موضوع : پژوهش | مقاله

ابعاد پیدا و پنهان زیارت در گفت وگو با آیت الله ابراهیم امینی

مجله  فرهنگ زیارت  تیرماه 1393 شماره 22 

آیت الله ابراهیم امینی، از فقهایی است که در عرصه علم و عمل موفق بوده و افزون بر آثار علمی فراوان، از سال های آغازین نهضت امام خمینی (رحمه الله) در کنار رهبر قیام بوده و پس از انقلاب نیز عهده دار مسئولیت های فراوان علمی و اجرایی بوده است. این نوشتار، حاصل گفتگو با ایشان درباره ابعاد پیدا و پنهان زیارت پیامبر (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) است. ایشان معتقدند ارزش زیارت قبور، به اعتبار صاحب قبور و ارتباطی است که زائر در باطن با این بندگان برگزیده خداوند برقرار می کند. همچنین احادیث در زمینه زیارت را دو دسته احادیث مربوط به مطلق زیارت معصومان (علیهم السلام) و احادیث مرتبط با حکمت و علل تشریع زیارت می داند. از نظر آیت الله امینی، فلسفه تشریع زیارت، برقراری و تحکیم روابط بین شیعیان با یکدیگر و نیز بین آنان و امام زمانشان است. آیت الله امینی بیانات ارزشمندی در خصوص حقوق پیامبر (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) بر زائر، راه دستیابی به حال معنوی عبادت و زیارت، شرایط پذیرفته شدن زیارت و نیز مفاهیم مطرح شده در زیارتنامه ها فرمودند که شرح آنها در این گفتگو آمده است.
نویسنده : تحریریه فرهنگ زیارت صفحه : 69
در نگاه حضرت عالی، ارزش زیارت به چیست؟
ارزش زیارت قبور، به اعتبار صاحب قبور که روح آن بزرگواران در عالم برزخ بدان ها توجه دارند، می باشد. در واقع، حضور باطنی است؛ یعنی زائر در باطن ذات و نفس خود با روح پیامبر (ص) و امام معصوم (ع) ارتباط برقرار می سازد و خودش را بر آن انسان های برگزیده و بنده خاص خداوند عرضه می دارد؛ چنان که در زیارت بیت الله نیز زائر، نفس و باطن ذات خویش را بر صاحب بیت، یعنی خدای سبحان عرضه می دارد. اصل استحباب و مرغوبیت زیارت قبور و مراقد پیامبر اعظم و امامان معصوم (علیهم السلام) و پاداش های اخروی و دنیوی که در شرع آمده، قابل تردید نیست؛ چون احادیث فراوانی در این باره آمده که به حد تواتر معنوی است. بیش از پانصد حدیث، تنها در جلد چهاردهم کتاب «وسائل الشیعه»، وارد شده است. با مطالعه جلد 100 و 109 کتاب «بحارالانوار» و کتاب «مستدرک الوسائل» و سایر کتاب های حدیثی بیش از این نیز دیده می شود.

آیا صرف حضور فیزیکی در این مراقد، این همه ارزش دارد یا این ارزش ها برای آثار معنوی است که بر این زیارت ها مترتب می شود؟
در پاسخ صحیح به این سؤال باید به احادیث مربوطه، مراجعه و از راهنمایی های خود معصومین (علیهم السلام) استفاده کنیم. احادیث مرتبط با فضیلت و شرایط زیارت را می توان به چند دسته تقسیم نمود:

دسته اول، احادیث فراوانی است که در آنها به طور مطلق به زیارت معصومین (علیهم السلام) سفارش شده و از ثواب ها و آثار دنیوی و اخروی مترتب بر آن خبر داده اند. اکثر احادیث همین گونه اند.

