موضوع : پژوهش | مقاله

چکیده فرهنگ باستان شناسی

مجله  پژوهشگران  خرداد و تیر 1386 - شماره 12 و 13 

نویسنده : هایده معیری(2)
104
علم باستان شناسی با آن که در نظر اول، به داده های باستانی حاصل از زمین کاوی های متعلق به اعصار و قرون گذشته اعم از ماقبل تاریخی و قبل از تاریخ (Prehistorical) هویت می بخشد، همچون شاخه های دیگر علمی، علوم وابسته ای در خود ( (Protohistoryدارد که گذشته از جاافتادن در مقوله باستان شناسی، به خودی خود نیز حائز اهمیت اند. ازجملة این علوم دخیل باید از معماری و هنر، زمین شناسی، و نیز از مؤلفه هایی چون فرهنگ ها و مکان های باستانی، اقوام اولیه، نمادها و عناصر مورد پرستش اقوام آن روزگاران، ایزدان اساطیری، و...، نام برد.

در فرهنگ باستان شناسی، علاوه بر موارد یاد شده، برخی از سلسله ها و شخصیت های تاریخی صاحب نام در ایران، مصر، بین النهرین، چین و... نیز بنا به روال ضبط شده در فرهنگ های مورد استفاده این اثر ذکر شده است. به این ترتیب، سرواژه ها بنا به اهمیت موضوع و وسعت کاربرد از شرق تا غرب را پوشش داده اند.

این فرهنگ عمومی باستان شناسی، تلفیقی است از همه داده های موجود در فهرست منابع خود، با یک هزاروسیصدوهشتادونه مدخل. اکثریت قریب به اتفاق مداخل، پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند؛ به این معنا که در خود سرواژه هایی با خط تأکید دارند.

محدوده زمانی این فرهنگ، از میلیون ها سال پیش تا سده های اول میلادی است. در زودهنگام ترین مقطع آن، از اعصار یخ، پیدایش نخستین نشانه های حیات و یا از تحول (دگرگشت) نوع انسان (انسان میمون نما) در افریقا سخن به میان می آید؛ و در دیرهنگام ترین بخش آن، درباره پیدایش فرهنگ و مدنیت در امریکای جنوبی توضیح داده می شود.

در میان منابع مورد استفاده در این اثر، تعداد کتاب هایی که با عنوان باستان شناسی مشخص شده اند، بسیار کم است، زیرا از یک سو در این رشته فعالیت در زمینه فرهنگ نویسی، در جهان، بسیار محدود است و از سوی دیگر، در فرهنگ های بزرگ، بسیاری از مطالب این حوزه به صورت پراکنده، نه یک جا، تشریح شده است؛ برای مثال، فرهنگ سه جلدی وبستر که در کار آواشناختی( phonetic) این اثر پیوسته مورد استفاده قرار گرفته، یک فرهنگ جامع عمومی است، با درصد بالایی از مدخل هایی که زیر نام این فرهنگ تهیه شده است. بدیهی است که تعاریف، داده ها و مفاهیم این دو فرهنگ متفاوت اند؛ و در هر یک از آنها، با نگاه خاص آن فرهنگ، از یک مقوله سخن رفته است.

معرفی مداخل: مداخل به تبع حوزه های مختلف علمی، که در بالا به آنها اشاره شد، متنوع اند و طبعاً از الگوی تعریفی خاص همان حوزه پیروی می کنند. مدخل ها عموماً به ترتیب الفبای فارسی تنظیم شده اند و معادل انگلیسی و تا حد امکان فونتیک دارند. در اینجا برای روشن کردن چگونگی تنظیم و تدوین و شکل کار این فرهنگ طبق تقسیم بندی هایی که در بالا به آنها اشاره شد چند واژه از آن برای نمونه آورده شده است:

1. اریدو در حوزه مکان های باستانی به این ترتیب تعریف شده است: موقعیت جغرافیایی؛ هزاره مورد اسکان؛ ترکیب بندی معابدی که از دوره های پیش همچنان در این دوره نیز وجود داشتند؛ و بالأخره، نحوه زوال این مکان. این روند توصیفی، کم وبیش در مورد دیگر مکان های باستانی نیز به کار رفته است.

2. ایران ماقبل تاریخی در حوزه فرهنگ ها به این ترتیب مطرح شده است: موقعیت جغرافیایی نخستین دوره اسکان؛ کشاورزی؛ دوره بی سفال و دوره سفالینه؛ افزایش روستاها؛ ویژگی بوم شناسی و فرهنگی سرزمین ایران؛ اجتماعات اولیه نوسنگی در ایران؛ دوران ماقبل تاریخی در شوش و سوزیانا (ایلام)؛ باستان شناسی خوزستان؛ دوره ایلامی متقدم (پروتو ایلامی)؛ شرایط ستیزه جویانه مستمر میان بین النهرین و ایلام؛ استحاله مجدد شوش در جامعه سیاسی بین النهرین؛ فروپاشی قدرت متمرکز ایلام؛ حاکمیت سارگن بر ایلامی ها؛ انحطاط تدریجی زیستگاه ها و جمعیت سوزیانا در رابطه با دوره ایلامی میانه؛ استقرار آرامیان در خوزستان در نیمه هزاره اول ق. م.؛ انحطاط کلی سوزیانا در همین زمان؛ نظارت مادهای ساکن در شمال شرقی بر سرزمین های مستقل؛ مقابله حسنلو با قدرت های سلطه گر آشور، ماد و اوراتو در شمال شرقی؛ تاراج اوراتو به وسیله آشور بانی پال در 646 ق. م.؛ کوچاندن ایلامیان به غرب، مادی ها به شمال غربی و پارسیان به جنوب غربی به وسیله بابلیان در نیمه قرن ششم ق. م.و بررسی تپه های حاوی بقایای فرهنگ مادی اقوام مختلف در این سرزمین پهناور مانند تپه سیلک، تپه مارلیک و غیره که هر یک به تفصیل و به طور جداگانه در زیر حرف «ت» تعریف شده است.

