بوعلی ؛ نابغه ای جاویدان
نویسنده:کبری مجیدی بیدگلی
منبع:روزنامه جام جم
:موضوع این نوشتار «بررسی جایگاه و مقام ابن سینا در جهان» است. شیخ الرئیس ابوعلی سینا از بزرگترین حکمای عالم اسلام و معروف ترین حکیم فارسی است که مانند ارسطو، فردی جامع در رشته های مختلف است. او در اندیشه اندیشمندان شرق و غرب از چنان اهمیتی برخوردار است که ممالک بسیاری به پاس بزرگداشت مقام وی گامها برداشته و برمی دارند. آنچه در این مقاله می خوانید، بررسی جایگاه و اهمیت شیخ الرئیس در جهان است. چنانچه می دانیم ، ابن سینا در زمره نوابغ مسلم تاریخ است و هر معنایی که از نبوغ مراد شود درباره او صادق است ؛ به این معنا که کمتر کسی مثل او در سنین نوجوانی به مرتبه علم و دانایی رسیده و در تمام علوم زمان خود تبحر یافته است. هوش سرشار و استعداد عالی او، کار را به جایی رسانید که استادان او در بحث ، تفسیر، تبیین و توضیح در می ماندند و شاگرد (ابن سینا) مسایل پیچیده را برای استادان شرح و تفسیر می کرد. حسین 7 سال دوم عمر خود را به این ترتیب ، صرف آموختن علم و دانش کرد، جدیت شهرتش تمام شهر را فرا گرفته بود و در کوی و برزن ، همه از او سخن می گفتند. او در 12 سالگی در فقه ، به مرتبه استنباط رسید، در 16 سالگی در علم طب سرآمد اقران بود و در معالجه امراضی که دیگران هم می شناختند، روشهای بدیع و جالبی داشت.
در 18 سالگی ، تحصیل علوم دینی ، فقه ، تفسیر، طب ، نجوم ، ریاضی ، موسیقی ، منطق و حکمت را به پایان رساند و بعد از آن کمتر کتاب می خواند و بیشتر می نوشت و مدتی هم به امور سیاسی پرداخت. راستی مگر چند نفر را سراغ داریم در تاریخ علم که عالم به تمام علوم عصر خود باشند، به 2 زبان ، شعر بسرایند، در سیاست هم دخالت بکنند و جالب تر این که در آوارگی و حبس ، کتاب بنویسند. آری او در 16 سالگی شهره آفاق گردید، بسیاری از نظریات قدما را رد کرد و خلاف آنها را اظهار داشت و با تجربه و استدلال کافی ، ادعای خود را اثبات کرد. او شیفته مطالعه بود و هرچه کتاب می خواند، باز سیر نمی شد.
در 21 سالگی ، دانشمندان عصر به حضورش می رفتند و از او تقاضای فیض بخشی می کردند.افکار و عقاید ابن سینا در خصوص مسائل مختلف در محافل رسمی و غیرآن ، در محضر دانشمندان بنام که خود را در فضل و کمال برتر از همه می دانستند، باعث ایجاد رعب و وحشتی می شد، به گونه ای که همه از مواجهه و مناظره با او بیم داشتند. او در زمینه فلسفه و حکمت سرآمد دانشمندان همعصر و پیش از خود بود. فلسفه ابن سینا در اروپا رواج کامل پیدا کرد و چون کتب فلسفی وی مانند دیگر کتابهایش ، غالبا به زبان عربی نگاشته شده ، در آن زمان به عنوان فیلسوف عرب مشهور شده است. بسیاری از کتابهای فلسفی و علمی شیخ را اروپاییان به مرور زمان به لاتینی و دیگر زبان های زنده اروپای امروزی ترجمه و منتشر کردند.
