موضوع : پژوهش | مقاله

پایان خبر، پایان مسأله نیست

سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس از بررسی علل آتش‌سوزی جنگل‌های شمال در این کمیسیون با حضور مسئولان ذی‌ربط خبر داده است. او گفت: «روز گذشته عمده وقت کمیسیون کشاورزی به بحث درباره آتش‌سوزی جنگل‌های شمال گذشت. متأسفانه براساس گزارش‌های داده شده نزدیک به 68 روز هیچ بارندگی در شمال صورت نگرفته بود به‌نحوی‌که وضعیت رطوبت هوا به هشت درجه رسیده بود. حتی هوا از کویر نیز خشک‌تر بود، احتمال می‌دهند یکی از علل آتش‌سوزی جنگل‌ها همین باشد. طبق گزارش ارائه شده به کمیسیون، احتمالاً خشک شدن برخی درختان و یا روشن کردن آتش توسط مسافران از دیگر عوامل آتش‌سوزی جنگل‌های شمال بوده است.”
در ادامه این گزارش از سوی سخنگوی کمیسیون کشاورزی آمده است: «در این کمیسیون بررسی ادامه دارد تا به نتیجه برسد و گزارش آن به نمایندگان مجلس ارائه گردد. اما استنباط ما این است باتوجه به گستردگی آتش‌سوزی، اگر مسئولان زودتر در این راستا اقدام می‌کردند، شاید به این اندازه آتش گسترش پیدا نمی‌کرد. البته زحمات زیادی برای اطفاء آتش صورت گرفته ولی این اقدامات دیر انجام شده است، اگر به موقع این اقدامات صورت می‌گرفت، قطعاً این اتفاق رخ نمی‌داد.”
رسانه، چه مکتوب چه صوتی و تصویری، در حرفه خود نیازمند خبر است و خبر قلم روزنامه‌نگار را به چرخش درمی‌آورد. اما همه می‌دانند که پایان خبر، پایان صورت مسأله نیست. بخصوص خبر حادثه ملی باشد. در همه جای دنیا با انعکاس خبر و اطلاع‌رسانی و پرداختن به نقد و نظرهای فوری در باره ‌آن، رسالت روزنامه‌نگاری پایان نمی‌گیرد بلکه وظیفه پی‌گیری پی‌آمدها و نتایج آن اخبار، مسئولیت کار روزنامه‌نگاری است. نزدیک به 2 ماه گزارش‌ها و اخبار درباره آتش‌سوزی جنگل‌ها در کشور، از شمال تا مرکز و از غرب تا دیگر مناطق موضوع روز و خبرساز شده بود. سرانجام بارندگی محدود هم برای آلودگی‌ هوای تهران و هم خاموشی آتش‌سوزی جنگل‌ها چاره‌سازه شد. اکنون پس از گذشت نزدیک به یک ماه و پایان گرفتن اخبار ممتد آتش‌سوزی‌ها، هنوز هیچ مسئول رسمی آمار دقیق و کامل از میزان خسارت‌ها و از بین رفتن جنگل‌ها ارائه نداده است. درحالی‌که از سوی سایت‌های خبری داخلی و اغلب رسانه‌های داخلی و خارجی گزارش شده است، بیش از چهل‌هزار هکتار از درختان جنگل‌های ایران در آتش‌سوزی اخیر سوخته و از بین رفته است. اگر این خبر صحیح باشد ـ خدا کند نباشد ـ پس تعریف «فاجعه ملی» چیست؟ چرا نمایندگان در مجلس و دولت تا امروز حساسیت لازم را برای بررسی علل و مهمتر از آن پیش‌گیری جدی برای آینده نکرده‌اند؟ فرض بر اینکه کمیسیون کشاورزی مجلس گزارش نهایی بررسی خود را به صحن علنی مجلس بیاورد، بازخواستی هم از قصورها و یا تقصیر انجام پذیرد و این خبر چند روزی هم خبرساز گردد، آیا همین مقدار پایان صورت مسأله است و مشکل حفاظت از جنگل‌ها حل و فصل می‌گردد!؟ همه کسانی که از نزدیک و روز به روز اخبار آتش‌سوزی جنگل‌ها را گزارش و پیگیری می‌کردند، اولاً به فداکاری مردم محلی و زحمت‌های بسیار و مسئولیت‌پذیری مدیران مسئول محلی بارها و بارها اذعان کرده‌اند و نوشته‌اند ثانیاً، اما در کنار آن از کمبود ویا نبود امکانات تا حد فاجعه‌آمیز خبر داده‌اند آن‌هم نه به‌صورت کلّی بلکه از امکانات فنی و اطفاء حریق تا ابزارهای مانند بیل و کلنگ و... غیره.
