با همسایه شرقی چه کنیم؟
تأییدی که حامد کرزای رئیسجمهور افغانستان از "لویه جرگه" برای امضای پیمان نظامی 10 ساله با آمریکا گرفت، علاوه بر اینکه ضربهای سخت و جبران ناپذیر به نهاد سنتی و معتبر "لویه جرگه" وارد کرده، بیاعتنائی به حقوق دو کشور همسایه ایران و پاکستان نیز هست.
محور اصلی پیمان دراز مدت افغانستان با آمریکا، تأسیس پایگاههای نظامی توسط آمریکا در مجاورت مرزهای ایران و پاکستان در خاک افغانستان است که نظامیان آمریکائی با استفاده از این پایگاهها ضمن ادامه حضور اشغالگرانه در افغانستان، تهدیدی برای دو کشور همسایه نیزخواهند بود. اینکه دولت و ملت پاکستان با این تهدید چه خواهند کرد و چه عکس العملی در برابر این اقدام دولت حامد کرزای نشان خواهند داد، به خودشان مربوط است، اما دولت و ملت ایران قطعاً نمیتوانند تماشاچیان صحنهای باشند که با کارگردانی آمریکا و اجرای نه چندان ماهرانه عوامل کاخ سفید در کابل ترتیب داده شده است.
دولت آمریکا با این اقدام، از یکطرف به نهاد سنتی و معتبر "لویه جرگه" ضربهای جبران ناپذیر وارد کرده و از طرف دیگر افغانستان را در برابر دو کشور همسایه پاکستان و ایران قرار داده است. هر چند رئیسجمهور افغانستان بارها گفته این پیمان بهیچ وجه تهدیدی برای کشورهای همسایه نخواهد بود و ما به آمریکا اجازه نخواهیم داد از خاک افغانستان برای حمله به همسایگانمان استفاده کند، ولی خود حامد کرزای هم میداند که این سخن او به یک شوخی بیشتر شباهت دارد تا مطلبی که به واقعیت نزدیک باشد. زیرا آمریکا همانگونه که برای حمله نظامی به افغانستان از کسی اجازه نگرفت، برای اینکه از خاک افغانستان استفادههای مورد نظر خود را انجام دهد و به دیگران تعرض نماید نیز از کسی اجازه نخواهد گرفت. این، واقعیتی است که ملتها و دولتهای دو کشور ایران و پاکستان نیز از آن مطلعند و به همین جهت اصولاً با ادامه حضور نظامی آمریکا در افغانستان مخالفند.
نکته قابل توجه در این ماجرا اینست که مردم افغانستان نیز با امضای پیمان نظامی با آمریکا مخالفند و تظاهراتی که این روزها دانشجویان افغان در تعدادی از شهرهای این کشور در اعتراض به اظهارنظری که از ناحیه "لویه جرگه" در این زمینه اعلام شده انجام میدهند بیانگر همین واقعیت است. دانشجویان افغان، خشم خود را از پیمان نظامی آمریکا و افغانستان، که ادامه حضور نظامیان اشغالگر در افغانستان را تأیید میکند، با به آتش کشیدن پرچم آمریکا نشان دادند.
علاوه بر دانشجویان، عدهای از نمایندگان مجلس افغانستان، سران احزاب سیاسی و علمای افغان نیز با نظر "لویه جرگه" و اصولاً وارد ساختن "لویه جرگه" به این ماجرا مخالفند و این مخالفت را به شکلهای مختلف اعلام کردهاند. البته این اعتراضات و مخالفتها بعید است به نتیجه برسد و مانع امضای پیمان نظامی دراز مدت افغانستان با آمریکا شود، زیرا رئیسجمهور و سایر دولتمردان افغان در برابر اراده آمریکا اختیاری از خود ندارند و این پیمان، چیزی است که آمریکا تصمیم گرفته هر طور شده آن را به اجرا در آورد و برای رسیدن به این هدف هر کاری که لازم بداند انجام خواهد داد.
تنها راهی که باقی میماند، مقاومت ملت افغانستان در برابر اراده آمریکاست. علما، فعالان سیاسی، رهبران احزاب و دانشجویان افغان میتوانند با روشنگری و بیان این واقعیت که ادامه حضور آمریکا در افغانستان نقض حاکمیت مردم این کشور است و علاوه بر این به روابط افغانستان با کشورهای همسایه نیز لطمه وارد خواهد کرد، مردم را به قیام تشویق نموده و آمریکا را در رسیدن به این هدف شوم ناکام سازند. تجربه آمریکا در ایران و عراق و بسیاری از کشورهائی که ملتهای آن کشورها در برابر اهداف شوم استعماری واشنگتن ایستادگی کردند اینست که هر جا مردم به صحنه بیایند پیروز خواهند شد. این واقعیت را آمریکا میداند و از آن بشدت نگران است. ضربهای که آمریکا به "لویه جرگه" با آلوده کردن این نهاد سنتی به ماجرای پیمان نظامی وارد ساخت، با این هدف بود که یکی از اهرمهای مردمی را از پیش روی خود بردارد و آن را تا سطح یک ابزار تنزل دهد. بنابر این، اولاً لویه جرگه باید درصدد جبران بر آید و اعتبار خود را با موضعگیری علیه این پیمان نظامی ترمیم نماید و ثانیاً مردم افغانستان باید با حضور در صحنه و ادامه اعتراضات سدی در برابر آمریکا ایجاد کنند و مانع امضای این پیمان شوند.
اما آنچه به ایران مربوط میشود اینست که دولتمردان افغان پاسخ حمایتها، محبتها و همراهیهای ملت و مسئولان ایرانی در دورانهای مختلف سه دهه گذشته را با بدترین روش دادهاند. جمهوری اسلامی ایران با آغوشی باز مجاهدان افغان و به همراه آنها آوارگان افغانی را سالها میزبانی کرد، امام خمینی با صریحترین عبارات به شوروی اشغالگر اعتراض و از مردم افغانستان حمایت نمودند، هنگامی که دولت مجاهدین افغان تشکیل شد دولت جمهوری اسلامی ایران از این دولت حمایت کرد، با شورش طالبان علیه مجاهدین افغان، ایران در برابر طالبان ایستاد و از تمامیت ارضی افغانستان حمایت کرد، بعد از اشغال افغانستان توسط آمریکا و انگلیس، موضع ایران همواره حمایت از ملت افغانستان بود و در بازسازی افغانستان سهم قابل توجهی برعهده گرفت و در مجامع بینالمللی از دولت و ملت افغانستان حمایت مستمر کرد و در زمینههای فرهنگی به افغانستان کمکهای زیادی کرد بطوری که بسیاری از تحصیل کردگان افغان که اکنون مصدر خدمات زیادی در کشور خود میباشند فارغ التحصیلان دانشگاههای ایران هستند.
اکنون که دولت افغانستان اینهمه همراهی و حمایت و خدمت صادقانه را نادیده گرفته و دست آمریکا را در مجاورت مرزهای ایران باز گذاشته، وقت آن است که دولتمردان ایرانی تعارفات را کنار گذاشته و اعتراض خود نسبت به این اقدام را به دولتمردان افغان اعلام کنند و برای جلوگیری از امضای پیمان نظامی با آمریکا تلاش نمایند. طبیعی است که اگر دولت افغانستان حاضر به تجدیدنظر در تصمیم خود نگردد، جمهوری اسلامی ایران به اقداماتی متوسل شود که متضمن مصالح ملت ایران و امنیت ملی کشور باشد.
منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۹/۳
نظر شما