موضوع : پژوهش | مقاله

نگاهی به کتاب ابواب الهدی


کتاب ابواب الهدی از مهم ترین آثار مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی به زبان عربی است که به تازگی با مقدمه، تحقیق و تعلیق حسین مفید و از سوی انتشارات منیر منتشر شده است.
میرزامهدی اصفهانی بنیانگذار مکتب معارف خراسان است که پیش از این محمدرضا حکیمی در مکتب تفکیک از او یاد کرده است. میرزای اصفهانی (1365-1303ق) از موثرترین علمای سده اخیر در حوزه علمیه خراسان است که غیر از طرح مباحث «معارف» که تبیینی جدید از معارف اسلامی در مباحث معرفت شناسی، خداشناسی و هستی شناسی است شاگردان بزرگی همچون شیخ مجتبی قزوینی، میرزا جواد تهرانی، میرزاحسنعلی مروارید، شیخ محمود تولایی و بسیاری از بزرگان حوزه علمیه خراسان را نیز تربیت کرده است. میرزای اصفهانی از شاگردان برجسته سیداسماعیل صدر، آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی و میرزای نایینی بوده و اجازه اجتهاد خویش را از میرزای نایینی، آقا ضیای عراقی، سیدابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی دریافت کرده و با بزرگانی چون سیداحمد کربلایی، شیخ محمد بهاری، آقاجمال گلپایگانی و سیدعلی قاضی مانوس و مالوف بوده؛ تا حدی که از سیداحمد کربلایی اجازه کتبی مرشدیت و راهبری مستعدان را دریافت می کند. وی در جست وجوی پاسخ دو شبهه معرفتی که برایش ایجاد می شود و پس از توسلات فراوان به امام عصر(عج) تحولی در عقیده پیدا کرده و به نقد آموزه های فلسفه و عرفان اسلامی می پردازد و در نهایت مکتبی مشهور به معارف را بنیان می نهد. بنابراین تلاش اصلی میرزای اصفهانی در سال های حضورش در مشهد مقدس رضوی، تبیین معارف قرآن یا معارف الاهیه بر پایه آیات و احادیث بوده است؛ نه آن گونه که تفکیکیان می گویند مقصود اصلی و اولیه وی، تفکیک معارف وحیانی از دانش های بشری همچون فلسفه و عرفان است. اگرچه این مقصود به تبع تبیین معارف الاهیه از سوی وی حاصل آمده و این مطلب به روشنی از عبارات آغازین وی در رساله ابواب الهدی معلوم می شود. وی این مساله را به قدری جدی پی گرفته که یکی از آخرین تالیفاتش عنوان معارف القرآن را بر پیشانی خود دارد و مولف ضمن آن کوشیده است برخی از علوم و معارف قرآنی را تبیین کند. بدین سان، به نظر می رسد تعبیر «مکتب معارف» به منهج و روش میرزای اصفهانی(ره) نزدیک تر بوده و تسمیه یی است که به گوش دانش آموختگان آن آشناتر باشد.
ویژگی اصلی مباحث معارف، ارائه تبیینی نو، جامع و یکپارچه در همه ابواب معرفتی و نظام مند مبتنی بر معارف کتاب و سنت و نقد مبانی فلسفه و عرفان اسلامی است. وی میراث به جای مانده از فیلسوفان قدیم یونان را که با ورود به اسلام به خود سامانی دیگر دیده است، با معارف کتاب و عترت متفاوت و متغایر می داند و معارف اسلام را معارف جدید و معارف بشری یونانی را قدیم می شمارد. رسانه ابواب الهدی که در واقع یکی از آخرین و مشهورترین رسائل میرزای اصفهانی است، به تازگی از سوی محقق ارجمند آقای حسین مفید برای اولین بار بر پایه دو نسخه معتبر و تصحیح شده توسط خود مولف، تصحیح و تحقیق و چاپ شده است. این اثر در واقع گزارشی است از اصول نظریات میرزای اصفهانی در مباحث معارف و هدف از تدوین آن اثبات مبانی نبوده است؛ به همین سبب مولف از تفصیل مطالب یا استناد به آیات و روایات به طور گسترده جز در مواردی معدود خودداری کرده است. در واقع وی در این اثر، به بیان اصول بنیادین مبانی خویش و شاه نکته های اصلی در نقد مخالفان پرداخته است. این اثر یکی از آخرین نگاشته های علمی مرحوم میرزا بوده است. ظاهراً از همین روست که وی گزارشی از مجموعه آرای خود را ضمن آن بیان کرده است.
