موضوع : پژوهش | پایان نامه

هرمنوتیک آفاقی در عرفان قرن ششم و هفتم


دکتری تخصصی (PhD) 1397
پدیدآور: امیر لنگرودی استاد راهنما: علی‌محمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ موذنی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: علیرضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ حاجیان نژاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: میترا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ گلچین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دانشگاه تهران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
چکیده

زبان و ادب فارسی است که شناخت همه‌جانبه، دقیق و عالمانه‌‌‌‌ی آنها می‌تواند زوایای پنهان و مغفول تاریخ و فرهنگ جامعه ایرانی را آشکار سازد. متأسّفانه غالب پژوهش‌های مربوط به این متون، به بعد محتوای معنوی و انفسی آنها توجّه داشته و به جنبه‌ی آفاقی آثار عنایتی نشده است. لذا بسیار ضروری است که با توجّه به دیدگاه‌های جدید نقد ادبی از جمله هرمنوتیک - که تفسیر و تعبیری ماورای فرم اولیّه‌ی متون را در نظر دارد یا دیدگاه‌هایی که ناخودآگاه اجتماعی خالق اثر را بررسی می‌نماید - به آثاری از امّهات متون عرفانی یعنی اسرارالتّوحید، مصیبت‌نامه، مرصادالعباد و مثنوی نگریسته شود. این پژوهش نقد و بررسی محتوای آفاقی آثار پیش‌گفته را، از منظر جامعه شناسیک به انجام رسانده است. در آغاز، بازشناسی و تشریح مفهوم هرمنوتیک و تلقّی مناسب این پژوهش از هرمنوتیک آفاقی، که می‌باید در سه حوزه‌ی سیاست، فرهنگ و اقتصاد، انجام شود، تبیین شده است. با مطالعه‌ی آثار پیش‌گفته، و تأمّل در فرا متن آنها در حوزه‌ی مباحث اجتماعی و سیاسی، مشخص می‌شود که این متون به شدّت متوجّه بعد آفاقی جامعه است. ظلم ستیزی و ستایش عدل، یکی از عمده‌ترین اندیشه‌های سیاسی موجود در این آثار است؛ ارکان قدرت، نحوه‌ی شکل گیری آنها و تعامل‌شان با دیگر نهادهای اجتماعی، ازدید این اندیشمندان به دور نبوده است. ضمناً بر خلاف ادّعای بسیاری از شیفتگان ستایشگر یا ناقدان بی دقّت، این آثار به خوبی نشان می‌دهد که بهره‌مندی ارباب سیاست و مردان خانقاه از قدرت و نفوذ یکدیگر، دوسویه بوده و شواهد فراوانی در این منابع دارد. در عرصه‌ی فرهنگ عامّه نیز آثار این عارفان مشخص می‌سازد که آنان به شدّت اهل زندگی اجتماعی و آشنا به مباحث و مقولات مربوط به آن بوده‌اند. این متون، نمود و جلوه‌هایی متنوّع از زندگی تا مرگ را شامل می‌شود و از خوراک و پوشاک گرفته تا آداب و عادات طبقات مختلف مردم و گروه‌های گوناگون اجتماع را در بر دارد. در شاخه‌ی سوم موضوعات اجتماعی، یعنی «نشانه‌هایی از بعد اقتصادی جامعه»، آشکار است که با وجود نکوهش‌های متداول عارفانه از بعد مادّی و دنیاوی زندگی و حیات اجتماعی، صاحبان این تفکّر نیز مانند هر گروه و نهاد اجتماعی دیگری، ناچار بوده‌اند که اقتصاد خانقاه و صوفیان وابسته به خود را سامان بخشند، لذا متون‌شان شواهد فراوانی درباره‌ی این عرصه در بر دارد و تعامل‌های اقتصادی با صاحبان قدرت و ثروت و شکل گیری اقتصاد خانقاه و نحوه‌ی اداره‌ی مادیّات صوفیان و طبیعتاً ضرورت نزدیکی آنان را به حاکمان، برای نیل به این اهداف و مقاصد، می‌توان در این متون مشاهده کرد.

نظر شما