دسته دوم، احادیثی است که علاوه بر آن، به ذکر حکمت و علل تشریع زیارت نیز اشاراتی دارند. در این قبیل احادیث نیز بخشی از روایات هست که عرفان و شناخت حق امامان را به عنوان شرط قبولی زیارت و ترتب آثار معرفی می کنند. بیش از سی حدیث از این گونه اند. از باب نمونه:

امام صادق (ع) فرمود: «کسی که قبر اباعبدالله (ع) را زیارت کند، در حالی که عارف به حق او باشد، خدای متعال گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد». [2]

امام رضا (ع) فرمود: «هر کس قبر حسین (ع) را زیارت کند، در حالی که عارف به حق او باشد، خدای متعال نام او را در اعلا علّیین ثبت می کند». [3]

در این قبیل احادیث، گرچه به ضرورت شناخت و عرفان حق امام اشاره شده، ولی درباره تعیین مصداق و جنبه های مورد شناخت آن حضرت چیزی نیامده است که زائران چه جنبه هایی از امام را باید بشناسند و در زیارت مورد توجه قرار دهند تا به ثواب کامل زیارت نائل گردند؛ اگر چه در بعض احادیث بدین مطلب اشاره شده است. [4]

فلسفه تشریع زیارت به عنوان یک عبادت مستحب چیست؟
در رابطه با فلسفه تشریع زیارت به عنوان یک عبادت، می توان به اموری اشاره کرد که مهم ترین آنها عبارتند از: برقراری و تحکیم روابط بین شیعیان با یکدیگر از یک سو و بین آنان و امام زمانشان از سوی دیگر. ارزش و اهمیت چنین برنامه ای برای بقا و توسعه یک مرام و یک جمعیت بر کسی پوشیده نیست. در این باره آثار دیگری نیز منظور بوده که در آینده بدان ها اشاره خواهد شد؛ اگرچه بالجمله از مراجعه به کتب حدیث و مزار چنین استفاده می شود که ائمه اطهار (علیهم السلام) نسبت به زیارت، عنایت خاصی داشته اند؛ به ویژه زیارت امام حسین و حضرت امام علی و امام رضا (علیهم السلام) و در این باره احادیث فراوانی وجود دارد که می توان گفت در حد تواتر معنوی و قطعی الصدور می باشند؛ [5] گرچه در بین آنها احادیثی وجود دارد که راویان آنها ضعیف یا مجهول یا مرسل (و بعضاًمجعول) می باشند، ولی من حیث المجموع یقین آورند و نیازی به بررسی سندی ندارند؛ مگر در برخی از آنها که در بیان ثواب، به مطالب اغراق آمیزی اشاره شده که پذیرش آنها با آیات قرآن و احادیث قطعی الصدور و عقل سازگار نیست. در چنین مواردی باید به مبانی حدیث شناسی مراجعه کرد.

مقصود از «عارفاً بحقه» در احادیث زیارت چیست؟
احادیث مربوط به زیارت به دو بخش تقسیم می شود: مطلق و مقید: به احادیثی مطلق می گوییم که در آنها ثواب هایی برای زیارت مقرر شده؛ بدون این که قید و شرطی در آن آمده باشد و اکثر احادیث همین گونه اند؛ اما احادیث مقید و مشروط عبارتند از احادیثی که در آنها برای ثواب زیارت، به قیود و شرایطی اشاره شده است؛ مانند جمله «عارفاً بحقه». در این قبیل احادیث که بیش از سی روایت هستند، [6] در ترتب ثواب ها قید شده که زائر باید عارف به حق زیارت شونده باشد.

بر طبق مبانی حدیث شناسی با این گونه قیود، احادیث مطلق، مقید و مشروط می شوند؛ یعنی زائر در صورتی زیارتش قبول می شود و می تواند انتظار ثواب های مقرر را داشته باشد که حق پیامبر و امام را بشناسد و به عنوان ادای حق و انجام وظیفه او را زیارت کند. بنابراین، زائر باید سعی کند حق زیارت شونده را بشناسد؛ آن گاه به زیارت برود؛ ولی در این دسته از احادیث، در این رابطه توضیحی نیامده است.