ابواب الهدی در یک مقدمه و 25 باب تنظیم شده است. مولف در این اثر خلاصه یی از امهات مبانی خویش را به همراه مهم ترین مبانی فلسفه و عرفان اسلامی البته با رویکردی انتقادی مطرح ساخته است. مطالب در این اثر به شیوه قبض و بسطی مطرح شده؛ به این معنا که مولف طی سه مرحله مطالب خود را بیان کرده است. ابتدا در مقدمه، مجموعه یی از مدعیات خود را آورده؛ سپس طی هفت باب، از باب های اول تا پایان باب هفتم، خلاصه مبسوط تری از مدعیات مطرح شده در مقدمه را بیان کرده است. خصیصه مطالب این هفت باب مطرح مبسوط تر مدعیات و اشاره به مبادی نظری هر بحث و ذکر نتایج حاصل از آنها است. اما هدف وی به طور کلی در این ابواب، اشاره به بنیان های استدلالی مطالب نیست. وی سپس از باب هشتم به بعد به طور تفصیلی مبانی خود و مخالفان خویش را به شیوه استدلالی مطرح می کند و مبانی و نتایج علمی هرکدام را با شیوه طرح آنها (ورود و خروج در مباحث) ذکر می کند. با وجود این، هدف ایشان در این رساله طرح کامل مطالب و مستندات نیست چرا که ایشان این کار را پیشتر در معارف القرآن انجام داده است.
سیر مطالب چنین است که وی در ابتدای مطالب توجه می دهد که محتوای قرآن و احادیث معصومان (علیهم السلام) بر بنیان های علمی بنا شده اند و سپس وجه اعجاز قرآن را همین امر شمرده است؛ از این رو ضروری دانسته است که این میراث گرانبها بر مبنا و شیوه ائمه (علیهم السلام) و روش فقیهان و محدثان- به عنوان تربیت یافتگان مکتب قرآن و ائمه (علیهم السلام) - حفظ شود.
مولف در گام بعدی به مساله زبان شناسی یعنی مبحث الفاظ توجه کرد که به واسطه آن تکلم و تعلیم و تربیت ممکن می شود. او در همین جا یکی از اساسی ترین اختلاف های موجود میان معارف الاهی و دانش های بشری را برشمرده است. وی در ادامه ضمن آنکه تعالیم خود را «معرفت نفس» می خواند به طور جدی به مساله شناخت و چگونگی تحقق آن برای نفس می پردازد. مولف کوشیده است ابتدا منظور خود و نیز مخالفان را از شناخت بیان کند. وی در این مبحث نگاهی جدید و جایگاهی متفاوت از «معرفت نفس» پدید آورده است. رویکرد متفاوت ایشان به مساله شناخت، طرح متفاوتی از مفهوم استدلال را موجب شده است. در اینجا است که او به واسطه طرح مساله استدلال پس از طرح مبانی معرفت شناسی بحث «معرفه الاستدلال علی الله تعالی و معرفه المعروف بالآیات» را به عنوان مقدمه ورود به یک بحث معرفتی دیگر، یعنی «معرفه الله» قرار می دهد. وی در ادامه مطالب خود، به دو مقام معرفتی نسبت به پروردگار یعنی «معرفه بالآیه» و «معرفه الله بالله» اشاره می کند. به باور وی، برخلاف ادعای فلاسفه و عرفا، امکان معرفت واقعی و حقیقی (و نه معرفه بالوجه و...) پروردگار میسر است.

