موضوع : پژوهش | مقاله

اقدامات فرهنگی سید مطلّب مشعشعی

مجله  تاریخ اسلام  هشتم مهرماه سال 1383 شماره نوزدهم 

پی نوشت ها:
میرزا عبدالله افندی تبریزی، ریاض العلما و حیاض الفضلا، ج 3، ص 255.
محمدعلی رنجبر، مشعشعیان، ماهیت فکری - اجتماعی و فرایند تحولات تاریخی، ص 349.
احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله ی خوزستان، ص 63. حتی کسروی به دانشمندی و دانش پروری سید مطلّب، اذعان دارد و آن را ستایش می کند.
کسروی، همان، ص 70.
همان، ص 62.
افندی تبریزی، همان، ج 2، ص 247.
در حال حاضر، خلف آباد نام شهری است در 90 کیلومتری جنوب شرقی اهواز بر سر راهِ جاده ی اهواز - ماه شهر. در دوره ی رضاخان، نام آن از خلف آباد به رامشیر تغییر کرد، اما هم چنان مردم آن را به همان نام می خوانند.
رنجبر، همان، ص 350.
افندی تبریزی، همان، ص 245.
همان، ج 4، ص 77 - 78.
جاسم حسن شبر، تاریخ مشعشعیان، ص 137.
کسروی، همان، ص 72؛ به نقل از تذکره ی شوشتر، الرحلة المکیة، سوده های جواهری.
شبر، همان، ص 137.
کسروی، همان، ص 70 و 84.
شبر، همان، ص 138 - 139.
رنجبر، همان، ص 351.
افندی تبریزی، همان، ج 4، ص 77 - 80.
بررسی آراء و دیدگاه های کسروی درباره ی مشعشعیان، کعبیان و آلبوکاسب، موضوع پژوهش مفصل و جامعی است که نگارنده تحت عنوان «کسروی و تاریخ خوزستان» انجام داده است و در آینده ی بسیار نزدیک به صورت کتاب، در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت.
بعد از وفات سید مبارک بن سید مطلّب، شیخ عبدعلی الحویزی در رثای او قصیده ای سروده است. شبر، همان، ص 113.
شبر، همان. $$$$
منابع:

- افندی تبریزی، میرزا عبدالله، ریاض العلما و حیاض الفضلا، ج 3 (قم، 1401ق).

- رنجبر، محمد علی، مشعشعیان، ماهیت فکری - اجتماعی و فرآیند تحولات تاریخی (تهران، انتشارات آگاه، 1382).

- شبر، جاسم حسن، تاریخ مشعشعیان (تهران، چاپ خانه الآداب، 1385 ق / 1965م).

- کسروی، احمد، تاریخ پانصد ساله ی خوزستان (تهران، انتشارات گام - پایدار، 1356 ش).