در تعدادی از همین احادیث، درباره حق زیارت شونده نیز توضیحاتی آمده است؛ برای نمونه: «حمزة بن حمران» از حضرت صادق (ع) نقل کرده که فرمود:«یکی از فرزندان من در سرزمین خراسان در شهر طوس به قتل می رسد؛ هر کس او را زیارت کند، در حالی که عارف به حق او باشد، من در قیامت با دست خودم او را داخل بهشت می کنم؛ گرچه اهل گناه هم باشد. راوی عرض کرد: فدایت شوم! عرفان حق او به چه معناست؟ امام فرمود: یعنی او را امام و واجب الاطاعة بداند». [7]

نیز امام رضا (ع) فرمود: «امام، پیمانی بر گردن دوستان و شیعیانش دارد و یکی از لوازم وفای به پیمان، زیارت قبور آنان می باشد. پس هر کس آنان را زیارت کند، در حالی که شوق به زیارت دارد و تصدیق می کند به آنچه آنان دوست دارند، امامانشان در قیامت از آنان شفاعت خواهند کرد». [8]

امام باقر (ع) نیز می فرماید: «به مسلمانان امر شده که به زیارت این سنگ ها (کعبه و حجرالاسود) بروند سپس نزد ما بیایند و مراتب ولایت خودشان را بر ما عرضه بدارند و به ما وعده نصرت بدهند». [9]

گفته شد که زیارت پیامبر اعظم (ص) در صورتی پذیرفته می شود که زائر، حقوق او را بشناسد و ملتزم به آن باشد. حقوق پیامبر خدا بر عهده امت چیست؟
برای شناخت حقوق پیامبر (ص) باید از آیات و احادیث استفاده کنیم. از این رو به چند آیه اشاره می کنیم:

قرآن می فرماید: «ای مومنان! از خدا و پیامبر و اولواالامر اطاعت کنید، اگر به خدا و قیامت ایمان دارید. در مواردی که در چیزی تنازع و اختلاف نظر داشتید، در حل آن به خدا و رسول مراجعه نمایید. این بهتر و سرانجام نیکوتری دارد». [10]

در آیه دیگری می فرماید: «در دین شما، بر آنچه به نوح سفارش کرده بود مقرر داشت و نیز آنچه به تو وحی کرده ایم و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کرده ایم که دین را بر پا دارید و در آن اختلاف نکنید». [11]در آیه ای دیگر به پیامبر اکرم گفته می شود: به مؤمنین بگو: «من در رسالتم مزدی از شما نمی خواهم، جز مودت با خویشان نزدیکم». [12]

از این آیات چند مطلب مهم استفاده می شود:

1- مؤمنین وظیفه دارند از خدا اطاعت کنند؛ یعنی آنچه را که پیامبر به عنوان وحی از جانب خدا خبر می دهد، بپذیرند که این در واقع، اطاعت از خداست.

2- وظیفه دارند به دستوراتی که از جانب پیامبر، صادر می شود نیز عمل کنند؛ چون از جانب خدا بر مسلمین ولایت دارد و واجب الاطاعة می باشد (وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ).

3- وظیفه دارند از صاحبان امر، یعنی حاکمانی که از جانب پیامبر منصوب شده اند و امامان معصوم نیز اطاعت کنند.

4- در موارد اختلاف و تنازع، برای حل آنها به دستورات خدا و پیامبر مراجعه کنند. عمل به این فرمان ها، از لوازم ایمان به خدا و روز جزا به شمار آمده است.

5- در آیه دیگری از مسلمین خواسته شده تا دین توحید را بر پا دارند؛ به احکام و قوانین دین عمل کنند و در گسترش آن در جهان، به پیامبر اعظم (ص) کمک کنند و از اختلاف، چه در مسائل دینی و چه در بین خودشان، جداً بپرهیزند.

6- در آیه اخیر، مودّت ذی القربی (یعنی عترت پیامبر (ص) که امامان معصوم (علیهم السلام) از مهم ترین مصادیق آن به شمار می روند) به عنوان اجر و مزد رسالت پیامبر اسلام معرفی شده است.

کوتاه سخن این که امور یاد شده را می توان از جمله حقوق پیامبر اکرم (ص) به شمار آورد. زائران در زمان حیات پیامبر وظیفه داشتند در فرصت های ممکن به محضر ایشان مشرف شوند و مراتب وفاداری خود را نسبت به انجام وظایف عرضه بدارند و از ثواب زیارت بهره مند گردند.