3. انگاره زنجیره ای، مثال دیگری است در زمینه هنر: در این مدخل، تزئینات هندسی کاربردی در گلدان های یونانی در 800 ق. م. تعریف شده است.

4. اوزیریس، رب النوع مردگان مصر باستان در حوزه ایزدان اساطیری، نمونه قابل ذکر دیگری است از نمونه های مربوط به این حوزه.

5. اشکانیان از سلسله های صاحب نام تاریخ ایران باستان، نمونه ای است مثال زدنی. در این زمینه، درباره این مسائل بحث شده است: فرمانروایی اولیّه پارتی ها در پرثوه واقع در جنوب شرقی دریای خزر در قرن سوم پیش از میلاد؛ منازعه زودهنگام آنان با صحرانشینان مرزهای شمال شرقی؛ برخورد ایشان با رومیان؛ بنیادی شدن اسلوب «شرقی» هنر اشکانی در دوره های متأخر ایرانی و حتی در هنر اسلامی؛ تأثیرات فرهنگ یونانی در مواردی بر فرهنگ اشکانی و نیز گرایش های بسیار اشکانیان به یونانی مآب بودن در مقاطعی؛ همچنین، نظریه تأثیرگذاری نظام حکومتی اشکانی بر بخشی از نظام فئودالی اروپای قرون وسطی.

6. انسان اولیه در امریکا، مدخلی است در حوزه اقوام اولیه و دارای تعریفی به این روال: نظریه راه یابی اجداد سرخپوستان امریکایی از دنیای قدیم به آنجا؛ ویژگی های مغولی سرخپوستان در تأیید نظریه اخیر؛ پیدایش کشاورزی مستقل در امریکا به وسیله همین مهاجمان؛ نظریه باستان شناسان امریکایی درباره اسکان زودهنگام تر انسان در امریکا از پایان عصر یخ؛ اصطلاح پارینه سرخ پوستی و توضیحات مربوط به آن؛ ....

7. ادوار زمین شناسی، مدخلی در حوزه زمین شناسی است با تعریفی از تاریخ زمین و منشأ معمایی نخستین عالم هستی؛ پیشینه زمین شناسی؛ ایجاد قاره ها و حوضه های اقیانوس؛ مبنای طبیعی برای تاریخ تقسیمات فرعی زمین شناسی؛ آشوب ها و انقلاب های به اصطلاح پوسته ای؛ مبادی ادوار زمین شناسی: آزوزوییک (بی زیوی)، پروتروزوییک (پیشین زیوی)، پالئوزوییک (دیرین زیوی)، مزوزوییک (میان زیوی)، سینوزوییک (نوزیوی) و غیره، که هر یک از این دوره ها در جای خود مدخلی مستقل و تعریفی جداگانه دارد.

8. انسان راست قامت، مدخلی است در حوزه انسان شناسی، که نخست در زمره شبه انسان ها قرار داشت؛ اما اینک او را از انواع انسان می شمارند. کامل ترین نمونه این انسان منقرض، به وسیله کشفیاتی در خاور دور، و نیز در افریقای شرقی، افریقای شمالی و اروپا دیده شده است. آثار به دست آمده از او در جاوه و چوکرتین، حاکی از شناخت وی از آتش بوده است.

9. بنای خرسنگی در حوزه معماری، حاکی از شکل و عصر یا اعصاری است که در آن ساخته شده، به علاوه، خطه ای که در آنجا رواج داشته است. هنج ها سه دسته بودند: دسته اول آنها به واسطه شکل مدورشان از بناهای مختص آداب دینی محسوب شده اند؛ عملکرد هنج دسته دوم، نامعلوم بیان شده؛ اما دسته سوم را گذشته از دارابودن معماری خاصی که بر صورتی از پرستش خورشید دلالت می کرده است، برای مشاهدات نجومی نیز مفید دانسته اند. این سبک معماری، بیشتر در دشت سالزبری در انگلستان مشاهده شده است.

10. توت غنج آمِن، مدخلی است در حوزه شخصیت های تاریخی، که به این ترتیب تعریف می شود: درباره سلسله ای که به آن تعلق دارد؛ گذشتگان او؛ پایتخت او؛ این که چرا پسوند آمِن را اختیار کرده است؛ و نیز درباره گنجینه گرانبها و مفصلی که از مقبره اش در شهر تب که پایتخت اش هم بوده غارت شده است؛... .

11. تبر، مدخلی در حوزه ادوات کاربردی: این ابزار برش سنگی و فلزی، در چوب بری به کار می رفته و در ضمن، گونه فلزی آن، در صورت ضرورت، به عنوان سلاح جنگی نیز کاربرد داشته است.

1. این فرهنگ به کوشش نگارنده در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،

در دست تهیه و تدوین است.

2. عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه.

نظر شما