چالشهایی برای تعیین جایگاه جهانی ترکیه
در آستانه انتخابات عمومی ترکیه و جنگ انتشار اسناد مربوط به فساد اخلاقی رهبران احزاب سیاسی در این کشور، پروفسور «ماهر کایناک» کارشناس برحسته مسایل سیاسی در گفتگو با ایرنا ضمن تبیین نقطه نظرات خود پیرامون این وقایع به تشریح تحولات داخلی و خارجی ترکیه پرداخت. پروفسور «ماهر کایناک» از کارشناسان برجسته مسایل سیاسی ترکیه و بینالملل است که دیدگاههای وی مورد توجه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران داخلی و جهان قرار دارد.
وی مدتها به عنوان کارشناس و تحلیلگر ارشد در سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه (میت) مشغول به خدمت بود. حضور نزدیک کایناک در بسیاری از رخدادها و تحولات ترکیه و ارایه دیدگاههای کارشناسی پیرامون این تحولات، همواره مورد توجه بسیاری از محافل سیاسی و امنیتی بوده است.
این گفتگو که به صورت تلفنی با پروفسور ماهر کایناک صورت گرفته، حاوی آخرین تحلیلها و دیدگاههای وی پیرامون تحولات داخلی ترکیه و نیز تحولات و نقش کشورها در نظام بینالملل است.
از این رو سعی شده است تا دیدگاههای این کارشناس برجسته بدون کمترین دخل و تصرف در این نوشته و به صورت پرسش و پاسخ تقدیم خوانندگان گرامی روزنامه اطلاعات شود.
* جامعه ترکیه در ماههای اخیر به طور پیدرپی شاهد انتشار نوارها و تصاویر ویدیویی از فساد اخلاقی مسئولین بلندپایه حزب ملی گرای «حرکت ملی» است. عدهای این مساله را به عنوان طراحی در ساختار سیاسی ترکیه ارزیابی میکنند، دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
** آنچه که در ترکیه در حال وقوع است، با همکاری گروههای پشت پرده در داخل و خارج انجام میشود و از دید من نقش گروههای خارجی که در این مساله دست دارند، نقشی محکمتر و قویتر از گروههای داخل ترکیه است. نگاهی به تاریخ معاصر ترکیه مشخص میکند که گروههای سرمایهدار تاکنون در کنار کودتاگران و طراحان سیاسی ترکیه جای داشتند و بدون وجود این گروهها امکان موفقیت کودتاها در ترکیه هرگز میسر نبود. در حال حاضر نیز علاوه بر گروههای سرمایهدار با مرکزیت استانبول، در آناتولی نیز گروههای سرمایهداری شکل گرفته که امکان کودتای نظامی در ترکیه را غیرممکن کرده است.
از سوی دیگر میبینیم که گروههای پشت پرده داخلی و قدرتهای بزرگ خارجی خواهان تغییرات ایدئولوژیک نظام ترکیه هستند و رسیدن به این هدف با انجام کودتا نیز محال است و به همین علت است که آنها سعی دارند با انجام طراحیهای جدید بر روی ساختارهای سیاسی کشور و احزاب مخالف، تغییرات ایدئولوژیک نظام را تا حد ممکن عملی کنند.
تغییرات ایدئولوژیک نظام سیاسی ترکیه برای تعیین جایگاه این کشور در صحنه بینالمللی الزامی است، چرا که تعیین جایگاهی جدید برای ترکیه در صحنه سیاست جهانی، ناشی از توجه یا علاقهمندی غرب به ترکیه نیست، بلکه این یک ضرورت برای غرب و فرصتی برای ترکیه است که به نظر میرسد تحولات در این مسیر به راه خود ادامه میدهد.
* این فرصت برای ترکیه چگونه فراهم خواهد شد؟
** در سالهای گذشته و بعد از پایان جنگ سرد من مدلی را که به جای جنگ سرد جایگزین شد، را تعریف کردم. در این مدل آمریکا و روسیه همانند گذشته به عنوان دشمن یکدیگر به نظر خواهند رسید، ولی به طور ضمنی با یکدیگر توافقهایی نیز خواهند داشت. در این مدل هر دو
ابر قدرت کشورهای منطقه را تحت نفوذ خود در خواهند آورد، ولی در سالهای اخیر قدرتی جدید تحت عنوان «سرمایه بینالمللی» نیز در آمریکا وارد میدان شده است که تا حدودی این فرضیه را دستخوش تغییرات کرده است.
این قدرت وابسته به هیچ محدوده جغرافیایی نیست و حتی آخرین بحران اقتصادی نیز با هدف از بین بردن این قدرت جدید شکل گرفت و از دید من «نظم نوین جهانی» با تصفیه سرمایه جهانی ایجاد خواهد شد. در یک کفه ترازوی این نظم جدید روسیه و در کفه دیگر نیز آمریکا جای خواهد گرفت.