$$مشعشعیان در قرن نهم هجری (845ق) حکومتی شیعی بر مبنای آموزه ها و تعالیم سید محمد بن فلاح در حویزه پایه ریزی کردند. سید مطلب مشعشعی نواده ی چهارم سید محمد فارغ از دغدغه های قدرت و حکومت و بی آنکه در فکر کسب قدرت باشد، امیری دانشمند و دانش پرور بود. او با فراخواندن علما به حویزه و تأسیس مدرسه ی علوم دینی در آن شهر موجبات تربیت نسل جدیدی از امرای مشعشعی گردید. فرزند او سید خلف و نواده ی او سید علی خان از جمله تربیت یافتگان این دوره هستند که از علمای شیعه محسوب شده و تألیفات ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته اند. واژه های کلیدی: خوزستان، مشعشعیان، حویزه، سید مطلب مشعشعی. سید مطلّب موسوی مشعشعی، پدر سید مبارک خان را باید یکی از علمای برجسته و تأثیرگذارِ اواخرِ قرن دهم هجری نامید. او فرزند سید بدران بن سید فلاح بن سید محسن بن سید محمد مشعشعی است و با چهار پشت به بنیان گذار حکومت مشعشعیان، یعنی سید محمد بن فلاح می رسد. سید مطلّب بدون آن که سودای قدرت و فرمانروایی در سر داشته باشد، به جای وارد شدن در حوزه ی قدرت و منازعات مرتبط به آن، با روی آوردن به اقدامات و فعالیت های فرهنگی، منشأ خدمات شایانی گردید و نام نیکی از خود به جای گذاشت. او جزء معدود موالی مشعشعی بود که پدرش سید بدران، برادرش سید سجاد و پسرش سید مبارک، همگی فرمانروا و حاکم بودند، اما او بر اریکه ی قدرت ننشست و به فکر به دست آوردن آن نبود. همین خصلت سید مطلّب سبب گردید تا دوره ی او، عصر طلایی مشعشعیان در عرصه ی علم و ادب باشد و پس از آن، علمای چندی از خاندان مشعشعی پا به عرصه ی وجود گذارند. سید مطلّب پس از به قدرت رسیدنِ پسرش سید مبارک، از قدرت و نفوذ او برای بسط، ترویج و آموزش علومِ آن دوره، استفاده کرد. او با دعوت از شیخ عبداللطیف جامعی و تأسیس مدرسه ی علوم دینی در حویزه، به تربیت نسل جدیدی از امرای دانشمند و دانش پرورِ مشعشعیان، همت گماشت. پیش از آن نیز سید مطلّب، نهایت احترام و اکرام را نسبت به پدرِ شیخ عبداللطیف، یعنی شیخ نورالدین علی، ابراز داشته و او را در دورق، مسکن داده بود. شیخ نورالدین علی از شاگردان شهید ثانی بود، که از جبل عامل به عراق مهاجرت کرد. او ابتدا به نجف و سپس به دورق رفت.1 پسر شیخ نورالدین، یعنی شیخ عبداللطیف نیز از عالمان دینی بود، که به دلیل احاطه بر علوم آن دوره، او را ابی جامع لقب داده بودند. او از شاگردان شیخ بهایی بود و مؤلف امل الامل، او را فقیه صالح معرفی می کند.2 اهتمام و عنایت سید مطلّب به ترویج و آموزش علوم، و توجه خاصِ ایشان به شیخ نورالدین علی و بعدها به شیخ عبداللطیف، نشان دهنده ی دانش دوستی و دانش پروری او است؛ به همین دلیل مولانا کمال الدین محمد بن حسنِ استرآبادی، شرح فصولِ خواجه نصیر را به نام سید مطلّب مشعشعی نوشت.3 تأسیس مدرسه ی علوم دینی در حویزه توسط سید مطلّب، با هدایت و مدیریتِ شیخ عبداللطیف جامعی، نقش مهمی در گسترش آموزش های دینی در مناطقِ تحت نفوذِ مشعشعیان داشت. با گشوده شدن مدرسه ی علوم دینی، تعداد زیادی طلبه و هم چنین امرای خاندان مشعشعی، در آن به آموزش پرداختند و علمای بزرگی در دامن آن پرورش یافتند. سید خلف و سید راشد، پسران سید مطلّب، از جمله ی تربیت یافتگان همین مدرسه بودند. سید خلف مشعشعی را باید فرزندِ خلفِ سید مطلّب دانست، زیرا نه تنها راه و روش پدر را در میل و گرایش به علوم آن روز دنبال کرد؛ بلکه فراتر از او، در این راه آن