باید گفت شهرت ابن سینا در جهان و ایران بیشتر به دلیل تسلط وی در همین دو رشته یعنی پزشکی و حکمت است. تسلط فوق العاده او در طب و حکمت باعث شده است آثار او در شرق و بخصوص در غرب ، جانشین کتب فلاسفه و پزشکان سابق شود و از سویی ، کمتر کسی مثل او در سنین نوجوانی به مرتبه علم و دانایی رسیده است و تنها کسی است که به او القابی چون شیخ الرئیس ، حجه الحق ، شرف الملک ، ذواللسانین ، جالینوس اسلام ، طبیب الاطباء و رئیس العقلائ نسبت داده اند.
از آنجا که ابو علی سینا متعلق به تمام طبقات مردم است ، هر طبقه ای باید به اندازه فهم ، مقدار درایت و سرمایه علمی خویش از احوال ، روزگار و مقام او اطلاع یابند. بنابر این اگر عموم انسانها به اصول فلسفه ، طب ، منطق ، ریاضیات و هندسه عالی او دسترسی ندارند، باید وسیله ای ساخت که حداقل بتوانند به شرح روزگار و مقام این فرد فرزانه و بزرگ ،آگاهی یابند و از وجود چنین حکیمی عالیقدر که طی هزار سال باعث سر بلندی آنان شده است ، آن چنان که شایسته و بایسته است باخبر شوند.
مقام ابن سینا در جهان
بی شک ارزش واقعی ابن سینا مانند دیگر علمای بزرگ ، پس از فوتش در جهان و در عالم اسلام ، معلوم شد و به همین جهت ، بیشتر حکمائ و دانشمندان ، از او به اعزاز و احترام نام بردند و کتابها و رسالات او را، بزرگترین منبع علم و معرفت می شمردند و به فراگرفتن مطالب آن کتابها و رسائل ، فخر و مباهات می نمودند. آری! بو علی سینا پس از مرگش در عالم فلسفه ، طب و علوم سده وسطی ، مقامی را در جهان پیدا کرد که ارسطو پس از مرگ خود پیدا کرده بود؛ به گونه ای که جانشین واقعی ارسطو (در شرق و غرب) در جهان به شمار می رود؛ به عبارت روشن تر همان طور که ارسطو در جمیع علوم یونانی صاحبنظر بود، بوعلی نیز در رشته های علوم و ادبیات عهد خود وارد بود و به زبان فارسی و عربی شعر سروده است ، به طوری که آثار او بهترین دلیل است که ثابت می کند ابو علی سینا در 2 زبان فارسی و عربی ، استاد مسلم بوده و به عبارتی «ذواللسانین» بوده است و از این روبرخی گفته اند که ابو علی سینا به زبان یونانی هم آشنایی داشته ولی ما دلیلی در دست نداریم.
انتشار کتابها و آثار بوعلی در جهان
علمای اسلامی در تمام مدتی که درگاه مکاتب و مدارس اسلامی به روی طالبان علم باز بود، همه همتشان صرف توضیح و تفسیر کتابهای بوعلی و فارابی می شد و هیچ گاه تا این زمان نتوانستند قدمی فراتر از آنچه این دو فیلسوف بزرگ اسلام بویژه ابن سینا گذاشته است بردارند؛ چنان که از عهد بوعلی سینا تا این زمان ، یعنی از سده چهارم تا کنون که بالغ بر هزار سال است و در پهنه وسیع ممالک اسلامی در جهان متفکر بزرگی چون «ابن سینا» که مورد توجه خاص و عام باشد، پا به عرصه وجود ننهاده ، چه در این مدت طولانی ، حیات عقلی مسلمین از حدودی که ارسطو و احیانا افلاطون تعیین کرده بود، تجاوز ننمود و ابوعلی سینا، تنها دانشمندی بود که در شرح و توضیح مطالب ارسطو، پای خود را در مرحله ای نهاد که از آن بالاتر ممکن نبود.
