چیستی و آثار در نجف
مجله فرهنگ زیارت زمستان 1397، دوره 10، شماره 37
دُرّ، سنگی مانند دیگر سنگ هاست که به وفور در طبیعت های بیابانی یافت می شود و مانند برخی سنگ های دیگر اثرگذار است. درّ نجف به سبب انتساب به نجف اشرف و وادی السلام، نزد شیعیان و دوست داران امیرمؤمنان علیه السلام جایگاه ویژه ای دارد. برای درّ نجف آثار و خواص گوناگون مادی و معنوی بیان شده است. ازاین رو، درباره تاریخچه پیدایش دُرّ نجف، انواع آن، مراحل تهیه و جمع آوری تا تراش و پردازش و خرید و فروش آن نکات گوناگونی وجود دارد. در این نوشتار، ضمن بیان ثواب درّ نجف در روایات اهل بیت: و خواص و آثار آن، به صنعت تهیه و فروش آن در شهر نجف اشرف اشاره می کنیم.
نویسنده : خوشنویس، محمدحسین
مقدمه
دُرّ نجف سنگ ارزشمندی است که در نجف اشرف یافت می شود و روایاتی درباره خواص و آثار آن وجود دارد. به همین دلیل بسیاری از مسلمین به آن اهمیت می دهند و تهیه، عرضه و خرید آن را به یک صنعت تبدیل کرده اند. به سبب فراوانی این سنگ در وادی السلام نجف، آن را دُرّ نجف نامیده اند. به گفته برخی علمای معاصر، این سنگ از نعمت های خدا در این سرزمین مقدس (نجف) است. دُرّ نجف به ویژه در روزهای بارانی، پس از تابیدن خورشید به راحتی یافت می شود (طبسی، 1391ق، ص 108).
این سنگ در علوم مختلفی همچون فقه، ادبیات و پزشکی جایگاه ممتازی دارد. در این نوشتار، درباره ماهیت، تاریخچه و شیوه پیدایش و انواع مختلف دُرّ و بازار دُرّ نجف در عراق و آثار این سنگ و جایگاه آن سخن خواهیم گفت. در این پژوهش از دو کتاب نفحات نجفی اثر محسن عبدالصاحب مظفّر و الدر الثمین فی التختم بالیمین اثر آیت الله طبسی نجفی در کنار دیگر منابع علمی بهره فراوانی برده ایم.
چیستی دُرّ
کلوخ دُرّ، نوعی سنگ شبیه شیشه و از خانواده سنگ های کوارتز است که در بیایان ها و به سبب عوامل آب و هوایی، بدون دخالت عامل انسانی به عمل می آید. انسان ها این سنگ را صیقل می دهند و به شکل های مختلف درمی آورند؛ به گونه ای که صنعت نگین سازی، تسبیح سازی و لوستر سازی با ماده خام این سنگ راه اندازی شده است. گاهی نیز نقش و نگار گوناگون یا اسامی اولیای خدا و آیات قرآن کریم را بر روی آن حکاکی می کنند. سنگ های این منطقه، میان اقوام پیش از اسلام نیز مطرح بوده و آن را سنگ درخشان و یا سنگ براق می نامیدند. زمین های پشت شهر کوفه را با این سنگ می شناختند.
عواملی همچون خاک، باران، حرارت آفتاب، سرعت خشک شدن سطح زمین، تغییرات رطوبتی و دمایی، جنس خاک در پدید آمدن چنین سنگ درخشنده ای مؤثرند. ساکنان منطقه حیره، این سنگ درخشان را خوب می شناسند و برای یافتن آن به بیابان های نجف می روند. به خاطر وجود سنگ های براق در این منطقه آن را بارق نام نهاده اند، با اینکه این نام امروزه معروف و متداول نیست (مظفر، 2011م، ص 154).
اهل حیره زیباترین دُرها را پس از جمع آوری به زنانشان می دادند تا به گردن بیاویزند. آنها معتقد بودند که این سنگ جایگزین شایسته ای برای یاقوت است.
