موضوع : پژوهش | مقاله

تفاوت محاسن و مکارم اخلاقی


در برخی از روایات از محاسن و مکارم اخلاقی سخن به میان آمده است. اما اینکه چه فرقی میان حسن الخلق و کرامت اخلاقی است، می بایست به روایات مراجعه کرد.
برخی در پاسخ به تفاوت میان محاسن و مکارم اخلاق می گویند، حسن خلق نسبت به دیگران و مکارم اخلاق در ارتباط با فضیلت های شخصی است.
در یک تقسیم بندی کلی می توان دستورات اخلاقی را به دو گروه محاسن و مکارم اخلاق تقسیم کرد:
آن دسته از دستورات اخلاقی که مربوط به روابط اجتماعی و جلب منافع مادی و چگونگی معاشرت با دیگران است و موجب بهبود زندگی دنیوی می شود، درگروه محاسن اخلاق قرار می گیرد.
اخلاقیاتی که معیار انسانیت است و از بزرگواری و طبع بالا و تعالی روحی و معنوی انسان حکایت می کند، در زمره مکارم اخلاق قرار می گیرد. به عبارت دیگر، از تقابل بین حسن خلق با سوء خلق و محاسن اخلاق با مکارم اخلاق در روایات چنین بر می آید که در مواردی که اولیای الهی خواسته اند پیرامون اخلاق خوب به معنای جامع و کامل آن سخن بگویند و اهمیت و ارزش آن را در مجموع بیان نمایند، از کلمه «حسن خلق» استفاده کرده و آن را با «سوء خلق» سنجیده اند و بدین وسیله، ما را بر ملکات حمیده و سجایای اخلاقی پسندیده تشویق و ترغیب کرده از صفات ناپسند باز داشته اند و به موازات ذکر فواید مادی و معنوی حسن خلق، از زیان های دنیوی و اخروی سوء خلق نیز سخن به میان آورده اند.
برای مثال، پیامبر اکرم(ص) در این کلام گهربار خود می فرمایند: «من سعاده الرجل حسن الخلق و من شقاوته سوء الخلق.» (مستدرک الوسایل، نوری، ج2، ص 38).
اما در مواردی که اولیای دین خواسته اند از تعالی معنوی و کمال روحانی سخن بگویند و افراد جامعه را به ارزش های عالی انسانی متوجه کنند، از مکارم اخلاق نام برده اند و آن را در کنار محاسن اخلاق آورده اند و گام نهایی هدف انبیا و اولیای الهی شمرده اند.

هدف بعثت
اولیای دین به پیروان خود می فهماندند که هدف عالی رهبران ادیان الهی، از جمله اسلام، تنها این نیست که مردم را با اخلاق خوب اجتماعی آشنا سازند و تربیت کنند، بلکه علاوه بر آن می خواهند آنان را با سجایای عالی انسانی پرورش دهند و از مزایای کرامت وانسانیت برخوردارشان نمایند. به همین دلیل رسول اکرم(ص) می فرمایند: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ به منظور رسیدن به مکارم اخلاق، به پیامبری مبعوث شدم. (فیض کاشانی، محجه البیضاء، ج 4، ص121)
چگونگی رسیدن به این مقام رفیع و بلند را می توان در کلام امیرالمومنین(ع) جست وجو کرد، آنجا که می فرمایند: «ذللوا اخلاقکم بالمحاسن و قودوها الی المکارم؛ اخلاق خود را در آغاز با صفات حمیده و محاسن اخلاق رام کنید و سپس آن را به سوی مکارم اخلاق و سجایای عالی و ملکات نفسانی انسانی سوق دهید. (همان، ص122)
بنابراین، گام اول در اخلاق رعایت محاسن اخلاقی است. برای دست یابی به گام دوم، یعنی مکارم اخلاق، باید گام اول را با موفقیت سپری کرد.
محاسن اخلاق مایه بهزیستی و موجب تحکیم روابط اجتماعی است. محاسن اخلاق مردم را به ادب و احترام متقابل وامی داد و در جامعه مهر و محبت ایجاد می کند. دست یابی به محاسن اخلاق کم و بیش برای همه افراد میسر است و همه می توانند با تمرین و مراقبت های لازم، دیر یا زود خویشتن را به اخلاق خوب اجتماعی متخلق سازند، با مردم به گرمی برخورد کنند، وظایف خویش را به شایستگی انجام دهند و از نتایج مفید و ثمربخش آن بهره مند گردند.
مکارم اخلاق آن دسته از صفاتی است که در مرتبه بالاتری قرار دارد و به انسان تعالی معنوی عطا می کند و تمایلات عالی انسان را از قوه به فعلیت درمی آورد. تنها کسانی می توانند به اخلاق کریمه متخلق شوند که از محاسن اخلاقی عبور و بر هوای نفس خود غلبه کرده، به خواهش های غیرانسانی خویش پشت پا زده و خویشتن را از اسارت آزاد نموده باشند. پس، محاسن اخلاق برای تأمین حیات بشری و زندگی مادی است و مکارم اخلاق برای احیای جنبه انسانی و تکمیل جهات معنوی.
«برخی در تعریف محاسن اخلاق گفته اند: آن قسم خلق و خویی که در شرع مقدس، ممدوح شناخته شده و با غرایز حیوانی و تمایلات نفسانی هماهنگ است، یا لااقل با آنها تضادی ندارد، حسن خلق است و در تعریف مکارم الاخلاق گفته شده: آن قسم خلقیات عالی و رفیعی که اگر کسی بخواهد انجام دهد یا باید با هوای نفس خود و غرایز خویش بجنگد و در جهت مخالف آنها قدم بردارد یا لااقل باید نداری آنها را نادیده انگارد.
محاسن اخلاق با تمایلات نفسانی هماهنگ است، اما مکارم اخلاق در نقطه مقابل غرایز است. انسانی که تعالی یافته و متصف به مکارم اخلاق شده است، در معرض این است که فخرفروشی کند و با این فخرفروشی از جهت الهی خارج گردد.
امام سجاد(ع) از خداوند کرامت های اخلاقی و اخلاق بزرگوارانه را درخواست می کند و از خداوند می خواهد که دچار آفت فخرفروشی نگردد. چون مرز بین این دو دقیق و بسیار ظریف است و تنها با توفیق و دستگیری خداوند است که انسان می تواند مرزها را بشناسد و از حد خویش خارج نشود.

