موضوع : پژوهش | پایان نامه

بررسی گذار از علم سیاست به امر سیاسی و گذار از پوزیتیویسم به هرمنوتیک

کارشناسی ارشد 1398
پدیدآور: حمیدرضا ماسوری استاد راهنما: علی علی حسینی استاد مشاور: علیرضا آقاحسینی
دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم اداری و اقتصاد
چکیده

این پژوهش قصد دارد تا با ترکیبی از آراء و نظریات کارل اشمیت در خصوص امر سیاسی و با نیم نگاهی به آراء هانا آرنت در این خصوص و همچنین با رویکرد هرمنوتیکی هایدگر و گادامر و خصوصا" با تکیه بر عدم قطعیت و نسبی گرایی در تفسیر ، نشان دهد که اصولا" در تاسیس نظام های سیاسی و کنشگران ، توجه به امر سیاسی مغفول واقع شده و برای کشف حقیقت نظام های سیاسی و خصوصا" هدف تشکیل آنها که همانا دستیابی به قدرت و حفظ و گسترش آن است ، راهی جز گذار از سیاست به امر سیاسی با تکیه بر تفسیر هرمنوتیکی و گذار از پوزیتویسم وجود ندارد. در این مطالعه ابتدا به بررسی مفهوم و شرح و بسط 4 نحله فکری(پوزیتویسم و استقراء گرایی، ابطال گرایی، ساختارگرایی و نسبیت گرایی، هرمنوتیک) و نقدهایی که به هر کدام وارد است پرداخته و در ادامه به رویکردهای عمده هرمنوتیک در دو دسته سنتی و فلسفی اشاره می‌شود و در قالب سنتی به دو رویکرد شلایرماخر و دیلتای و در قالب فلسفی به دیدگاه هایدگر و گادامر پرداخته می‌شود. در پایان سعی خواهد شد که با استفاده از نقدهایی که به هر یک از نحله های فکری هرمنوتیک وارد است، و با استفاده روش هرمنوتیکی و با تکیه بر اصل عدم قطعیت بیان شود که چگونه امر سیاسی باید جای سیاست را بگیرد.همچنین در ادامه اشاره ای نیز به نظریه شنتال موف در خصوص امر سیاسی خواهد شد. شانتال موف برخلاف هانا آرنت که «امر سیاسی» را به مثابه آزادی و تامل عمومی می داند، هم رای با برخی دیگر از نظریه پردازان که آن را به منزله فضای قدرت، منازعه و تخاصم (آنتاگونیسم) برمی شمارند، با تمایز بین امر سیاسی و سیاست، امر سیاسی را به مثابه آنتاگونیسم تعریف می کند و آن را عنصر قوام بخش جوامع بشری می داند.

نظر شما