نقش دانشگاه در تامین امنیت فرهنگی جوانان
زهرا مهرابی
مقدمه
امنیت به معنای داشتن اعتماد ، آرامش روحی روانی و دور ماندن از هرگونه تهدید و ترس است که از نیازهای بنیادین انسان محسوب میشود. فرهنگ همان باورها، آرمانها، ارزشها، اخلاق، سنت و آداب و رسوم و به طور اجمال داشتههای مادی و معنوی یک جامعه است.
امنیت فرهنگی یعنی ایجاد وضعیتی مطمئن، آرامبخش و خالی از هرگونه تهدید و تعرض، نسبت به دین، افکار، اخلاق، هویت، آداب و رسوم، باورها و ارزشها، میراث فرهنگی و آثار ادبی و هنری. هر چیزی که به این عناصر تشکیل دهنده فرهنگ آسیب وارد کند تهدیدی برای امنیت فرهنگی آن جامعه است. امنیت فرهنگی مهمترین عنصری است که موجودیت هر جامعهای به آن وابسته و جامعه را در ابعاد مختلف انسانی دربرابر تهاجمهای داخلی و خارجی حفظ میکند و در صورتی که دچار تهدید گردد فضای مناسبی را برای بروز ناهنجارییهای گوناگون فراهم میسازد.
تامین امنیت فرهنگی به سبب نقش و جایگاه مهم فرهنگ در جامعه بشری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است؛ البته هر جامعه و ملتی برای ایجاد امنیت و دفاع از مرزهای فرهنگی خود راههای متناسب با همان فرهنگ مد نظر خود را دنبال میکند. با توجه به این نکته در جامعه ما نیز تامین امنیت فرهنگی با تکیه بر معیارها ملاکهای مورد قبول است.
دانشگاه به عنوان یکی از نهادهای مهم اجتماعی در ارتباط با نسل جوان، در تامین امنیت فرهنگی جوانان هم در بعد نظری و هم عملی میتواند به عنوان یک عامل موثر و نتیجه بخش عمل کند؛ اما اینکه چگونه این رسالت مهم خود را انجام دهد این مقاله درصدد بیان آن است.
سید محمد حسینی و حسین علی جاهد در مقاله ای با عنوان" تبیین رسالت دانشگاه و دانشگاهیان در مقابله با جنگ نرم "رسالت بنیادین دانشگاه را ورود آگاهانه، شجاعانه و به موقع به محیط مذکوردانسته و در مقاله خود با بررسی و تبیین انواع جنگ نرم، به تشریح رسالت دانشگاه در مواجهه با آنها پرداخته، و راهکارهای عمل به این رسالت را بیان می کنند. فریبا لباف در مقاله ی" مقابله با جنگ نرم در دانشگاه با تاکید بر نقش استادی و دانشجویان" به این نتیجه می رسد که اساتید دانشگاه می توانند ادراک مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان منتقل و اتکا به بصیرت، ایمان وتقوای دینی و صیانت از جوهره ایمانی و بنیان های فکر ی و روحی را از الزامات مقابله با دشمن معرفی نمایند.
محمود فتح آبادی نیز در مقاله ی" احیای فرهگی اسلامی در سایه رسالت دانشگاه" وظایف این نهاد را اینگونه بیان میکند: اسلامی شدن خود دانشگاه، صدور فرهـــنگ اســــلامی، یافتن خویش، غبارروبی از فرهنگ اسلامی، ارزیابی ایدهها و الگوهـای وارداتــی، ارتقاء قدرت علمی و فنّی، مجهّز شدن به ابزار احیاء، رفع موانع پیشرفت فرهنگی، شناسایی و معرّفی اهداف جامعه، اولویت دادن به معیارهای فرهنگی، ارزیابی مستمرّ الگوها وروشها.
این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که دانشگاهها چه نقشی در تامین امنبت فرهنگی جوانان دارند ؟ برای پاسخ به سوال یاد شده این موارد را بررسی میکند: عوامل موثر از سوی مدیران و برنامه ریزان نهادهای علمی شامل: امنیت و آرامش محیط، توسعه امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی ، تدوین و بازنگری محتواهای آموزشی و درسی ، توسعه سواد اطلاعاتی فرهنگی. عوامل موثر از سوی اساتید دانشگاهی: خودسازی، تقویت قدرت تحلیل دانشجویان ، بصیرت بخشی ، خهای استدلالی و مستند به پرسشها و شبهات ، تدوین برنامههای درسی جدید وبازنگری در برنامه درسی موجود. عوامل موثر از سوی دانشجویان: تقویت قدرت تفکر ، نگاه مثبت به آینده ، همنشینی با علمای ربانی ، دوری از سیاست زدگی ، ابزار فرقههای منحرف مذهبی نشدن.
چکیده
امنیت و آرامش از یک سو نیازتک تک انسانهاست و از سوی دیگر عامل پیشرفت جوامع بشری است و در بین ابعاد متنوعی که دارد مهمترین و اساسیترین بعد آن بعد فرهنگی است. فرهنگ یعنی اعتقادات آداب و رسوم ارزش ها و به طور کلی هر چیزی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دارند. امنیت فرهنگی به معنای مصونیت فرهنگ فرد و جامعه از هرگونه تهدید و تعرض است. فرهنگ با همه ابعاد آن روح و کالبد یک جامعه است و در زندگی فردی ، اجتماعی و خانوادگی وجود دارد. به خاطر تاثیر زیادی که فرهنگ در تمدن سازی و پیشرفت جوامع دارد به شدت مورد هجمه دشمنان داخلی و خارجی برای رسیدن به اهداف پلید خود قرار گرفته است. دانشگاه به عنوان یک نهاد موثر، درعین حال که باید نسبت به تهدیدات حساس باشد و برخورد کند، همچنین باید درصدد تقویت ارزشهای موجود در بین جوانان باشد.
این مقاله به روش توصیفی تحلیلی ، وبا مراجعه به منابع کتابخانهای، با هدف تبیین نقش دانشگاه در تامین امنیت جوانان نگاشته شده و در پایان به این نتیجه میرسد که همه اعضای دانشگاه اعم از مسئولین ، اساتید و دانشجویان نقش مهمی در حفظ فرهنگ جامعه در برابر حربههای دشمن دارند.
