نقد و بررسی دایره اعتبار نظریه هرمنوتیک خوانندهمحور(فلسفی) در انواع متون ادبی فارسی (حماسی، غنایی، تعلیمی، نمایشی و...) بر اساس آراء هرمنوتیک مؤلفمحور اریک هیرش
دکتری تخصصی (PhD) 1396
پدیدآور: یاسر عباس زاده نیاری استاد راهنما: میرجلیل اکرمی استاد مشاور: باقر صدرینیا
دانشگاه تبریز، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
چکیده
هرمنوتیک دانش یا دانشوارهایست که در قرن بیستم بیشتر شاخههای علوم انسانی را تحت تأثیر خود قرار داده است. این دانشواره به دو شق عمده هرمنوتیک کلاسیک و هرمنوتیک فلسفی منقسم شده است. موضوع هرمنوتیک را میتوان فهم و تسامحاً تفسیر و تأویل متون دانست. هرمنوتیک کلاسیک به دنبال شیوهای روشمند برای فهم متون است، اما هرمنوتیک فلسفی متود را برای فهم متن به یک سو مینهد و به جای آن سخن از تعدد قرائات به میان میآورد. هایدگر در کتاب «هستی و زمان» با مطرح کردن مفهوم «دازاین» فهم را نسبی و از شخصی به شخصی و زمانی به زمانی متغیر میانگارد. گادامر که شاخصترین چهره نظریهپرداز هرمنوتیک فلسفی است، در کتاب «حقیقت و روش » بر عجز متودولوژی در نیل به حقیقت تأکید میکند. هرمنوتیک فلسفی در حال حاضر تبدیل به بحثبرانگیزترین مقوله در حوزه دین در ایران شده است. علاوه بر علوم دینی سایر ساحتهای علوم انسانی و منجمله ادبیات نیز تحت تأثیر این شاخه از هرمنوتیک قرار گرفته است. علیرغم مقالات و رسالات زیادی که در رابطه بین ادبیات و هرمنوتیک نگاشته شده است، اثر جدی انتقادی در این موضوع مشاهده نمیشود. بیشتر نویسندگان گزارههای هرمنوتیک فلسفی را چونان حقیقتی علمی و خدشهناپذیر پذیرفتهاند و پای نسبیت بی حد و حصر را به نقدهای خود گشودهاند؛ یا بدون آنکه قضاوتی در مورد هرمنوتیک فلسفی داشته باشند، متونی را بر اساس فرضیات این نوع هرمنوتیک بررسی کردهاند. در چند دهه اخیر هرمنوتیک فلسفی در غرب با انتقادهای جدی روبرو شده است. از بزرگترین شخصیتهای علمی که هرمنوتیک فلسفی را آماج نقد قرار دادهاند پروفسور «اریک هیرش» و «امیلیو بتی» هستند. در پژوهش حاضر قصد داریم با محور قرار دادن آرای طرفداران هرمنوتیک کلاسیک و مشخصاً پروفسور اریک هیرش به نقد کاربرد تئوریهای هرمنوتیک فلسفی در حوزه متون ادبی فارسی در قالب تقسیمبندی انواع متون در ادبیات بپردازیم. سوال اصلی تحقیق این است که آیا تئوری خواننده محوری هرمنوتیک فلسفی به صورت مطلق و در هر متنی صدق می کند؟ بر اساس تحقیقات اولیه پاسخ ما به این سوال منفی است. مطابق با پیشفرض ما، اصالت با نیت مؤلف است و هر تفسیری از متن باید دارای پشتوانه تاریخی و زبانی و ادبی باشد.
نظر شما