آسیبشناسی زبان مطبوعات (2)
اما نکتة مهمی که در خصوص نقش نمای ”را“ باید مطرح شود و کمتر به آن توجه میشود، افراط در جابهجا کردن ”را“ است. در مواردی مفعول جمله دارای وابستههایی همچون قید است که طبیعتاً باید در کنار مفعول قرار گیرند و ”را“ بعد از آنها بیاید، اما برخی نویسندگان و یا ویراستاران مطبوعات، با تصور اینکه در اینجا هم باید ”را“ حتماً به مفعول بچسبد، آن را جابهجا میکنند:
* پلیس این کشور افراد دستگیر شده در مرزهای شمالی در دسامبر گذشته را هنوز هم آزاد نکرده است.
عبارت «افراد دستگیرشده در مرزهای شمالی در دسامبر گذشته» به تمامی مفعول است و ”را“ به درستی بعد از آن آمده است. همین جمله در یکی از مطبوعات به این صورت آمده است:
* پلیس این کشور افراد دستگیر شده را در مرزهای شمالی در دسامبر گذشته، هنوز هم آزاد نکرده است.
پیداست که این شکل از جمله، هم از نظر دستوری غلط است و هم از نظر معنایی ابهام دارد.
3. 7. حذف را
* نادرست: واقعیت اسلام و تشیع اگر تنها و تنها یک نفر فهمیده باشد کسی نیست جز همام بن عباده بن خیثم که یکی از اصحاب حضرت امیر علیه السلام بود.
* درست: واقعیت اسلام و تشیع را اگر تنها و تنها یک نفر فهمیده باشد کسی نیست جز همام بن عباده بن خیثم که یکی از اصحاب حضرت امیر علیه السلام بود.
3. 8. رأی زائد
* نادرست: از این رو، این هشدار را به خانمهای جوانی که بیش از حد به افزایش وزن خود حساسیت نشان می دهند، میدهیم.
* درست: از این رو، به خانمهای جوانی که بیش از حد به افزایش وزن خود حساسیت نشان میدهند، هشدار میدهیم.
3. 9. حرف ربط نامناسب
* نادرست: او در راند سوم با اینکه تا دقایق پایانی از ووشوکار ژاپنی پیش بود و پیروزیش محرز به نظر میرسید، با رأی ناعادلانه سه داور از پنج داور حاضر مبارزه را به حریف واگذار کرد تا تعجب دیگر کشورها نیز برانگیخته شود.
* درست: او در دور سوم تا دقیقههای پایانی از ووشوکار ژاپنی پیش بود و به نظر می رسید پیروز شود، ولی با رأی ناعادلانه سه داور از پنج داور مسابقه در میان تعجب همگان، مبارزه را باخت.
3. 10. حذف ربط
* نادرست: دو برادر دارد، یکی مهندس شیمی و دیگری مهندس صنایع...
* درست: دو برادر دارد؛ که یکی از آنها مهندس شیمی و دیگری مهندس صنایع است.
* نادرست: اگر نسل دوم مدیران نظام اسلامی با همدلی و همفکری بخواهند کارهای عقب افتاده را پایان برند.
* درست: اگر نسل دوم مدیران نظام اسلامی بخواهند با همدلی و همفکری کارهای عقب افتاده را به پایان برند.
چنانکه در جدول 4 ملاحظه میشود،برای مطالعه متن کامل، همراه با نمودارها و جداول، یکی از دو پیوستی را که در انتهای مطلب آمده است بارگذاری کنید.
در حوزة حرف، از مجموع 936 مورد ابرار و پیروزی دارای بیشترین و کمترین اشکالات هستند. چنان که در جدول شماره 5 ملاحظه میشود، در حوزه ویرایش زبانی، از مجموع 4250 مورد شرق و جمهوری اسلامی دارای بیشترین و کمترین اشکالات هستند.
پ. ویرایش بلاغی
1. تعابیر نامناسب
منظور ازتعابیر نامناسب موارد زیر است
1. 1. تعابیر کلیشهای که براساس کثرت تکرار و بدون تفکر بهصورت قالبی در زبان بهکار میرود این کاربرد اغلب نازیبا و گاه مبتذل نیز هست، مثل، بهعنوان، برحسب، زیرسؤال بردن، نسبت به، عدم، در این راستا، و...
2. 1. تعابیر متکلفانه که ناشی از فضلفروشی یا تظاهر به ادبینویسی کاربرد تعابیر پیچیده و دور از هم شاخ و برگ دادن بیمورد است.
ترکیبات نامناسب مثل ”ادای نماز“ بهجای ”خواندن نماز“، ”ظریفیت“ بهجای ”امکانات“، کاهش پیشرفت، و....
2. تعابیر ناقص
گاه بر اثر شتاب زدگی در نوشتن یا ایجاز غیرمجاز و اختصارنویسی بیمورد باعث میشود برخی از اجزای یک ترکیب حذف شود که نتیجه آن نارسایی و نامفهوم شدن معنای جمله مورد نظر است که باعث میشود جمله مبهم گردد.