امنیت و آرامش محیط
یکی از وظایف مسئولان و نهادهای آموزشی برای ایجاد امنیت فرهنگی، ایجاد امنیت و آرامش محیط است. اهمیت امنیت و آرامش محیط به قدری بالاست که در صورت نبود آن دیگر نعمتها نیز گوارا نخواهند بود و این مطلب با نگاه به منابع اسلامی روشن میگردد. اولین دعای حضرت ابراهیم علیه السلام بعد از ساختن خانه خداوند درخواست امنیت برای شهر مکه بود که در چند مورد از آیات قرآن آمده است از جمله:" وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرقَالَ وَمَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِوَبِئْسَ الْمَصِیرُ؛ (بقره،126) وهنگامی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا، این شهر را محل امن و آسایش قرار ده و اهلش را که ایمان به خدا و روز قیامت آوردهاند از انواع روزیها بهرهمند ساز، خدا فرمود: و هر که سپاس نگزارد و راه کفر پیماید گر چه در دنیا او را اندکی بهرهمند کنم، لیکن در آخرت ناچار معذب به آتش دوزخ گردانم که بد منزلگاهی است.". همچنین در آیه دیگری می فرماید" وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ؛ (ابراهیم،35) و زمانى را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر (مکه) را امن قرار ده و من و فرزندانم را از اینکه بتها را بپرستیم دور بدار." مسئله مهمی که در این درخواست حضرت ابراهیم علیه السلام قابل توجه است این است که امنیت تشریعی را طلب نموده نه امنیت خارجی؛ یعنی به گونهای باشد که قانونی آن را تضمین کند به طوری که هر کسی نتواند این امنیت را برهم زند و مردم در آنجا دین را محترم شمارند نه از جهت اینکه محل جنگ و نزاع نشود. (ترجمه تفسیرالمیزان، جلد 6، صفحه386).
مسلما وقتی امنیت در محیطی حکمفرما باشد، افراد بدون دغدغه، به امور شخصی و اجتماعی خود میپردازند؛ ولی در صورت سلب چنین امنیتی از محیط، دیگر نه فرصت تقویت افکار باقی میماند و نه عملی که باعث پیشرفت آنها در جامعهای که در آن زندگی میکنند می شود. امتنانی که خداوند در سوره قریش نسبت به مکیان دارد نیزدر مورد این مساله حائز اهمیت است. از آن طرف اختلال به امنیت عمومی چنان مورد توجه خداوند است که در آیه 33 سوره مائده می فرماید:" إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ؛ همانا کیفر آنان که با خداوند و پیامبرش به محاربه برمىخیزند و در زمین به فساد مىکوشند، آن است که کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پایشان بطور مخالف بریده شود یا آنکه از سرزمین (خودشان) تبعید شوند. این کیفر ذلت بار دنیوى آنان است و در آخرت برایشان عذابى عظیم است." چنانکه ملاحظه میشود در این آیه مجازات سختی برای اخلالگران در امنیت در نظر گرفته شده است واینگونه مجازات برای افرادی است که محیط اجتماعی را ناامن کنند؛ تا کسی جرات ایجاد خوف و ناامنی در محیط نکند، نشان از اهمیت آن دارد. حتی قرآن شرایط ایده آل جامعه اسلامی را در آیه ۳۸ سوره مائده به تصویر میکشد و میفرماید" وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ مرد و زن دزد را به جزاى کارى که انجام دادهاند دستشان را قطع کنید. این کیفرى است از سوى خداوند و خداوند مقتدر حکیم است." طبق این آیه باید امنیت جامعه را با قاطعیت حفظ نمود. اهمیت نعمت امنیت در سخنان معصومین علیهم السلام نیز بیان شده است؛ چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: "نِعمَتانِ مَکفُورَتانِ: الأمنُ والعافِیَةُ؛ دو نعمت است که شکر آنها گزارده نمیشود: امنیّت و سلامتی." (صدوق، 1362، ج1،ص۳۴ )
از جمله شواهدی که در زندگی پیامبر صلی الله علیه از ابتدای دعوت ایشان دیده میشود و اهمیت تاثیرگذاری محیط امن را در شکلگیری تمدن و رشد آن نشان میدهد، می توان در دستورایشان برای هجرت مسلمانان به حبشه دید که این هجرت برای حفظ مسلمانان از شر مشرکان مکه صورت گرفت؛ همچنین عقد و پیمانهایی که با قبایل مختلف می بستند شاهد دیگری بر این مدعا است.
اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله به گونهای بود که مسلمانان و غیر مسلمانان همه بتوانند در کنار هم و در محیطی آرام زندگی کنند. بر اساس پیمانهایی که بین قبایل بسته میشد مسلمانان ، یهودیان و مشرکان همه در کنار هم زندگی میکردند و پیامبر صلی الله علیه و آله به این واسطه در جهت رسیدن به اهداف خویش تلاش مینمودند. این مسئله نشان دهنده اهمیت ایجاد فضای آرام در شکلگیری فرهنگ و تمدن است. در روایتی از حضرت علی علیه السلام نیز آمده:" شَرُّ الأوطانِ ما لَم یَأمَن فیهِ القُطّانُ؛ بدترین وطن، وطنی است که ساکنانش در آن ایمن نباشند." (غررالحکم و دررالکلم، ح۵۷۱۲)
با نگاه تاریخی نیز مشاهده می شود که هرجا امنیت محیط و اجتماع مختل شده است به دنبال آن کسب و کار ، تحصیل و رفت و آمدها همه مختل شده است. علت برپایی جنگ جمل نیز به خاطر حمله ناکثین و لشکریان جمل به اهل بصره بود که حضرت علی علیه السلام برای سرکوب فتنه حرکت نمود و دستور حمله دادند و نمونههای دیگری از جنگها که به این واسطه اتفاق افتاد.
بنابراین اسلام تاثیرگذاری محیط اجتماعی را بر انسان پذیرفته است؛ حال دانشگاه که میدان اندیشه و فرهنگ، منطق، علم، تحلیل، بحث و استدلال است، لازم است محیطی آرام داشته باشد؛ تا از متزلزل شدن افکار جلوگیری کند؛ چرا که با اصلاح افکاردانشگاه و دانشگاهیان، جامعه نیزاصلاح میشود. تاثیر محیط بر افراد را اینجا میتوان فهمید که طبق تحقیقات به دست آمده در مورد دانشجویان سال اول نشان داده که این افراد به سرعت معیارها و ارزشهای دانشگاه را کسب نمودهاند و خود را با آن تطبیق داده به طوری که همانند دانشجویان قدیم شدهاند. (حسینی و جاهد، 1392، ش9، ص51 )
به طور کلی ایجاد فضای امن در رشد تمدن، بسیار تاثیرگذار است. دانشگاه از آنجا که به عنوان مرکز تمدن و دارای سرمایههای انسانی موثر است وظیفه دارد آرامش و امنیت را در این محیط فراهم سازد. اهمیت تاثیرگذاری محیط امن و آرام در رشد تمدن با نگاه به توصیههای قرآن چنانکه گفته شد ونیز زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله روشن میگردد. پیامبر صلی الله علیه وآله به عنوان پایهگذار تمدن اسلامی اقدامات فراوانی جهت فراهم بستر مناسب برای پی ریزی این تمدن انجام دادند. می توان گفت مهمترین عامل شکل گیری تمدن؛ ایجاد فضای امن و آرام است درغیر این صورت چنین تمدن و فرهنگی گسترده و با دوام نخواهد شد.
بنابراین ایجاد امنیت و آرامش محیط یکی از وظایف مسئولان و نهادهای آموزشی در راستای امنیت فرهنگی است.