در این بخش نیز تاکنون نه دولت و نه مجلس گزارشی روشن به مردم نداده‌اند و هیچگونه ترمیم امکانات برای پیشگیری و حفاظت از جنگل‌ها صورت نگرفته است. وقتی در اوج آتش‌سوزی و گسترش آن، خبرنگاران محلی خبر می‌دادند مردم و اهالی محل با بیل و کلنگ‌های شخصی خود و هرچه که در دسترس دارند برای اطفاء آتش به میدان آمده‌اند و یا گزارش می‌دادند، بعد از چند روز، حالا تک بالگرد در اختیار با مخزن آب محدود به حرکت درآمده است اما چندان تأثیری ندارد. آتش همچنان پیش می‌رود. همه وامانده‌اند و سر به آسمان در انتظار باران که آتش را به خاموشی بکشاند. آیا امروز با نگاه به ‌آن شرایط بد از در اختیار داشتن حداقل امکانات، مجلس و دولت نباید بازنگری فوری و جدی در باره امکانات فنی و مهندسی اطفاء آتش درباره جنگل‌ها و مجهزسازی دفاتر مسئول محیط زیست و جنگلداری انجام دهد؟
واقعیت این است جنگل نه تنها سرمایه ملی که نگهداری و حفاظت از آن حیات مردم را بیمه می‌کند و امروز در جهان حفاظت از محیط زیست و جنگل‌ها در هر کشوری در اولویت برنامه‌ریزی‌های کلان و اختصاص بودجه و امکانات ویژه برای آن قرار دارد. در تیرماه امسال، یعنی چند ماه قبل از اخبار آتش‌سوزی در جنگل‌ها، رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان. مازندران درباره تخریب روزانه جنگل‌ها مصاحبه‌ای انجام داد که در همان روز در ستون محک با تیتر «خبر در متن و حاشیه به کنار» موضوع نوشته شد. او در این مصاحبه از تخریب مستمر و هر روز جنگل‌های شمال بخصوص در دو استان مازندران و گیلان خبر داد که «عرصه‌های جنگلی با تغییر کاربری آن به کاربرهای مسکونی و تجاری به شدت تهدید می‌گردد و این تخریب‌ها سبب شده طی 50 سال اخیر یک میلیون هکتار از اراضی جنگلی شمال کشور کاسته شود و مساحت این جنگل‌ها از 3 میلیون هکتار اکنون به 9/1 میلیون هکتار تقلیل یابد.” در همین مصاحبه از رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران پرسیده شد، آیا نهالکاری‌ها می‌تواند جایگزین جنگل‌های طبیعی شود؟ آقای امینی رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی پاسخ می‌دهد: «طی 50 سال گذشته مجموعاً 3000 هکتار در شمال کشور نهالکاری شده است، حال آنکه بنا به آمار موجود طی همین زمان، یک‌ونیم میلیون هکتار جنگل را از دست داده‌ایم و یا از بین برده‌ایم!!
اکنون که کمیسیون کشاورزی مجلس بررسی علل آتش‌سوزی جنگل‌های شمال را آغاز کرده است، خوب است آتش‌سوزی جنگل‌ها در ماه گذشته در ایران را از شمال تا جنگل‌های ابر و در غرب و بخش‌های مرکزی کشور را مورد بررسی قرار دهد. آتش‌سوزی جنگل‌ها را نباید در حد خسارت‌های استانی و محلی دید، باید آن را با نگاه «فاجعه ملی» ارزیابی کرد. مهمتر از علت‌یابی آتش‌سوزی، طراحی و ارائه برنامه و بودجه و تهیه امکانات مناسب فنی و مهندسی همراه درخواست اقدام عاجل از سوی دولت، جهت پیش‌گیری برای آینده است. آنچه مردم از نمایندگان خود می‌خواهند تنها اظهار تأسف و یا همدردی نسبت به گذشته نیست. یافتن راهکارهای مناسب برای پیشگیری از تکرار فاجعه و حفاظت همه‌جانبه و قوی از محیط‌زیست و جنگل‌های کشور که حیات جامعه بستگی به ‌آن دارد، درخواست مردم است.

منبع: / روزنامه / اطلاعات ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
نویسنده : ابوالقاسم قاسم زاده

نظر شما