3. تعابیر عامیانه
مقصود از تعابیر عامیانه برخی از تکیة کلمهها یا عبارتها و جملاتی است که معمولاً در زبان گفتاری غیرمعیار بهکار میرود. آمیختن زبان گفتار با زبان نوشتار دلیل اصلی کاربردهای عامیانه بهشمار میآید؛ مثلاً تعابیری مانند ”دست آخر“، به جای در نهایت و سرانجام، ”وارد بودن“ بهجای آشنا بودن،» ”الله بختکی“ بهجای بهطو رتصادفی، روده دراز بودن به جای پرگویی، ”واگیردار“ به جای ”واگیر“ و....
4. درازنویسی
طولانی بودن جملات مطبوعات، با ویژگیهای مطلوب زبان رسانه تناسب ندارد. برخی از ساختارهای رایج در زبان نوشتار همچون جملات معترضه و بلند و ساختارهای طولانی نباید در زبان مطبوعات بهکار روند. این مسئله بهویژه یکی از اشکالات رایج در زبان متنهای خبری مطبوعات است که باید با تبدیل جملات طولانی به دو یا چند جمله کوتاهتر رفع شود.
در بسیاری از موارد، طولانی شدن جملات ناشی از کاربرد قیدها، بدلها یا جملات معترضهای است که میتوان آنها را از ساختار جمله حذف کرد و در جملات جداگانهای آورد.
البته گاهی طولانی شدن برخی از جملات، ناشی از کاربرد تکیه کلامها و اصطلاحات خاصی است که امروزه دیدن آنها برای مخاطبان مطبوعات، امری عادی شده است. عباراتی نظیر: گفتنی است که، در همین حال، این در حالی است که، براساس همین گزارش، این گزارش همچنین حاکی است که و... که میتوان آنها را عبارات کلیشهای هم نامید، از این دست هستند. ممکن است در نگاه اول به نظر برسد بسیاری از این عناصر زبانی در مقوله حشو جای میگیرند و باید از زبان مطبوعات حذف شوند، اما باید به این نکته هم دقت کرد که این کلمات و عبارات، گاهی بار معنایی خاصی دارند و برای ایجاد ارتباط میان بخشهای مختلف کلام بهکار میروند.
باید توجه داشت که مطلب فوق، در تمام موارد صدق نمیکند. از آن جمله پدیدهای زبانی است که به ”درازنویسی“ شهرت یافته است و در آن، تحت تأثیر عواملی چون گرایش به ادبینویسی یا استفاده از افعال و اصطلاحات کلیشهای، مطلبی که میتوان آن را در چند کلمة محدود بیان کرد، با عبارات طولانی بیان میشود. برای مثال خوانندگان مطبوعات، از بین دو گروه فعلی ”به مرحله اجرا درآوردن“ و ”اجرا کردن“، دومی را راحتتر و سریعتر درک خواهند کرد.
مطالب مطبوعات را باید با جملههای کوتاه و رسا به صورتی نوشت که قابل فهم و درک باشد. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که درک مفاهیم هر جمله با تعداد واژههای آن رابطه معکوس دارد. هرچه تعداد واژههای یک جمله کمتر باشد، درک مفهوم آن آسانتر است. روزنامهنگار باید بهویژه در مطالبی چون خبر، از نوشتن جملههای طولانی و مرکب خودداری کند، زیرا چنین نوشتهای نه تنها بهآسانی قابل فهم نیست، بلکه خواننده را خسته و او را از خواندن خبر دلسرد میکند (بدیعی، 1383: 148).
5. الگوهای بیانی بیگانه
مقصود از الگوهای بیانی بیگانه گرتهبرداری از الگوهای زبان بیگانه و تعمیم یا ترجمه تحتالفظی یک ترکیب یا عبارت بیگانه در فارسی است گرتهبرداری ممکن است واژگانی معنوی یا نحوی باشد.
در گرتهبرداری واژگانی ترجمة تحتالفظی یک ترکیب به فارسی میآید مثل: حساب کردن روی کسی، بیتفاوت، رنج کشیدن، حمام گرفتن و...
در گرتهبرداری معنوی تنها یکی از معانی واژه را در زبان مبدأ به دیگر معانی آن در زبان مقصد تعمیم داده میشود. مثلاً کاربرد ”شرایط جسمانی“ به جای ”وضع جسمانی“ و یا استفاده از ”چهره“ به جای ”نماینده“ درمثال زیر:
* حافظ از چهرههای مشهور ادب فارسی است.
در گرتهبرداری نحوی از ساخت جملة بیگانه در زبان مقصد الگوبرداری میشود. این نوع گرتهبرداری بیشتر درجمله اتفاق میافتد مثل اغلب کاربردهای مجهول در زبان فارسی: گلستان توسط سعدی نوشته شد، به جای سعدی گلستان را نوشت.