چنان پیش رفت که یکی از علمای شیعه گردید.4 او فرزند سید مطلّب، با مادری از بنی تمیم بود و در جوانی در رکاب برادر بزرگ ترش سید مبارک بود. او به همراه برادرش در بسیاری از نبردها، حضور فعال داشت و رشادت ها و دلاوری ها از خود نشان داده بود.5 علاوه بر شجاعت و مرتبه ی علمی، سید خلف دارای قریحه ی شاعری نیز بود. ریاضت پیشگی و عبادت سید خلف، سبب گردیده بود تا همواره او را در عبادت، مثال بزنند.6 هم چنین از علاقه ی سید خلف درباره ی عمران و آبادی قریه ها و احیا و آبیاری اراضی، یاد کرده اند؛ کما این که خلف آباد7 به عنوان یکی از قصبه های مهم مشعشعیان با ابتکار او آباد و به نام او نام گذاری شد.8 اما آن چه شأن و منزلت علمی سید خلف مشعشعی را بیش از هر چیز برجسته و متجلی می گرداند کتاب های او است، که مزید بر شجاعت، عبادت، علاقه به عمران و آبادانی و قریحه ی شاعری این عالِم بزرگوار است. مجموعه ی آثار گران بهای به جا مانده از سید خلف مشعشعی عبارت از: سیف الشیعة، در حدیث و در طعن دشمنان شیعه؛ برهان شیعه، در اثبات امامت؛ الحجة البالغة، در کلام و هم چنین اثبات امامت؛ فخر الشیعة، در فضایل امام علی علیه السلام؛ المنهج القویم، در کلام حضرت علی علیه السلام و حق الیقین در سلوک و طریقت می باشند.9 بعد از سید خلف می بایست از پسر او سید علی، معروف به سید علی خان نام برد؛ او نیز از جمله دانشمندان بزرگ شیعه است. نویسنده ی کتاب ریاض العلماء او را از «اکابر علما» می داند، که به تصوف نیز گرایش داشته است. به اعتقاد او بخش اعظم نوشته های سید نعمت الله [جزایری ] شوشتری برگرفته از تألیفات این سید بزرگوار است.10 علامه محمد بن حسن حّر عاملی نیز او را عالم، فاضل، شاعر و ادیب گرانقدری می داند که در باب اصول و امامت و...، تألیفاتی از خود به یادگار گذاشته است.11 دانش پروری و دانش دوستی امرای مشعشعی، سبب گردیده بود تا در دوره ی سید علی مشعشعی، سید نعمت الله جزایری، نیای سادات جزایری خوزستان، از جزایر به حویزه آمده و در آن جا سکونت گزیند و پس از مدتی به شوشتر عزیمت کند.12 سید نعمت الله، در کتاب الانوار النعمانیة پس از ذکر دوستی و مراوده ی خویش با سید علی، او را در علم، ادب، عبادت، رسیدگی به حالِ مردم و شعر، سرآمد توصیف کرده است.13 برخلاف سید مطلّب و سید خلف، سید علی مشعشعی از سال 1060 تا 1088 قمری حاکم مشعشعیان بود و بر حویزه و اطراف آن حکومت می راند.14 با این وجود، علی رغم ناآرامی ها و درگیری های دوره ی حکومت سید علی، کتاب های زیر، از او به یادگار مانده است:15 1. الانورا المبین، چهار جلد در باب حدیث؛ 2. خیر المقال فی مدح النبی و الآل، چهار جلد؛ 3. نکت البیان، در سه فصل و فصل اوّل در تفسیر قرآن؛ 4. منتخب التفاسیر، در تفسیر قرآن؛ 5. خیر الجلیس و نعم الانیس، دیوان شعر؛ 6. المقاصد، رساله ی ارسالی به عنوان هدیه برای شیخ علی، فرزند شهید ثانی. علاوه بر کتب مذکور، اشعار فراوانی از سید علی خان به یادگار مانده است. پس از سید علی بن سید خلف، باید از نوه ی او سید علی بن سید عبدالله نام برد؛ سید علی و پدرش سید عبدالله، هر دو از فرمانروایان مشعشعی بودند. سید عبدالله برای مدت کوتاهی، یعنی هفت ماه و بیست روز، والی مشعشعیان بود و در سال 1097 قمری بدرود حیات گفت، و پسر او سید علی، یک بار در سال 1112 قمری، به مدّت هشت ماه و بار دیگر در سال 1127 قمری، حاکم مشعشعیان گردید. از آن جا که علم و ادب در آن دوره از رونق و شکوفایی خاصی