بنابراین جای تعجب نیست که طی قرون متمادی پس از او طالب علمان (فلسفه و طب) تمام عمر خود را صرف فراگرفتن کتابها و رسالات او و تشریح و توضیح مطالب وی کردند و به محض این که کتابهای فلسفی و پزشکی ابوعلی سینا انتشار یافت ، آثار او در شرق و بخصوص غرب ، جانشین کتابهای فلاسفه و پزشکان سابق شد و بیشتر اشخاص را از مراجعه به دیگر کتب پزشکی و فلسفی بی نیاز ساخت. گذشته از این موارد، همان طور که می دانید لقب «حجه الحق» و «رئیس العقلا» به کسی داده می شود که علم او بسیار و از لحاظ علمی در زمره حکمای وقت محسوب می شود و لقب «شیخ الرئیس» به کسی اطلاق می شود که علم و سیاست را باهم آمیخته و دارای دو جنبه علمی و سیاسی باشد و بوعلی سینا را بواسطه پیشوا بودنش در علم «شیخ» و به علت پیروی در سیاست «رئیس» نامیدند، این القاب که غالب آن در زمان حیات به ابن سینا داده شده است ، این مطلب را می رساند که وی بالاترین مقام را در علم ، حکمت و سیاست دارا بوده است.
در مشرق زمین نیز از زمان وی تاکنون ، کتابهای وی رواج بسیار داشته است و بر بعضی از آنها شرح ها، حواشی و تعلیقات بسیار نوشته اند و دلیل عمده رواج مولفات دست داشتن وی در همه علوم قدیم بوده و این که او بهترین کتابهای علمی را که شامل همه معارف قدیمی است نوشته ، همه مشکلات را حل کرده ، تاریکی ها و ابهامات را روشن ساخته است و بر بسیاری از عقاید پیشینیان خود، مخصوصا در حکمت و فلسفه که با وجود پرخاش سختی که غزالی بر آن کرده ، همواره در جهان و مخصوصا در شرق رواج بسیار داشته و حکما و پزشکان همیشه به آن گرویده اند، زمینه بسیار مفصلی دارد.
از این رو ابن سینا نه تنها در شرق ، بلکه در غرب نیز مورد قبول واقع شده است ، نویسندگان دائره المعارف بریتانیا درباره وی گفته اند: «این یک حقیقت متحدالقول است که بو علی ، از سده 12 تا سده 17 میلادی ، تنها راهنمای طب بوده است و کتابهای او در دانشگاه های اروپا تدریس می شد، کتاب قانون او تا سال 1650 در دو دانشگاه مون پلیه و لوون تدریس می شد و قانون او 16 دفعه در سده 15 و 20 دفعه در سده 16 به زبانی لاتینی ، ترجمه و چاپ شد و بسیاری از علمای بزرگ قرون وسطی و قرون بعد اروپا در توضیح و تشریح مطالب این کتاب ، رنجهای فراوان برده اند.» در مغرب زمین نفوذ ابن سینا، بیشتر در طب بوده است که تا سده 17میلادی منتهای تاثیر و رواج را داشته است و هنوز در مشرق زمین به همان حال باقی است.
بزرگداشت ابن سینا در جهان
از جمله ممالکی که تاکنون به پاس بزرگداشت مقام ابن سینا در جهان گام برداشته اند می توان از ترکیه ، ایتالیا، ایران ، عراق ، مصر، کانادا، لهستان ، روسیه و هندوستان یاد کرد. آری همان گونه که هر کشوری می تواند خورشید را از آن خود بخواند، ابن سینا هم جهانی است.
بزرگداشت ابن سینا در ترکیه
از میان این ملل ، نخستین ملتی که عملا به تجلیل از مقام فیلسوف بزرگ مشرق زمین قیام کرد، ملت ترکیه است که در تاریخ بیستم ژوئن سال 1937 میلادی به مناسبت یادبود نهمین سال وفات ابن سینا، مراسمی در دانشگاه استانبول به عمل آورد. دراین مراسم ، نطقهایی از طرف دانشمندان معروف ترکیه و برخی از خاورشناسان در خصوص احوال ، آثار فلسفه و طب ابن سینا در این سالگرد انتشار یافت ، درج شده است.