تفاوت محاسن و مکارم اخلاق در کلام امام صادق(ع)
برای درک بهتر تفاوت میان محاسن و مکام اخلاق می توان به روایتی اشاره کرد که از امام صادق(ع) درباره تعریف حسن الخلق و مکارم اخلاق بیان شده است.
راوی گوید: قلت لابی عبدالله(ع): ما حد حسن الخلق؟ قال: تلین جانبک و تطیب کلامک و تلقی اخاک ببشر حسن؛
به امام صادق(ع) عرض کردم: حد حسن خلق چیست؟ فرمود: با مردم به نرمی برخورد کن و پاکیزه سخن بگو و با برادرت گشاده رو باش.
قد سئل الصادق(ع) عن مکارم الاخلاق؟ فقال العفو عمن ظلمک وصله من قطعک و اعطاء من حرمک و قول الحق و لو علی نفسک.
از حضرت صادق(ع) از مکارم اخلاق سؤال شد که چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: مکارم اخلاق آن است که نسبت به کسی که به تو ظلم کرده عفو کنی و با کسی که با تو قطع رابطه کرده ارتباط برقرار کنی و کسی که تو را محروم کرده به او عطا کنی و سخن حق بگویی گرچه به ضرر تو باشد. (بحارالانوار، ج61، ص012)
بنابراین، در اینکه میان محاسن اخلاق و مکارم آن چه تفاوتی وجود دارد، شاید بتوان گفت: محاسن اخلاق عبارت است خوی و خصلت های پسندیده و مکارم اخلاق عبارت است از بزرگواری و کرامت نفس و به تعبیر دیگر آن قسم خلق و خویی که در شرع مقدس پسندیده شناخته شده و با غرایز حیوانی و تمایلات نفسانی هماهنگ است یا لااقل با آنها تضادی ندارد حسن خلق است و مکارم اخلاق عبارت است از آن قسم خلقیات عالی و رفیعی که اگر کسی بخواهد انجام دهد یا باید با هوای نفس و غرایز حیوانی خود بجنگد و در جهت مخالف آنها قدم بردارد یا لااقل باید ندای آنها را نادیده بگیرد و نسبت به آن بی اعتنا باشد.
صفاتی را که امام(ع) در تعریف حسن خلق فرموده با تمایلات نفسانی هماهنگ است یعنی انسان ذاتا میل دارد محبوب مردم باشد و با مردم مؤدب سخن بگوید. اما در مکارم اخلاق آدمی به طور طبیعی مایل نیست آن طور عمل کند که می خواهد بلکه می خواهد در جهت مخالف مکارم اخلاق قدم بردارد مثلا اگر کسی به شما اهانت کرد غریزه انتقامجویی می گوید باید عمل او را تلافی کرد اما امام صادق می فرماید: مکارم اخلاق اقتضا می کند او را ببخشی.


منبع: / روزنامه / کیهان ۱۳۹۰/۰۹/۳
نویسنده : محمد علی آبادی

نظر شما