پس از وفات پیامبر نیز همین وظیفه و ارزش برجاست. زائر مرقد مطهر آن جناب در آن مکان شریف حضور می یابد و با توجه به این که عقیده دارد روح بلند پیامبر در جهان برزخ، حیات دارد و بر اعمال امت نظارت می نماید، نفس و باطن خویش و اعمالش را بر آن جناب عرضه می دارد و مراتب وفاداری خود را به اسلام و پیامبر عظیم الشان نشان می دهد و اگر قصور یا تقصیراتی داشته، از کردار گذشته اش توبه می کند و تصمیم می گیرد آنها را جبران نماید. در چنین زیارتی، زائر می تواند به ثواب های مقرر امیدوار باشد.

حال عبادت و زیارت چیست و چگونه بدست می آید:

بعضی مکان ها به اعتبار انتسابشان به خدای متعال، از قداست ویژه ای برخوردارند؛ مانند مسجدالحرام و مسجد پیامبر و دیگر مساجد بزرگ و کوچک. در این مکان ها انسان احساس معنویت می کند و بیشتر و بهتر به یاد خدا می افتد و حال عبادت و دعا پیدامی کند و در اثر همین معنویت و توجه است که از ثواب بیشتری برخوردار خواهد شد و به همین دلیل به نمازگزاران سفارش شده تا حتی المقدور نمازشان را در مساجد بخوانند؛ چراکه ثواب های متفاوتی برای شان مقرر شده است.

حرم مقدس پیامبر اعظم (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) نیز به اعتبار انتسابشان به آن ذوات مقدس همین ارزش را یافتنه اند. زائر وقتی داخل این مکان های مقدس می شود، غالباً احساس معنویت خاصی می یابد و بیشتر دوست دارد نماز و دعا بخواند و با خدای خویش راز و نیاز کند و عرض حاجت نماید. چه بسا به فکر گناهانش می افتد و توبه می کند. چه زائران فراوانی که در این محیطهای معنوی و نورانی به خود آمده و دگرگون گشته اند؛ تارک الصلاة یا کاهل نماز بوده اند، اما نمازخوان شده اند؛ اهل فسق و فجور بوده اند و از کردار خود توبه کرده اند و چه بسا افرادی که به امامت و حتی به اصل اسلام ایمان نداشته اند و در اثر جذبه های معنوی آن مکان های مقدس به حق گرویده اند؛ چنان که نمونه های بسیاری از این موارد را دیده یا شنیده ایم.

مفاهیم مطرح شده در زیارتنامه ها چیست؟
زیارتنامه خوانی نوعی گفت وگو با شخص زیارت شونده است. بنابراین، زائر باید بداند با چه کسی سخن می گوید و چه می گوید و از او چه انتظاری دارد و خواسته هایش بر طبق ضوابط اسلامی، صحیح است یا نه. اگر زیارتنامه را به زبان عربی می خواند، باید در معانی آن نیز دقت و توجه داشته باشد. خواندن یک زیارتنامه کوتاه، با حضور قلب و توجه به معانی آن، بر خواندن یک زیارتنامه طولانی و بدون توجه به معانی، ترجیح داشته و آموزنده تر است.

مگر در زیارت امام حسین (ع) نمی خوانیم: «یا اباعبدالله أشهد أنّک تشهد مقامی و تسمع کلامی و أنّک حی عند ربک ترزق فاسأل ربک و ربّی فی قضاء حوائجی»؛ [13] ای ابا عبدالله! شهادت می دهم که تو جایگاه مرا مشاهده می کنی و کلام مرا می شنوی و نزد پروردگارت زنده هستی و از آن مقام عالی، روزی می گیری. از پروردگارت و پروردگار من در برآورده شدن حاجتم تقاضا کن.