بزرگداشت مقام ابن سینا در ایتالیا
در ایتالیا بعد از ترکیه که با پیش آمدن جشن هزارمین سال ولادت حکیم ، مجامع و مقامات مختلف شرق و غرب به طرق مختلف در صدد تجلیل از آن حکیم عالی مقام بر آمدند، کمیسیون ملی یونسکو نیز در ایتالیا، به مناسبت هزارمین سال ولادت بو علی سینا در روز دوشنبه پنجم ژوئن (1950مطابق با 15 خرداد ماه 1329) مقارن با پنجمین کنفرانس یونسکو محفلی در کاخ وکیو شهر فلورانس با حضور هیات نمایندگی ایتالیا و بیشتر نمایندگانی از ملل مختلف علی الخصوص نمایندگان ملل اسلامی تشکیل داد و ریاست آن از طرف «کنت یا سینی» رئیس هیات نمایندگی و رئیس کنفرانس پنجم یونسکو به آقای دکتر طه حسین ، رئیس نمایندگی و رئیس کنفرانس مصر و وزیر فرهنگ و ارشاد آن کشور واگذار شد. به پیشنهاد آقای دکتر طه حسین آقای علی اصغر حکمت ، رئیس هیات نمایندگی ایران در کنفرانس مذکور در مقام ریاست جلسه قرار گرفت. در این محفل ، نخست آقای دکتر طه حسین و سپس آقای علی اصغر حکمت هر یک شرحی در مقام و مرتبه ابن سینا در جهان ایراد کردند. چند روز بعد یعنی پنجشنبه 15 ژوئن 1950 (25 خرداد 1329) مراسم یاد بود و احترام نسبت به ابوعلی سینا از طرف پنجمین کنفرانس یونسکو، صورت گرفت.
کشورهای عربی و تجلیل از مقام ابن سینا
پس از آن که انجمن آثار ملی ایران به تهیه مقدمات جشن هزارمین سال ولادت ابن سینا مبادرت کرد برای آن که با دانشمندان ممالک اسلامی در این راه همقدمی و اشتراک مساعی کند، به وسیله نمایندگان سیاسی و فرهنگی ایران در ممالک عربی با مراکز فرهنگی آنان به مذاکره پرداخت بر اساس این اقدام ، دول عربی نیز بر آن شدند که به اقامه مراسم هزارمین سال ولادت ابن سینا مبادرت جویند، آنها کمیسیونی خاص به نام «الجنه العامه للنظر فی الاحتفال بالعید الالفی للفیلسوف ابن سینا» تشکیل دادند، این کمیسیون در نظر گرفت که جشن مذکور به سال 1950 در یکی از پایتخت های ممالک عربی انجام شود و برنامه مفصلی برای مراحل مختلف و تهیه مقدمات آن پیش بینی گردید.
در سال 1371 ، دولت عراق ، جشن باشکوهی را در بغداد برگزار کرد، آن جشن عظیم به مناسبت هزارمین سال تولد شیخ الرئیس ابوعلی سینا، برپا شده بود. گرچه ابن سینا هرگز عرب نبوده و در مدت حیاتش ، از ایران بیرون نرفته بوده ، ولی کمیته جامعه عرب ، ابوعلی سینا را از خود می داند. باید گفت جامعه عرب و هر جامعه دیگری حق دارد، ابن سینا را از خود بداند؛ زیرا ابن سینا مانند خورشیدی است که با نبوغ خود، جهان را روشنی بخشیده است ، همان طور که خورشید را، هر ملتی می تواند از آن خود بخواند و به وجود او مباهات کند.
نظر شما