گفتنی است گِل سفت شده و ابتدایی دُرّ پیش از تراش کاری، هر قدر تیره تر باشد به اصل نزدیک تر است و پس از تراش کاری، شفاف تر می شود. خاک این نوع سنگ که به دُرّ معروف شده در ایران و برزیل، معادن محدودی دارد.
انواع دُرّ
دُرّ نجف با توجه به شکل و رنگ انواع گوناگونی دارد:
1- دُرّ سفید که به آن دُرّ ستاره ای [به سبب شباهت به ستاره در سفیدی و درخشندگی] می گویند.
2- دُرّ نفتی [به سبب شباهت رنگش به نفت] درخشندگی خاصی دارد که به سیاهی می زند.
3- دُرّ حسینی که به رنگ قرمز است؛ گاهی قرمز کدر و گاهی قرمز شفاف. گاهی نیز رگه های قرمز رنگ در آن به چشم می خورد.
4- دُرّ مودار که دارای رگه هایی سیاه رنگ شبیه موی سر است. این خطوط با یک رگه آغاز و سپس به چند شاخه منشعب می شود.
مرحوم آیت الله طبسی در کتاب الدُرّ الثمین می نویسد:
در نقل ها آمده که امیرمؤمنان علیه السلام موی سر مبارکش را در صحرای نجف کوتاه نمود و آنها را در بیابان رها کرد و رگه های مشکی در این نوع از دُرّ، موهای مبارک حضرت است که از درون آن دیده می شود (طبسی، 1391، ص 109).
5- دُرّ کهربایی که به سبب رنگ زردش، به این نام معروف شده است.
بدل این سنگ ها و به تعبیری دُرّ های مصنوعی و دست ساز، در نقاط دیگر عالم به ویژه در چین و ترکیه نیز دیده می شود، ولی با کمی دقت در شفافیت، می توان اصل را از بدل تشخیص داد. به گونه ای که دُرّ نجف بر خلاف سنگ های دیگر با تراش دادن شفاف می شود.
تاریخچه دُرّ نجف
ایده استفاده از درّ برای ساخت انگشتر ابتدا در سال 755 میلادی از شهر نجف آغاز شد و در سال 900 میلادی افرادی از این شهر کوچک، این ایده را اجرا و انگشترهایی با دُرّ نجف تولید کردند. البته پیش از آن زنان کوفی به تقلید از زنان حیره دُرّ نجف را برای زینت به کار می بردند. پطرس یوسف، کشیش مسیحی لبنانی تبار (1947م. ) می گوید:
در یکی از شهرهای عراق، بلوری صاف و شفاف یافت می شود که از آن انگشتر و وسایل دیگر می سازند. این بلور در دوره جاهلیت و صدر اسلام تا دوره عباسی زیاد بود و رفته رفته حسن شهرتش سراسر عراق و خارج آن را فراگرفت و به آن دُرّ نجف گفته می شود. از این سنگ، انواع چراغ و لوستر در کشور مصر ساخته می شود (پطرس، بی تا، ص 178).
دکتر عبدالعزیز دوری می گوید:
در برخی دوره ها به این ریگ های نجف، دُرّ گفته اند درحالی که بلور و شیشه ای ا ست که از آن انگشتر و برخی وسایل زینتی ساخته می شود. از آنجایی که این سنگ مربوط به نجف است به آن دُرّ نجف گفته می شود (دوری، بی تا، ص 44).
غرب شهر نجف اشرف را دریای نجف می نامند، با اینکه قسمت بیشتر آن بیابان است. در مسافتی از همین بخش تا حدود صد کیلومتر، ریگ هایی با رنگ ها و شکل ها و اندازه های مختلف یافت می شود. دُرّ نجف به سبب براقیّتی که دارد، به سادگی از دیگر ریگ ها قابل تشخیص است. این سنگ در زمانی مشخص و در یک روز آفتابی پس از بارندگی، جمع آوری می شود. باران سنگ ها را شست وشو می دهد و آفتاب پس از باران، درخشندگی این سنگ ها را دوچندان می کند و این گونه مردم این سنگ ها را می یابند و جمع آوری می کنند.
