز در پاسخ به سؤال یکی از نمایندگان مجلس امریکا، روز سه شنبه وجود این تماس را تأیید کرد«.
با بررسی و مطالعه دیدگاه های سران کاخ سفید در مورد پدیده تروریسم، به این نتیجه می رسیم که خوی هژمونی طلبی و مداخله گرایی امریکا موجب گردید تا آنها خود را یک سر و گردن بلندتر از سایر کشورها، بلکه قیم مردمان دیگر ملت ها به حساب آورند. در این نگرش، نه تنها موضع گیری ها و اعمال مخالفین آنها عمل تروریستی به حساب می آید، بلکه اعمال تروریستی گروه های وابسته به آنها نیز مشروعیت می یابد؛ خانم »فلورا لوئیز« نویسنده امریکایی چنین می نویسد:
»برداشت حکومت ما از مفهوم تروریسم این است که اگر کسی در برابر ادعاهای ما قد بلند کند، تروریست بالفطره است و چنین آدمی وقتی مورد حمله ما قرار می گیرد، باید به حقانیت این حمله، بسان یک کیفر آسمانی اذعان کند! حمله ما به چنین فردی، شامل قوانین حقوقی مربوط به جنگ نمی شود، زیرا این کار ما جنگ نیست، بلکه یک جهاد مقدس طبیعی است؛ بنابراین در برداشت ما، تروریست کسی است که در مقابل حمله ما از خود دفاع کند«.
باید توجه داشت که به خاطر عناد گروه های تروریستی با انقلابیون مذهبی، حربه ترور از آغازین روزهای پیروزی انقلاب، از سوی آنها علیه انقلابیون مذهبی مورد استفاده قرار گرفت که در اجرای جهت گیری براندازی نظام جمهوری اسلامی با خط دهی امریکایی ها، بر دامنه ترورها افزوده می شد؛ به هر حال، با صحنه گردانی امریکایی ها در سناریوی ترورهای کور سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، عملیات تروریستی آنها از نظر سطح و کیفیت در دو مرحله به اجرا درآمد:
الف. مرحله اول، ترور مسئولین درجه یک نظام
در این مرحله که با شکست توطئه بنی صدر و سرکوب بلوای 30 خرداد 1360 آغاز شد و تا پایان نیمه اول سال 1361 ه’. ش ادامه داشت، مسئولین درجه یک نظام، ائمه جماعات، نمایندگان مجلس، سران نیروهای نظامی، استانداران و به طور کلی دست اندرکاران و گردانندگان اصلی نظام مورد هدف قرار می گرفتند. در این مرحله، شاخص ترین چهره های نظام جمهوری اسلامی مورد سوء قصد و ترور واقع شدند.
در این مرحله علاوه بر ترور آیت ا... قدوسی دادستان کل انقلاب، دکتر حسن آیت، حجت الاسلام هاشمی نژاد، انصاری، استکی، آیت ا... مدنی، دستغیب، صدوقی، اشرفی اصفهانی، دو فاجعه مهم تروریستی نیز به وقوع پیوست که به توضیح آنها می پردازیم:
1. انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی
گروهک تروریستی منافقین در شامگاه ششم تیرماه 1360 ه’. ش، با استفاده از فردی نفوذی به نام »کلاهی«، سالن اجتماعات و سخنرانی حزب جمهوری اسلامی را منفجر کرد. در این فاجعه هولناک، آیت ا... دکتر بهشتی و 72 تن از بهترین یاران امام به شهادت رسیدند. شهادت دکتر بهشتی، تئوریسین و اندیشه پرداز انقلاب، پس از شهادت شهید مطهری، دومین ضربه بر پیکره انقلاب اسلامی بود.
وقایع بعد از فاجعه، نه تنها امیدهای واهی صحنه گردانان امریکایی را به یأس مبدل نمود، بلکه آنهارا واداشت تا به شکست خود اعتراف نمایند؛ »ویلیام پیمان« روزنامه نگار برجسته »شیکاگو تریبون« این گونه نوشت:
»انفجار دفتر مرکزی حزب، آشکارا برای نابودی رهبریت ایران طرح ریزی شده بود، امإ؛ شواهد اولیه حاکی از آن است که تلاش کارگزاران بمب، علی رغم ازمیان رفتن شماری از چهره های برجسته حزب جمهوری، در مجموع با شکست روبه رو شده است«.
2. انفجار دفتر نخست وزیری
پس از فاجعه هفتم تیر، ایالات متحده، توطئه ترور ریاست جمهوری و نخست وزیری وقت جمهوری اسلامی را طراحی کرد و چنین تصور می کرد که پس از آن، سقوط نظام حتمی خواهد بود. در پی فاجعه هفتم تیر، بنی صدر به »نیوزویک« گفته بود: »فقط دو تن از مقامات مهم در دستگاه های دولتی باقی مانده اند، فقط یک انفجار دیگر و از آن پس همه چیز تمام می شود«.
براین اساس، در 8 شهریور 1360، »کشمیری«، مهره نفوذی سازمان سیا و عضو سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین)، بمبی را در دفتر نخست وزیری منفجر کرد که بر اثر این انفجار، »محمدعلی رجایی« رئیس جمهور و حجت الاسلام دکتر »باهنر« نخست وزیر جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.
ب. مرحله دوم، ترور اعضای نهادهای انقلابی و توده مردم
در این مرحله که از نیمه دوم سال 1361 ه’. ش آغاز شد، نوبت به اعضای نهادهای انقلابی و مردم عادی رسید. در این زمان، رهنمود »رجوی« رئیس سازمان تروریستی منافقین چنین بود:
»در مرحله اول نوبت سران سیاسی بود؛ در مرحله دوم دست و پای اجرایی رژیم اهمیت درجه اول دارد... باید نرخ رشد کار عملیات به جایی برسد که دیگر پاسداری کار ساده ای نباشد و به بهای ارزانی میسر نشود و به عینه ببینند که بهایش گران است، آن وقت دیگر کسی جرأت پاسداری به سرش نخواهد زد و خلاصه کنیم، اینها را نباید آرام گذاشت«.
با این نگرش، مردم کوچه و بازار آماج حملات تروریست های مسلح قرار گرفتند که همین امر، نوعی از همگرایی بیش از پیش مردم در پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی را به وجود آورد. در سال های بعد، با فروپاشی تشکیلات سازمان منافقین و سایر گروهک ها در داخل، اگر چه ترورها به حداقل رسید، اما همچنان نمونه هایی نیز به صورت جسته و گریخته در جریان بود. علاوه بر اینها، ده ها مورد از عملیات منافقین و رژیم بعثی عراق، توسط نیروهای اطلاعاتی کشف و صدها طرح عملیاتی در طول جنگ تحمیلی خنثی شد.
این درحالی بود که در این مقطع، از حربه ترور در کنار حربه جنگ، برای براندازی نظام جمهوری اسلامی استفاده می شد؛ گرچه پس از جنگ تحمیلی نیز عملیات تروریستی منافقین از طریق خمپاره اندازی در سطح شهر تهران، بمب گذاری در حرم امام رضا(ع) و ترور شخصیت هایی نظیر امیر سپهبد صیاد شیرازی و اسداللّه لاجوردی ادامه یافت، اما هیچ یک از آنها در عمل به سرمنزل مقصود نرسید.
نظر شما