هر دو طرف به این موضوع واقفند که برای کنترل منطقه خاورمیانه، امکان استفاده از نیروی نظامی ممکن نخواهد بود و با لحاظ این مسأله، نیاز به یک قدرت جدید در منطقه که دشمن هیچ کدام از این دو کشور نباشد، وجود خواهد داشت که به نظر من ترکیه حائز شرایط برای برعهده گرفتن این نقش خواهد بود و با همین استدلال است که میبینیم در سالهای اخیر راه برای قدرت گرفتن و رشد ترکیه فراهم شد و حزب «عدالت و توسعه» نیز از این شانس استفاده کرد و با همسویی با اهداف سرمایه جهانی، زمام امور را در این کشور برعهده گرفت.
* در سال گذشته نیز بعد از انتشار نوار ویدیویی «دنیز بایکال» رهبر وقت حزب «جمهوریخواه خلق» به عنوان دومین حزب قدرتمند ترکیه، وی از سمت خود استعفا کرد. در روزهای اخیر نیز انتشار نوارهای ویدیویی مستهجن، شش نفر از مقامات حزب «حرکت ملی» را در آستانه انتخابات عمومی مجبور به استعفا کرد. هدف از انتشار این نوارهای ویدیویی جدید در مورد رهبران حزب حرکت ملی چه بوده است؟
** شخص «دنیز بایکال» و حزب «جمهوریخواه خلق» مدافعین ایدئولوژی رسمی نظام سیاسی و سنتی ترکیه بودند و به همین علت امکان تغییر در مواضع آنها وجود نداشت. با انتشار نوار ویدیویی دنیز بایکال، راه برای تغییر در حزب جمهوریخواه خلق وی هموار شد. باید دقت کرد که در انتشار این نوار، شخص بایکال هدف نبود، بلکه هدف اصلی بازکردن راه برای تغییر ایدئولوژی حزب جمهوریخواه خلق بود.
با انتخاب «کمال قلیچدار اوغلو» به رهبری حزب جمهوریخواه خلق، امکان تغییر ایدئولوژی حزب که در انطباق با ایدئولوژی «کمالیسم» و نظام سیاسی ترکیه بود فراهم شد و مواضع و گفتار قلیچدار اوغلو نیز مبین این مسأله است. حزب حرکت ملی نیز دارای ایدئولوژی ملی گرایانه و پانترکیست است. این حزب به دلیل ایدئولوژی ملیگرایانه خود نمیتواند در جایگاه جدید جهانی که برای ترکیه طراحی شده جای داشته باشد. از سوی دیگر این حزب به دلیل ایدئولوژی سرسختانه خود، سیاستهای اعتقادی و نژادی را پیمیگیرد و این ایدئولوژی نیز ترکیه را در محدوده مرزهای خود حبس میکند و این نمیتواند با نقشی که برای ترکیه در نظر گرفته شده همخوانی داشته باشد.
نقشی که برای ترکیه در نظر گرفته شده، فراملیتی است و به همین علت نیز باید ایدئولوژیهای مخالف این نقش جدید، تغییر یافته و تصفیه شود. «دولت باغچه لی» رهبر حزب حرکت ملی، این امر را به خوبی دریافته است و سخنان وی مبنی بر اینکه مساله نوارهای ویدیویی از سوی آمریکا هدایت میشود این درک را به اثبات میرساند. ولی به یقین نیز میتوان گفت که در حال حاضر کاری از دست «باغچه لی» نیز در این زمینه ساخته نیست.
* نقش گروه «فتح الله گولن» رهبر طریقت «جماعت نور» را که در حال حاضر در آمریکا به سر میبرد در رخدادهای اخیر ترکیه را چگونه ارزیابی میکنید؟ دولت باغچه لی، رهبر حزب حرکت ملی بطور مداوم از نقش این گروه در رخدادهای اخیر ترکیه سخن به میان میآورد. این ادعاها تا چه اندازه میتواند صحت داشته باشد؟
** از دید من جماعت و گروه «فتح الله گولن» متوجه نقشی که برای ترکیه در آینده منطقه گرفته شده، هستند و با این نقش نیز موافقند، ولی ادعاهایی همانند، کنترل کامل رخدادهای اخیر ترکیه به خصوص مساله انتشار نوارهای ویدیویی مستهجن مقامات حزب حرکت ملی، نمیتواند صحت داشته باشد. «دنیز بایکال» رهبر سابق حزب «جمهوریخواه خلق» بعد از انتشار نوار ویدیویی مستهجن مربوط به خود که منجر به استعفایش از رهبری حزب شد، به طور قطعی ائتلاف با گروه
فتح الله گولن را رد کرد. بایکال در سیاست خارجی از نزدیکی روابط ترکیه و آمریکا حمایت میکرد، ولی حزب حرکت ملی یک حزب مخالف آمریکا است.
