موضوع : پژوهش | مقاله

دانش و پرهیزکاری در خدمت مردم

مجله  پیام زن  آذر 1376، شماره 69 

نویسنده : مریم حقیقت گو
8
گفتگویی با خانم دکتر معصومه گیتی
رئیس بخش ماموگرافی بیمارستان امام خمینی
از روز اول ورودم به دانشگاه، قصد خدمت به خانمهایی را داشتم که برای مداوا به پزشکان مرد مراجعه می کردند. به همین دلیل در انتخاب تخصصم نیز سعی کردم رشته ای را برگزینم که هم با تمام اعضا و دستگاههای بدن در ارتباط باشد و هم به نوعی در خدمت زنان باشد. پس از مطالعه فراوان، رادیولوژی را انتخاب کردم و به تخصص رادیولوژی نیز بسنده نکردم و در زمینه ماموگرافی و «ام.آر.آی» نیز مطالعات فراوانی کردم.

* * *

دکتر معصومه گیتی را برای اولین بار در مرکز تصویربرداری بیمارستان امام خمینی(ره) ملاقات کردیم. مراجعه گروه زیادی از بیمارانی که در انتظار بودند تا توسط خانم دکتر گیتی تحت ماموگرافی قرار گیرند نشان از دقت و سرعت ایشان در رسیدگی به امور بیماران بود. ایشان که سرپرست بخش ماموگرافی این مرکز است علاوه بر رسیدگی به این بخش در بخشهای سی تی اسکن، سونوگرافی و ام.آر.آی نیز فعالیت دارد. ویژگی خاص این مرکز در مقایسه با سایر مراکز، نهایت دقت در پیدا کردن بافتهای آسیب دیده سرطانی و سایر بیماریهای بدن توسط روشهای پیشرفته و دستگاههای مدرن تصویربرداری است. ما خود شاهد تلاش و دقتی بودیم که در بخش ماموگرافی این مرکز برای یافتن توده سرطانی کوچکی در سینه یک بیمار صورت گرفت و پس از چندین جلسه محل ضایعه که کمتر از یک سانتی متر بود مشخص شد و توسط سوزن مخصوص علامتگزاری گردید و بیمار به اتاق عمل فرستاده شد. خانم دکتر که گیتی در کنکور سال 1357 نفر هفدهم و در امتحانات پری بورد و بورد تخصصی نیز نفر اول شده اند را با توجه به تجمع بیمارانی که از گوشه و کنار ایران به این مرکز مراجعه کرده بودند و کمبود وقت در منزلشان به دیدارشان رفتیم در حالی که دو فرزند 16 و 9 ساله ایشان نیز در این گفتگو همراهمان بودند.

خانم دکتر گیتی، ب
سپاسگزاری از شما به خاطر فرصتی که در اختیار ما گذاشتید با توجه به افزایش تعداد بیمارانی که در ناحیه سینه دچار ناراحتی هستند و مراجعه فراوان آنان به بخش ماموگرافی بیمارستان امام خمینی که شما مسؤول آن هستید لطفا در مورد ماموگرافی برای خوانندگان ما بیشتر توضیح دهید.

ـ این رشته تا چند سال پیش به خوبی در ایران شناخته شده نبود و یا به طور کاملاً محدود از آن استفاده می شد. ماموگرافی روش عکسبرداری خاصی از نسج سینه ها است که می تواند توده ها و ضایعات سینه را در مراحل ابتدایی مشخص نموده و با این روش و جراحی زودرس ضایعه، در بسیاری از موارد می تواند سبب بهبود کامل فرد شود.