توسعه سواد اطلاعاتی فرهنگی
یکی از وظایف مسئولان دانشگاه در جهت ایجاد امنیت فرهنگی ، توسعه سواد اطلاعاتی فرهنگی است. امروزه به علت تحولات عظیم تکنولوژی و ارتباط گسترده جوامع، افراد نیاز فراوانی به اطلاعات در زمینههای مختلف زندگی بشری به خصوص حوزه فرهنگ دارند. آگاه نمودن افراد یک جامعه نسبت به فرهنگ اصیل آن جامعه قطعاً هم برای افراد و هم برای جامعه، بسیار مهم و تاثیرگزاراست؛ چرا که چنین اطلاعاتی از یک سو به برقراری روابط صحیح با دیگران کمک میکند و از سوی دیگر از ورود فرهنگ بیگانه وآمیخته شدن آن با فرهنگ ملی جلوگیری میکند.
به طور کلی سواد فرهنگی را میتوان از دو منظر بررسی کرد: 1- از منظر درون جامعه ای و شناخت عناصر اصلی فرهنگ ملی ۲- از منظر برون جامعهای یعنی برخورداری از سواد فرهنگی درباره دیگر ملتها (امینی و صفایی ، 1388، ص5)
هر جامعهای متناسب با شرایط خود با انواعی از انحرافات روبروست که مانع ترقی آن جامعه است؛ چنانکه تاثیرگذاری شدید شبکههای اجتماعی بر اقشار مختلف مردم با فرهنگهای مختلف اعم از زن و مرد، پیر و جوان، باسواد و بیسواد را نمیتوان انکار کرد.
سواد فرهنگی چنانکه از عنوانش مشخص است مربوط میشود به آگاهیهایی که مربوط به فرهنگ است. ناآشنایی با فرهنگ ملی میتواند بسیار آسیبزا باشد در مقابل این عامل آسیب زا، افراد بواسطه سواد فرهنگی میتوانند در مواقع ضروری، تحلیل فرهنگی صحیحی داشته باشند و این امر در رفتار آنها نسبت به اعتقادات، ارزشها و هر چیزی که مربوط به این حوزه است، تاثیر گذار بوده و جلوی سوگیریهای معاندانه را خواهد گرفت.
امروزه به خاطر پیچیدگی جامعه اسلامی، حتی آموزش دانشگاهی نیز بدون سواد فرهنگی ناقص خواهد بود. مطالعه سواد فرهنگی هم در بعد نظری و هم در بعد عملی فواید بسیاری در نظام آموزشی دارد از جمله تفاوتها و شباهتها به منظور تعامل معتبر با فرهنگهای دیگر و نیز افزایش آگاهی نسبت به مولفههای اسلامی ایرانی از جمله فواید نظری آن است و نیز مطالعه سواد فرهنگی(فرمهینی فراهانی، 1397، ش5، ص101)
واقعیت این است که ما اکنون در جهانی زندگی میکنیم که با گسترش ارتباطات میان انسانها و تاثیر پذیری متقابل اقوام و ملتها بر یکدیگر مواجهیم و همچنین واقعیت دیگر این است که قدرتهای بزرگ و سلطهگر برنامهریزی کردهاند که فرهنگ و اندیشه را که خود میپسندند و چه بسا ضد اسلام است را جهانی کرده و بر سایر ملتها تحمیل کنند. چنانکه آشکار است آنها در جهت رسیدن به این اهداف خود از هیچ کوششی دریغ نمیکنند به خصوص اینکه مکانهای موثری مانند دانشگاهها و نسل جوان را مورد هدف قرار میدهند.
این مسئله به قدری اهمیت دارد که خداوند نیز در مقابل خطرات احتمالی از سوی مخالفین دائماً به مومنان تذکر میدهد و آنها را آگاه میکند؛ مبنی بر اینکه باورهای آنها در شما تاثیر نگذارد؛ چنانکه در مورد اهل کتاب دائماً به مومنان تذکر داده است. به عنوان نمونه خداوند در ضمن معارف والای قرآن، مثلهای زیادی زده و نیز داستانهای مختلفی بیان نموده تا از طریق اطلاع رسانی از امتهای گذشته، زمینه عبرت آموزی برای تازه مسلمانان را فراهم نماید؛ چنانکه در سوره بقره که اولین سوره مدنی وآغاز شکل گیری اجتماع اسلامی در مدینه است، برای آگاه کردن جامعه ایمانی به داستان حضرت آدم (ع) و حوا اشاره میکند. (آیات 35- 39)
برای هجوم به امنیت فرهنگی از جمله روش ها این است که یافتههای علمی خودی را بیاعتبار جلوه داده و در مقابل، مجلات و تحقیقات دیگران را معتبر جلوه می دهند. نتیجه چنین عکس العملی، تغییر ذهنیت افراد به نفع خود است. (حسینی، جاهد،1392، ش9، ص46 و 47 )
مغاندان از هر راهی حتی از طریق هواداران خود، به دنبال ایجاد رعب و وحشت یا اخلالگری و یا طمع ورزی در بین افراد جامعه مدنظر خود هستند؛ لذا تجهیز داشگاهها به ابزارها و برنامههای فرهنگی از جمله گسترش سواد فرهنگی نسل جوان، بسیار ضروری است. این امر از طرق مختلف، مثل برپایی نشستهای علمی فرهنگی یا کلاسهایی در این زمینه، جدای از دروس تحصیلی دانشجویان، حاصل می شود و جوانان را در مقابل تهدیدهای فرهنگی دشمنان استوار می سازد.
بنابراین با توسعه سواد اطلاعاتی فرهنگی از سوی مسئولان دانشگاه میتوان گامی در جهت امنیت فرهنگی جوانان برداشت.
بصیرت بخشی
یکی از وظایف اساتید دانشگاه برای ایجاد امنیت فرهنگی جوانان بصیرت بخشی است. بصیرت به معنی فهم درست و توانایی تحلیل واقعیتهای جامعه است که نقش مهمی در حراست از جامعه اسلامی دارد. اگر افراد یک جامعه بصیرت کافی نداشته باشند به آسانی فریب توطئههای دشمنان را خواهند خورد و جوهر گرانبهای وجود خود را با اشیای کم ارزش معامله خواهند کرد. وظیفه خواص جامعه است که بر آگاهی توده مردم بیفزایند و مانع انحراف آنها شوند.