6. جابهجایی ارکان جمله
طبق قواعد نحوی زبان فارسی، هر یک از اجزای جمله در زبان نوشتار جایگاه خاصی دارند؛ مثلاً در نوشتار هیچگاه فعل در آغاز جمله نمیآید و یا در شرایط طبیعی، فاعل بر مفعول مقدم است. گاهی اشکالات موجود در زبان مطبوعات، ناشی از بیتوجهی به همین قواعد است. نمونههای زیر در بخشهای بررسی شده قابل توجهاند:
* نادرست: وی گفت: نباید فراموش کرد که هر اثر هنری، اصلش از بدل آن بهتر است.
* درست: وی گفت: نباید فراموش کرد که نسخه اصلی هر اثر هنری، بهتر از نسخة بدل آن است.
در جمله زیر، جابهجایی ارکان جمله موجب شده است ساختار جمله به کلی غلط شود.
* نادرست: زمان و تیم مذاکرهکننده با آمریکا هنوز مشخص نیست.
* درست: زمان مذاکره با آمریکا و ترکیب تیم مذاکرهکننده هنوز مشخص نیست.
7. تکرار
مقصود از تکرار، تکرار عین کلمات در یک جمله است بیآنکه ضرورتی داشته باشد. تکرار اسم، حرف، قید، یک عبارت از مصداقهای تکرار بهشمار میآیند. تکرار اغلب موجب درازی جمله و پیچیدگی آن میشود. در نثر مطبوعاتی نویسندگان اغلب بدون آنکه خود متوجه شوند عبارتها و کلمات زیادی را بیآنکه جمله به آن نیاز داشته باشد، بهکار میبرند؛ مثلاً:
* نادرست: از قناد پرسیدیم، چرا بیشتر بازیهایتان، بازیهای قدیمی و سنتی است؟
* درست: پرسیدیم: چرا بیشتر بازیهایتان قدیمی و سنتی است؟
8. مترادف نویسی
مقصود از مترادفنویسی آوردن عبارتهای مترادف و هم معنی درجمله است:
* نادرست: ما بارها در این مورد صحبت کردهایم اما همیشه بحثمان با سر و صدا و داد و بیداد خواهرم بینتیجه و نصفهکاره مانده است.
* درست: ما بارها در این مورد صحبت کرده ایم، اما همیشه بحثمان با داد و بیداد خواهرم بینتیجه مانده است.
9. حشو
منظور از حشو به کاربردن کلمات و عبارتهای زائد است که معانی بیانشده همان کلمات و تعابیر را دوباره بیان میکنند. مثال: «سایر شهرهای دیگر» در اینجا حشو به معنی کاربرد دو کلمه است، درحالی که یکی از آن دو کلمه مفهوم دیگری را داشته باشد. چنانکه در مثال ”جنازه مرده“ کلمة جنازه فقط برای مرده به کارمیرود و ذکر یکی از آن دو کافی است. نمونههایی ازحشوهای زبان فارسی چنیناند: پیشبینی کردن از قبل، شب لیلهالقدر، سنگ حجرالاسود، ریسک خطرناک، تخته وایتبرد، برعلیه، سؤال پرسیدن و...
10. مبهم نویسی
گاهی در نتیجة جابهجایی اجزای جمله و نشاندن سازهها در جای نامناسب، اضافه کردن پی در پی کلمات به هم، معلوم نبودن مرجع ضمایر، آوردن افعالی که معانی دو پهلو دارند و عواملی از این دست در زبان مطبوعات جملاتی به کار میرود که مخاطب در درک و دریافت معنا و مفهوم آنها با مشکل روبهرو میشود. گاهی نیز در نتیجة برخی عوامل فوق، جملة قابلیت انتقال دو مفهوم مختلف را دارد که حتی ممکن است با یکدیگر متضاد و یا متناقض باشند. بدیهی است که زبان بخشهایی از مطبوعات همچون خبر، خلاف برخی گونههای دیگر زبان از جمله زبان ادبی، باید صریح و روشن و عاری از هر گونه ابهام و پیچیدگی یا معانی دو پهلو باشد. امکان استنباط معانی مختلف یا خلاف مراد نویسنده از زبان را کژتابی مینامند. ابهام و کژتابی گاهی نیز ممکن است ناشی از کاربرد قید به صورت مبهم و یا حدف بدون قرینه برخی از ارکان جمله باشند.
* نادرست: و آن را علت و مسبب بسیاری از تنشها و مخالفتهای جهانی از جمله مسائل هستهای میدانند. (ابهام)
* درست:... و آن را علت بسیاری از تنشها و مخالفتهای جهانی با مسائل هستهای میدانند.
چنانکه در جدول 6 ملاحظه میشود، در حوزة ویرایش بلاغی، از مجموع 6206 مورد اشکال در مقولههای مترادفنویسی، مبهمنویسی، درازنویسی، حشو، جابجایی ارکان جمله، تکرار، تعابیر نامناسب، تعابیر ناقص، تعابیر عامیانه و الگوهای بیانی بیگانه، نشریات خانوادة سبز و شرق به ترتیب با تعداد 604 و 551 مورد و نشریات جام جم و استقلال جوان به ترتیب با تعداد 126 و 131 مورد اشکال، دارای بیشترین و کمترین اشکالات هستند.
