محافظه کاریهای یک رسانه
در ماههای اخیر و همزمان با بیداری اسلامی در میان کشورهای منطقه، چهره زیر پرده بسیاری از رسانههای منفعت طلب غربی و عربی که تا پیش از این خود را بیطرف اعلام میکردند رو شد. طی این ماهها شبکههای بیبیسی، الجزیره و العربیه نشان دادند که چگونه رسانه میتواند با چرخش روی سیاستهای خاص خود افکارعمومی را بسازد ؛ برای بینندگانش اولویت بندی کند و با فضا سازی رسانهای زمینه را برای مهم جلوه دادن برخی موضوعات فراهم آورد. اگرچه تأثیر رسانهای این شبکههای نافع سیاستهای غربی و عربی بر اذهان عمومی تا پیش از بحرانی شدن شرایط منطقه رضایتبخش بود، اما موضعگیری افراطی اتاق سیاستگذاری آنها در ماههای اخیر، ناخالصی سیاستهای منفعت طلبانه آنها را برای بسیاری از بینندگان رو کرد تا آنها اعتمادشان نسبت به این رسانهها را از دست بدهند و در حین تماشای اخبار لحظه به لحظه آنها مدام از خود بپرسند چرا این شبکهها، ناآرامیهای یک کشور را با آب و تاب پوشش میدهند و در مقابل نارامیهای کشور دیگر مهر سکوت بر لب میزنند ؟ چرا از ناراآمیهای یک کشور به عنوان آشوب و از ناآرامیهای کشور دیگر بهعنوان اعتراضات مردمی یاد میشود؟ در سالهای اخیر از میان رسانههای مختلف عربی منطقه، شبکههای الجزیره قطری و العربیه سعودی توانستند بینندگان قابل توجهی را برای خودشان دست و پا کنند. این دو شبکه در مواقعی که پای منافعشان در کار بود در پوشش خبری ناآرامیها و شارژکردن آنها نقش کلیدی را ایفا کردند و اما در برههای دیگر از زمان به ابزار کمکی نیروهای حکومتی تبدیل شدند تا شعله بیداری اسلامی را از پخش شدن و سرایت کردن به مناطق دیگر باز نگه دارند. تحلیلگران میگویند این دو رسانه عربی که در پوشش خبری بیداری اسلامی تونس و مصر عالی عمل کردند هم اکنون برای بستن درهای خلیج فارس و جلوگیری از پخش شدن جنبشها به خدمت نیروهای حکومتی در آمدهاند. زینالعابدینبن علی و حسنی مبارک، هرگز دوستان خوبی برای سلسله آل ثانی قطر نبودند.
وقتی شعله بیداری اسلامی در تونس روشن شد و سپس مصر را هم گرم کرد، حکمرانان قطری خوب میدانستند که چگونه با مهمترین ابزار سیاسی شان از این آب گلآلود ماهی بگیرند. سران قطری اشاره میکردند و رسانه مطیعشان هم به همان سو میتاخت ؛ پوشش گرم خبری شبکه قطری الجزیره از ناآرامیهای تونس و مصر آغاز سرود آخر برکناری دو دیکتاتور تمام شدهای بود که هرگزدوستان خوبی برای سلسله آل ثانی قطر نبودند. شبکه قطری الجزیره در گرم نگهداشتن جنبشهای مردمی که سرانجام منجر به سرنگونی زین العابدین بن علی و حسنی مبارک شد، نقش اساسی داشت.
پس از اینکه مأموریت در تونس و مصر با موفقیت به پایان رسید نوبت به شارژ ناآرامیها در یمن بود، روزنامه دیلی استار چاپ لبنان در گزارشی مینویسد:
«الجزیره مثل اسلحه قطری که روی هدف بعدیاش تنظیم شده بود تمام دوربینهایش را به سمت یمن و پوشش خبری ناآرامیهای این کشور چرخاند. دوربینهای الجزیره حتی یک لحظه هم از ناآرامیهای یمن چشم بر نمیداشت تا هدف بعدی رؤسای قطری از کار برکنار شود . علی عبدالله صالح، رئیسجمهور یمن که کشور فقیر 23 میلیون نفری اش در کلوپ کشورهای ثروتمند عربی جایی نداشت از نحوه پوشش خبری الجزیره درباره حوادث تونس و مصر آگاه بود به همین خاطر دولت او مجوزهای پوشش خبری الجزیره در یمن را باطل کرد تا دفتر الجزیره در یمن تعطیل شده و اعتراضات مردمی در یمن از موج بیداری مردمی تونس و مصر در امان بماند و خاموش شود. علی عبدالله صالح الجزیره را شبکه مخرب عملیاتی نام گذاشت که به عقیده او وظیفهای جز سوزاندن دولتهای عربی نداشته است.»