مردم در جامعههای گوناگون به اعتبار قدرت نفوذ و تأثیرگذاری بر اندیشهها و رفتار دیگران و همچنین میزان تأثیر پذیری متفاوتاند. میتوان گفت افراد در هر جامعه ای دو گروهند، تعدادی اندک با نامهای: خواصّ، نخبگان، برگزیدگان و... شناخته میشوند؛ این گروه به دلیل موقعیت ویژهای که دارند بر رفتار و ارزشهای دیگران تأثیر میگذارند.گروه دیگر که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند از آنان به عنوان توده یا عوام یاد میشود. مرز میان خواص وعوام، همان بصیرت و آگاهی است. (مصباح یزدی، 1393،ج 1، ص 44 (
مسلماً عکس العملهای افراد بر محور وجود یا عدم وجود بصیرت شکل میگیرد؛ از این رو بصیرت برای حرکت آگاهانه بسیار لازم است؛ چنانکه خداوند نیز رسول خود را مامور نمود تا راه خود را اعلام بدارد " قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ؛ (یوسف، 108) بگو: این راه من است. من و هرکس پیروىام کرد، با بینایى به سوى خدا دعوت مىکنیم و خداوند منزه است و من از مشرکان نیستم". این نشان دهنده اهمیت بصیرت است که در دعوت توحید بسیار مورد توجه بوده است. البته در مسیر کسب بصیرت، هم بایدعوامل ایجاد بصیرت را تقویت نمود و هم به رفع موانع اندیشید. از جمله عواملی که در کیفیت بصیرت نقش ایفا می کنند، حفظ تقوی، خود باوری و دفاع از ارزش های اسلامی است. (همان، ص 44)
کافیست نگاهی به تاریخ اسلام و حوادث صدر اسلام بیندازیم، بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله طولی نکشید که جنگهای داخلی در کشورهای اسلامی رخ داد. نمونه بارز آن مردمی بودند که در زمان حکومت حضرت علی علیه السلام به دلیل بیبصیرتی، به راحتی به دام فریبهای دشمن میافتادند؛ چنانکه در جنگ صفین در اثر بیبصیرتی و ناآگاهی، معاویه را سیاستمدارتر از حضرت علی علیه السلام دانسته، در حالی که او فردی حیله گر وجنایتکار بود. همان مردمی که معتقد بودند حضرت علی علیه السلام دارای مقام عصمت و علم بینظیر است؛ ولی به دلیل بیبصیرتی و ساده لوحی از همراهی با امام خود عقب نشینی کردند. این از سیاست معاویه بود که با دیدن نشانههای شکست از مشورت با عمر و عاص به این نتیجه رسید که قرآنها را بر سر نیزهها کرده و مردم را اغوا کند. بصیرت که نباشد درمواقع آمیخته شدن حق و باطل این گونه مردم از حق روی برمیگردانند.
معصومین علیهم السلام در سخنان خود، این مساله مهم را بارها گوشزد نموده اند. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: "یا أهلَ الکوفةِ ، مُنِیتُ مِنکُم بِثَلاثٍ و اثنَتَینِ : صُمٌّ ذَوُو أسماعٍ ، و بُکمٌ ذَوُو کَلامٍ ، و عُمیٌ ذَوُو أبصارٍ ، لا أحرارُ صِدقٍ عِندَ اللِّقاءِ ، و لا إخوانُ ثِقَةٍ عِندَ البلاءِ. اى کوفیان! من به سه خصلت (که در شما هست) و دو خصلت (که اصلاً در شما نیست)گرفتار شده ام : با این که گوش دارید، کرهستید و با این که سخن مى گویید، گنگید و با این که چشم دارید، کورید (و اما آن دو خصلت که ندارید) نه هنگام رویارویى با دشمن آزادگانى با صداقت هستید و نه به گاه سختى و بلا ، برادرانى مورد اعتماد مى باشید. (فیض الاسلام اصفهانی، 1368،ج2،ص285)
از آنجا که قشر جوان ما در دانشگاهها، حربه مناسبی برای دشمنان و اجرای فتنه خود در این گونه مراکز هستند، بصیرت بخشی به این قشر در قبال تبلیغات گسترده دشمنان ضروری است؛ چرا که به راحتی میتوانند با چند جبهه کردن تشکلهای دانشجویی و متضاد نشان دادن آنها و نیز تغییر رسالت اصلی دانشجو و همچنین جذب دانشجویان در شبکههای اجتماعی معاند یا در فرقهها و تشکلهای هدایت شده از سوی بیگانه، وارد شوند و به اهداف پلید خود برسند؛ اینجاست که ضرورت مسئله بسیار روشن میگردد که دانشجوی ما باید به قدری دارای بصیرت باشد که جبهه حق و باطل را تشخیص دهد وفریب نخورد.(ص47 )
بنابراین اساتید دانشگاه، مسئولیتی بزرگ در این زمینه دارند، اولا به تقویت عوامل بصیرت و رفع موانع آن بپردازند و ثانیا با بصیرت بخشی به دانشجویان در تامین امنیت فرهنگی جوانان نقش بسزایی ایفا کنند.
تدوین و بازنگری محتواهای آموزشی و درسی
یکی از عوامل تاثیرگذار بر تامین امنیت فرهنگی جوانان از سوی دانشگاه تدوین و بازنگری محتواهای آموزشی و درسی است. با توجه به سرعت تحولات در جامعه و تغییر باورها و نگرشها، بازنگری و تغییر محتواهای آموزشی امری ضروری است که البته باید در یک ساختاری مناسب و توسط افراد متخصص و برجسته علمی در این زمینه انجام گیرد، اگر دقتهای لازم صورت نگیرد آسیبهای زیادی را به دنبال دارد. در کشورهای پیشرفته نیز شاهد این تدوین و باز نگری هستیم (کرمی، وقاری، مهدیه، 1397، ص2)
محتواها و رسانههای آموزشی ، عناصری در فرایند آموزش هستند که عواملی مانند بیگانه بودن این عناصر به فرهنگ ، دین ، آداب و رسوم یک ملت ، غیر بومی بودن و تقلیدی بودن آن می تواند آنها را به ابزاری برای جنگ نرم تبدیل کند. (حسینی، جاهد،1392، ش9، ص46 )
این گونه تدوین و بازنگری قطعاً نه تنها نیاز جامعه دانشگاهی است بلکه هر یک از مراکز علمی که عهدهدار تربیت نسل آینده کشور هستند، موظفند به این امر اقدام نمایند؛ چرا که در جامعهای ایددهآل و پیشرفته برای حفظ کرامت انسان، نیازمند تشکیلات و برنامههای نو و اندیشههای جدید هستیم.
محتواهای نظری صرف، روشهای آموزشی سنتی، تاکید بر محفوظات به جای خلاقیت، استفاده از رسانههای آموزشی نامناسب و چه بسا متضاد با نظام ارزشی اسلام، اینها همه عناصری هستند که می توانند در این مسیر ابزار جنگ نرم را فراهم کنند و فارغ التحصیلان نظام آموزش عالی را به افرادی بیگانه، بی تعهد و بیبصیرتبدیل نمایند. (همان، ص46 )
با توجه به رسالتها ، اهداف و نقشی که دانشگاه ها در حفظ امنیت فرهنگی دارند، برنامههای درسی باید در روند پیشروی با زمانه و تغییر تحولات آن پیش بروند و بازنگری بشوند؛ زیرا هدف نظام آموزشی، صرفا داشتن افرادی دانشمند و متخصص نیست؛ بلکه باید در ضمن آن نسلی موافق با ارزشها و باورهای جامعه اسلامی پرورش یابد، در این زمینه استادان دانشگاهی که بر برنامههای درسی تسلط دارند، باید متناسب با مقتضیات زمان و تغییر و تحولاتی که در راستای فرهنگ اسلامی از سوی معاندین داخلی و خارجی اتفاق میافتد، در تدوین و بازنگری دروس همکاری لازم را داشته باشند. قطعاً این مسئله در خصوص اساتید معارف وعلوم انسانی جایگاه مهمتری دارد. در طرح برنامههای درسی باید هم تربیت تخصصی دانشجویان در نظر گرفته شود و هم اینکه ارزشهای انسانی و میراث فرهنگی تقویت گردد.