نتیجهگیری
زبان مطبوعات امروز بر اثر عوامل مختلف دچار آسیبهای جدی شده است که در لزوم رفع آنها هیچ تردید نیست و البته این آسیبها قابل کنترل و پیشگیری است. این اشکالات عمدتاً ناشی از ناآگاهی و آموزشندیدگی پدیدآورندگان متون مطبوعاتی و یا بی توجهی مسئولان نسبت به این موضوع است. با گسترش کمّی نشریات و فرصت اندک بازبینی، ویرایش و اصلاح نوشتهها، روزانه تعداد زیادی از ساختارهای زبانی غیرمعیار ترویج میشود و تأثیر نامطلوبی برفرهنگ نوشتاری مردم میگذارد. از سوی دیگر، بسیاری از مردم از میان مطالب مکتوب مختلف، تنها به خواندن نشریات (و آن هم اغلب نشریهای خاص) اکتفا میکنند و نثر مطبوعات، خواه ناخواه بر چگونگی به کارگیری زبان یا مهارت نوشتن آنان تأثیر میگذارد. در موارد بسیاری نیز غیرمعیارهای زبان مطبوعات، به شکلهای مختلف گونههای دیگر زبانی را نیز تحتتأثیر قرار میدهد.
شناسایی و بررسی این غیرمعیارها و پیشنهاد راههایی برای رفع آنها میتواند گام مهمی در مسیر حرکت بهسوی درستنویسی و پیراستن زبان از اشکالات مختلف به شمار آید. با درک این ضرورت بود که پژوهش حاضر به سفارش دفتر مطالعات و توسعة رسانههای معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با پیشنهاد مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس اجرا گردید.
اهداف اصلی این طرح، شناسایی مهمترین الگوهای غیرمعیار مطبوعاتی، طبقهبندی و بررسی بسامد هر یک و در نهایت نتیجه گیری و ارائة راهکارهای مناسب برای رفع آنهاست.
این پژوهش بر سؤالات و فرضیههایی به شرح زیر استوار بوده است:
سؤالات
1. مهمترین الگوهای زبانی غیرمعیار مطبوعات کداماند؟
2. الگوهای زبانی غیرمعیار را از جهت زمینههای بروز، شکلها و گونهها و تعلق آنها به سطوح مختلف زبانی، چگونه میتوان تقسیمبندی کرد؟
3. الگوهای زبانی غیرمعیار در کدام بخشهای مطبوعات (روزنامهها سراسری، عامهپسند، محلی) و در چه سطوح زبانی بیشتر ظاهر میشوند؟
4. آیا با تعیین مهمترین الگوهای زبانی غیرمعیار مطبوعات و چگونگی طبقهبندی و نیز بررسی آنها از جهت بسامدی میتوان به شمایی کلی از اشکالات زبانی مطبوعات فارسی دست یافت؟
5. چه راهکارهایی برای کنترل و پرهیز از کاربرد الگوهای زبانی غیرمعیار و اصلاح آنها در زبان مطبوعات میتوان ارائه داد؟
فرضیهها
1. الگوهای زبانی غیرمعیار در بیش از 30 درصد از جملههای مطبوعاتی وجود دارد.
2. بیشترین الگوهای زبانی غیرمعیار مربوط به بخش های خبری در موضوعات سیاسی و اجتماعی است.
3. الگوهای زبانی غیرمعیار در مطبوعات محلی و عامهپسند بیش از مطبوعات سراسری دیده میشود.
4. بیشترین الگوهای زبانی غیرمعیار به ترتیب در حوزههای فنی، زبانی و بلاغی دیده میشود.
جمعاً در سه حوزة فنی، زبانی و بلاغی 8329 جمله؛ یعنی 7/67 درصد یک یا چند اشکال دارد و 3981 جمله؛ یعنی 3/32 درصد از کل جملات بدون اشکال است. از میان 8339 جمله غیرمعیار جمعاً 258,15 مورد اشکال وجود دارد؛ یعنی در هر جمله بهطور متوسط دو اشکال دیده میشود. این نتیجه درست خلاف فرضیة شماره یک طرح است که تنها 30درصد از جملات مطبوعاتی را دارای اشکال میداند.
این نتیجه، فرضیه شماره چهار طرح را نیز ابطال میکند؛ زیرا تعداد اشکالات براساس نتایج طرح: بلاغی، فنی، زبانی است.
میزان اشکالات در سه حوزه فنی 071/5؛ یعنی 33درصد، زبانی 250/4 مورد؛ یعنی 27درصد و بلاغی 206,6 مورد؛ یعنی 40درصد است.
برای مقایسه و نتیجهگیری بهتر 38 مورد غیرمعیار موضوع پژوهش در سه گروه مورد بررسی را در جدول تفکیکی آن بر مبنای بسامد، درصد از زیر مجموعه و درصد از کل، بیشترین و کمترین مورد در قالب، موضوع و نوع نشان میدهیم.
