یک نه بزرگ دیگر به نئولیبرالها در آمریکای لاتین
به عقیده بسیاری از کارشناسان منطقهای در آمریکای لاتین، پیروزی اویانتا اومالا در انتخابات هفته قبل ریاست جمهوری پرو، چیزی فراتر از یک اقبال آشکار به سوی چپگرایی است.
دگرگونی بزرگ که نامزد حزب برد پرو آن را به عنوان برنامه دولت خود اعلام کرده بود معرف یک انقلاب اصیل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در این کشور است. این انقلاب باید علاوه بر حذف فساد نهادینه شده در کشور در طی دهههای گذشته، در ماموریت مهمتر خود به نابرابریهای فجیع موجود در پرو نیز پایان دهد.
به چالش کشیدن نظام نئولیبرالیسم از اصول طرح انتخاباتی اومالا بود که موجب پیروزی او در انتخابات شد؛ پس جایی برای تردید در محتوای این طرح باقی نخواهد ماند. از سویی دیگر، این پیروزی اومالا موجبات آرامش خاطر چپگرایان و دموکراتهایی که در جهتگیری فکری خود مستقل عمل میکنند را فراهم آورده است.
ماریو بارگاس یوسا، نویسنده مشهور آمریکای لاتین، اومالا را که دارای رویکردهای مترقی سرمایهداری است، چنین توصیف می کند: تمام ما مردمی که نخواستیم دموکراسیمان تضعیف و نظام مافیایی ویرانگر، غارتگر منابع و خونریز و مصیبتآفرین احیا شود، برنده هستیم.
افزون بر غلبه پرو بر فساد و انحصارطلبی که در این انتخابات با نام کیکو فوجیموری – دختر رئیسجمهور اسبق که هماکنون به جرم فساد و جنایت علیه بشریت در زندان به سر میبرد - نمود پیدا کرده بود، باید توجه داشت که به دلیل برنامه دگرگونی بنیادین ارائه شده توسط اومالا، پیروزی این نامزد - خواسته یا ناخواسته - تمایلی چپگرایانه است که جهتگیری آن بسیار نزدیکتر به اتحادیه آلبا است و با جریانهای چپگرای نرم و بیجوهر کشورهای اوروگوئه، آرژانتین و حتی برزیل که آمریکا به هیچ وجه از جانب آنها احساس خطر نمیکند، فاصله زیادی دارد.
اومالا در طول برنامههای انتخاباتی خود مجبور بوده بارها فاصلهگیری خود را از پیاده کردن مدلی بولیواری مانند ونزوئلا برای پرو اعلام کند. در شرایطی که کمترین قرابت به سیستم چاوز از سوی رسانههای امپریالیستی تمایل به شرارت دانسته میشود، اومالا چارهای جز این اظهارات ندارد. اما واقعیت چیز دیگری است؛ مبانی فکری اومالا (که امیدواریم بعد از رسیدن به قدرت وی هم حفظ شوند) اصولی هستند که مردم پرو برای متحول کردن این کشور به آن رای دادهاند.
پرو کشوری است که رشد اقتصادی فوقالعاده آن در سالهای اخیر کوچکترین اثری در افزایش سطح رفاه عمومی نداشته است. نباید از یاد ببریم که کشوری که اومالا آن را تحویل میگیرد کشور به ظاهر دموکراتیک است که قوانین آن بعد از یک کودتا تدوین شدهاند. کشوری که هر گونه جنبش مردمی در آن جرم محسوب میشود، کشوری که از هر سه نفر از جمعیت آن، یک نفر در شرایط زیر خط فقر زندگی میکند، کشوری که میلیونها نفر در آن فقر مطلق زندگی میکنند. در پرو 45 درصد جمعیت کودکان و نوجوانان با فقر دست و پنجه نرم میکنند و از این میزان 19 درصد در فقر مطلق به سر میبرند.
پرو کشوری ساخته شده توسط دولتی تمرکزگرا و نئولیبرال است که به خاطر ثروتمند شدن طبقهای ممتاز و فقیر شدن مردم، نابرابریهای منطقهای در این سیستم روز به روز بیشتر میشوند. در 11 ایالت پرو، 50 درصد جمعیت فقیر هستند. بخش بزرگی از جمعیت پرو با کمآبی، خشکسالی و مشکلات گاز و برق دست و پنجه نرم میکنند. همچنین شاخصهای خودفروشی کودکان، سوءتغذیه کودکان و بهرهکشی از کودکان مقادیر بالایی را نشان میدهند.
در کشوری که اومالا زمام امور آن را به دست خواهد گرفت آموزش و پرورش و بهداشت امتیازاتی است که اقلیتی از جمعیت از آن برخوردارند، امنیت شهروندی هر روز کمتر میشود و این از تبعات قراردادهای تجارت آزاد است که با تحویل دو دستی منابع عظیم انرژی به افراد ذینفوذ سرمایهسالار و کمپانیهای چند ملیتی به طرز هولناکی حاکمیت ملی را به مخاطره انداخته است.
این مدل اقتصادی، زمینه صادرات محصولات معدنی پرو را توسط چند شرکت بزرگ خارجی فراهم میآورد و به این نحو با ایجاد یک تجارت زود بازده درآمدی هنگفت نصیب این شرکتها میشود، بدون اینکه در این میان تولیدکنندگان داخلی پرو درآمدی کسب کنند. در این اوضاع، فساد تعمیمیافته فوجیموری و مافیای او اقتصاد، سیاست، آموزش و رسانههای ارتباط جمعی را تحت شعاع قرار میدهد. همچنین این جریان با روابط خود با شبکههای قاچاق و تروریسم حملاتی را علیه سیاستمداران، ارتش، پلیس، قضات و دادستانهای این کشور سازماندهی میکند.
رئیسجمهور جدید و تازهوارد پرو باید کمی بیشتر از حد عملی کردن برنامه دولت خود کار کند. ملت پرو موضع صریح و شفاف خود را اعلام کرده و از طریق دموکراتیک خواستار بازسازی کشورشان با استفاده از یک راهبرد جدید و ترقیخواهانه مبتنی بر توسعه بازارهای داخلی و محرومیتزدایی اجتماعی و فرهنگی توام با عدالت، آزادی و دموکراسی هستند.
دشمنان این رویکرد پر شمار و قدرتمند هستند، اما اومالا میداند که باید بر اوضاع مسلط شود. مردم، اومالا را برای سازماندهی یک دگرگونی اساسی و بنیادین انتخاب کردهاند و در این میان جایی برای خوشخیالیهای سوسیال-دموکراتها و چپگرایان نرم وجود ندارد. ملیگرایی ضروری است. فسخ قراردادهای یکسویه ضروری است. اومالا از بین ملتها و دولتهای آمریکای لاتین باید متحدانی پیدا کند که از نظر تعهد و هدف به پرو نزدیکتر باشند.
منبع: / سایت خبری / الف ۱۳۹۰/۳/۲۸
نویسنده : امیر تفرشی
نظر شما