میرزای اصفهانی در ادامه به آیات و کمالات خدا اشاره کرده و از این رهگذر خواننده را به آیات علم، قدرت و وجود توجه می دهد تا بتواند به بررسی دو مساله اساسی بپردازد؛ نخست طرح بنیان های نادرست فیلسوفان و عارفان اسلامی در مساله وجودشناسی یا به تعبیری خداشناسی و دوم مساله خلقت و رابطه خالق و مخلوق که ثمره مساله نخست است. در نهایت به دلیل اینکه وجودشناسی فلاسفه و عرفا نتایجی جبری به همراه دارد، مساله «مشیت» را همراه و مرتبط با خلقت و افعال الاهی مطرح ساخته است. وی در لابه لای مباحث خود، به اقوال و دیدگاه های مخالفانش نیز اشاره هایی کرده است؛ البته در ادامه در ابواب هشتم تا آخر به تناسب، ابوابی را به طور مستقل به طرح آرای مخالفان خود اختصاص داده است.
باب هشتم ویژه طرح برخی از مخالفت های فقیهان و محدثان با پاره یی از مبانی فلسفی و عرفانی، و سرچشمه های تاریخی این علوم است.
مولف در باب نهم مبانی فلسفی- عرفانی موضوع شناخت خدا را مطرح می کند. از همین رو تعریف خود از مفاهیمی مانند علم، عقل، تعلیم و وحدت وجود را ارائه داده و ارتباط این مفاهیم را با یکدیگر واکاویده است. مولف در باب دهم بطلان تفسیر علوم بشری (فلسفه و عرفان) از این عناوین خاصه در ارتباط با مبحث وجود را بررسیده است. باب یازدهم نیز اشارت هایی است به مخالفت های فقیهان و محدثان با این گونه مباحث.
در باب دوازدهم مساله فطرت و ابعاد مختلف آن واکاویده شده است. به همین مناسبت مساله الفاظ و کاربرد فطری الفاظ در میان عرف بشر و در نتیجه مرادات بشر از الفاظ عقل، علم و وجود بیان شده است. در حقیقت هدف این بخش ایضاح این مطلب است که بشر فطرتاً با استعمال این الفاظ به چه چیزی اشاره می کند. مولف در باب سیزدهم به چگونگی شناخت حقایقی چون عقل، علم و وجود می پردازد. به بیان دیگر، مولف در این باب موضوع له الفاظ و حقایق عقل، علم و وجود را به طور شناخت شناسانه بررسیده است. در باب چهاردهم، مولف مساله عقل را از منظر نظام فکری خود با دیگر مکاتب مقایسه کرده است. باب پانزدهم به مساله شناخت فطری خدا و بررسی نوع نگاه فیلسوفان و عارفان به آن اختصاص دارد. برای تبیین و ایضاح این مساله مولف در باب شانزدهم بحث از حقیقت علم و در باب هفدهم بحث از وجود را پیش کشیده و به آیتیت این دو نور عظیم برای خدای متعال اشاره کرده است. در باب هجدهم رابطه همه انوار از جمله عقل و علم و سایر حقایق مظلمه همچون انیت انسان با وجود مطرح شده است. در این راستا، مساله ماهیت در فلسفه و مشکلات فلسفی در شناخت حقایق مورد توجه قرار گرفته است. باب نوزدهم پایان بخش مسائل شناخت شناسانه تا پیش از ورود به موضوع مشیت باری است. در این باب اشکالات علوم بشری در طریق شناخت خدا مورد واکاوی قرار گرفته است.
مولف در باب بیستم موضوع مشیت باری را بررسیده است. از آنجایی که حقیقت یک فعل و انجام آن در نظر میرزای اصفهانی در ارتباطی تنگاتنگ با مساله علم قرار دارد، به منظور وصول به حقیقت مشیت ابتدای این باب مساله علم بلامعلوم مورد تحلیل قرار گرفته است. در باب های بیست و یکم و بیست و دوم علاوه بر موضوع مشیت معنای عرش و کرسی، کتاب مبین، علم بلامعلوم و بداء واکاویده شده است. مولف در سه باب پایانی از سه منظر به ناصوابی و ناکارآمدی علوم بشری در کسب معرفت الاهی می پردازد. وی در باب بیست و سوم تخلفات معارف الاهی را با دانش های بشری واکاویده است. در باب بیست و چهارم بی ارزشی خرق عادات توسط مرشدان و اقطاب صوفیه را متذکر می شود و در باب بیست و پنجم مهم ترین راه کسب معرفت الاهی یعنی نماز را که به فرموده رسول خدا ستون دین است، بررسیده است.