با توجه به جدول، از میان زیر مجموعههای ویرایش فنی نشانهگذاری، بیشترین تعداد شامل 3630 مورد، معادل 23درصد از کل اشکالات و 73درصد از اشکالات حوزة فنی را داراست که این رقم در مقایسه با کل اشکالات بسیار زیاد است. بیشترین رخداد میان قالبها گزارش، در موضوعات، اجتماعی و در نوع نشریات عامهپسند است. این آمار نشان دهندة آن است که مطبوعات به صوریترین، سادهترین و بدیهیترین و لازمترین و قانونمندترین بخش معیارسازی زبان بیتوجهاند.
نشانههای نگارشی در مطبوعات یا به صورت کاربرد نادرست است و یا کاربرد زائد یا اساساً بدون کاربرد درست. از میان یازده نشانه پربسامد در نشانهگذاری تنها نقطه (.) نقطهویرگول (؛) و ویرگول (،) کاربرد (درست یا نادرست) داشتهاند. پراکندگی نوع و شیوه استفاده از همین علائم محدود نیز نشان میدهد رویه خاص و علمی مدنظر نویسندگان بخشهای مختلف مطبوعاتی نبوده، بلکه اغلب کاربردها ذوقی است.
پس از نشانهگذاری عدم کاربرد درست قواعد رسمالخط با 18درصد از کل زیر مجموعه و 6درصد از کل اشکالات در این حوزه مطرح است. رسمالخط فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تنها در چند نشریه رعایت میشود و اغلب نشریات خصوصاً نشریات سراسری در حوزة گزارش و مسائل اجتماعی از این رسمالخط تبعیت نمیکنند. در گفتو گو با خبرنگاران و مدیران چند رسانه معلوم شد که اساساً رسمالخط فرهنگستان نه ازسوی مراجع رسمی مثل خود فرهنگستان یا معاونت مطبوعاتی ابلاغ شده و نه مدیران مطبوعات به مدیران داخلی و خبرنگاران اعلام و ابلاغ کردهاند.
از میان سه حوزه ویرایش زبانی، اسم با 45درصد، فعل با 33درصد و حرف با 22درصد به ترتیب بیشترین غیرمعیارها را دارد. در حوزه اسم نیز کاربرد اسامی بیگانه با 1089 مورد؛یعنی 26درصد کل ویرایش زبانی و 7درصد از کل اشکالات بیشترین بسامد غیرمعیار را داراست.
در حوزه فعل نیز کاربرد نامناسب فعل با 452 مورد و سپس حذف بیقرینه فعل با 302 مورد بیشتر غیرمعیارهای این حوزه است. شاید یک علت این حذفها و کاربردهای نامناسب، فشردهسازی خبر و اختصار غیرضروری است که معمولاً آسیبها، ابتدا متوجه فعل جمله است. اغلب بر اثر درازنویسی و کاربرد جملات مرکب و بلند و تو در تو، فعل به شکل نامناسب و یا محذوف به کار میرود. در حوزه حرف نیز بیشترین غیرمعیارها در حوزة حرف اضافة نامناسب است که 235 مورد در کل جملات اشکالدار مشاهده میشود.
در بخش ویرایش بلاغی از مجموع، ده غیرمعیار با 2606 مورد اشکال، تعابیر نامناسب با 1546 مورد؛ یعنی 25 درصد از اشکالات زیر مجموعه خود و 10 درصد از کل اشکالات مطبوعاتی را تشکیل میدهد. تعابیر نامناسب شامل تعابیر کلیشهای متکلفانه، غیررایج، ساختگی است که تعداد زیاد آن در مطبوعات نشاندهنده تأثیر شدید آنها از الگوهای بیگانه و ترجمه اصطلاحات و تعابیر بیگانه به زبان فارسی بدون در نظر گرفتن ملاحظات و قواعد زبانی زبان مقصد است.
بیشترین تعابیر نامناسب در مصاحبهها و خبرها است و نشریات سراسری نسبت به بقیه از این گونه تعابیر بیشتر استفاده میکنند. تعابیر نامناسب در موضوعات اقتصادی و ورزشی بسامد بیشتری دارد. پس از تعابیر نامناسب درازنویسی و حشو در حوزة ویرایش بلاغی به ترتیب با 1507 مورد (10درصد از کل اشکالات) و حشو با 1327 مورد (21 درصد کل اشکالات) پربسامدتر است. امروزه یک شاخص غیرمعیار زبان مطبوعات، درازنویسی است. درازنویسی، آوردن جملات معترضه متعدد در خبر اصلی است. همچنین کاربرد تکیه کلامها، درج چند اطلاع در یک خبر، ذکر عناوین و پستهای سازمانی اشخاص و سازمانها و تکرار آنها باعث طولانی شدن نوشته شده است. مجلات عامهپسند نسبت به بقیه در دو مورد اخیر بیشترین کاربرد را دارند. متن خبرها به نسبت بقیه قالبها درازتر و طولانیتر است. یک دلیل طولانی شدن جملات خبری تنگی جا، حجم زیاد اخبار و فشردگی مطالب و کوتاه زمان است که همگی باعث فشردهسازی خبر میشود. این فشردهسازی یک علت حذف نابجای فعلها و در نتیجه طولانی کردن جملات میگردد.
