ماجرای ارتش کمبوجیه؛ سؤاستفاده از عاطفه ملی مردم؟!
آبان ماه سال 88 و با مطرح شدن خبر کشف بقایای بازمانده از ارتش کمبوجیه در مصر، دبیرکل شورای عالی آثار باستانی این کشور ماجرای کشف بقایای ارتش کمبوجیه در مصر را خبری بی اساس و گمراه کننده خواند. دکتر زاهی حواس- باستان شناس برجسته مصری و دبیرکل شورای عالی آثار باستانی مصر در اطلاعیه ای مطبوعاتی اعلام کرد که « آنچه در روزنامه ها، خبرگزاریها و اخبار تلویزیون از کشف بقایای ارتش کمبوجیه از قول برادران دوقلو گفته شده، بی اساس و گمراه کننده است. آن برادران هیچ مأموریت و مجوزی برای این کار نداشته اند» آنان که با ادبیات رسمی باستان شناسی آشنایی دارند، می دانند که لحن این اطلاعیه نه تنها تکذیب یک خبر و ادعا، که اتهام هایی را نیز در خود نهفته دارد. این نکته ای است که در وب سایتها و رسانه هایی از جمله New at LacusCurtius & Livius و Egyptology News و Rogue Classicism با صراحت بیشتری عنوان شده و برادران را دلالانی خطاب کرده اند که شمشیری قلابی را نیز به یک گردشگر آمریکایی فروخته اند.
اما هیچ یک از این اتهام ها (درست یا نادرست)، مشکل و مسأله ما نیست. آنها با هر هدف و انگیزه ای که دست به چنین دروغ و تقلبی زده اند، به خودشان و دولت مصر مربوط است. آنچه به ما مربوط است، این است که چرا به خود اجازه می دهیم تا هر شخصی بتواند عاطفه ملی ما را تحریک کند؟ چرا باید چنین ساده اندیشانه و عجولانه هر خبری را باور کنیم و در انتشارش بکوشیم و اسباب خشنودی جاعلان را فراهم نماییم؟ چرا برایمان تجربه نمی شود که بسیاری از اخبار حوزه باستان شناسی را دلالان عتیقه، مکتشفان دروغین و تاریخ سازانِ به ظاهر ملی گرا و مدافع آثار باستانی می سازند و می پرورانند؟
همه اینها در حالی است که سازمان میراث فرهنگیِ ما که می باید بیش از همه به چنین اخباری حساس باشد و هشیاری خود را نشان دهد و به راحتی به تله دلالان بین المللی نیفتد، بیش از همه دست و پایش را گم کرد و کار را به نامه نگاری با رئیس دولت هم کشاند و در همان زمان وعده مضحک تری مبنی بر مذاکره ایران و مصر در چند روز آینده را نیز مطرح کرد. بامزه اینکه در همین خبر که در خبرگزاری سازمان میراث فرهنگی و به نقل از رئیس سازمان منتشر شده، از این رویداد با عنوان خنده آور و تأسف آمیز «بزرگترین کشف تاریخی قرن» یاد شده است. گویا آقایان هیچ گونه آشنایی با دستاوردها و اکتشافات عظیم سده اخیر نداشته اند که چنین همه دستاوردهای درخشان باستان شناسان را به پای چنین اشخاصی بذل و بخشش کرده اند.
انتشار داستانهای تخیلی به جای تاریخ و اخبار ساختگی از دستاوردهای باستان شناختی روزبه روز رونق بیشتری می یابد. سازندگان این اخبار و ادعاها معمولاً فروشندگان و دلالان عتیقه برای یافتن مشتری بهتر، صاحبان نشریات غیر جدی برای جلب توجه و مخاطب بیشتر و برخی مسؤولان اجرایی برای سرپوش نهادن بر ناتوانی خود هستند. اینکه کسانی برای منافع شخصی خود، عاطفه ملی یک ملت دردمند را به حراج بگذارند و آن را قربانی سوداگری خود قرار دهند، یک جنایت بزرگ است. جنایتی که قربانی آن نه یک نفر، که یک ملت بزرگ و جویای هویت و سربلندی است.
منبع: / روزنامه / قدس ۱۳۹۰/۴/۱۹
نویسنده : رضا مرادی غیاث آبادی
نظر شما