چگونه شد که رشته رادیولوژی
را برای تخصص خود انتخاب کردید؟

ـ رشته رادیولوژی امروزه با روشهای متفاوت و دستگاههای مدرن می تواند از داخل بدن انسان اطلاعات مهم به دست دهد، مثل رادیوگرافی از رحم، لوله ها یا سونوگرافی در ایام بارداری که کمک قابل توجهی می کند، در

بسیاری از این موارد، نیاز به تماس نزدیک پزشک با بیمار است که در واقع ویژگی نقش ما در رعایت حجاب و عفت زنان مسلمان مشخص می شود. همچنین رشته نوپای ماموگرافی که جهت تشخیص زودرس در سرطان سینه برای زنان جامعه ما از نیازهای اساسی به حساب می آید. من تمام تلاشم این است که فعالیت پزشکان زن را در رشته های مورد نیاز زنان بیشتر کنم و در حال حاضر که سرپرست بخش ماموگرافی هستم در کنار سایر همکارانم که همگی هستند خدمت می کنیم هدفمان این است که تعداد همکاران زن را در این رشته ها بیشتر کنیم و دوره های تخصصی را در شهرستانها بگذاریم تا تمامی هموطنان از این امکانات تشخیصی برخوردار باشند و از این خدمتی که می کنیم خیلی خوشحال هستیم.

ضمنا علاوه بر گذراندن دوره تخصصی ام در رشته رادیولوژی، مطالعه خود را در رشته ام.آر.آی نیز قوی کردم و به منظور تکمیل این مطالعات، سال گذشته (1375) به انگلستان سفر نمودم و در آنجا در یکی از بخشهای فعال ماموگرافی با متخصصان برجسته این روش آشنا شدم و از نزدیک از امکانات و فعالیتهای آنان استفاده کردم. در طی این سفر بود که متوجه شدم علی رغم اینکه امکانات ما در ایران کمی محدودتر و ساده تر بوده ولی از لحاظ تشخیص و به تأیید همان پزشکان متخصص، ما در ایران در رشته ماموگرافی همپای آنان قرار داریم.

خانم دکتر گیتی، شما علاوه بر
کسب رتبه اول در امتحانات پایان دوره تخصصی در کنکور سراسری سال 57ـ1356 نیز رتبه 17 را کسب نمودید، لطفا در این زمینه توضیح دهید که آن زمان در چه موقعیتی بودید؟

ـ قبولی من با رتبه هفدهم در دانشگاه در واقع برمی گشت به دوران کودکی ام. دوران کودکی من در زمان طاغوت بود ولی در

خانواده ای با اعتقادات مذهبی سپری شد و در این بین مادرم که خود فرزند یک مجتهد بود نقش مؤثری در آشنایی ما با تعالیم و احکام اسلام و ایجاد یک بینش مثبت و سازنده از دین در ذهن ما داشت. ایشان چون خودشان هم تحصیلات دانشگاهی داشتند، تلفیقی از دین و دانش را برای پیشرفت ما به کار گرفتند. این درست در همان سالهایی بود که اغلب مردم فکر می کردند زن یا باید مؤمن و خانه نشین باشد و یا غیر مذهبی، بی حجاب و فعال در جامعه!

خوب به خاطر دارم که بعضی از خویشاوندان، وقتی من را در کودکی با روسری و حجاب اسلامی می دیدند، از روی دلسوزی، افسوس می خوردند که چرا من نخواهم توانست آدم فعال و تحصیلکرده ای بشوم! گاهی از این طعنه و کنایه ها ناراحت می شدم اما همواره با پشتیبانی مادرم روبه رو بودم و تمام دوران دانش آموزی ام را با حجاب در کلاس ظاهر می شدم و در سالهای آخر دبیرستان هر چند باز هم گاهی مورد تمسخر قرار می گرفتم، اما به جهت رشد و بلوغ فکری که پیدا کرده بودم احساس غرور می کردم که با حجاب هستم. در سال 1354 که مصادف بود با سالهای اوجگیری جریانهای انقلابی، در کلاسهای عقیدتی مسجد اعظم قلهک شرکت می کردم مُدرس این کلاس خانمی بودند که از حوزه علمیه قم می آمدند. ایشان در لابه لای صحبتهایشان از مسائل سیاسی زیاد می گفتند. در سال 1357 در کلاسهای امداد و کمکهای اولیه که توسط شهید دکتر فیاض بخش برگزار شد، شرکت نمودم.

