بدون باجخواهی دست از توهم بردارید
آنچه بعد از فتنه اخیر همواره در دل طرفداران حق و راستی موج زده است، یافتن راه برونرفت از وضع موجود و جلوگیری از عواقب تلخ حوادث و آشوبها بوده است؛ خواستهای بسیار مهم که تمام دوستداران انقلاب اسلامی را برای تحقق آن به تکاپو انداخته است.
بنابراین هر کدام از این دوستداران و بهویژه رجال سیاسی راهحلی را ارائه میکنند و با این تضارب آرا تلاش میشود تا خواسته قلبی مردم برآورده گردد. اما در این میان آنان که اصرار بر فتنهآفرینی دارند، باید بدانند طبق فرموده آن پدر دلسوز و دوراندیش که در دیدار با هزاران نفر از مردم مازندران تاکید کردند، «امام بزرگوار (ره) هیچگاه باج نداد و همه بدانند ما نیز از طرف ملت ایران و از طرف خود به هیچکس باج نخواهیم داد.» با این حساب باید وصف ماجرا برای معارضان روشن شده باشد که اگر به دنبال آرامش هستند به قانون و متن مردم بازگردند؛ لذا برای این بازگشت توضیحاتی در پی میآید.
راهکار سیاسی و خواسته دل مردم
بعد از غائله اخیر، برای رهایی از فتنهها راهحلهایی به میان آمد که تاکنون بسیار از آنان یاد شده و بازنویسی آن موارد در اینجا تکرار مکررات است. اما آنچه لازم به ذکر است و واقعیت روز هم میباشد، عدم موفقیت کامل و توفیق راهحلها در رفع مسائل است. یکی از دلایل این مسأله را قطعاً میتوان همان موضوع باجخواهی طرحها و خواستهها دانست. چنانچه نخستین بار که صحبت از بازگشت آرامش شد، میرحسین موسوی ابطال انتخابات را پیشنیاز آرامش تعریف کرد و بر همین اساس طرحهای بعدی را شاید کمی ملایمتر اما با جنبه طلبکاری و باجخواهی مطرح ساخت تا آتش زیر خاکستر هیچگاه خاموش و سرد نشود.
بنابراین در این زمینه مسببان فتنه باید بدانند که تنها راهحل جبران خطاها میتواند در پذیرفتن مردمسالاری دینی خلاصه شود و مردم سالاری دینی یعنی پذیرفتن رأی مردم و عمل به قانون طبق اسلام؛ نه آنکه خود را در جبهه معارضان نظام قرار دهند و خود را بالاتر از مردم بدانند. این رفتار موجب میشود که طبق فرموده مقام معظم رهبری «اگر مردم در یک حرکت قانونی، اقدام و یا انتخابی کردند، معارضان در مخالفت با اقدام مردم آن را عوامگرایی و مردم را عوام بخوانند.»
بنابراین ابتداییترین رویکردی که مسببان فتنه برای بازگشت کامل آرامش به کشور باید داشته باشند این است که خود را طلبکار ندانند؛ بلکه با عذرخواهی به اشتباه خود اعتراف کرده و بدون باجخواهی سعی در تدارک مافات کنند. البته شاید هم معقول نباشد که از مسببان فتنه که اخیراً یکی از آنها بیانیه آخر خود را یک تاکتیک عنوان کرده و از برنامههای افراطی این جریان برای ادامه آشوبها خبر داده است، انتظار بازگشت و عذرخواهی داشت.
مرزبندی مدافعان و مخالفان نظام
رهبر معظم انقلاب در خطبههای سومین نمازجمعه ماه مبارک رمضان در تهران تأکید کردند: »اگر کسی یا جریانی، عقیدهای مخالف داشته باشد و اصطلاحاً دگراندیش باشد نظام با او کاری ندارد اما اگر جریانی به معارضه و ضربهزدن روی آورد و بر روی انقلاب شمشیر بکشد، همچنان که در هیچ جای دنیا تحمل نمیشود، در ایران نیز، نظام در دفاع از خود با او برخورد قاطع خواهد کرد.»
با این اظهارات روشنگرانه، جریان معارض یا همان مخالفان سرسخت نظام از قبل وضعشان معلوم است. این جریان مولود امروز و حال حاضر نیست بلکه سالهاست ریشه در انقلاب اسلامی ایران دوانده و از هر لحظه برای ضربه زدن به این نظام استفاده میکند و قطعاً رویکرد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز با این جریان و حامیانش همان است که از 30 سال گذشته بوده تاکنون.
در واقع سخنان رهبر انقلاب مبین آن است که انتقاد در نظام جمهوری اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است؛ اما در صورتی که دلسوزانه و سازنده باشد؛ نه آنکه به حالت معارضه دربیاید که در اینصورت نظام در دفاع از خود با معارضان برخورد قاطع خواهد کرد. بر این اساس اکنون وقت آن است که یک عده از خواص با شفافسازی رویکرد خود به حوادث اخیر مشخص نمایند که اصطلاحاً دگراندیش هستند یا همان معارضانی که به فرمایش رهبر انقلاب در مخالفت با اقدام مردم آن را عوامگرایی و مردم را عوام میخوانند.
تعیین موضع و معیار حرکت از سوی خواص
در نظام مقدس جمهوری اسلامی، اسلامیت و جمهوریت دو رکن اساسی است که تمامی گروهها و احزاب باید در این چارچوب حرکت کنند.
بنابراین برای تشخیص حق و باطل باید به منابع اسلامیت و جمهوریت در ایران رجوع کرد که کاملاً فراجناحی و فراحزبی هستند.
قرآن کریم و قانون اساسی ملاک راه و مسیر روشن هستند که اگر هر گروه، از قرآن، قانون یا هر دو فاصله گرفت قطعاً معاند و معارض است و هیچ شکی در این امر نیست و البته یکی از راههای آسان برای تشخیص خروج یک حزب و جناح از مسیر قرآن و قانون، نگاه به گفتار، موضع و عملکرد خواص آن گروه میباشد.
هرچند که شاید خواص یک جناح هم در ابتدای خروج خود از قرآن و قانون، این خروج را منطبق با آیات و اصول قانون معرفی کنند اما با کمی تأمل و تعمق که از هر شخص عاقلی برمیآید، تفسیر به رأی از سوی یک شخص یا گروه عیان میشود و دیگر شبههای باقی نمیماند که آن حرکت و سکوت در برابر حوادث شنیع، معاندانه و خلاف قرآن و قانون است.
در این راستا، ضروری به نظر میرسد که برای روشن شدن اسلامگرایی، قانونگرایی و پایبندی احزاب و گروههای مختلف به جمهوری اسلامی، برخی از خواص و نخبگان که تاکنون موضع خود را شفاف ابراز نکردهاند، هر چه سریعتر باید برای هدایت اطرافیانشان به سمت حقیقت و آرامش، به این امر مبادرت ورزند و بدون باجخواهی دست از توهم بردارند.
منبع: / سایت خبری / جوان آنلاین ۱۳۸۸/۱۱/۱۰
نویسنده : علی رضایی
نظر شما