فلسطین فقط یک دولت
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، سرانجام طرح پیشنهادی به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین را به دبیرکل سازمان ملل تسلیم کرد تا درصورتی که این طرح در مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود کشور فلسطین نیز در کنار کشور جعلی و نامشروع اسرائیل در سرزمین فلسطین رسماً در فهرست اسامی کشورهای جهان به ثبت برسد.
اگر در طرح پیشنهادی محمود عباس، تصریح میشد که در سرزمین فلسطین فقط یک کشور و یک دولت وجود خواهد داشت و آن دولت فلسطین است، این طرح قابل دفاع بود، ولی نه تنها چنین چیزی در این طرح وجود ندارد بلکه هدف اینست که کشور مورد نظر این طرح در کنار کشور و دولت جعلی اسرائیل به رسمیت شناخته شود و سرزمین فلسطین عملاً دارای دو کشور و دو دولت باشد. اساسیترین اشکال این طرح نیز همین است و به همین دلیل طرح پیشنهادی محمود عباس فاقد مشروعیت است و ملت فلسطین نیز آن را نمیپذیرد.
هفته گذشته هنگامی که محمود عباس اعلام کرد طرح به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین را به دبیرکل سازمان ملل تسلیم خواهد کرد، گروههای جهادی فلسطینی با صراحت به مخالفت با آن برخاستند. سخن رهبران جهادی فلسطین اینست که کل سرزمین فلسطین متعلق به ملت فلسطین است و هیچکس حق ندارد بخشی از آن را به دیگران واگذار نماید. آنها افزودند: ما تا آزادسازی کل سرزمین فلسطین به مبارزه علیه صهیونیستها ادامه خواهیم داد و هرگز زیربار هیچ طرحی که حتی یک وجب از خاک فلسطین را به غیرفلسطینیها واگذار نماید نمیرویم.
این موضعگیری، هوشیاری رهبران جهادی فلسطین را نشان میدهد و براین واقعیت تأکید میکند که آنها فریب بازیهای سیاسی بینالمللی را نخورده و حاضر نیستند بر سر آرمان فلسطین معامله کنند. موضع منفی رهبران فلسطینی بر چند واقعیت مبتنی است که از اینقرارند:
1 - پذیرش تأسیس کشور فلسطین براساس آنچه در طرح محمود عباس آمده، به این معنی است که همزمان، وجود کشوری به نام اسرائیل نیز در سرزمین فلسطین به رسمیت شناخته شود. وجود چنین کشوری توسط سازمان ملل زیر فشار آمریکا و شوروی سابق و انگلیس در سال 1337 به رسمیت شناخته شده ولی هرگز مردم فلسطین آن را نپذیرفتندو همواره اسرائیل را یک دولت جعلی و غاصب و اشغالگر دانسته و با آن مبارزه کردهاند. بنابر این، آنچه اکنون صهیونیستها نیاز دارند به رسمیت شناخته شدن توسط ملت فلسطین است. طرح محمود عباس این هدف خائنانه را دنبال میکند و درصورت تصویب، این فرصت را به صهیونیستها خواهد داد که موجودیت اسرائیل را مورد قبول کشور فلسطین به عنوان نماینده قانونی ملت فلسطین بدانند.