از میان تمامی نشریات بیست و دو گانه مورد تحقیق، نشریات خانواده سبز با 1074 مورد و شرق با 1068 مورد اشکال دارای بیشترین اشکالات در تمامی حوزههای ویرایشی هستند. نشریات امین و خبرجنوب نیز کمترین اشکالات را دارند. دو نشریه پر اشکال از نشریات عامهپسند و سراسری و کماشکال از نشریات محلی هستند. بنابر فرضیة شماره سه تحقیق که الگوهای زبانی غیرمعیار در مطبوعات محلی و عامهپسند را بیشتر از سراسری میداند، نتایج طرح ثابت میکند که مطبوعات عامهپسند و سپس سراسری بیشترین اشکال را دارند که این فرضیه را نتایج تحقیق نقض میکند.
در میان موضوعات نشریات نیز بنابر فرضیة شماره دو طرح که قالب خبر را دارای بیشترین اشکالات میداند، اثبات میشود. در خبرها بیشترین موارد اشکال دیده میشود، سپس مقاله و آنگاه گزارش. اما در بخش دوم فرضیه شمارة دو ادعا شده است که موضوعات سیاسی و اجتماعی دارای بیشترین اشکالات است که موضوعات اجتماعی و اقتصادی در نتایج طرح بیشترین غیرمعیارها را به خود اختصاص میدهد.
پیشنهادها
یکی از وظایف مهم رسانهها انتقال درست خود پیام به بهترین شکل در کمترین زمان است. زبان به عنوان ابزار ارتباطی نقش بسیار مهمی را در این زمینه ایفا می کند. به کارگیری درست زبان و قواعد آن از طریق اصول و مبانی نگارشی و ویرایشی اولین و مهمترین ابزار هر رسانه است. زبان آن دسته از مطبوعاتی که فاخر، معیار، به اسلوب و صحیح است، بیشتر فهمیده میشود و رسالت خبررسانی و مطبوعاتی آنها نیز به خوبی انجام میشود.
وضعیت زبان در مطبوعات کشور به گواهی گزارش ارائه شده، چندان مطلوب نیست. این گزارش هشدار و زنگ خطری برای مسئولان اجرایی و تصمیمگیر است که بیش از همیشه و پیش از آن که کنترل زبان مطبوعات از دست خارج شود، لازم است تدابیری در کوتاه، میان و بلند مدت اندیشیده شود. این پیشنهادها میتواند به صورت مستمر، موقت، یا آزمایشی به اجرا درآید و براساس نتایج آن اقدامات بعدی را تبیین و تعیین کرد. به هر حال تأمل در این پیشنهادها میتواند در تصمیمگیرهای آتی نقش به سزایی ایفا کند.
1. تأسیس اداره ویرایش. یکی از ضروری ترین و بایستهترین اقدامات برای اعمال کنترلهای زبانی در مطبوعات تأسیس اداره ویرایش است. از جمله اهداف و وظایف این اداره میتواند موارد زیر باشد:
1. 1. سیاستگذاری و برنامهریزی زبانی، پیگیری و اجرای برنامههای وزارتخانه و معاونت مطبوعاتی؛
2. 1. پیگیری و تحقّق و عملیاتیکردن سیاستهای مصوب؛
3. 1. تشکیل شورای عالی ویرایش در معاونت مطبوعاتی و تشکیل کار گروه ویرایش برای ارائه و تبیین خط و مشیهای لازم؛
4. 1. برقراری ارتباط مؤثر با فرهنگستان زبان و ادبیات کشور به منظور ایجاد پل ارتباطی میان معاونت مطبوعاتی و فرهنگستان و اجرا و ابلاغ به موقع مصوبات فرهنگستان در نشریات؛
5. 1. پیشبینی و تبین آییننامههای لازم برای اقدامات تشویقی، آموزشی، بازدارنده و توبیخی به منظور اصلاح روند امور و مدیریت زبانی مطبوعات؛
6. 1. ارائه کمکهای لازم و مشاورهای به هنگام، برای بهبود وضع زبانی نشریات از طریق مراقبتهای دورهای و تصادفی؛
7. 1. شناخت، آموزش و جذب ویراستاران برای معرفی به نشریات مختلف.
2. ارزیابی سالانه زبان معیار در مطبوعات. یکی از خدمات اداره ویرایش مراقبتهای مقطعی، دورهای، منظم و نامنظم مطبوعات از حیث کاربرد درست زبان است. برای این منظور میتوان با توجه به برنامه طرح حاضر و تکمیل آن برنامهای رایانهای تهیه کرد و سالانه تعداد مشخصی از جملات هر یک از مطبوعات تحت پوشش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را با توجه به معیارهای کاملاً روشن، کمّی و براساس مصوبات فرهنگستان زبان و ادب فارسی ویرایش کرد و وضعیت زبان در مطبوعات را با تعیین خطوط و مرزهای مشخص به آنان ابلاغ نمود. ادارة ویرایش میتواند هر سال گزارش کمّی و کیفی از میزان، چگونگی و نوع غیرمعیارها و وضعیت هر نشریه در برابر سایر نشریات را در اختیار روزنامهها قرار دهد و وضعیت کلی مطبوعات کشور را سالانه منتشر سازد. بدینوسیله میتوان وضعیت مطبوعات را در سالهای آتی نیز سنجید و با همان نشریه در سالهای گذشته مقایسه کرد تا میزان ارتقا یا افت هر نشریه یا نشریات کشور از این طریق معلوم شود. نتیجه این پژوهشها میتواند اقدامات تشویقی و یا تنبیهی چون اخطارهای مرحلهای، جریمة نقدی یا غیرنقدی (مثل تعطیلی موقت) یا حتی تعطیلی دائم باشد.