به هر حال، به خاطر همین طعنه ها و کنایه ها بود که تصمیم جدی گرفتم با رعایت حجاب کامل اسلامی، همواره در هر زمینه ای فعالیت کنم و موفق باشم. به همین دلیل قبل از ورود به دانشگاه، در کلاسهای زبان انگلیسی شرکت کردم و در امتحان تافل رتبه بالایی در حد لیسانس آوردم و این برای آن عده از خویشاوندان بسیار عجیب بود که یک دختر باحجاب چطور می تواند زبان انگلیسی یاد بگیرد! بعد هم که وارد دانشگاه شدم آنان دیگر فهمیده بودند که رعایت حجاب هیچ منافاتی با پیشرفت و موفقیت ندارد. در همین شرایط بود که با کسب رتبه 17 در کنکور سراسری وارد دانشگاه شدم. در آن هنگام به علت ورود به

دانشگاه خیلی بیشتر در جریان برنامه های انقلاب قرار گرفتم. لازم به ذکر است پس از قبولی در کنکور چون به محیط وسیعتر دانشگاه قدم می گذاشتم، جهت تأیید حجاب و پوشش خود به حضور یکی از روحانیون فعال و روشنفکر رفته و با تأیید ایشان با حجاب کامل اسلامی در دانشگاه حاضر شدم.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در همان ماههای اول به همراه دیگر دانشجویان رشته پزشکی کمیته ای تشکیل دادیم که وظیفه اصلی آن جمع آوری، دسته بندی دارو و اعزام پزشک به مناطق محروم بود و با کمک دانشجویان رشته پزشکی که سال بالاتر بودند به جنوب شهر، کوره پزخانه ها و حلبی آباد می رفتیم و به آنان کمکهای درمانی و بهداشتی می رساندیم. البته کار ما به همین جا ختم نمی شد و علاوه بر کمکهای بهداشتی و درمانی به مردم، برای آنان و بخصوص بانوان، در مورد مسائل فرهنگی صحبت می کردیم، و در واقع هدف ما بیشتر تبلیغ فرهنگ اسلامی و شناساندن گروههای فعال مسلمان به مردم مناطق محروم این نواحی بود. و در همان

سالهای اول دانشگاه نیز با همسرم که دانشجوی سال آخر پزشکی بود، ازدواج نمودم. ایشان نیز از جمله افرادی بود که علاوه بر فعالیت در انجمن اسلامی، به عنوان پزشک به مردم مناطق محروم کمک می کرد. من سالهای اول دانشگاه را با یک نوزاد پسر گذراندم و عجیب بود که اگر چه تشکیل خانواده داده بودم اما در زمینه درسی فعالتر شده بودم و این باعث تعجب همه شده بود و به من می گفتند: پس از ازدواج درس شما بهتر شده است؛ اما مشکل شدن درسها و توجه به وظیفه اصلی ام که نگهداری و تربیت صحیح فرزندم بود، باعث شد که وقتم را تلف نکنم، یعنی در کلاس، تمام تلاشم برای درس خواندن بود و در خانه هم، تمام تلاشم برای خانه داری بهتر و توجه بیشتر به فرزندم. البته در این راه همواره از کمکهای بی دریغ مادر، مادرشوهر و همسرم نیز برخوردار بودم. مادر و مادر همسرم، همواره به من کمک فکری و کاری می کردند و همسرم نیز بهترین پشتیبان و مشوق من در تحصیل بود. حتی اگر زمانی تصمیم می گرفتم واحد کمتر بگیرم همسرم می گفت: نه، نباید درس را عقب بیندازی.

با بزرگتر شدن فرزندتان و
رسیدن به سالهای آخر تحصیلتان، چگونه با مشکلات کنار آمدید؟

ـ من همواره با برنامه ریزی که داشتم توانستم مشکلات را پشت سر بگذارم. با تمام دقت برنامه ریزی می کردم و در واقع هدفم را بالا می گرفتم تا توانستم موفق شوم؛ ضمن اینکه، جدیت در پیاده کردن برنامه ریزی نیز برایم مهم بود. یادم هست زمانی که با

اشتغالات خاص یک کودک در خانه روبه رو بودم، مسؤولیت سنگین تری را احساس می کردم و این را یاد گرفتم که بیش از آن چیزی که تا به حال در خود دیده ام از خود انتظار داشته باشم. و این مسأله اگر در همه بانوان باشد، باعث موفقیتهای علمی و اجتماعی آنان خواهد شد.