بعد از سرنگونی دولت علی عبدالله صالح، این بار موج بیداری اسلامی به بحرینی رسید که خارج از محدوده قرمز الجزیرهایها و رؤسایشان بود. ناآرامی در بحرین برای قطریها خطر به شمار میرفت و به همین خاطر شور و هیجان پیگیری اخبار بیداریهای اسلامی و پوشش خبری برای بینندههایی که شاهد گسترش ناآرامیها در منطقه بودند ناگهان در بحرین خوابید تا روی دیگر چهره سیاسی شبکه عربی الجزیره نمایان شود.
الجزیره در حرکتی شتاب زده، کمتر حوادث این کشور عضو کنگره همکاریهای خلیج پارس را پوشش میداد. سانسور بزرگ خبری الجزیره در بحرین شامل وارونه جلوه دادن عملیات غیر انسانی دیکتاتوری بود که برای سرکوب انقلابیها متوسل به کمک نیروهای عربستانی و اماراتی شده بود. الجزیره در اخباری که دیگر از لحظه به لحظه بودنش خبری نبود بازی با واژهها را آغاز کرد تا از بیداری اسلامی مردم بحرین به عنوان آشوب و از اعمال سرکوبهای مردمی نیروهای بحرینی، عربستانی و اماراتی بعنوان اقدامات امنیتی حکومت یاد کند. هم اکنون این شبکه در حالی که به تحرکات سوریه دامن زده و حوادث آن را سوژه اصلی خبری خود کرده در مقابل حوادث و ناآرامیهای اخیر عمان و عربستان سعوی موضع سکوت را اختیار کرده است.
اسد ابوخلیلی، استاد علوم سیاسی دانشگاه ایالت کالیفرنیا درباره نحوه پوشش خبری الجزیره از بیداری اسلامی بحرین میگوید: «تا آنجا که به اتاق سیاستگذاری الجزیره مربوط است از نظر این شبکه قطری انگار کشوری به نام بحرین اصلاً وجود خارجی ندارد ؛ آنها تا حالا حتی یک نفر از منتقدان رژیمهای دیکتاتوری بحرین، عمان و عربستان سعودی را به استودیشان دعوت نکرده و از این کار خودداری میکنند و در عین حال جالب است که این شبکه، بسیاری از صحنههای خشن سرکوب بحرینیها را که اوضاع حقوق بشر در این کشور را بحرانی نشان میدهد، پخش نمیکند.»
اما الجزیره به رغم ابزار فراوانی که برای سانسور خبری در اختیار دارد شعارها و برخی صحنههای خشونت علیه انقلابیهای بحرینی را سانسور خبری نمیکند ؛ هدف الجزیرهایها از این کار باز هم سیاسی است ؛ پخش این استثنائات برای همراهی ناآرامیها در مصر و تونس و شارژ ناآرامی در سایر کشورهای مخالف قطر لازم است.
از همان روزهای آغازین ناآرامیها در منطقه، موضع الجزیره در مقابل حرکتهای مردمی تونس، مصر و یمن مثبت بود ؛ اگرچه این کشورها سعی در سانسور ناآرامی در کشور خود داشتند، اما الجزیره با دعوت و تشویق بینندگان به ثبت و ضبط تصاویر ناآرامیها از طریق تلفن همراه و فرستادن آنها به آدرس اینترنتیاش، موانع دولتی این کشورها را واژگون کرد.
غنم نصیبه، تحلیلگر امور سیاسی به رویترز میگوید: به رغم اینکه شبکه الجزیره در مصر با محدودیت مواجه شد اما توانست از حوادث این کشور، پوشش خبری لحظه به لحظه ارائه دهد، کاری که درباره بحرین انجام نداد. در واقع الجزیره قطری در بحرین هیچ محدودیتی برای پوشش خبری نداشت، اما آنچه که از کشور دوست و همراه قطری مخابره شد به هیچ وجه قابل مقایسه با پوشش خبری مصر و تونس نبود. همین سانسور خبری الجزیره در بحرین، شهرت رسانهای شبکه قطری را زیر سؤال برد تا بحرین عرصه چالش انگیزی برای این رسانه باشد.