نجفی ها خوب می دانند این سنگ ها کی و کجا بیشتر یافت می شود. این درّ، در بیابان کوفه، وادی السلام و منطقه بین حیره و نجف نیز دیده شده است.
تهیه و ساخت دُرّ
پس از جمع آوری این سنگ های خام، آنها را به صنعتگرانِ این حرفه می فروشند که پیش از تراشکاری، بسیار ارزانند و بیشتر به صورت عمده فروخته می شوند.
تراشکاری دُرّ نجف در کارگاه های مخصوص انجام می شود. البته در برخی خانه های قدیمی مرکزی شهر نیز به تراشکاری سنگ ها می پردازند. در سال 2012 میلادی، تعداد تراشکاران اصلی دُرّ نجف به پانصد نفر می رسید.
سنگ کوارتز برای تبدیل به دُرّ چند مرحله را می گذراند:
1- شست وشو از خاک و گل؛
2- صیقل دادن که نجفی ها نسل به نسل این حرفه را به یکدیگر منتقل کرده اند؛
3- شکل دهی که در این مرحله سنگ ها به شکل مطلوب و دلخواه درمی آید؛
4- نقش و نگار زدن که در این مرحله نوشته یا تصاویر بر روی سنگ حکّاکی می شود که سخت ترین و دقیق ترین مرحله است و نیاز به مهارت بالایی دارد؛
5- آب بندی که در این مرحله پس از تراش پایانی بر کل کار لبه های تیز گرفته و درزها پر می شود؛
6- براق سازی که مرحله پایانی است و از سنباده مخصوص برای آن بهره گرفته می شود؛
7- تعیین کاربری که در این مرحله نوع استفاده از سنگ معلوم می شود؛ مثلاً هنگام تولید دانه تسبیح سنگ باید سوراخ شود. همچنین نگین انگشتر بر روی رکاب نصب می گردد و برای تولید لوستر و چراغ سنگ متناسب با آن تغییر شکل پیدا می کند.
دُرّ نجف در روایات
نجفی ها بر این باورند که نگاه کردن به دُرّ مانند زیارت مرقد امیرمومنان علیه السلام است، بلکه نگاه کردن به آن با دیدن چهره رسول خدا9 و علی مرتضی علیه السلام برابری می کند. به همراه داشتنش انسان را از شرّ شیطان مصون می دارد (اعلمی، 2000م، ص 158؛ عقیل، 2007م، ص 374؛ طبسی، 1391، ص 108).
در حلیة المتقین به نقل از مفضّل چنین روایت شده است:
روزی بر امام صادق علیه السلام وارد شدم. حضرت به من فرمود: ای مفضّل! دوست دارم به دست مؤمن یکی از این چند انگشتر باشد: عقیق، فیروزه، یاقوت و دُرّ نجف. مفضّل پرسید: دُرّ نجف چیست؟ حضرت فرمود: آن سنگی است که خداوند آن را در آن تلّ سفید رنگ در غریّ ظاهر می کند و هر کس دُرّ نجف به دست داشته باشد، برای هر نگاهی که به آن می اندازد، خداوند ثواب یک زیارت مقبول (حج و یا عمره) که با ثواب عمل تمام پیامبران و صالحین برابر است به او عنایت می کند. اگر رحمت خدا بر شیعیان نبود، هر دانه از آن چنان گران می شد که هیچ کسی توانایی خرید آن را نداشت، ولی خداوند ارزان و فراوان آن را در اختیار شما قرار داد تا دارا و ندار آن را تهیه کنند (آل محبوبه، 1958م، ص 15؛ طوسی، 1407ق، ج6، ص 37).
در روایت آمده است که فردی به نام ابوطالب درباره درستی این حدیث از امام عسکری علیه السلام پرسید. حضرت فرمود: «بله این حدیث جدّم امام صادق علیه السلام است» (مجلسی، 1110ق، ص 67).