3. اقدامات تشویقی. برخی از اقدامات تشویقی را میتوان به شرح زیر اعلام کرد:
1. 3. اساساً باید یکی از معیارها در سطحبندی مطبوعات رعایت زبان معیار باشد، چنانچه نشریهای بخواهد از سطح خود ارتقا یابد، باید علاوه بر بالا بردن مهارتهای حرفهای، شمارگان، مقبولیت عام و...، از زبان سالم، بیعیب و معیار نیز برخوردار باشد.
2. 3. از جمله اقدامات تشویقی پیشنهادی مهم برای ارتقای سطح مطبوعات و اصحاب آن، در نظر گرفتن زبان معیار به عنوان یکی از شاخصههای انتخاب در جشنواره مطبوعات است. همچنین جز معیار قرار دادن زبان، باید به بهترین روزنامه یا نشریهای که در حفظ زبان فارسی کوشیده است با همکاری مشترک فرهنگستان زبان و ادب فارسی جایزهای ویژه تعلق گیرد.
3. 3. اختصاص یا افزایش درصدی از یارانههای مطبوعاتی به نشریه یا نشریاتی که در معیارسازی زبان مطبوعات و اصلاح و بهبود آن تلاش بیشتری کردهاند.
4. 3. برعهده گرفتن درصدی از حقوق یا مزایا و یا بیمه نشریاتی که ویراستار استخدام میکنند. به صورت تسهیلات حمایتی تا مدت مشخص (مثلاً 5 سال).
4. آموزش. در حوزه آموزشهای تخصصی خبرنگاری لازم است دوره یا دورههای آموزش نگارش و ویرایش مطبوعاتی برای انواع و اقسام گونهها برگزار شود.
هم اکنون و بهطور خاص دورههای کوتاه مدت ویرایش (15 هفته) در مراکز و نهادهایی چون جهاد دانشگاهی، سازمان فنی و حرفهای، صدا و سیما، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه تهران و برخی نهادهای خصوصی برگزار میشود که میتوان با عقد قراردادهایی با نهادهای یاد شده یا هر نهاد صاحب صلاحیت دیگر چنین دورههایی را برگزار کرد. مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس (مجری طرح حاضر) از سالیان دور تاکنون دورههای فراوان ویرایش و نگارش را در دو سطح مقدماتی و پیشرفته برگزار کرده است و آمادگی دارد با روشهای مختلف کارگاهی، از راه دور، رایانههای، مجازی و... تمامی خبرنگاران و اصحاب مطبوعات را زیر پوشش قرار دهد. توصیه میشود بهطور ویژه کارگاههایی با گرایش”زبان مطبوعات“ برگزار شود.
5. پژوهش. پژوهشهای مستمر در حوزه زبان مطبوعات در ابعاد و سطوح مختلف میتواند زمینههای تصمیمگیری را در مدیران ایجاد یا تقویت نماید. به همین منظور تعریف طرحهایی در حوزه ارتباط زبان و مطبوعات میتواند به نتایج مطلوب علمی و عملی منجر شود. از جمله پژوهشهایی که میتواند در ادامه و تکمیل این پژوهش به عمل آورد به شرح زیر است:
الف. مقایسه زبان مطبوعات از گذشته تا امروز
ب. بررسی زبان معیار مطبوعاتی در مقایسه با گونههای زبانی دیگر
پ. بررسی الگوهای زبانی بیگانه در مطبوعات کشور
ت. الگوهای زبانی غیرمعیار در کل نشریات کشور (گسترش یافتة همین طرح)
ث. پژوهش در شیوههای بهینهسازی زبان مطبوعات کشور
ج. توصیف گونههای زبان مطبوعاتی
چ. ارزیابی و بررسی جایگاه مطبوعات در فرایند برنامهریزی زبان
ح. بررسی تطبیقی رسانههای ایران و کشورهای دیگر.