با این حال یکی از سخنگویان الجزیره با ابراز خرسندی از نحوه پوشش خبری الجزیره میگوید: در ماههای اخیر، آژانسهای خبری خوبی، خیزشهای مردمی همزمان در چندین کشور عربی منطقه را پوشش خبری دادند. تمام این سازمانها و نهادهای خبری در پوشش خبری خیزشهای مردمی کشورهای منطقه با مشکلات و فشارهایی مواجه بودند، اما به رغم این مشکلات الجزیره حوادث منطقه را بطور گسترده پوشش داد!
همسو با الجزیره در عربستان نیز شبکه العربیه در ماههای ناآرامی کشورش، شوک ریاض از شورشهای بلند مدت عربستان را از چشم مخاطبان مخفی نگهداشت و بسیار محافظه کارانه عمل کرد. العربیهایها در پوشش خبری حوادث منطقه تا مدتها از به کار بردن واژه «انقلاب» به جای «تغییر» خودداری میکردند. این شبکه عربستانی در مواجهه با حوادث لیبی گویی به همان انقلاب دوست داشتنی که مدتها انتظارش را میکشید رسید و با علاقه زیاد خودش را به میان حوادث این کشور و پوشش خبری آن انداخت. این اقدام درباره سوریهای که رابطه خوبی با ریاض نداشت هم تکرار شد ؛ در کنارش شبکه الجزیره هم اینبار از خیزشهای مردمی لیبی به عنوان شورشهای غیر قانونی یاد نکرد تا قطر بتواند به بهانه دفاع از مردم در حملات هوایی غرب علیه قذافی - که سالهای سال با همتایان عرب زبانش مشکل داشت-سهیم باشد.
تحلیلگران میگویند که عربستان سعودی، کشورهای همسایه خود را متقاعد کرد که هرگونه سازش با حکمران بحرینی برابر با عواقب ناخوشایند برای کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله قطر خواهد بود. یک تحلیلگر لبنانی در گفت و گو با رویترز میگوید: عربستان آنقدر به قطر فشار آورد تا این کشور به حملات نظامی در بحرین پیوست و شبکه الجزیره را همسوی سیاستهای قطری و عربستانی کرد. قطر و عربستان در سال 2007 میلادی به روابط یخ زده خود حرکتی دادند و نتیجه این حرکت، پایان انجام هرگونه بحث سیاسی بر ضد سیاستهای عربستان در شبکه الجزیره بود.
شبکه الجزیره به عنوان یکی از رسانههای قدرتمند عربی از سال 1996 همواره مورد تمجید قرار گرفته است، اما در پارهای از اوقات بینندگان این شبکه تلویزیونی بنا به جهتگیریهای اتاق سیاستگذاری این شبکه قطری شاهد نقصانهایی در پوشش خبری بوده اند.
قدرت نفت و گاز قطر همیشه نوید منابع مالی خوبی را برای پشتیبانی الجزیره قطر میداده است. در ماه دسامبر، یک رابط سیاسی امریکایی به نقل از ویکی لیکس فاش کرد که شبکه قطری الجزیره در نگاه سیاستمداران امریکایی جزئی از ابزار تجاری در سیاستهای خارجه این کشور است.
الجزیره سعی دارد که به رغم سانسور شدید خبری جمعیت 300 میلیون نفره جامعه عرب زبانان را به بینندگان ثابت خود تبدیل کند. این شبکه برای رسیدن به هدف خود باید رقبای خبری و رسانهای اعم از المنار، بی بی سی، فرانسه 24، العالم و شبکههای مصری را پشت سر بگذارد.
ایمان علی، خبرنگار گالف پرس درباره این دو رسانه محافظه کار میگوید: وقتی که نوبت به پوشش خبری حوادث بحرین میرسد شبکه الجزیره و العربیه چندان از هم متفاوت نیستند، هر دوی آنها در مقابل مداخله نظامی عربستان سعودی در بحرین مهر سکوت بر دهان میزنند و لب از هم نمیگشایند، اما این قضیه درباره ناآرامی در کشورهای موافق قطر فرق میکند.
عملکرد گزینشی الجزیره در قبال انقلابهای منطقه نهتنها انتقاد بسیاری از کارشناسان و مردم بحرین را در پیداشته است بلکه موج این انتقادات به لایههای درونی شبکه قطری نیز نفوذ کرده و تاکنون به استعفای سه تن از مدیران و مجریان این شبکه انجامیده است.