بر اساس این روایات بسیاری از مردم انگشتر دُرّ نجف به دست می کنند که همین امر باعث رواج خرید و فروش آن شده است. آنان معتقدند که انگشتر دُرّ نجف و تسبیح، برایشان اطمینان قلب، عافیت در جسم و جان، فزونی روزی، جلب محبت و آرامش روحی، دوری از خشم، محبت به دیگران، دوری از درد و بیماری را به همراه دارد (حر عاملی، 1414ق، ج5، ص403).
در روایتی آمده است که امام صادق علیه السلام پیوسته برای زیارت مرقد جدشان امیرمؤمنان علیه السلام به نجف می آمدند و از آنجا به سمت کربلا می رفتند. وقتی به نجف می رسیدند، بر فضیلت خاک و زمین آن تأکید می کردند و می گفتند این لطف خدا بر شیعیان است که دُرّ نجف زیبا، درخشنده، پر مزیّت و در عین حال ارزان است (همان، ج14، ص 403).
درّ نجف در فقه
در فرهنگ فقه در تعریف واژه درّ نجف آمده است:
سنگ قیمتی منسوب به نجف اشرف. درّ نجف، سنگی است سفید و شفاف در سرزمین نجف اشرف که از آن نگین انگشتر می سازند (دهخدا، 1372ش، واژه درّ). در ابواب نماز و زیارت از درّ نجف بحث شده است. در دست کردن انگشتری که نگینش درّ نجف باشد و زیاد نگاه کردن به آن مستحب است (شاهرودی، 1387ش، ج3، واژه درّ نجف).
شهید اول در باب نماز از کتاب دروس می فرماید: «انگشتر به دست راست در هنگام نماز مستحب و به دست چپ مکروه است». سپس در ادامه به بیان فوائد سنگ های گوناگون می پردازد و نوبت به درّ که می رسد چنین می نویسد:
«وَ بِالحَجر الغَروی علی اختلاف أَلوانه و الأَبیض أَفضل؛ و به انگشت داشتن سنگ نجفی در همه رنگ هایش مستحب است و رنگ سفید ثواب بیشتری دارد» (شهید اول، 1412ق، ج1، ص 152؛ طوسی، 1407ق، ج3، ص33).
دُرّ نجف در شعر
شاعران سروده های زیادی درباره درّ نجف از خود به یادگار نهاده اند؛ حتی برخی، سروده های خود را بر روی دُرّ نقش می بستند. در نقل ها آمده که حسین عاملی پدر شیخ بهایی، دُرّ قرمز رنگی در مسجد کوفه پیدا کرد که دو بیت بر آن نقش بسته بود که محتوای آن به قیام خونین کربلا اشاره داشت و می گفت:
أنا درٌّ من السّماء نَثَرونی یومَ تزویج والد السبطَین
کنتُ أجلی من اللُجین بیاضاً صِبغتی دم نحر الحُسینی
«من درّی از آسمان هستم که مرا به پدر بزرگوار حسنین علیه السلام هدیه کردند و من شفّاف تر و سفیدتر از آب دریا هستم و اما رنگ قرمز من از خون حسین علیه السلام است» [و به همین سبب دُرّ قرمز را دُرّ حسینی نامیده اند].
شعرایی مانند جلال خالدی نیز اشعاری اینچنین درباره دُرّ نجف سروده اند:
بنتَ الطبیعة ما أجلاک طلعة غرّاء دام أمامک إطراقی
زدتَ الطبیعة روعة فعلقتها و صرفتَ نحوَ جمالها أشواقی
ما کان أجملَه أمامَک مشهداً یا نفسَ فاضَ بحسنة دفاقی
ینسی المتیّم کلّ ما یشکوه مِن أیّام هجرٍ أو زمان فراقی
«ای فرزند طبیعت! چقدر زیبا و درخشنده ای که با روشنی ات راهم روشن می شود. تو به طبیعت جلوه دیگری بخشیده ای و من با تمام اشتیاق به زیبایی تو نگاه می کنم. چقدر زیبایی در کنارت مشهد علی علیه السلام است. ای جان من! برس به زیبایی نگاهش. کسی که به تو می رسد از دوری ایشان شکایت می کند».