جماعت فتح الله گولن یک گروه تاثیرگذار در ترکیه و حتی برخی کشورهای آفریقایی و آسیای میانه است. امکان مصالحه بین این گروه و آمریکا، بدون تردید وجود دارد، ولی مصالحه، به معنای کنترل یک گروه از سوی طرف مقابل نیست، بلکه در یک مصالحه و سازش، طرفین اهدافی یکسان را پی میگیرند.
* سخنان دولت باغچه لی، رهبر حزب حرکت ملی، را مبنی بر اینکه هیچ کس از مقام حزبی استعفا نخواهد کرد، چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
** در این زمینه دو احتمال وجود دارد. احتمال نخست، تصفیه حزب حرکت ملی، قبل از انتخابات با تکیه بر این نوارهای ویدیویی است و احتمال دوم نیز تغییر در کادر رهبری حزب حرکت ملی بعد از انتخابات و روی کار آمدن کادری جدید است که منطبق بر نقش جدید ترکیه در صحنه سیاست جهانی و منطقهای حرکت کند.
البته به احتمال فراوان حزب حرکت ملی مجوز ورود به مجلس ملی ترکیه را دریافت خواهد کرد، ولی در مرحله بعدی با تغییر کادرهای رهبری این حزب، راه برای تغییر ایدئولوژیک حزب نیز فراهم خواهد شد. ایدئولوژی کنونی حزب حرکت ملی به رهبری دولت باغچه لی، مجبور به تغییر است و مطمئنا با تغییر باغچه لی، بعد از انتخابات عمومی، راه برای این تغییر نیز هموار خواهد شد.
* آیا در آینده نزدیک جهان شاهد تغییر ساختار نظام بینالملل و به خصوص تغییر دولتهای ملی خواهد بود؟
** دولتهای ملی دولتهایی نیستند که از مردمی با نژادهای یکسان تشکیل شده باشد. مانند آمریکا که به رغم آن که تمامی اتباع آن کشور آمریکایی هستند، ولی نژادهای مختلفی دارند. برداشتهایی در ترکیه از دولت ملی وجود دارد که دولت ملی را دولتی میداند که از نژاد یکسان تشکیل شده باشد. ترکیه بعد از امپراتوری عثمانی تشکیل شده است و در این کشور نژادهای مختلفی وجود دارد بر این اساس آیا میتوان گفت که در ترکیه دولت ملی شکل گرفته است. از دید من دولت ملی، دولتی است که تحت کنترل سرمایه جهانی نباشد و راسا بتواند تصمیم بگیرد و به همین علت است که نمیتوان در باره ترکیه تعریف همسو با دولت ملی ارایه داد.
* مساله اکراد را در ترکیه را چگونه ارزیابی میکنید؟ «مراد کاراییلان» از رهبران «پ. ک. ک» در هفتههای گذشته از طراحی جدید آمریکا در منطقه سخن به میان آورده و گفته بود که آمریکا در این طرح، کردها را فدا کرده است، دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
** باید برای این سؤال که مسأله کردها را در ترکیه چگونه میتوان حل کرد، پاسخی یافت. مساله کرد در ترکیه با جدایی کردها از ترکیه نمیتواند حل شود، بلکه امکان حل این مساله با نزدیکی کردها و ترکها و دادن هرچه بیشتر حقوق فرهنگی به کردها، میسر خواهد شد. طرح و سناریوی آمریکا نیز در این راستاست. شمال عراق در حال حاضر در اشغال آمریکاست و سخنان مسئولان «پ. ک. ک» نیز که در منطقه تحت اشغال آمریکا ایراد میشود، اهمیتی ندارد. وابسته کردن مساله کردها به اشخاص صحیح نیست. آیا شما فکر میکنید که آمریکا منطقه کرد را در اختیار «پ. ک. ک» یا رهبران آن قرار خواهد داد؟
* «دومینیک استراوس کان» رئیس سابق صندوق بینالمللی پول در پی رسوایی اخلاقی مجبور به استعفا شد، این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا امکان اینکه وی نیز قربانی یک توطئه شده باشد، وجود دارد؟
** از نظر من این مساله یک توطئه بود. در سالهای گذشته برای از میان برداشتن سیاستمداران از صحنه سیاسی اقدام به ترور وی میکردند، ولی در حال حاضر یک متد و روش جدید کشف شده و آن نیز طرح رسواییهای اخلاقی یا مسایلی از این قبیل برای دور کردن برخی از صحنه سیاسی است. در حال حاضر سارکوزی و دولت آمریکا به طور همسو با یکدیگر در منطقه شمال آفریقا و دریای مدیترانه حرکت میکنند. استراوس کان مخالف این سیاست بود، بنابراین به نظر من برای از میان برداشتن وی، سارکوزی و آمریکا به طور مشترک عملیاتی را ترتیب دادند.