عناوین باب های رساله ابواب الهدی به ترتیب عبارت است از؛
الباب الاول؛ و هو باب الابواب انه لا جامع بین العلوم البشریه و العلوم الجدیده الالهیه فی شیء من الاشیاء حتی فی مدخلها و بابها.
الباب الثانی؛ معرفه العقل و العلم و التعلیم.
الباب الثالث؛ معرفه الاستدلال علی الله تعالی شأنه و معرفه المعروف بالآیات بالآیات فالذی فی العلوم الالهیه مباین لما فی العلوم البشریه.
الباب الرابع؛ معرفه قدره رب العزه جل جلاله علی تعریف نفسه لعباده و ایصالهم الی رویته و لقاء بنفس ذاته و انها فی العلوم الاهیه محققه واقعیه به تعالی و ممتنعه بغیره بخلاف العلوم البشریه، فإنها ممتنعه بحقیقه المعرفه.
الباب الخامس؛ معرفه ان لرب العزه تعالی شانه فی العلوم الالهیه کمالات و لکمالاته آیات و علامات و لا نهایه لکمالاته کما لانهایه لذاته جل و تقدس.
الباب السادس؛ معرفه آن الحقائق النوریه و الحقائق الظلمانیه کلها مخلوقه بالمشیئه و المشیئه فعله تعالی لا ذاته.
الباب السابع؛ معرفه البراهین لما جاء به الرسول صلی الله علیه و آله فی الابواب السابقه.
الباب الثامن؛ فی ذکر قیام اهل الایمان من اصحاب الائمه (علیهم السلام) و الفقهاء رضوان الله علیهم علی خلاف مقاله الفلسفه و العرفان و فی الإشاره الی مبدأ هذین المقالتین.
الباب التاسع؛ فی بیان مبانی علم الفلسفه و العرفان فی معرفه الله عز و جل و غیرها من المعارف التی دونوها فی کتبهم.
الباب العاشر؛ فی بطلان تلک الأساس البشریه حسب العلوم الالهیه.
الباب الحادی عشر؛ معرفه شهاده رب العزه جل جلاله علی حقیه الرسول صلی الله علیه و آله و معارفه و القرآن العظیم و علوم بعد الظلم العظیم و الجنایه الکبیره من ائمه الجور علی الرسول و الائمه الطاهرین صلوات الله علیهم بإختلاط العلوم البشریه و إدخالها فی علومهم.
الباب الثانی عشر؛ معرفه باب علوم القرآن و هو جری علی الفطره.
الباب الثالث عشر؛ معرفه أن أساس العلوم الإلهیه علی إمتناع المعرفه الحقائق النوریه إلا بها و امتناع معرفه غیرها إالا بتلک الأنوار.
الباب الرابع عشر؛ معرفه أن أساس تلک العلوم الجدیده علی تذکر العقلاء بالعقل.
الباب الخامس عشر؛ التذکر بالمعرفه الفطریه.
الباب السادس عشر؛ معرفه العلم و هی الحجه الثانیه فی المعارف الإلهیه و بابه العقل و إثارته.
الباب السابع عشر؛ معرفه الوجود.
الباب الثامن عشر؛ شده معرفه حقیقه الوجود و الانیه و ما به شده اثاره نور العقل.
الباب التاسع عشر؛ معرفه ان الله تعالی شأنه هو الشاهد الاکبر لحقانیه ما یدعو الیه القرآن و الرسول الاکرم صلی الله علیه و آله.
الباب العشرون؛ معرفه المشیئه
الباب الحادی و العشرون؛ معرفه العرش و الکرسی و الکتاب المبین.

الباب الثانی و العشرون؛ معرفه آیات مشیئت تعالی التی جاءت فی العلوم الالهیه کذا معرفه آیات ارادته و تقدیره و قضاءه تعالی فی قبال ما جاءت فی العلوم و المعارف القدیمه.
الباب الثالث و العشرون؛ معرفه طریق معرفه رب العزه فی العلوم الالهیه و معارفها علی خلاف ما فی العلوم و المعارف البشریه.