و در زیارت امیرالمؤمنین (ع) می خوانیم: «اللهم إنی عبدک و زائرک متقرباً إلیک بزیارت أخی رسولک و علی کل مأتی و مزور حق لمن أتاه و زاره و أنت خیر مأتی و اکرم مزور فاسئلک یا الله یا رحمن و أن تصلّی علی محمد و آل محمد و أن تجعل تحفتک إیای من زیارة أخا رسولک فکاک رغبتی من النار و أن تجعلنی ممّن تسارع فی الخیرات و یدعوک رغباً و رهباً و تجعلنی من الخاشعین»؛ [14]

خدایا! من بنده تو و زائر تو هستم. به منظور تقرب به تو به زیارت برادر رسولت (علی) آمده ام و هر زائری حقی بر زیارت شونده اش دارد و تو بهترین زیارت شونده هستی. خدایا! از تو تقاضا دارم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و تحفه مرا در زیارت برادر رسولت، آزادی ام از آتش دوزخ قرار دهی و مرا از آنان گردانی که در انجام کارهای خیر، پیش گام باشند و از روی رغبت و ترس، تو را بخوانند و مرا از جمله خاشعین قرار دهی.

در زیارت امام حسین (ع) به چند نکته مهم اشاره شده است: اول: اقرار زائر به این که امام حسین (ع) در عالم برزخ، زنده است و زائر خود را می بیند و کلامش را می شنود. دوم: از امام تقاضا می کند که برآورده شدن حاجاتش را از خدا بخواهد و در این جهت، خدا را قادر بر همه امور می داند. در زیارتنامه حضرت علی (ع) نیز به چند نکته مهم و آموزنده اشاره شده است: اول: زائر، خودش را به عنوان بنده خدا و زائر او معرفی نموده است. دوم: هدف از زیارت حضرت علی (ع) را تقرب به خدا بیان می کند. سوم: ادای حق زائر را نیز بر عهده خدا دانسته است. چهارم: پاداش این زیارت را اولًا درود خدا بر پیامبر (ص) و ثانیاً آزادی از عذاب دوزخ و ثالثاً توفیق بر انجام کارهای خیر و رابعاً تقاضای توفیق این که از جمله خاشعان در برابر خدا باشد، قرار داده است.

با توجه به نکات گفته شده که از باب نمونه بدان ها اشاره شد، روشن می شود که محتوای زیارتنامه ها اموری مهم و آموزنده است و زائر باید به آنها توجه و عنایت داشته باشد و خواندن زیارتنامه ها بدون توجه به معانی آنها وافی به مراد نیست و توقع ثواب های مقرر بر چنین زیارت هایی، انتظاری بی جاست. مثلا یکی از موضوعات مهمی که در زیارتنامه ها آمده، شهادت زائر به این حقیقت است که امام، نسبت به انجام وظایف دینی ملتزم و جدی بوده و دشواری آنها را تحمل کرده است. برای نمونه در زیارت امام حسین (ع) آمده است:

«السلام علیک یا مولای یا أباعبدالله و رحمة الله و برکاته. أشهد أنک قد أقمت الصلاة و آتیت الزکوة و أمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و تلوت الکتاب حق تلاوته و جاهدت فی الله حق جهاده و صبرت الأذی فی جنبه محتسباً حتی أتاک الیقین. . . أتیتک یا مولای یا ابن رسول الله، عارفاً بحقک موالیاً لأولیائک معادیاً لأعدائک و مستبصراً بالهدی الذی أنت علیه، عارفاً بضلالة من خالفک، فاشفع لی عند ربک»

؛ [15] سلام بر تو ای مولای من ای اباعبدالله! رحمت و برکات خدا بر تو باد. شهادت می دهم که تو نماز را بر پا داشتی و زکات اموالت را پرداخت کردی؛ امر به معروف و نهی از منکر نمودی؛ کتاب خدا را همان گونه که باید و شاید قرائت کردی و در راه حق به طور شایسته جهاد کردی و در راه خدا و برای انجام وظیفه، آزار و اذیت ها را تحمل نمودی. . . تا این که گفت به سوی تو آمدم ای مولای من ای فرزند رسول الله! در حالی که زائر تو و عارف به حقت هستم. با دوستان تو دوست و با دشمنانت دشمن هستم. به هدایتی که تو پیشوای آن هستی، بصیرت یافتم و به گمراهی مخالفانت آگاهم. پس نزد پروردگارت از من شفاعت کن.