سیدحیدر حلی که در کتاب اعیان الشیعه (ج15، ص 73) معرفی شده نیز سروده هایی در این باره دارد. در بخشی از این سروده ها آمده:
لو أنّنی صغتُ عینَ الشمس منظرةً نالت بعینک غایة الشّرف
و لکنّها و هی فی أعلی مطالعها أنا تقاس بدرّ من حصی النجف
«اگر من از چشم خورشید به تو نگاه کنم، این خورشید است که از فیض نگاهت لبریز می شود و صد البته که خورشید، در نهایت والایی، قابل قیاس با درّی از درّ های نجف است».
در کتاب ادب الطّف که مرحوم جواد شُبّر تألیف کرده در بیوگرافی سیدحسین رضوی (م1156م. ) نیز نمونه هایی از اشعار او در توصیف دُرّ نجف آورده شده است (شبر، ج5، ص 236).
صفتَ ورقت حسناً بمعنی عُجاب روحٌ من الماء حلّت فی قالب من حُباب
«توصیف می کنم چیز شگفت انگیزی که به تمام معنا عجیب است. روحی لطیف مانند آب دارد که در قالب شیشه ای حبابی حلول کرده».
شاعران دیگری نیز در این باره سروده هایی دارند که به برخی اشاره می کنیم:
نابغه ذبیانی:
بالدرِّ و الیاقوت زیّن نحرها و مفصل من لؤلؤ و زبرجد
«با درّ و یاقوت گردنش را تزیین کرده و در دست دستبندی از لؤلؤ و زمرد دارد».
متنبّی:
بیاض وجه یریک الشمس کالحة و لفظ درّ یریک الدرّ مخشلبا
کأن الفرید و الدرّ و الیاقوت من لفظه وسام الرکاز
«سفیدی رویت روی خورشید را کم می کند و نامت کلمه درّ را در پوست خود نمی گنجاند گویا که یاقوت و فرید و درّ با شنیدن نامش صاف و صیقلی شده اند».
ابو نواس:
و مکلّل بالدرّ و المرجان کالورد بین شقائق النعمان
ظبی کأن الله ألبسه قشور الدرّ جلدا
و تری فی وجناته فی ای حین شئت وردا
«تزیین شده با درّ و مرجان به مانند گُلی در میان شقائق نعمان. آهویی که گویی خدا از درّ پوستی بر او کشیده و از هر طرف که به او نگاه می کنی گُلی زیبا می بینی».
صنوبری:
الجزع و الیاقوت و الدرّ عیناک و الخدّان و الشعر
«جزع و یاقوت و درّ دو چشم تو و دو گونه تو و موی سپید تو هستند».
حاتم طایی:
و عَلّقن فی أعناقهنّ لناظر جماناً و یاقوتاً و درّاً مؤلّفاً
«آنها برای بینندگان به گردن خود یاقوت و درّ آویخته اند».
ابوالفرج بن هندو:
و ما قیمةُ الدرّ الثمین و قدرُه و لم تنکسر أصدافه و یفصل
و الدرّ یحسن فی نحر الکعاب ولا تبدو محاسنه ما ضمه الصدف
«ارزش درّ گران بها و اندازه آن چقدر است درحالی که صدف خود را نشکسته و جدا نشده و درّ در گردن آن جوانان زیباست و تا در صدف باشد زیبایی اش را نشان نمی دهد».
شاعر گمنام:
أری الدُرّ یثقبه الناظمون و لم یثبوا ذا فکیف انتظم
«می بینم که درّی را پیشه وران تراش می دهند و دلشان به رحم نمی آید پس چه کنند؟»
جمیل بن معمّر معروف به عذری:
من البیض معطار یزین لبانها جبان و یاقوت و دُرّ مؤلف
«از سفیدی شیشه عطری که دور تا دور آن با یاقوت و درّ تزیین شده در شگفتم».
شیخ قاسم محی الدین:
فما وحقک ما طابت مجالسنا من یوم فرقتنا یا دُرّة النجف
«پس چرا از روزی که از ما جدا شدی از اینکه محفل ما را بیارایی از ما دوری می کنی ای درّ نجف!»