الباب الرابع و العشرون؛ معرفه اختصاص حجیه الخوارق للعادات لاشخاص الانبیا و خلفاءالله تعالی و ان صدورها من غیرهم امتحان للناس و نفس هذا الشخص.
الباب الخامس و العشرون؛ الصلاه.
این تحقیق از آن روی مهم به نظر می رسد که تا پیش از این هیچ منبع دست اولی به صورت تحقیقی از آرای میرزای اصفهانی به چاپ نرسیده است. در حالی که به سبب طرح نظریه مکتب تفکیک از سوی استاد محمدرضا حکیمی مطالب فراوانی در تایید یا رد نظریات میرزای اصفهانی و پیروان او در جوامع علمی مطرح شده است. این اثر می تواند خلاء منابع تحقیقی در این راستا را جبران کند چرا که نه تنها یکی از مهم ترین رسائل میرزای اصفهانی احیا شده است بلکه مطالب دشوار و پیچیده آن با آرای میرزای اصفهانی از سایر آثارش شرح و تبیین شده است.
محقق کتاب مقدمه یی مفصل حاوی دو بخش «تاریخچه زندگانی میرزای اصفهانی» و «کتاب شناسی تفصیلی آثار مکتوب» وی که تا به حال در این سطح در تحقیق دیگری دیده نشده بدان افزوده است که در آنها به معرفی تاریخی حیات علمی میرزای اصفهانی و سیر تحولات اندیشه وی و همچنین معرفی جامع رساله های خطی میرزای اصفهانی همراه با گزارشی تفصیلی از محتوای آنها همت گمارده است.

شیوه انجام کار تحقیق و تصحیح
به نوشته آقای حسین مفید در مقدمه کتاب، رساله ابواب الهدی تا پیش از انتشار این چاپ، دو بار منتشر شده است و البته هر دو بار با نواقص و اشکالات فراوان. مرتبه نخست به سال های 1403 تا 1405 ق بازمی گردد. این چاپ زیر نظر مرحوم سید محمدباقر نجفی یزدی از شاگردان میرزای اصفهانی (ره) انجام گرفت که البته به شکلی نازیبا و همراه با اغلاطی فراوان به دست علاقه مندان رسید. مرتبه دوم انتشار نیز به سال 1375 ش از سوی بوستان کتاب قم، به تحقیق آقای حسن جمشیدی انجام گرفت. آقای حسین مفید مصحح و محقق چاپ جدید درباره کار آقای حسن جمشیدی در مقدمه کتاب چنین نوشته است؛ «متاسفانه محقق مذکور بی توجه به ضوابط تحقیقی دست به انتشار بسیار بد این اثر زد. ضعف کار تا به آنجا رسید که یک باب از کتاب به کلی حذف شد و دست آخر معلوم نشد تلاش ایشان برای احیای کدام نسخه بوده است؛ چه بر روی جلد آن تعبیر «به روایت فائقی» دیده می شود، اما متن به روایت نسخه آستان قدس رضوی است و جالب تر آنکه در پاورقی هم به نسخه فائقی ارجاع شده و هم به نسخه آستانه؛ که این مویدی است بر نامعلوم بودن نسخه متن.» به تصریح آقای مفید، همین مساله یعنی انتشار نامناسب این اثر گرانسنگ و ارجمند سبب شده یکی از محققان و کتاب شناسان معاصر پیشنهاد احیای آن را به وی ارائه دهد تا این بار رساله ابواب الهدی در هیئتی آراسته و شکلی صحیح مهیا شود. بنابراین به نوشته محقق رساله، هدف اصلی در این کار دستیابی به نسخه یی صحیح و قابل اعتماد از ابواب الهدی بود که بتوان به جرات آن را به میرزای اصفهانی (ره) نسبت داد.