* نام «کمال درویش» از ترکیه نیز به عنوان نامزد ریاست صندوق بینالمللی پول مطرح بود، ولی متعاقب آن، از ارتباط نامشروع وی با یک زن شوهردار نیز سخن به میان آمد و به همین علت درویش اعلام کرد که قصد نامزدی ریاست صندوق بینالمللی پول را ندارد. نظر شما در این زمینه چیست؟
** گروهی مایل نیستند صندوق بینالمللی پول در اختیار سرمایه بینالمللی قرار بگیرد. آمریکا و فرانسه به طور مشترک درپی ریاست «کریستین لاگارد» وزیر اقتصاد فرانسه به ریاست صندوق بینالمللی پول هستند. کمال درویش یک شخصیت نزدیک به سرمایه بینالمللی است و انتخاب یک شخص نزدیک به سرمایه بینالمللی صندوق را در حیطه نفوذ سرمایه بینالمللی قرار میدهد و به همین علت وی باید به هر نحو ممکن کنار گذاشته شود.
استراوس کان یک شخص نزدیک به سرمایه جهانی بود و کنار گذاشتن وی ضربهای به سرمایه جهانی به شمار میرود و به نظر میرسد که بعد از این، صندوق بینالمللی پول بیشتر تحت کنترل دولتهای ملی در غرب خواهد بود و به احتمال فراوان شخصی که مورد نظر آمریکا بوده و فرانسه نیز مخالفتی با وی نداشته باشد به ریاست، صندوق بینالمللی پول انتخاب خواهد شد.
البته نباید از نظر دور داشت که موضوع تزریق بدون پشتوانه دلارهای آمریکا پس از بحران جهانی و حساسیتی که صندوق و شخص استراوس کان نسبت به آن از خود نشان دادند نیز بی تاثیر در کنارگذاشتن وی نبود. استراوس کان به خوبی میدانست که ورود دلارهای بدون پشتوانه، به مثابه پرکردن خزانه بسیاری از کشورها از اوراق مشارکت آمریکا به جای اسکناسهای با پشتوانه خواهد بود و تداوم این امر از یک سو موجب ورشکستگی برخی کشورها و از سوی دیگر برهم زدن توازن در نرخ برابری ارزها به خصوص در منطقه یورو خواهد شد.
شاید به همین علت بود که برخی از کشورها به ویژه در آسیا به سرعت نسبت به جایگزینی ارزهای معتبر دیگر به جای دلار در سبد ارزی خود اقدام کردند. حساسیت صندوق بینالمللی پول در این مورد دستکم برای آمریکا ناخوشایند بود و به همین دلیل استراوس کان در خاک آمریکا و نه فرانسه بازداشت شد.
* وضع اتحادیه اروپا را در آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
** از دید من اتحادیه اروپا از هم فرو خواهد پاشید. در ماههای اخیر بحران اقتصادی تأثیرات خود را در اروپا را آشکار کرده است. یورو در حال حاضر با مخاطره جدی مواجه است. کشورهای عضو اتحادیه نیز سعی در پیشبرد اهداف و سیاستهای خود به طور مستقل را دارند. برای مثال در مورد عملیات نظامی علیه لیبی، فرانسه و آمریکا همسو با یکدیگر حرکت کردند، ولی موضع آلمان مشابه موضع روسیه بود. آلمان همانند روسیه با عملیات نظامی مخالفتی نکرد، ولی نسبت به انجام این عملیات انتقاد کرد. در یکسو آلمان و روسیه و در سوی دیگر نیز فرانسه و آمریکا همسو با یکدیگر حرکت میکنند. به نظر من این یک درگیری نیست، بلکه یک مصالحه بین طرفین است. معادله بین دو طرف ترسیم شده است، یعنی در یکسو روسیه و آلمان و در سوی دیگر آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی جای دارند. البته نقش انگلیس را به عنوان شاهین ترازو در مواقع حساس نباید فراموش کرد.
* جایگاه ترکیه در این میان چه خواهد بود؟
** از دید من ترکیه (مانند انگلیس) در نقطه ثقل این ترازو جای خواهد گرفت و اصولا مدلی که کشورهای تاثیرگذار خواهان پیاده کردن و اجرای آن هستند نیز همین است.
منبع: / روزنامه / اطلاعات ۱۳۹۰/۳/۱۸
گفت و گو شونده : ماهر کایناک
نظر شما