آنها که رفتند
غصان بن جدو، مدیر دفتر شبکه تلویزیونی و خبری الجزیره قطر در بیروت از جمله اعضای شبکه خبری الجزیره بود که دلیل استعفایش را خروج الجزیره از روند حرفهایاش عنوان کرده است. وی که گفتوگو با «سید حسن نصرالله»، دبیرکل حزب در جریان جنگ 33 روزه گفتوگو با «فیدل کاسترو» رهبر انقلاب کوبا را در پرونده فعالیتهای حرفهایاش دارد گفته است: الجزیره رؤیای کامل حرفهایگری و واقعگرایی خود را از دست داد و این روند در پستترین حال خود قرار دارد، زیرا الجزیره امروز به عنوان یک رسانه، به اتاق عملیاتی با هدف تحریک تبدیل شده است. سیاستی تحریکآمیز و غیرحرفهای الجزیره با توجه به نقطه تاریخی مهم کنونی که منطقه در آن است، کاملاً غیرقابل قبول است همچنانکه شیوه برخورد الجزیره با موضوعات مهم منطقه، همه عملکرد الجزیره را که با حمیّت اعضای خود به دست آورده است، در محل تردید و زیر سؤال قرار میدهد.
به غیر از غسان بن جدو، دو خبرنگار و یک مجری سرشناس دیگر شبکه الجزیره نیز در اعتراض به نحوه پوشش خبری الجزیره از سمت خود استعفا دادند.
«عباس ناصر»، خبرنگار الجزیره در لبنان که مدتی نیز خبرنگار این شبکه در تهران بود، به همراه « فیصل القاسم»، مجری سرشناس برنامه «الإتجاه المعاکس» که یکی از پر بیننده ترین برنامههای شبکه الجزیره است به طور همزمان از سمت خود استعفا دادند تا با این کار خروج این شبکه از مسیر بیطرفانه و تبدیل شدن آن به یک رسانه تحریکآمیز را محکوم کنند.
لونا الشبل یکی دیگر از خبرنگاران مستعفی الجزیره در ماههای اخیر بوده است که به عقیده او الجزیره و رسانههایی از این قبیل با در پیش گرفتن روند بزرگنمایی حوادث و جهت دادن به اخبار بر اساس سیاستهای مالکان این رسانه، به میثاق کاری و امانتداری خبرنگاری خیانت کردند.
حافظ المیرزایی، مجری برنامه تلویزیونی « استودیوی قاهره» که تنها به خاطر انتخاب موضوع « اصلاحات سیاسی خلیج(فارس)» برای برنامه هفته آینده اش در فوریه از کار برکنار شد پس از منحل شدن این برنامه تلویزیونی به رسانهها گفته بود: «دیگر هیچ بهانهای از شبکههای خبری مثل الجزیره و العربیه پذیرفته نیست که در این بحبوحه از مصر و جزئیات حوادث آن صحبت کنند، اما کلمهای از امیر قطر یا سیاستهای قطری یا شاه عبدالله و سیاستهای عربستانی بر زبان نیاورند. خیر، این دیگر پذیرفته نیست.»
شیخ حامدبن خلیفه آل ثانی که الجزیره به دستور او شکل گرفت به جای استفاده از یارانههای کمکی دولت قطر با وامی 137 میلیون دلاری، زمینه راه اندازی الجزیره را فراهم آورد تا به قول خودش سیاستهای اتاق تحریریه الجزیره مستقل از سیاستهای دولتی قطر باقی بماند. هر چند که حوادث اخیر منطقه و نحوه چرخش الجزیره به سمت سیاستهای این کشور کوچک عربی خلاف آن را ثابت کرد. به این ترتیب الجزیره به دنبال بسته شدن ایستگاه تلویزیونی بیبیسی عربی در اول نوامبر 1996، از اواخر همان سال راه اندازی شد و در اول ژانویه 1999 میلادی نخستین پخش 24 ساعته خود را آغاز کرد تا به سرعت به با نفوذترین آژانس خبری منطقه تبدیل شود؛ این شبکه پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 به عنوان تنها شبکه تلویزیونی که جنگ افغانستان را به صورت مستقیم از مقرش در افغانستان پوشش میداد بر سر زبانها افتاد. الجزیره انگلیسی نیز که به الجزیره بینالمللی معروف است در سال 2006 راه اندازی شد و کارکنانی از شبکههای معروف خبری همچون ABC را استخدام کرد. اگرچه بخش زیادی از بودجه الجزیره را دولت قطر فراهم میکند، اما دستاندرکاران این شبکه با نفوذ عربی همچنان به مستقل بودن این شبکه تأکید داشتند تا آنکه ویکی لیکس با انتشار اسرار محرمانه امریکا در 2010 فاش کرد که دولت قطر پوشش خبری الجزیره را جهت منافع سیاسی خود دستکاری میکند.
منبع: / سایت خبری / جوان آنلاین ۱۳۹۰/۲/۲۳
نویسنده : الناز خمامی زاده
نظر شما