آن گونه که آقای مفید در مقدمه رساله نوشته، متن کتاب براساس دو نسخه معتبر «آستان قدس رضوی» و «صدرزاده» تحقیق و تصحیح شده است. حواشی میرزا مهدی اصفهانی (ره) در نسخه «آستان قدس رضوی» به عنوان تصحیح با جوهر بنفش مشخص است. پاره یی از عبارات متن در این نسخه قلم خورده و تصحیح شده است و این از ویژگی های مهم این نسخه است. این نسخه از جهت اینکه مورد ملاحظه خود مولف قرار گرفته، در جایگاهی ویژه قرار دارد. نسخه مرحوم علی اکبر صدرزاده دامغانی که ما در این نوشتار به اختصار با عنوان نسخه «صدرزاده» از آن یاد می کنیم، به تصریح محقق رساله از روی نسخه تصحیح شده توسط مرحوم مولف استنساخ شده است اما از آنجایی که با نسخه «آستان قدس رضوی» نیز تفاوت دارد خاصه آنکه برخی از تصحیحات اعمال شده که در نسخه «آستان قدس رضوی» دیده می شود، در این نسخه اثری از آنها نیست، دو احتمال مهم داده می شود؛ یکی احتمال تقدم تصحیح این نسخه نسبت به نسخه «آستان قدس رضوی» و دیگر تعدد دفعات تصحیح، آن هم بر روی نسخه های مختلف است. محقق رساله احتمال دوم را قوی تر می داند؛ زیرا نسخه «آستان قدس رضوی» نیز نسبت به نسخه «صدرزاده» با تفاوت ها و کاستی هایی در عبارات مواجه است که نشان از تصحیح نسخه «آستان قدس رضوی» از روی نسخه «صدرزاده» ندارد. بنابراین به نظر می رسد این نسخه در دو مرحله مجزا توسط خود مولف تصحیح شده باشد. به هر روی چون هدف محقق رساله دستیابی به نسخه مصدر بوده، در تصحیح نهایی، نسخه «آستان قدس رضوی» را نسخه مبنا و نسخه «صدرزاده» را نسخه معین قرار داده تا محور متن این دو نسخه تصحیح شده و بیشتر قابل اعتماد باشند. از این رو هر جا اختلافی بوده، آن را ذکر کرده است. همچنین در مواردی که امکان داشته، عبارات نسخه «صدرزاده» را که به صورت زیادت بر نسخه متن (= نسخه آستان قدس رضوی) بود، در داخل متن و البته با ذکر آن در پابرگی آورده است. از سوی دیگر عبارت سایر نسخه ها در صورتی که حاوی نکته یی بوده و مویدی داشته، یا لازم بوده عبارتی جهت تصحیح متن توسط محقق رساله به آن افزوده شود و دست بر قضا آن زیادت در سایر نسخه ها موجود بوده، آن را نیز در پابرگی یا متن از همان نسخه آورده تا اصلاحات وی در متن تقلیل یابد.
به نوشته حسین مفید کار دیگری که در تصحیح و تحقیق جدید ابواب الهدی انجام گرفته، مصدریابی منقولات این رساله است. در این خصوص، آنجا که روایتی نقل شده، با توجه به سندی که از آن نقل شده، به همان سند مراجعه شده، نه به همان روایت با سندی دیگر؛ و به جای متن نقل شده، عین متن روایت در مصدر اصلی آمده است. توضیح اینکه در حقیقت مواردی بود که روایت در نسخه ها با روایت در مصادر اصلی تفاوت داشت. در اینجا در مقام تصحیح، متن روایات در مصادر اصلی آمده است. در عبارات منقول از کتب فلسفی، عرفانی نیز عیناً همین روش انجام گرفته است. البته در مواردی که روایت یا متن مورد نظر در مصدر آن یافت نشده، در پابرگی ذکر شده است.
بخش تحقیقی دیگر این اثر، تذییلاتی است که محقق و مصحح کتاب به منظور بسط مبانی مولف کتاب و روشن تر شدن مقاصد وی در مطالب مجملش در پایان هر باب ارائه کرده است. شاخصه اصلی این تذییلات، آن است که همگی از نوشته ها و آثار مکتوب مولف است و در آن از منابع دست دوم همچون تقریرات و شروح مفسران یا شاگردان میرزای اصفهانی استفاده نشده است. این کار بنابر گفته محقق در مقدمه اثر، به منظور گردآوری آثار و عبارات دست اول در تبیین آرای میرزای اصفهانی و ایجاد منبعی مرجع در دستیابی به اقوال مولف صورت گرفته است تا محققان در دریافت یک موضوع بتوانند به جمع بندی آرای وی در آن مساله دست یابند. البته در این بخش به فراخور مطالب مستندات فلسفی، عرفانی و تاریخی برخی از آرای میرزای اصفهانی در تبیین یا نقد کلام مخالفانش نیز ارائه شده است تا کار تحقیق در صحت مدعیات میرزای اصفهانی تسهیل شود.