تدوین و بازنگری دروس عمومی برای دانشجویان به قدری حائز اهمیت است که طبق برخی مطالعات انجام شده در کشورهای اروپایی و آمریکایی نشان داده که درسهای آموزش عمومی در میزان توانایی دانشجویان در تفکر انتقادی درصد قابل توجهی تاثیرگذار بوده است. (رضایی زاده،1387، ش10، ص 99)
هرچه جلوتر برویم ارتباط با دنیای بیرون وسیعتر میشود و ابزارهای پیش رو متفاوت تر می شود. هرچه ارتباطات گستردهتر شود ضرورت یادگیری مهارتها بیشتر میشود و در غیر این صورت آسیب به دنبال دارد. با زمان همسو بودن در تربیت نسل جوان بسیار مهم است؛ چانکه حضرت علی علیه السلام میفرمایند: "لا تقسِروا أولادکم عَلى آدابکم، فإِنَّهم مَخْلُوقونَ لِزَمانٍ غیر زمانکم؛ فرزندان خویش را بر آداب خود مجبور مسازید که آنها براى زمانى غیر عصر شما آفریده شدهاند. (ابن ابى الحدید، ج 20، ص 267.( بر اساس این حدیث با ارزش، باید اقتضائات و آداب و روشها و سلیقههای هر دوران را در تربیت فرزند در نظر گرفت، در این صورت است که دستاوردهای هر زمانی به سمت پیشرفت و ترقی حرکت می کند. قسمت عمدهای از این ضرورت مربوط میشود به محتواهای آموزشی درسی، یعنی همرمان با توسعه و به روز شدن ابزارهای ارتباطی باید آنچه را که اندیشهها از آن تغذیه میکند نیز پاسخگوی همه جوانب باشد.
حال با توجه به اینکه اندیشههای نسل جوان، در آیندهسازی کشور بسیار تاثیر گذار بوده و از سوی دیگر از راههای گسترده و متعددی تغذیه میشود، برای اینکه به انحراف کشیده نشود؛ لازم است محتواهای درسی به گونهای باشد که هم از جهت علمی و هم از جهت فرهنگی، بتواند نقیصههای وارد شده به این حوزه را جبران نماید.
بنابراین دانشگاه و اساتید دانشگاهی باید از جهت تدوین برنامههای درسی و بازنگری در برنامههای موجود همت خود را به کار گیرند و از این راستا در جهت تامین امنیت فرهنگی نسل جوان دانشگاهی تمام فعالیت خود را به کار گیرند.
پاسخهای استدلالی و مستند به پرسشها و شبهات
یکی از رسالت های اساتید دانشگاهی در قبال حفظ امنیت فرهنگی دانشجویان این است که در مقابل پرسشها و شبهات زیادی که این قشر با آن مواجه هستند پاسخهای استدلالی و مستندی داشته باشند.
در جامعه کنونی ما که شدیداً مورد جنگ نرم قرار گرفته تقویت باورها و افکار و اقامه ادله محکم برای اثبات آنها امری ضروری است. به خصوص اینکه پرسشها و شبهات روی موضوعات مختلفی وارد شده باشند چه بسا خواندن یک کتاب یا مقاله یا شنیدن یک سخنرانی یا سخنان دیگران افکار انسان را تحت تاثیر قرار دهد تا جایی که مسیر شخص را عوض کند. در این سیر انسان باید درست و نادرست را تشخیص بدهد و در صورتی که به حال خود روا شود ممکن است این افکار سرگردان سالیان طولانی با ذهن او همراهی کند و او را در مسیری اشتباه و منحرف قرار دهد. در مقابل پرسشها و شبهاتی که افراد جامعه به خصوص قشر جوان مطرح میکنند و روز به روز بر آمار آن افزوده میگردد، ضروریست آگاهان به این مسائل پاسخگوی این نیاز باشند و البته باید هم از لحاظ محتوا غنی بوده و هم روش پاسخگویی صحیح را بدانند.
بهرهگیری از سیره امام صادق علیه السلام به سبب مواجهه با جریانهای فکری و نوپدید در این مسیر بسیار موثر خواهد بود. ایجاد شبهات در جامعه قطعاً خطراتی به دنبال خواهد داشت اهمیت آن با نگاه به سیره معصومین علیهم السلام روشن میشود که تلاش آنها همیشه رفع شبهات و دفع خطرات ناشی از آن بوده است؛ همچنین با توجه به سیره ایشان مییابیم که اولین گام پاسخگویی به شبهات، کشف مغالطات موجود است و در مرحله بعد پاسخ به آنها از طریق روشهای عقلی و برهانی و همراه نمودن آن با گزارههای نقلی و بدیهی منطبق بر عقل است. (گر فمی، اسلامی زیدانلو، ۱۴۰۲، ش ۵، ص ۱۱۳ و ۱۱۴)
اهمیت روش پاسخگویی در برخورد ائمه علیهم السلام به خوبی دیده میشود؛ چنانکه مفضل از یاران امام صادق علیه السلام دید که عدهای دورابن ابی العوجاء را گرفتهاند و او سخنان کفرآمیز میگوید و شبهه افکنی میکند؛ مفضل در برخورد با او خشمگین شد و روش مناسبی نداشت تا جایی که ابن ابی الاوجاء از نحوه برخورد امام صادق علیه السلام تعریف نمود. (المفضل بن عمر الجعفی، توحید المفضّل، ترجمه، مجلسی، 1379ش، ج 1، ص49)
در روایتى از امام صادق(ع) مرزبانان فرهنگى جامعه اسلامى چنین توصیف شده اند: "علماى شیعه ما، مرزبانان مرزى هستند که در آن سویش ابلیس و دیوهایش قرار دارند و (این علما) جلوى یورش آنها به شیعیان ناتوان ما و تسلّط یافتن ابلیس و پیروان او را بر ایشان مى گیرند. بدانید که هریک از شیعیان ما که به چنین کارى برخیزد، هزار هزار بار برتر از کسى است که با رومیان و ترک ها و خزرها جهاد کند؛ چرا که او از عقاید شیعیان و دوستداران ما دفاع مى کند و این، از بدن هاى آنان". (مجلسی، ج2 ،ح 8 و الطبرسی، ج1، ص17) این همه فضیلت بسیار برای مرزبانان فرهنگی ضرورت این موضوع را می رساند.
در این مسیر، تامل در روش قرآن نیز بسیار به ما یاری میرساند؛ چرا که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز با هجمهای از تهاجمات فکری و فرهنگی سران کفر مواجه بودند. قرآن مجید در مراحلی جهت خنثی سازی این دسیسهها، شواهدی بر اثبات بی اساسی ادعاهای ایشان مطرح میسازد تا بدین ترتیب تردید افکنیها و شبهات آنها را بی اثر سازد.