شما در چه سالی در امتحانات
تخصصی نفر اول شدید و آن زمان در چه موقعیتی بودید؟

ـ در سال 1370 در امتحانات پری بورد و بورد تخصصی نفر اول شدم و در آن موقع هم با یک دختر کوچک دوره تخصصی را به پایان رساندم. یعنی سال 67 که شروع دوره رزیدنتی من بود نیز مثل سالهای اول پزشکی ام مقارن با تولد یک نوزاد دختر بود که در این راه نیز باز هم از کمک دیگران بی نصیب نماندم.

خانم گیتی، با توجه اینکه شم
و همسرتان هر دو پزشک هستید آیا مشکلی در خانواده و بودن در کنار فرزندانتان پیش نمی آید؟

ـ در سالهای بحرانی جنگ که من در حال پایان دوره پزشکی عمومی بودم، همسرم چند ماهی را به عنوان سرباز و چند ماهی را برای طرح خارج از مرکز در جبهه خدمت می کرد و درست در همین ایام بود که برای من گه گاه شیفتهای شبانه پیش می آمد که باعث می شد پسرم امیرحسین بعضی شبها حتی مرا هم نبیند و در کنار مادربزرگش تنها باشد که خودش همه اینها را به یاد دارد.

امیرحسین خردمند که اکنون 16 ساله است در تکمیل صحبت مادر می گوید: یادم هست آن شبها با این فکر که پدر و مادرم در حال خدمت به هموطنان و کودکانی که همسن خودم هستند، می باشند بسیار خوشحال می شدم. البته مادربزرگم نیز هیچگاه نمی گذاشت من احساس تنهایی کنم.

خانم دکتر گیتی ادامه می دهد: چون همسرم عضو تیم اضطراری پزشکان برای اعزام به جبهه بود، در عملیات کربلای 4 که منطقه وسیعی مورد بمباران شدید دشمن قرار گرفته بود، ایشان نیز مجروح شیمیایی شد و پس از آن مدتها تحت مداوا و درمان بود.

خانم گیتی، شما و همسرتان
در آن روزها، در دو مکان مختلف یکی در جبهه و دیگری در پشت جبهه به مداوای رزمندگان می پرداختید؛ بفرمایید چه احساسی داشتید؟

ـ آن لحظات برای من سخت ترین لحظه ها بود چرا که احساس می کردم ما مسؤولیت سنگین تری بر دوش داریم و هر بار

که صدای مارش حمله از بلندگوی بیمارستان به گوش می رسید و حاکی از پیروزی رزمندگان بود، علاوه بر خوشحالی احساس امنیت بیشتری برای رزمندگان می کردم.

آیا از دوران کار و تحصیل خود
خاطره ای به یاد دارید؟

ـ تلخ ترین خاطره همان شهادت عزیزانمان در جبهه و در مراکز درمانی پشت جبهه و همچنین در مکه مکرمه بود. چون من و همسرم در سال 1366 نیز به مکه مشرف شدیم و در حادثه جمعه خونین مکه، حضور داشتیم. لحظه ای که هر یک از زائران حرم امن الهی را با دست و پای خون آلود و شکسته، با روسری و لباس پاره و با اوضاع فجیعی به بیمارستان می آوردند، تلخ ترین خاطرات من است، و شیرین ترین خاطره ام زمانی بود که در امتحانات پری بورد و بوردتخصصی، نفر اول شدم چرا که در اینجا احساس کردم چقدر مورد لطف و مرحمت الهی قرار داشته ام تا تمام این سالهای سخت را پشت سر گذاشته و به این موفقیتها نایل آیم. کمک خانواده ام بخصوص همسرم، مادرم و مادر همسرم را در این بین هرگز فراموش نخواهم کرد.

خانم دکتر گیتی به نظر شم
مشکلات خانمها در محیط کار چیست؟

ـ آنچه که در میان زنان شاغل اشتراک دارد، عدم وجود یک سیستم منسجم و مطلوب برای نگهداری فرزندان است که در این راه از کمکهای دولت نباید بی نصیب بمانیم.