تحقیق دیگری که در این اثر به چشم می آید، مستدرکات حدیثی است که گردآوری احادیث مرتبط با بیانات میرزای اصفهانی در خلال مطالبش است. این بخش از آن روی اهمیت دارد که میرزای اصفهانی رویکردی جدید به مبانی کتاب و سنت دارد و جمع آوری احادیث مربوط به هر بحث، هم به فهم مطالب وی و ریشه های اندیشه یی او کمک می کند و هم کار تحقیق در آرای او را برای محققان ساده تـر می سازد.
این اثر حاوی تبیینی جدید از مساله معرفت شناسی از منظر کتاب و سنت و نقد مبانی معرفت شناسی در فلسفه اسلامی است. همچنین در آن مساله معرفت فطری خدا با نگاه به آیات قرآن تشریح شده و مبانی خداشناسی فلسفه و عرفان اسلامی با رویکردی انتقادی مورد بحث قرار گرفته است. به تبع مساله خداشناسی، موضوع نفس شناسی از منظر دین و تفاوت آن با نفس شناسی فلسفی و عرفانی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در این کتاب به مساله فاعلیت بشر و نسبت آن با فاعلیت و مشیت خدا که به بحث جبر و تفویض مشهور است نیز پرداخته شده و مولف به نظریه یی کاملاً جدید در تشریح حقیقت فاعلیت دست یافته است. در انتهای این اثر در سه فصل به ناکارآمدی روش های بشری در کسب معرفت خالق و مخلوق اشاره شده و به جای آن روشی دیگر از سوی مولف پیشنهاد شده است.
از ویژگی های خوب این اثر نیز می توان به وجود فهرست تفصیلی تذییلات و همچنین مستدرکات کتاب اشاره کرد که راه دستیابی مستقل به یک موضوع از موضوعات کتاب را فراهم می کند.
در ضمایم این کتاب تصویری از میرزای اصفهانی، اجازه اجتهاد وی از میرزای نایینی و حاشیه آقا ضیای عراقی، آقا سیدابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی و همچنین تصویری از صفحه نخست رسائل خطی وی که در بخش کتاب شناسی معرفی شده، ارائه شده است که به ارزشمندی این تحقیق افزوده است.
محقق این اثر پیش از این چندین مقاله علمی، تحقیقی در همین موضوع در نشریات علمی کشور به چاپ رسانده است که عناوین آنها عبارت است از؛
- «عقل و علم از منظر میرزا مهدی اصفهانی»، فصلنامه ذهن، شماره 26
- «معنا و موضوع له از منظر میرزا مهدی اصفهانی»، فصلنامه ذهن، شماره 27
- «باورداشت امامت - مهدویت در مکتب سامرا»، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، شماره 39
- «مکتب معارف خراسان»، ماهنامه زمانه، شماره 62
- «واکاوی برهان صدیقین از منظر میرزا مهدی اصفهانی»، ماهنامه معرفت، شماره اخیر (مرداد 87)
- «بررسی معنای خارجیت معنا از منظر میرزا مهدی اصفهانی»، فصلنامه نقد و نظر، شماره اخیر.
مطالعه رساله ابواب الهدی که در 736 صفحه وزیری به تحقیق و تصحیح آقای حسین مفید و به همت انتشارات منیر در تهران به چاپ رسیده، در کل به عموم پژوهشگران و علاقه مندان علوم و معارف اسلامی، خاصه محققان و مطالعه کنندگان در شاخه های مختلف فلسفه و عرفان اسلامی، به ویژه علاقه مندان به جریان تفکیک و مکتب معارفی خراسان پیشنهاد و توصیه می شود.

منبع: / روزنامه / اعتماد ۱۳۸۸/۰۳/۱۰
نویسنده : علیرضا بهاردوست

نظر شما