موضوع : پژوهش | پایان نامه

نقد و تحلیل هم خوانی آرای نقدی شفیعی کدکنی و پورنامداریان با هرمنوتیک فلسفی

دکتری تخصصی (PhD) 1401
پدیدآور: اسماعیل گلرخ ماسوله استاد راهنما: سید علی قاسم زاده استاد راهنما: ابراهیم خدایار استاد مشاور: حمید طاهری
دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره)، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
چکیده

در این رساله، آرا و آثار نقدی دو ادیب و متفکر ایرانی، محمدرضا شفیعی کدکنی و تقی پورنامداریان، با هرمنوتیک فلسفی و رویکردهای برآمده از آن مقایسه و جنبه‌های همخوانی و میزان تأثیرپذیری آن از فلسفه یادشده بررسی می‌شود. مسئله این است که هرمنوتیک فلسفی، برآمده از اندیشه‌های هایدگر و گادامر و پیروانشان، چگونه و در چه زمینه‌ها و موضوعاتی، در دستگاه اندیشگانی شفیعی کدکنی و پورنامداریان ظرفیت واکاوی و بازشناسی دارد؟ این رساله به روش تحلیل محتوا و تطبیق آرای دو اندیشمند مورد نظر با آرای فیلسوفان هرمنوتیک فلسفی، هایدگر و گادامر و پیروانشان، انجام گرفته است؛ اما پیش از آن، با اشاراتی کوتاه به فعالیت‌های پیشگامان نقد ادبی ایران، محدوده زمانی تحقیق تعیین می‌شود و همچنین واسطه‌ها و چگونگی ورود هرمنوتیک فلسفی به ایران بررسی می‌شود. آنگاه به تحقیق در موضوع محوری رساله پرداخته می‌شود. نتایج پژوهش در این موضوع این است که شفیعی کدکنی، در تبیین و نقد آرا و آثار ادبی، به ویژه متون عرفانی، در سایه فرمالیسم روسی، رویکردی هرمنوتیکی (هرمنوتیک فلسفی) اختیار می‌کند. به نظر می‌رسد، این رویکرد به دلیل ظرفیتی است که فرمالیسم روسی و هرمنوتیک فلسفی در تلفیق با یکدیگر دارند. این تلفیق، به طور طبیعی، در نقطه تلاقی دوعنصر «آشنایی-زدایی» از سوی فرمالیسم روسی و «زبان‌مندی فهم» از سوی هرمنوتیک فلسفی صورت می‌گیرد. اما هدف پورنامداریان در آثار نقدی خود به نوعی هم‌سوسازی و ایجاد توافق میان هرمنوتیک سنتی، هرمنوتیک فلسفی یا مدرن و تا حدّی نیز تفکر اریک هرش، یعنی اعتبار معنایی متن، است. با این همه، هر دو اندیشمند در بهره‌گیری از رویکردهای هرمنوتیکی، نه با تکیه بر تقلید مکانیکی، بلکه به طریق هضم و جذب آرای فیلسوفان هرمنوتیک فلسفی در آثار خود، به نقد و تحلیل متون ادبی پرداخته‌اند. در این میان، به نظر می‌رسد که بر مبنای رویکردهای نقدی ایشان جریانی به وجود نیامده است، بلکه آثار و مقالات تولید شده، در جهت تفکر نقدی ایشان، تنها کوشش-هایی بوده است در حدّ پیروی و دنباله‌روی شاگرد از استاد خود که می‌توان آن را به نوعی «شاگردپروری» تلقی کرد.

نظر شما