برخوردار بود و سید عبدالله نیز همانند پدرش سید علی و جدّش سید خلف، دانش پرور و دانشمند بود، همواره از سوی اهل قلم و عالمانِ دینی، مورد احترام قرار می گرفت؛ هر چند، مقام و شأن علمی او در زمینه ی علوم دینی، به جایگاه رفیعِ سید علی و سید خلف نمی رسید.16 پایه ریزی و بسط آموزشِ علوم دینی و معارف اسلامی توسط سید مطلّب سبب گردید تا در نسل های بعدی این امر تداوم یابد و فرزندانِ امرای مشعشعی فقط به فکر کسب قدرت و تصاحب حکم والی گری نبوده، شیوه ی علم اندوزی در حوزه ی معارفِ دینی را نیز پیشه ی خود سازند.17 سید علی بن سید عبدالله، مؤلف کتاب الرحلة المکیة، آخرین فرد از عصر طلایی شکوفایی علوم نزد مشعشعیان است. او حوادث مشعشعیان از تأسیس حکومت و روی کار آمدن سید محمد بن فلاح، تا سال 1128 قمری را به رشته ی تحریر در آورده است. از آن جا که کتاب مزبور مأخذِ اصلی و عمده ی تاریخ نگاران، در تألیف تاریخِ مشعشعیان بوده، از این رو سید علی، نام آورتر و معروف تر از نیاکانِ عالِم و صاحب فضل خویش است. در حقیقت بدون کتاب سید علی، نگارش تاریخ مشعشعیان امکان پذیر نبود؛ چنان چه بخش عمده و اصلی نوشته های احمد کسروی درباره ی تاریخِ مشعشعیان، برگرفته از کتاب او می باشد و علی رغم دیدگاه ها و نظرات خصمانه و جانب دارانه اش نسبت به مشعشعیان، آن اثر را از جهت تاریخِ مشعشعیان دارای ارزش بسیار می داند.18 گفتنی است، کسروی هیچ گاه نام کتاب فوق را ذکر نکرده و فقط به کتاب سید علی، از آن نام می برد؛ اما محمد علی رنجبر، نام تاریخ مشعشعیان را بر آن نهاده است. علاوه بر علمای مشعشعی، باید از عبدعلی بن ناصربن رحمه الحویزی (متوفی سال 1053ق) ادیب و شاعر آن دوره نیز یاد کرد، هر چند او در بصره می زیست و نزد دیریان از احترام و منزلت بالایی برخوردار بود؛ اما او نیز، پرورش یافته ی دوران طلایی شکوفایی علم و ادب نزد مشعشعیان است.19 شیخ عبدعلی الحویزی علاوه بر عربی، به فارسی و ترکی نیز شعر می سرود و دیوان شعری به عربی، از او به یادگار مانده است. او برخی از اشعار خود را، شخصاً به سمع شیخ بهایی رسانده بود. تألیفات شیخ عبدعلی الحویزی عبارت از: المعول فی شرح المطول، قطر الغمام فی شرح کلام الملوک الکلام، هم چنین کتابی در نحو و حکمت و عروض و رساله ای در رمل، و کتابی در موسیقی است.20 به هر حال، روحیه ی علم اندوزی امرای مشعشعی که با درایت و دانش پروری سید مطلّب آغاز شده بود، فقط تا دو یا سه نسل ادامه یافت. پس از سید علی بن سیدعبدالله (سال 1128ق) مشعشعیان هیچ گاه افراد دانشمند و دانش پروری چون: سید خلف و پسرش سید علی به خود ندیدند. از سرنوشت مدرسه ی علوم دینی حویزه که به همت سید مطلّب و با مدیریت شیخ عبداللطیف جامعی تأسیس شده بود، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ مدرسه ای که می توانست با ادامه و گسترشِ فعالیتِ خویش، نسل های جدیدی از علما و فضلا را تربیت کرده و حویزه را مرکز و قطب علمی گرداند؛ اما کشمکش ها و تنازعاتِ درون خاندان مشعشعیان و افزایش بی رویه و لجام گسیخته ی میل و علاقه به قدرت، به همراه اختلافات و دسته بندی های خاندانی، سبب گردید تا حویزه به جای پیشرفتِ در حوزه ی علم و ادب، دچار پس رفت گردد. سرانجام کار بدان جا می رسد که مطلّب دیگری، یعنی مولا مطلّب، پسر سید محمد بن سید فرج الله، در سال 1175 قمری با پاشای بغداد متحد شده و با لشکر انبوهی بر شیخ سلمان، شیخِ خردمند و کاردانِ کعبیان، یورش برد.

نظر شما