موضوع : پژوهش | مقاله

وقف‌نامه کتابخانه شیخ آقا بزرگ تهرانى

مجله  فرهنگ زیارت  مهر ماه سال 1390 شماره 12 و 13 

نویسنده : جعفر خلیلى
مقدمه

شیخ آقابزرگ تهرانى (١٢٩٣- ١٣٨٩ق) صاحب موسوعه «الذریعه إلى تصانیف الشیعه» ، از شاگردان میرزاى شیرازى و یکى از متفکّران و پژوهشگران برجسته تشیع که از یادگارهاى او تأسیس کتابخانه‌اى با آثار فاخر در نجف اشرف است.

این کتابخانه را آقابزرگ از زمان آغاز تحصیل گردآورى کرده است. تأسیس ابتدایى کتابخانه در سامراء بود و خود شیخ نیز مقیم این شهر شده بود؛ اما آن هنگام که براى سکونت به نجف آمد، کتابخانه‌اش را نیز به آن‌جا منتقل کرد و تمام همّت و توجّه و عنایت بى‌بدیل خود را متوجه آن نمود و توانست کتاب‌هایى از دورترین نقاط جهان گرد آورد؛ به‌ویژه از مصر و ایران. امروزه یکى از نفیس‌ترین کتابخانه‌هاى جهان اسلام به شمار مى‌رود و کتاب‌هاى چاپى و خطّى ارزشمندى را در خود جاى داده است.

آقا بزرگ با کمک همین کتابخانه بود که توانست دو موسوعۀ «الذریعه إلى تصانیف الشیعه» و «طبقات اعلام الشیعه» را تألیف کند. کتابخانه آقابزرگ داراى ۵٠٠٠ مجلد است که ١٠٠٠ نسخه از آنها خطّى مى‌باشد.

مهم‌ترین مخطوطات این کتابخانه عبارت است از:

-مناهل الضرب فى انساب العرب؛ سیدجعفر أعرجى

-مصباح الزائر؛ سیّد بن طاووس (درباره دعا)

-مصباح المتهجد؛ شیخ طوسى (درباره دعا)

-آداب مناظره؛ عضدى

-ابواب الجنان؛ ملّا محمدرفیع قزوینى

-اثبات الواجبات الجلالیه؛ ملا جلال‌الدین دوانى

-احکام اهل‌الآخره؛ سیدشریف مرتضى

-اخلاق ناصرى؛ شیخ نصیرالدین طوسى

-ارشاد الاذهان؛ علّامه حلّى

-بعض المباحث فى احکام الکلام، سید شریف مرتضى

آقابزرگ تهرانى کتابخانه‌اش را در سال ١٣٧۵ق وقف نمود. ایشان وقف‌نامه‌اى با گواهى چهار شخصیت حوزه علمیه نجف تنظیم و ثبت کرد. این عالم خدوم به فرهنگ و تمدن اسلامى، پس از فوت بنا بر وصیتش در زیرزمین کتابخانه به خاک سپرده شد. متأسفانه امروزه کتابخانه و مزار آقابزرگ از وضعیت مناسبى برخوردار نیست و رسیدگى به آن، به نوعى حفظ میراث شیعه و تکریم خادمان بى‌منت و مخلص تمدن اسلامى است.

متن وقفنامه

بسم الله الرحمن الرحیم، و به ثقتى

حمد خدایى را سزاست که بر خطورات قلب همگان واقف، و از خفایاى سرّى مردم مطّلع، و بر آنچه در برگ‌برگ دفاتر نوشته مى‌شود، عالم است.

سلام و درود بر کسى که قرآن کریم بر او نازل شد؛ قرآنى که همه کتاب‌هاى آسمانى گذشته را نسخ نمود، و سلام بر اوصاى معصوم پیامبر و سلام بر حافظان شریعت.

و امّا بعد. . .

از آن‌جایى که شرع مقدس مرا بر آن داشت که یک صدقه جاریه‌اى از خود به جاى بگذارم، و از طرفى فرزندانم مرا تشویق مى‌نمودند که کتاب‌هایم در نجف اشرف بماند تا همه علاقه‌مندان و طلّاب و بزرگان بتوانند از آن استفاده کنند، فرصت را غنیمت شمردم و از خداوند عزوجل طلب خیر و صلاح نمودم و صیغه وقف را بر تمام آنچه در کتابخانه داشتم، جارى کردم؛ کتابخانه‌اى که در سال ١٣۵۴ق با خود از سامراء به نجف آوردم.

البته این وقف شامل کتب چاپ شده‌ام، مانند «الذّریعة» و «طبقات اعلام الّشیعة» نمى‌شود؛ چراکه آنها باید فروخته شوند و درآمدش در چاپ مجلّدات بعدى صرف گردد. همچنین شامل مخطوطاتى که به دست خود نوشتم، نمى‌شود؛ چراکه قبلاً آنها را براى اهل علمِ از میان فرزندان پسرم وقف خاصّ نمودم تا از آن منتفع شوند و اقدام به چاپش نمایند.

تولیت این کتابخانه را به دامادم حاج شیخ حسین و جناب سید مهدى مدرّسى و فرزندان پسرم که در تهرانند و فرزندان ایشان واگذار کرده‌ام، و ایشان (ان‌شاءالله) به نگه‌دارى از آن اقدام خواهند کرد، و عوائد و منافع آن را صرف هزینه‌هاى کتابخانه مى‌کنند.

بر فرض اگر فرزندانم کسى از نسل خود باقى نگذاشتند یا کسى از ایشان اقدام به نگه‌دارى از کتابخانه نکرد، کتاب‌ها به کتابخانه امیر مؤمنان (ع) منتقل شود؛ کتابخانه‌اى که علّامه امینى چند سال پیش از این آن را تأسیس نمود.

در هر صورت این کتاب‌ها تا زمانى که قابل استفاده باشد، وقف شده تا این‌که حضرت ولىّ‌عصر (عج) ظهور نماید و در مورد آن به اذن پروردگار خود تصمیم بگیرند.

کسى که این وقف را از وقفیّت برگرداند، گناهش بر عهده خودش خواهد بود.

صیغه وقف در روز جمعه ٢۵ ماه ذى‌الحجه، درست یک ماه بعد از «دحوالارض» اجرا شد و بعد از گذشت سه ماه و سه روز از اجراى صیغه، در روز پنج‌شنبه بیست‌ویکم رمضان مفاد آن را در حالى که در خانه خود در نجف اشرف نشسته‌ام، با دست لرزان خویش نوشتم.

فانى، آقابزرگ تهرانى

این برگه به امضاى این اعلام رسید:

١. سید محمدطاهر شیرازى

٢. حسین مشکور

٣. شیخ محمدرضا مروّجى طبسىّ نجفى

۴. ابراهیم حسینى شیرازى، مشهور به میرزاى اصطهباناتى [1]

 

[1] موسوعة النجف الاشرف، جعفر خلیلى، ج٧، ص٢۶١

نظر شما