مشکلات خانوادگی زنان شاغل نیز، باید با هماهنگی حل شود. مثلاً بعضی شبها که یک

بیمار اورژانسی را به بیمارستان می آوردند که به سونوگرافی یا سی تی اسکن نیاز داشت من مجبور بودم نیمه شب از منزل خارج شوم و در این مواقع با همسرم هماهنگ می کنم.

غزاله دختر 9 ساله دکتر گیتی که به علت کشیدن دندان نمی توانست به راحتی صحبت کند در این زمینه می گوید: هر چند تفریح، مسافرت و بودن در کنار پدر و مادر را خیلی دوست دارم، اما مشکلات کاری آنان را درک می کنم و خود را با آن وفق می دهم.

خانم گیتی، شما جایگاه
اجتماعی بانوان در جامعه را چگونه ارزیابی می کنید؟

ـ به نظر من بانوان هنوز در جای کاملاً مطلوبی نیستند، اما با دیدی که اسلام به فعالیت خانمها داده است و با ارزشی که اسلام برای زنان قایل شده، آنان باید بیشتر در صحنه های علمی فرهنگی حاضر شوند و در این راه نقش نشریات ویژه بانوان را نباید از نظر دور داشت چرا که خبرنگاران با قلمی که دارند، می توانند آگاهی بانوان را در هر زمینه ای بالا ببرند و این رسالتی است که بر دوش نشریات بانوان است.

شما لطفا یک روز کاریتان ر
برای خوانندگان توضیح دهید؟

معمولاً برای نماز صبح که بیدار می شوم تا صبحانه آماده شود کمی به درس دخترم می رسم چون کارهای مربوط به پسرم به عهده پدرش است. سپس رساندن آنان به مدرسه و بعد هم حضور در محل کار و در پایان یک روز کاری نیز هنگام ورود به خانه خستگی ناشی از کار را پشت در می گذاریم تا بتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم. البته در بعضی مواقع که مراسم یا مناسبتی در مدرسه بچه ها هست با تقسیم کار و هماهنگی پی گیری می کنیم.

در پایان لطفا اگر پیام خاصی
خطاب به بانوان دارید بفرمایید.

ـ بله من دو نکته را در نظر دارم؛ اول اینکه اصل حضور زن در صحنه های علمی و فرهنگی فقط با کار کردن او در خارج از خانه نیست و با توجه به اینکه بنیان خانواده خیلی مهم است اگر عدم حضور مادر، این بنیان را سست کند، همه جامعه از بین می رود. پس خانمها باید سعی کنند در عین فعالیت اجتماعی هیچ گونه لطمه ای به این بنیان وارد نشود. نکته دوم این است که خانمها با مطالعه و استفاده از رسانه های گروهی، نسبت به سلامت خود و فرزندانشان دقت بیشتری نمایند و در همه زمینه ها مراقبت لازم را داشته باشند. ضمنا با توجه به مسؤولیت و کارم یادآور می شوم که با بروز هر گونه بیماری در سینه ها مثلاً درد غیر عادی، برآمدگی، سفتی، قرمزی یا ترشح از نوک آنها لازم است فورا به پزشک مراجعه کنند و این مسأله را پی گیری نمایند. در بسیاری از این موارد، پزشک درخواست ماموگرافی و سونوگرافی از سینه ها را می نماید که در مراکز مجهز به دستگاههای مدرن و پیشرفته انجام می شود. این مطلب بخصوص در خانمهایی که فردی از افراد خانواده یا خویشاوند آنان (خواهر، مادر، دختر، خاله یا عمه) به سرطان سینه مبتلا بوده اند از اهمیت بیشتری برخوردار است و این گونه افراد، حتی بدون هیچ گونه ناراحتی یا شکایتی از سینه ها نیز لازم است بررسی شوند.

پیام زن: خانم دکتر گیتی، مجدد
از فرصتی که در اختیار خوانندگان مجله گذاشتید صمیمانه سپاسگزاری می کنیم و برای فرزندان عزیزتان غزاله و امیرحسین نیز آرزوی موفقیت داریم.

نظر شما