2- علاوه بر این، اصولاً طرح محمود عباس متضمن قانع شدن مردم فلسطین به مالکیت بخش کوچکی از سرزمین فلسطین و اعتراف به مالکیت صهیونیستها نسبت به بخش اعظم این سرزمین میباشد. این، چیزی است که تاکنون غیر از خود صهیونیستها هیچکس آن را نپذیرفته و تاریخ نیز خلاف آن را اثبات میکند. به شهادت تاریخ، قوم عرب کنعانیون از 2500 سال قبل از میلاد مسیح یعنی از زمانی که تاریخ مدون دردست میباشد ساکن و صاحب فلسطین بودهاند و بنیاسرائیل یا قوم یهود 700 سال بعد هنگامی که از مصر رانده شدند با عبور از رود نیل به فلسطین رفتند و برای مدتی مهمان صاحبان اصلی این سرزمین گردیدند و چون همواره به دلیل زیاده خواهی با میزبانان خود در جنگ و ستیز بودند پراکنده شدند و به نقاط مختلف جهان رفتند. توطئه تأسیس دولتی به نام اسرائیل برای یهودیان مربوط به کمتر از یک قرن قبل است که توسط صهیونیستها طراحی شد و با حمایت آمریکا و سایر قدرتهای استعماری به ویژه انگلیس با انتشار اعلامیه بالفور به مرحله اجرا در آمد و در سال 1337 در چارچوب همین توطئه توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شد و صهیونیستها تحت حمایت دولت انگلیس که بعد از فروپاشی دولت عثمانی کنترل فلسطین را در اختیار داشت به فلسطین سرازیر شدند و با اخراج و آواره کردن مردم فلسطین به اشغال آن پرداختند و با تکیه بر سرنیزه دولت غاصب و اشغالگر اسرائیل را تأسیس کردند. اینکه بنیامین نتانیاهو، دیروز در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل تلاش کرد فلسطین را متعلق به قوم یهود بداند برای اینست که ادعا کند مالکیت کل فلسطین متعلق به یهودیان است و محمود عباس حق ندارد حتی بخش کوچکی از آن را ملک ملت فلسطین بداند. این، درست نقطه مقابل واقعیت تاریخی است، زیرا همانطور که یادآور شدیم مالکیت کل فلسطین به شهادت تاریخ متعلق به اعراب ساکن این سرزمین است و قوم یهود هیچ حقی نسبت به مالکیت این سرزمین ندارد.
3 - آنچه مهمتر است واقعیتهای پشت پرده این طرح است. در شرایط کنونی که ملتهای عرب یکی پس از دیگری با قیامها و انقلابهای خود علیه دیکتاتورها، مهرههای دست نشانده آمریکا و غرب را سرنگون میکنند و طوفان به راه افتاده در جهان عرب پایههای رژیم صهیونیستی را لرزانده و آنرا در سراشیبی سقوط قرار داده، طبیعی است که سران این رژیم و حامیان آن به ویژه آمریکا درصدد برآیند به هر شکل ممکن این طوفان را از سر بگذرانند و این دولت جعلی و غاصب را از خطر زوال حفظ کنند. بهترین راه برای رسیدن به این هدف، به میدان آوردن محمود عباس با مأموریت ویژه تأسیس کشور فلسطین است که از یکطرف میتواند افکار عمومی را با رنگ و لعاب ایجاد کشور فلسطین بفریبد و از طرف دیگر به رژیم صهیونیستی رسمیتی بدهد که تاکنون نداشته ضمن آنکه آنهمه امتیاز نیز در اختیار خواهد داشت. روشن است که مخالفت نخستوزیر رژیم صهیونیستی و ژست اوباما رئیسجمهور آمریکا که تهدید به وتو کردن این طرح کرده است، بخشی از این توطئه است. چه بسا در این مرحله نیز این تهدیدها عملی شوند ولی تردیدی نیست که این یک تاکتیک است و هدف دراز مدت اینست که با عملی ساختن طرح محمود عباس، رژیم صهیونیستی از خطری که هم اکنون آن را تهدید میکند برهد و البته آنهمه امتیاز نیز به دست آورد.
با توجه به این واقعیت، اکنون زمان هوشیاری دولتمردان کشورهای اسلامی است که فریب این توطئه خطرناک را نخورند و در دام صهیونیستها و آمریکا نیافتند. سیاست صحیح در موضوع فلسطین اینست که کل سرزمین متعلق به ملت فلسطین است و صهیونیستها در آن جائی ندارند و همانطور که امام خمینی فرمودند و اکنون نیز رهبران جهادی فلسطینی میگویند مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی تا آزادی کامل سرزمین فلسطین باید ادامه یابد و فلسطین فقط با یک دولت اداره شود، دولتی که با اراده ملت فلسطین تأسیس گردد و صهیونیستها در آن راهی نداشته باشند. این، آرمانی است که به یاری خدا قطعاً تحقق خواهد یافت.
منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۷/۳
نظر شما