سیدموسی طالقانی:
أرح العیش علی الرمل الحمی إنه ضحضاح دُرّ النجف
و أستلم قدس ضریح قد سما مثل افلاک السماء فی الشرف
«به آسودگی بر ریگ های نجف که هر یک درّی هستند آرام بگیر و برابر قدسیّتی که به مانند آسمان ها در شرافت اوج گرفته سر تسلیم فرود آور».
محمود حبوبی:
لو لم تکن بحر جود ما قذفت لنا بدرّة فی السنا تزهو بکیوان
قد أصبحت یا أخا الافضال معربة عن صفو ودک فی سر و اعلان
«دریا این بخشش را نداشت که درّ را برای ما بیرون اندازد که در والایی به ستاره کیوان می رسد. پس ای برادر بافضیلت من چهره بگشا از چهره این دلبر در آشکار و نهان» (مظفر، 2007م، ص 290).
در شعر فارسی نیز نمونه ای درباره دُرّ نجف به چشم می خورد. مثلاً دهخدا می گوید:
روشن دل از محبت شاه ولایتم دُرّ نجف شود زصفا سنگ تربتم
در دل دواند ریشه چو موی دُرّ نجف خطی که راضی از لب لعلش بر آم
دُرّ در پزشکی
در علم پزشکی قدیم از خواص سنگ های گوناگون مانند عقیق، فیروزه و درّ، بسیار یاد شده است (عقیل، 2007م، ص 200). البته هر سنگی خواص درمانی ندارد و چنین ویژگی ای را می توان در سنگ باارزشی همچون درّ یافت.
برای نمونه دانشمند نامدار ایرانی، ابوعلی سینا، درّ نجف را به شکل شاقولی مخصوص تراشیده بود که امروزه به نام شاقول ابن سینا معروف است. این شاقول چهارصد کاربرد داشته که یکی از آنها، کاربردی شبیه دستگاه های عکس برداری، سیتی اسکن و ام آر ای است و آن را برای تشخیص بیماری های داخلی به کار می بردند. این سنگ، مانند سنگ فیروزه و عقیق، هم بر جسم و هم بر روان اثر می گذارد و بسیار انرژی بخش است.
باید گفت سنگ درمانی یکی از رشته های مکمّل پزشکی است که در شمار درمان های طبیعی قرار می گیرد. این نوع درمان بیش از هزار سال قدمت دارد. ارسطو و فارابی از قدرت شفابخشی این سنگ گفته ها دارند و رومیان باستان نیز از سنگ های صیقل داده شده برای دفع شرّ و در جنگ به عنوان زره و شمشیر و سپر بهره می بردند تا سالم بمانند (دوری، 2007م، ص 223).
اعتماد به نفس، ایجاد آرامش و شادی، تعادل انرژی در بدن، دوری از چشم زخم، تقویت اعصاب و برطرف کردن ترس از دیگر آثار درّ نجف است.
بازار دُرّ نجف
تجارت دُرّ نجف هنوز به مرحله صادرات و تجارت جهانی نرسیده، ولی به نوبه خود بخش مهمی از بازار نجف را تشکیل می دهد. خریداران داخلی، از نقاط گوناگون عراق به ویژه شهرهای مذهبی کاظمین و کربلا و خود نجف هستند.
بازار خارجی درّ نجف نیز یک فرایند است. دُرّ نجف پس از جمع آوری از سطح بیابان به خارج از عراق منتقل و عملیات تراشکاری در کشور دیگری بر روی آن انجام می شود. سپس به نجف باز می گردد و آن را به زائران غیر عراقی می فروشند. علت نقل و انتقال این است که در نهایت، قیمت محصول ارزان تر تمام می شود و البته دقت و ظرافت بالاتری خواهد داشت.
کشور ایران و افغانستان از کشور های مقصد در این سنگ ها به شمار می روند و صد البته که ظرافت کار هنرمندان ایرانی بی مانند است.
خریداران نهایی دُرّ نجف شامل خود عراقی ها و ایرانی ها و شیعیانِ دیگر کشورها مانند لبنان، پاکستان، هند و کشورهای حاشیه خلیج فارس و جنوب شرق آسیا و شمال آفریقا هستند.