خواننده محترم توجه دارد که امور گفته شده در این زیارتنامه، از جمله احکام مهم اسلامی است که زائر در آن شهادت می دهد امام حسین (ع) آنها را به بهترین صورت انجام داده؛ در حدی که به مقام یقین رسیده است. زائر در پایان این سخن به امام عرض می کند: یابن رسول الله! من به زیارت تو آمده ام، در حالی که به حق تو آگاهم. با دشمنانت دشمن و با دوستانت دوستم. راه تو را شناخته ام- و از آن پیروی می کنم- و به گمراهی مخالفانت ایمان دارم. در پایان این سخن به امام عرض می کند: «پس نزد پروردگارت از من شفاعت کن». اگر زیارت زائر چنین بود، می تواند به ثواب های مقرر امیدوار باشد.

نکته دیگری که از این زیارتنامه استفاده می شود این است که زائر از روی بصیرت، شهادت می دهد امام حسین (ع) به بهترین شکل به وظایف خود عمل کرده و من به ایشان به عنوان امام واجب الاطاعة ایمان دارم. پس من نیز باید نسبت به انجام این وظایف و دیگر وظایف اسلامی ملتزم باشم تا از پیروان راستین امام باشم و رستگار گردم. ازاین رو می توان گفت: توجه به محتوای زیارتنامه ها لازم است؛ چراکه جنبه آموزندگی دارند.

پی نوشت ها:

[1] جمعى از نویسندگان، فرهنگ زیارت - فصلنامه فرهنگى، اجتماعى، سیاسى، تاریخى، 25جلد، سازمان حج و زیارت، حوزه نمایندگى ولى فقیه در امور حج و زیارات - تهران - ایران، چاپ: 1، 1388 ه.ش.

[2] . شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعة، ج 14، ص 419. عن أبى عبدالله( ع) قال:« من زار قبر الحسین عارفاً بحقه غفرالله له تقدم من ذنبه و ما تأخر».

[3] . همان، ص 418. عن ابى الحسن الرضا( ع) قال:« من أتى قبر الحسین( ع) عارفاً بحقه کتبه الله فى اعلى علّیین».

[4] . همان، ص 554. حمزة بن عمران قال: قال ابوعبدالله( ع):« تقتل حفدتى بارض خراسان، فى مدینة یقال لها طوس، من زاره الیها عارفاً بحقه اخذ له بیدى یوم القیامة و ادخلته الجنة و ان کان من اهل الکبائر، قلت جعلت فداک و ما عرفان حقه؟ قال: یعلم انه امام مفترض الطاعة، غریب شهید، من زاره عارفاً بحقه اعطاه الله عزوجل اجر سبعین شهیداً من استشهد بین یدى رسول الله( ص) على حقیقة».

[5] . احادیث مربوطه را مى‏توان در کتب روایى مانند بحارالانوار، ج 14، ج 100 و 101؛ مستدرک الوسائل، ج 10؛ میزان الحکمة، ج 2 و کتاب سفینة البحار و کتب مزار مانند کامل الزیاراة محمد بن قولویه قمى مطالعه کرد. همچنین در کتب روایى اهل بیت( علیهم السلام) نیز در موضوع زیارت، احادیث فراوانى وجود دارد.

[6] . در کتاب کامل الزیاراة، بابى براى این‏گونه احادیث اختصاص یافته( باب 54) و بیش از 18 حدیث در آن آمده است.

[7] . وسائل الشیعة، ج 14، ص 554.

[8] . همان، ص 322.

[9] . همان، ص 321.

[10] . نساء، آیه 59:( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا).

[11] . شورى، آیه 13:( شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى‏ وَ عِیسى‏ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ).

[12] . شورى، آیه 23:( قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏).

[13] . شیخ عباس قمى، مفاتیح‏الجنان، ص 735.

[14] . همان، ص 675.

[15] . همان، ص 612.

نظر شما