اساتید دانشگاه، به خصوص اساتید معارف موظفند قبل از القای شبهات خود را به ادله محکم مجهز سازند تا بتوانند به راحتی پاسخ شبهات را بدهند؛ چرا که شبهه افکنی و تضعیف باورها و ارزشهای اعتقادی افراد و حتی تضعیف نظام که در فضای کنونی جامعه سرمایهگذاریهای فراوانی روی آن شده است از سوی منحرفان امری غیر قابل انکار است. عقل حکم میکند که باید قبل از اینکه دچار این مسائل گردیم به فکر پیشگیری از آن باشیم و پیشگیری بهتر از درمان است؛ خداوند نیز در مسیر هدایت بندگان به روش رفع شبهات و پاسخگویی استدلالی بسیار توجه نموده و در سورههای مختلف به خصوص سورههای مکی که مشرکان بر سر راه مومنان قرار میگرفتند، تا آنها را با شبهه افکنیهای خود از مسیر منحرف سازند، به رفع شبهات پرداخته؛ یا اینکه به طور کلی از هر گروهی در مقابل حرفهای خود دلیل خواسته چنان که میفرماید:" تبیان ، امام صادق علیه السلام و روش برخورد با شبهات قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ ... (بقره، 111) بگو: بر این دعوی برهان آورید اگر راست میگویید".
اینها همه نشان دهنده اهمیت پاسخگویی استدلالی به پرسشها و شبهات است؛ چرا که در غیر این صورت شبهه افکنان به اهداف پلیر خود می رسند؛ بنابراین اگر اساتید با تقویت بنیه علمی خود بتوانند در مقابل شبهات و پرسشهای دانشجویان ذهن پرسشگر آنها را قانع کنند، از این طریق در تقویت امنیت فرهنگی جوانان گام مهم و موثری برداشتهاند.
تقویت قدرت تفکر و تحلیل دانشجویان
اساتید دانشگاهها وظیفه دارند در جهت تامین امنیت فرهنگی جوانان قدرت تفکر و تحلیل را در آنان تقویت نمایند. تفکر از معیارهای ارزش و کرامت انسان است که بین همه موجودات، خداوند این کرامت را به انسان بخشیده است. در اسلام تفکر و نقش آن در ترقی و تکامل بشر بسیار مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. آیات قرآن از یک سو انسان را به تعقل و تفکر فراخوانده است و از سوی دیگر انسانهایی را که از اندیشه و تفکر خود استفاده نمیکنند، همانند چهارپایان یا بدتر از آنها دانسته میفرماید:" وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ؛ (اعراف، 179) بهیقین، گروه بسیارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها یى دارند که با آن نمىفهمند؛ و چشمانى که با آن نمىبینند؛ و گوشهایى که با آن نمىشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند.
نمونه بارز تاثیر قوه تفکر و تحلیل در فرهنگ را میتوان در آیات قرآن مشاهده نمود که خداوند وقتی میخواهد فرهنگ جاهلی را تغییر دهد چالشهای آنها را بیان نموده و مخاطبین خود را به تفکر و تامل در عالم هستی وا میدارد. این نشان دهنده این است که تفکر به عنوان یک عامل قوی و موثر در ایجاد و تغییر فرهنگ شناخته شده است.
باورها و ارزشها همیشه مورد هجمههای معاندان بوده و اگر در این مسیر نیروی بازدارندهای در میان نباشد قطعاً رو به تحول و تغییر میرود. قوه تفکر و نیز تلفیق علم و عقلانیت میتواند به عنوان یک عامل قوی عمل کند و انسان را به تحلیل قوی و درست برساند. تفکر کردن در بررسی و تحلیل مشکلات و چالشها نقش مهمی دارد.
یکی از مفاهیم مورد توجه در مکتب اسلام که هیچ یک از نظامهای فکری و عملی به اندازه اسلام بر آن تاکید نکردهاند و در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی جاری است، تفکر خلاق است. اسلام ارزش و عظمت انسانی را به میزان بهرهمندی او از تفکر خلاق و تعقل دانسته است. (حسینی،1387 ، ش 2،ص 26-27)
تاکید بر این مساله در سیره عملی و گفتاری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به وفور دیده میشود،؛ چنانکه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرمایند «تفکر ساعة خیر من عبادة ستین سنة؛ یک ساعت تفکر از شصت سال عبادت بهتر است». (مجلسی،1403-1983 م، ج 66، ص 293) همچنین امام صادق علیه السلام میفرمایند:" هنگامى که دیدید کسى بسیار نماز مى خواند و زیاد روزه مى گیرد به او مباهات نکنید، تا نگاهى به میزان عقلش کنید". (کلینی، ج 1، ترجمه و شرح کمره ای،ص 72، کتاب العقل والجهل، ح 28 ، 1385)
مقوله تفکر از زاویههای متعدد توسط اندیشمندان در طول تاریخ مورد توجه قرار گرفته است. "رابرت فیشر" از زاویه فلسفی و روانشناسی سه نوع تفکر قابل آموزش را که زمینه تعالی انسان را فراهم میآورد برشمرده که عبارتند از: تفکر فلسفی، تفکر انتقادی و تفکر خلاق. در تفکر فلسفی مهارت تصمیمگیری در مسائل پیرامون خود را میآموزد در تفکر انتقادی میآموزد که چه زمانی و چگونه سوال بپرسد یا چگونه استدلال کند؛ این دو تفکر زمینهای است برای خلاقیت فکری. تفکر نقادی هم با توجه به تعاریف مختلفی که از آن شده تفکری است که از نظر ساختار روش و فرایند متفاوت از تفکر عادی است؛ البته روشها و راهبردهای متعدد خود را در بر دارد (حسینی، 1387، ش2،ص22-23) آموزش تفکر انتقادی تنها آموزشی است که به جای ساده نگری و پذیرش بیچون و چرای مسائل به ژرف نگری میانجامد. ( رهنما، محمدی، بیجنود، 1392، ش3، ص258 )
تفکر انتقادی قدمتی طولانی دارد. سقراط اولین فیلسوفی بوده که روش تفکر انتقادی داشته است. از نطر او خرد برترین نیروی هستی است. به اعتقاد وی مردم به دلیل پیروی از اوهام غیر معقول تحت تاثیر احساسات واقع میشوند و لذا در بسیاری از مواضع نمیتوانند به حقیقت برسند. چنانکه ملاحظه میشود تفکر و ارزیابی از نگاه وی عنصر مهمی در زندگی است. از تفکر نقادی برداشتهای گوناگونی میشود ولی بیش از همه به معنی شناخت دقیق مسائل، تجزیه و تحلیل بهتر، قضاوت و تصمیم گیری اصولی و منطقی پذیرفته است (همان، ص ۲۸۵- ۲۶۰)
فرهنگ یک جامعه در صورتی مورد تغییر و تحول قرار میگیرد که فکر و اندیشه افراد و نگرش آنها تغییر کند و ار آن طرف اگر قوه تفکر بالا باشد به این راحتی مورد خدشه واقع نمیگردد. کشورهای تحت سلطه، دانشگاهها را که محل ارتباطات، علم، دانش، فناوری، پرورش افکار و خلاقیتهای نسل ایت را مورد هجمه قرار میدهند؛ در این بین جوانان و دانشجویان با بالا بردن قدرت تفکر و تحلیل خود مانع رسیدن دشمن به اهداف پلید خود خواهند شد. زیرا به عنوان یک عامل خنثی کننده قوی، مانع می شود که این جوانان به راحتی فریب تحلیلگران بیگانه را بخورند. البته روش معاندان در دنیای سیاسی امروز، ایجاد مغالطه است و از این طریق، بر افکار دانشجویان تسلط پیدا میکنند و همانند مغالطههای فلسفی ذهن فرد را به سرعت منحرف کرده و با خود همراه میسازند. امروزه بیش از هر زمان دیگری کسب مهارت تفکر به خصوص تفکر انتقادی نیازمند است و دانشگاه به عنوان مرکز علم، فرهنگ سازی و تمدن سازی باید افرادی تولیدگر اندیشه ورز ، نظریه پرداز و مستقل بپروراند و همه اینها در سایه قدرت تحلیل و تفکر ایجاد میشود.