آمار میانگین تعداد محل کارگاه و فروش دُرّ در نجف بالغ بر پانصد باب فروشگاه است که در هر روز بین ده تا پنجاه قطعه دُرّ می فروشند. خریداران دُرّ نجف در هر روز تقریباً نه هزار نفرند که در سال بیش از 320 هزار قطعه دُرّ نجف می خرند. اگر متوسط قیمت هر دُرّ بیست هزار دینار باشد در هر سال نزدیک به شش و نیم میلیارد دینار سود حاصل می شود.
بر اساس محاسبات، تقریبا هفتاد درصد دُرّ در داخل عراق و سی درصد به خارج عراق فروخته می شود، بنابراین بین هفتاد تا هشتاد درصد مبلغ نهایی سود به خود عراقی ها بازمی گردد که مبلغ کمی هم نیست (مظفّر، 2007م، ص 291).
نتیجه گیری
آنچه که شیعیان را بر آن داشته تا بیش از دیگر نگین ها برای انگشتری از درّ نجف استفاده کنند، جدا از آثار مادی، ثوابی است که برای نگاه کردن به آن در روایات آمده است. ثوابی همچون نگاه کردن به چهره مبارک مولی الموحدین امیرمؤمنان علیه السلام که با هیچ مزیّت دیگری قابل قیاس نیست. باید توجه داشت که تمام این آثار برآمده از باورهای شیعیان به مقام والای اهل بیت: و روایات ایشان است. از منابع مختلفی در زمینه سنگ شناسی از اظهارات متخصصین امر استفاده می شود، آنان می گویند که دُرّ باید هر از گاهی در آب روان شسته و جلوی نور خورشید قرار گیرد تا خشک شود. این توصیه دور از واقعیت نیست. در واقع تجدید قوای دُرّ به شیوه پیدایش اولیه آن بازمی گردد؛ یعنی همان گونه که گذشت زیر باران بهاری شاکله اصلیش پیدا می شد و سپس زیر نور خورشید قرار می گرفت.
فهرست منابع
قرآن کریم
آل محبوبه، جعفر (1958م). ماضی النجف و حاضرها، نجف اشرف، مطبعة الآداب.
ابن طاووس حلّی، عبدالکریم (1419ق). فرحة الغری فی تعیین قبر علی علیه السلام، نجف اشرف.
اعلمی، ضیاءالدین (2000م). خواص الاحجار الکریمة، بیروت، منشورات النور للمطبوعات.
امین، محسن، (بی تا). اعیان الشیعه، بیروت.
حر عاملی، محمد بن حسن (1414ق). وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، قم، مؤسّسة آل البیت.
دوری، عبدالعزیز (2007م). تاریخ العراق الاقتصادی، بیروت، مرکز دراسات الوحدة العربیة.
دهخدا، علی اکبر (1372ش). لغت نامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
شبر، جواد، (بی تا). ادب الطف، بیروت، دارالمرتضی.
شهید اول، محمد بن مکی (1412ق). الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
طبسی نجفی، محمدرضا (1391ق). الدرّ الثمین فی التختّم بالیمین، بیروت، دار الصادق.
طوسی، محمد بن حسن (1407ق). تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
عقیل، محسن (2007م). موسوعة الاحجار الکریمة المصوّرة الآثار و النقوش، بیروت، دار المحجّة البیضاء.
مجلسی، محمدباقر (1369ش). حلیة المتّقین، تهران، انتشارات لقمان.
مظفر، محسن عبدالصاحب (2002م). التخطیط الاقلیمی، لیبی، دار شموع الثقافة.
، (2007م). نفحات نجفّیة، بیروت، العارف للمطبوعات.
، (2011م). مدینة النجف، بغداد، دار الشؤون الثقافیة.
نابلسی، عبدالغنی (بی تا). تعطیر الأنام فی تعبیر الأنام، قم، منشورات رضی.
هاشمی شاهرودی، سیدمحمود (1378ش). فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی.
یوسف، پطرس عواد (بی تا). تاریخ العراق، بی جا.
نظر شما