توضیح آنکه در این زمینه میتوان از برخی تحقیقات صورت گرفته در کشورهای دیگر نیز استفاده کرد. برای نمونه در کتاب تحقیق در رسانههای جمعی که یکی از معتبرترین منابع علمی مربوط به تحقیقات رسانهای در دانشگاههای آمریکاست، بخشهای مفصلی به پژوهش در رسانههای چاپی و بهویژه مطبوعات اختصاص یافته است. مقایسة تحقیقات صورت گرفته در جوامع غربی در این حوزه با پژوهشهای رسانهای در کشور ما نشان میدهد در این زمینه نیاز به فعالیتهای متعددی داریم. میتوان با نگاهی به فصل سیزدهم کتاب مذکور هم از کمّ و کیف و روشهای پژوهش در این حوزه مطلع شد و الگو گرفت و هم بهطور خاص از نتایج پژوهشهای مشابه با پژوهش حاضر اطلاعاتی کسب کرد. (نک: دی. ویمر، 1384: 525 و566)
6. تولید نرمافراز. براساس این طرح و طرحهای مشابه میتوان به تولید برخی نرمافزارها اقدام کرد؛ از جمله:
1. 6. نرمافزار آموزش ویراستاری مطبوعاتی؛
2. 6. نرمافزارغلطیاب فارسی و یکسان سازی شیوة خط؛
3. 6. نرمافزار ویراستار فارسی؛
4. 6. نرم افزار برابر یاب فارسی برای واژگان مطبوعاتی.
7. اعمال قوانین و تدوین آییننامههای لازم.
1. 7. تدوین آییننامة ضرورت شیوة بهکارگیری رسمالخط، نشانهگذاری و ویرایش مطبوعاتی در تمامی مطبوعات کشور؛
2. 7. ابلاغ بخشنامه عدم بهکارگیری اسامی بیگانه مصوب هیئت دولت؛
3. 7. اصلاح آییننامههای اجرایی جشنوارههای مطبوعاتی، هیئت نظارت بر مطبوعات و سایر بخشهای وابسته به مطبوعات و اعمال قوانین لازم کنترلهای زبانی در هر یک از آنها براساس مصوبات شورای ویرایش مطبوعات و تأیید شوراها و مقامهای عالی مرتبط.
منابع
1. ایرانی، ناصر. «زبان فارسی را حفظ کنیم»، دربارة زبان فارسی، مرکز نشر دانشگاهی، 1375.
2. باطنی، محمدرضا. توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی. تهران: امیرکبیر، 1376.
3. باطنی، محمدرضا. مسائل زبانشناسی نوین، تهران: آگاه، 1370.
4. باطنی، محمدرضا. نگاهی تازه به دستور زبان، چاپ دوم، تهران: آگاه، 1363.
5. بدیعی، نعیم و حسین قندی. روزنامه نگاری نوین، چاپ چهارم، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، 1383.
6. ترادگیل، پیتر. زبانشناسی اجتماعی، ترجمة محمد طباطبایی، تهران: آگاه، 1376.
7. توکلی، احمد. مثلث طلایی نوشتن برای مطبوعات، تهران: انتشارات ثانیه، 1383.
8. توکلی، احمد. ویراستاری و مدیریت اخبار، تهران: انتشارات خجسته، 1379.
9. حق شناس، علی محمد. «زبان، زبانشناس، ویراستار»، دومین سمینار زبان فارسی در صدا و سیما، سروش، شمارههای25 ـ 23، خردد 1371.
10. حیدرزاده، توفیق. «نقش رسانههای همگانی در ترویج زبان علم و مشکلات موجود در ترویج زبان علم از رسانهها»، مجموعه مقالات سمینار زبان فارسی، زبان علم، مرکز نشر دانشگاهی، 1365.
11. دستور خط فارسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران: 1382.
12. دی. ویمر، راجر و جوزف آر دومینیک. تحقیق در رسانه های جمعی، ترجمة کاووس سیدامامی، تهران: انتشارات سروش، 1384.
13. سارلی، ناصرقلی و حسین بیات. ”بررسی اشکالات نحوی زبان خبر بر اساس دستور ساختاری“ (گزارش پژوهشی)، مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیما، شمارة 19، 1385.
14. سارلی، ناصرقلی. ”زبان معیار و صدا و سیما“ (گزارش پژوهشی)، مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیما، شمارة 81، 1379.
15. سمیعی گیلانی، احمد. «زبان محلی، زبان شکسته و بهرهگیری از فرهنگ مردم در صدا و سیما»، دربارة زبان فارسی، مرکز نشر دانشگاهی، 1375.
16. صفوی، کورش (مترجم). زبانشناسی و ادبیات؛ تاریخچة چند اصطلاح، تهران: هرمس، 1377.
17. فیروزان، مهدی. «تأثیر متقابل زبان رسانه ها»، دومین سمینار زبان فارسی در صدا و سیما، سروش، شمارههای25 ـ 23، خردد 1371.
18. مدرسی، یحیی. پژوهشی در واژههای بیگانه اروپایی در نشریات فارسی (طرح پژوهشی)، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، خرداد 1376.
19. مدرسی، یحیی. درآمدی بر جامعهشناسی زبان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1368.
20. ملکان، مجید. «مشکلات زبان فارسی به عنوان زبان علم»، مجموعه مقالات سمینار زبان فارسی، زبان علم، مرکز نشر دانشگاهی، 1365.
21. نجفی، ابوالحسن. «آیا زبان فارسی در خطر است؟»، دربارة زبان فارسی، مرکز نشر دانشگاهی، 1375.
منبع: / فصلنامه / رسانه / شماره 72
نویسنده : حسن ذوالفقاری
نظر شما