بنابراین جوانان و دانشجویان با تقویت قوه تحلیل و تفکر میتوانند علم و تعقل و تفکر خود را در برابر تهاجمات فرهنگی مجهز کنند و امنیت فرهنگی خود را حفظ نمایند.
ابزار فرقههای منحرف مذهبی نشدن
یکی دیگر از عوامل مهم آسیب زننده به فرهنگ جوانان و دانشجویان، ورود فرقههای منحرف مذهبی است. وجود گروهها و اقشار مختلف فرقهها در جامعه امری بدیهی است که متاسفانه در جامعه دینی شاهد آن هستیم و بدتر از آن استقبال طبقاتی از مردم ناآگاه و بی اطلاع از معرفت دینی به خصوص جوانان را نظارهگر هستیم.
درعرصه فرهنگ، بایدها و نبایدها و نیز مکاتب حق و باطل جلوه گری می کند. مسلماً افرادی که قصد مبارزه با چنین عرصهای دارند، می دانند که رسیدن به این هدف تنها از طریق نیروهای فیزیکی ممکن نیست؛ بلکه یکی از روشهای مبارزه با این حیطه، ترویج فرقههای انحرافی، تعبیر و تفسیر نادرست آموزههای دینی، اختلاف افکنی بین مذاهب یک دین، توهین به شخصیتها و رهبران دینی و بیارزش جلوه دادن علم است. (حسینی، جاهد، 1392، ش 9،ص44 )
با توجه به سابقه سیاه قدرتهای استعمارگر در زمینه فرقه سازی روشن است که صحنهگردان اصلی این فرقه ها، همین دشمنان نظام اسلامیاند؛ البته این استقبال می تواند عللی داشته باشد، از جمله ناآگاهی و همچنین احساس نیاز ، که در دنیای مدرن برای انسان امروزی حاصل شده است. این اهداف همه در راستای اسلام ستیزی دشمن بوده است.
فرقههای نوظهور و منحرف برای رسیدن به اهداف خود از هر راهی وارد میشوند از جمله ورود به عرصه سیاست و مخدوش کردن این عرصه از طریق شایعات فراوانی که ایجاد میکند یا تخریب شخصیتها، لذا جوان باید منشا پیدایش این گونه مسائل را بداند؛ در این صورت آگاهی او راه نجاتی است که مراقب این حربهها باشد.
حال که در عصر کنونی، تعاملات انسانی به واسطه ابزارهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی مجازی و شبکههای وابسته به فرقهها و گروههای خاص بسیار قوی شده است؛ فرهنگ بیگانه بسیار میتواند بر ذهنیتها و اعتقادات تاثیر بگذارد. از جمله ترفندهای معاندین در جذب دانشجویان و قشر جوان، ورود به شبکههای اجتماعی معاند یا ورود در فرقهها و گروههای بیگانه است.
مهمترین هدف دشمن در جنگ نرم تصرف انسان است و این جز با تصرف قلبها و مدیریت حب و بغض حاصل نمیشود. اهمیت بالای این مساله را می توان از سخنان معصومین علیهم السلام فهمید؛ چنانکه امام صادق علیه السلام می فرمایند:" هَلِ الدِّینُ إلاّ الحُبُّ ؟ آیا دین چیزى جز محبّت است؟"( ابن بابویه، ج1، ح 74، ص21) به علاوه اینکه در آیات قرآن از دوستی با غیر مومنین نهی نموده و می فرماید" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ (مائده، 57 ) ای اهل ایمان، با آن گروه از اهل کتاب و کافران که دین شما را به فسوس و بازیچه گرفتند دوستی مکنید و از خدا بترسید اگر به او ایمان آوردهاید" این آیه به یکی از اصول اسلام پیرامون دفاع از حریم نرم اشاره دارد به نام اصل تبیین، یعنی اخبار مهم را بدون تحقیق و تبیین صحیح ندانیم ویروی نکنیم. (صادقی، 1388، ش78، ص 183)
شرایط دوران ما از جهاتی شبیه به شرایط زمان امام صادق علیه السلام است، از جهت خطراتی که نظام اسلامی با آن مواجه است از قبیل شکلگیری بحرانهای سیاسی، شورشهای اجتماعی، نفوذ رسانههای بیگانه، آشفتگیهای فرهنگی مانند جریان های فکری و مذهبی مختلف و به طور کلی مواجهه جامعه با اوج مسائل فکری و عقیدتی و شبهات گوناگون دینی و غیر دینی که همه اینها برای جامعه شیعه بسیار آسیبزا هستند؛ اما امام صادق علیه السلام این تهدیدها را به فرصت تبدیل نمودند و از آن به عنوان بستری برای رشد فرهنگی جامعه اسلامی استفاده نمودند. (نیک آفرین، جان احمدی، ۱۳۹۲، ش 10، ص ۳۲- ۳۴) طبیعتا سختی ها انسان را رشد می دهد البته در صورتیکه انسان درست عمل کند.
در این راستا همنشینی با علمای ربانی نیز تاثیر بسزایی دارد که هم به لحاظ اخلاقی و اعتقادی و هم جهت آگاهی بخشی در زمینه این معنویتهای نوظهور که قطعاً دست پلید استعمارگران در کار است بسیار تاثیر گذار است.
بنابراین با توجه به این خطر بزرگ، باید جوان را از آسیبهای فرقههای منحرف آگاه نمود تا با جذب به این فرقهها ابزاری در دست آنها نشوند و در نتیجه به امنیت فرهنگی آنها آسیبی نرسانند و این مسئولیت مهم بر عهده مراکز علم و دانش به خصوص دانشگاهها است.
نتیجهگیری:
هجوم دشمنان به فرهنگ جوامع و تلاش آنها در این زمینه نشان دهنده اهمیت فرهنگ در جامعه است. در سالهای اخیر فرهنگ یکی از حربههای مهم نظامهای استکباری به خصوص در میان قشر تاثیرگذار بر جامعه بوده و البته طبق شواهد تاریخی و همچنین سابقه سوء دشمنی های مقابل اسلام، این گونه برخوردها از سوی معاندین قدمتی طولانی داشته و همچنان به هدف پیشگیری از رشد جوامع مورد هجمه بوده است. در شرایط فعلی دانشگاه به لحاظ اینکه در تعامل با یکی از گروههای مخاطب و مورد هدف در این جریان است، میتواند با تلاش در راستای ناکامسازی اهداف دشمن، اثربخشی زیادی داشته باشد.
این مقاله ابزارهای دشمنان را برای رسیدن به مقصود خود بررسی کرده و در پایان به این نتیجه رسیده است که دانشگاه به عنوان یک مرکز آموزشی و تمدن ساز می تواند از راههای مختلفی در جهت حفظ امنیت فرهنگی دانشجویان و ناکام نمودن نقشههای دشمنان گام موثری بردارد. از جمله :
۱-بستر و محیطی آرام و امن برای رشد علمی و فرهنگی دانشجویان فراهم آورد.
۲- سواد اطلاعاتی جوانان را در زمینههای مختلف توسعه دهد.
۳- در جهت بصیرت بخشی به جوانان تلاش کند.
۴- با توجه به نیازهای زمانه محتواهای آموزشی و درسی را تدوین و بازنگری کند.
۵- در مقابل پرسشها و شبهاتی که جامعه به خصوص جوانان با آن مواجهند غنی باشد پاسخهای استدلالی و مستند برای آنها داشته باشد.
۶- قدرت تفکر و تحلیل دانشجویان را تقویت نماید.
۷- خطرفرقههای منحرف مذهبی را به جوانان بشناساند تا در دام این شیاطین گرفتار نشوند.
چکیده
امنیت و آرامش از یک سو نیازتک تک انسانهاست و از سوی دیگر عامل پیشرفت جوامع بشری است. در بین ابعاد متنوعی که دارد مهمترین و اساسیترین بعد آن بعد فرهنگی است. فرهنگ یعنی اعتقادات آداب و رسوم ارزش ها و به طور کلی هر چیزی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دارند. امنیت فرهنگی به معنای مصونیت فرهنگ فرد و جامعه از هرگونه تهدید و تعرض است. فرهنگ با همه ابعاد آن روح و کالبد یک جامعه است و در زندگی فردی ، اجتماعی و خانوادگی وجود دارد. به خاطر تاثیر زیادی که فرهنگ در تمدن سازی و پیشرفت جوامع دارد به شدت مورد هجمه دشمنان داخلی و خارجی برای رسیدن به اهداف پلید خود قرار گرفته است. دانشگاه به عنوان یک نهاد موثر، درعین حال که باید نسبت به تهدیدات حساس باشد و برخورد کند، همچنین باید درصدد تقویت ارزشهای موجود در بین جوانان باشد. نوشته حاضر به روش توصیفی تحلیلی، و با مراجعه به منابع کتابخانهای، با هدف تبیین نقش دانشگاه در تامین امنیت جوانان جمع آوری می شود. طبق یافتههای این تحقیق، دانشگاه و اساتید دانشگاه، با ایجاد محیطی آرام، توسعه سواد اطلاعاتی فرهنگی، بصیرت بخشی ، تدوین و بازنگری محتواهای آموزشی، پاسخهای استدلالی و مستند به شبهات ، تقویت قدرت تفکر و تحلیل دانشجویان و نیز آگاهی بخشی نسبت به خطر فرقههای منحرف مذهبی، می توانند در جهت حفظ امنیت فرهنگی و ناکام نمودن نقشههای دشمنان در این زمینه گام موثری بردارند.
واژگان کلیدی: دانشگاه، امنیت، امنیت فرهنگی، جوانان
فهرست منابع:
- قرآن کریم
- ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۲۶۲ ش
- آمدی، ابوالفتح، غررالحکم و درر الکلم، دارالکتاب اسلامی
- امینی و صفایی، ارتقای سواد فرهنگی شالوده توسعه فرهنگی کشور، تهران، اندیشگاه شریف، 1388
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیت الله العظمی المرعشی النجفی(ره)
- ابن بابویه، محمدبن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، 1262
- حسینی، سید محمد؛ جاهد، حسین علی، تبیین رسالت دانشگاه و دانشگاهیان در مقابله با جنگ نرم، مطالعات قدرت نرم، ش ۹، ۱۳۹۲
- حسینی، سید حسام، تفکر خلاق مبنای شیوههای آموزشی پیامبر(ص)، مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی،ش ۲، ۱۳۸۷
- رهنما، اکبر؛ میرزا محمدی، محمد حسن؛ بجنود، فرامرز، بررسی رابطه تفکر انتقادی با تولید علم در میان هیئت علمی دانشگاه شاهد، پژوهشهای آموزش و یادگیری، ش ۳، ۱۳۹۲
- صادقی، حامد، جستاری پیرامون جنگ نرم در آیات و روایات، رسانه، ش ۷۸، ۱۳۸۸
- طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش
- الطبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، نشر مرتضی، مشهد، ۱۴۰۳ق
- عارفی، محبوبه؛ قهرمانی، محمد؛ رضاییزاده، مرتضی، ضرورت و راهکارهای بهبود برنامه درسی دروس عمومی دوره کارشناسی از دیدگاه دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، فصلنامه مطالعات برنامه درسی، ش ۱۰، ۱۳۸۷
- فیض الاسلام اصفهانی، علی نقی، ترجمه نهج البلاغه، تهران، 1368
- فرمهینی فراهانی، محسن، نقش سواد فرهنگی در تحول علوم انسانی اسلامی، تحقیقات کاربردی علوم انسانی اسلامی، ش5، 1397
- کلینی، محمد بن یعقوب،اصول کافی، ترجمه و شرح، کمرهای، محمد باقر، حدیث ۲۸،ج ۱، انتشارات اسوه، ۱۳۸۵ه ش
- کرمی، مرتضی؛ و قاری، زهرا؛ مهدیه، ساختار بهینه تدوین و بازنگری برنامه درسی آموزش عالی، تجربه دانشگاه فردوسی مشهد، 1397
- گرفمی، البرز؛ اسلامی زیدانلو، سیده صدیقه، روش بهرهگیری از گزارههای منقول برای پاسخگویی به شبهات با تکیه بر سیره امام صادق(ع)، معارف اهل بیت، ش ۵، ۱۴۰۲
- مفضل بن عمر، توحید مفضل، ترجمه، مجلسی، محمد باقر، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹ش
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالاحیاء التراث، ۱۴۰۳- ۱۹۸۳م
- مصباح یزدی، محمد تقی، زلال نگاه، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۹۳
- نیک آفرین، مهدی؛ جان احمدی، فاطمه، پیامدها و نتایج مهندسی فرهنگی امام صادق علیه اسلامی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی،ش ۱۰، ۱۳۹۲
نظر شما