موضوع : پژوهش | مقاله

کابل عذرخواهی کند


گستاخی و تعرض اخیر عده ای معدود به سفارت ایران در کابل را نمی توان و نباید نادیده گرفت، خصوصا که در چند ماه گذشته این دومین اقدام این چنینی علیه سفارت کشورمان در کابل توسط افرادی که اکثر آنان چهره های خود را پوشانده بودند، محسوب می شود، قدر مسلم حداقلی ترین انتظار مردم ایران از دولت افغانستان جلوگیری از تکرار چنین اهانت ها و تعرض هایی نسبت به سفارت ایران، معرفی و مجازات افراد هتاک و مهم تر از این ها آشکار کردن هویت پشتوانه های سیاسی، اقتصادی و محرکان اصلی این دو اتفاق ناگوار است که دولت مردان افغانی باید هرچه سریع تر در این زمینه ها اقدامات موثری انجام دهند. در جریان این واقعه که اهداف گوناگونی از جمله ایجاد تنش در روابط ایران و افغانستان و انحراف افکار عمومی مردم دارد یادآوری چند نکته و توجه به چند مسئله ضروری به نظر می رسد.

برادران افغانی فراموش نمی کنند
۱ - حدود ۳۰ سال است که چند میلیون نفر از شهروندان افغانی و در حال حاضر و به روایت آمار حدود ۳ میلیون نفر از اتباع این کشور بر سر سفره گسترده ایرانیان مهربان، نوع دوست و آزاده، میهمان هستند، این جمعیت میلیونی، که به خاطر فرار از ظلم متجاوزان، ناامنی ها و افراطی گری ها و خشونت های داخلی میهمان ایران شده اند نه تنها هیچ گاه با بدرفتاری و نامهربانی دولت و ملت ایران مواجه نشدند بلکه این ملت به خاطر انجام وظیفه انسانی اسلامی و نوع دوستی، حتی در سخت ترین شرایطی که خود درگیر جنگی تحمیلی و نابرابر بود، نان و داروی مورد نیاز جدی خود را با این میهمانان تقسیم کرد. مهاجران افغانی در تمامی این سال ها حتی همانند شهروندان ایرانی به طور یکسان از خیل عظیم یارانه های دولتی بهره برده اند، اما هیچ انگیزه ای حتی محروم شدن عده کثیری از جوانان کشور از چند صد هزار فرصت شغلی که توسط مهاجران افغانی اشغال شده باعث نشد که هموطنان عزیز ما تعرض، تندی یا حتی منتی بر مهاجران افغانی داشته باشند و جالب تر این که حساب خشونت ها، شرارت ها، قاچاق موادمخدر و معتاد کردن جوانان کشورمان، تجاوزها و جنایت هایی را که توسط تعداد معدودی از افغانی ها که به صورت غیرقانونی وارد کشور شده اند را با مهاجران مظلوم وخسته از ظلم و تجاوز بیگانه و گروه های خشونت طلب و افراطی افغانی جدا کرده اند، در تمام این ۳۰ سال هموطنانمان خصوصا در برخی استان های مرزی کشور و حتی در مشهد مقدس به عنوان بزرگ ترین کلان شهر مذهبی جهان و پایتخت معنوی ایران، مهاجران افغانی را همچون میهمان پذیرایی کرده اند و در همسایگی خود مأوا داده اند و امروز ملت ایران گرچه حساب این مهاجران و اکثریت قریب به اتفاق ملت افغانستان و برادران مسلمان این کشور همسایه را از عده معدود و انگشت شماری که سفارت کشورمان را مورد هتاکی و تعرض قرارداده اند جدا می داند اما بدون تردید و بی تعارف و به صورت جدی این حق انسانی، اخلاقی، سیاسی خود را مطالبه می کند که دولت افغانستان علاوه بر عذرخواهی از ملت ایران، علنی کردن هویت حامیان و محرکان اصلی چنین تحرکات توهین آمیزی را در دستور کار خود قرار دهد و با در دست گرفتن ابتکار عمل و برائت جستن از چنین افرادی، خاطر آزرده مردم ایران را مرهمی مناسب بگذارد.
علاوه براین مردم نجیب و بزرگوار ایران از ملت دوست و برادر، هم کیش و هم زبان و همسایه خود انتظار دارد که خودشان با اقدامی متناسب، محکم و استوار جلوی تحرکات این تعداد قلیل که بی گمان از طرف کشورهای اشغال گر و برخی کشورهای اروپایی و حتی شاید وهابیت سعودی تحریک می شوند، بایستند، در این ماجرا اهل اندیشه و فرهنگ، نویسندگان و شاعران، اقشار فرهیخته و اصحاب رسانه و مطبوعات مستقل و مسلمان افغانستان می توانند و باید بیشترین سهم را در برخورد با این عده معدود به خود اختصاص دهند.
البته اقدام قاطع و غیر صوری دولت افغانستان نیز می تواند در باورپذیری این نکته برای مردم ایران که برخی دولت مردان افغانی نیز مستقیم یا غیرمستقیم در گستاخی و توهین این عده معدود به سفارت ایران نقش نداشته اند، موثر باشد. به هر صورت در این ماجرا، عذرخواهی از تهران، حداقلی ترین وظیفه دولت کابل است.
۲ - با توجه به این که محرکان اصلی چنین اتفاقات و اهانت هایی، همان دولت های متجاوز و اشغال گر یعنی آمریکا و هم پیمانانش هستند که سال هاست به بهانه مبارزه با تروریسم و برپایی دموکراسی، کشور و مردم مظلوم افغانستان را مورد حمله نظامی و هجمه بی رحمانه فرهنگی قرار داده اند و هزاران نفر از شهروندان مظلوم و بی گناه افغانی را قربانی اهداف سیاسی نظامی فرهنگی خود کرده اند.
بی گمان چنین تحریک هایی (امروز به بهانه اختلال در ترانزیت سوخت از ایران به افغانستان و دیروز به بهانه اجرای حکم چند شرور آدم ربا و قاتل افغانی که به صورت غیرمجاز وارد کشورمان شده بودند) برای تاثیرگذاری بر اذهان مردم و منحرف کردن افکار عمومی افغانستان از مسئله اصلی و مشکل اساسی مردم یعنی حضور تجاوزکارانه نیروهای اشغال گر در این کشور است.
براین اساس مردم افغانستان باید با هوشیاری هر چه بیشتر و درک موقعیت و شرایط کشور و منطقه ای که در آن قرار گرفته اند ضمن مقابله با چنین تحرکاتی، ضرورت «جریان شناسی» این تحرکات و اقدامات را برای آحاد شهروندان خود آشکارتر کنند تا علاوه بر روشن تر شدن هویت محرکان اصلی، معدود شرکت کنندگان در چنین اقداماتی نیز بیش از پیش در بین مردم و جامعه افغانستان منزوی شوند.

ضعف دستگاه سیاست خارجی
۳ - بروز چنین اتفاقاتی هر چند محدود و توسط عده ای معدود و به تحریک بیگانگان اشغال گر حاضر در کشور مظلوم افغانستان انجام می شود اما به هر صورت چنین تحرکاتی می تواند به نوعی نشان دهنده ضعف عملکرد دستگاه سیاست خارجی و برخی دیگر از نهادها و سازمان های فرهنگی کشورمان در افغانستان باشد، چرا که پس از کمک های بی دریغ معنوی و حمایت های فراوان سیاسی و اقتصادی کشورمان از مردم افغانستان و تلاش برای به استقلال رسیدن این کشور و شکل گیری آرامش و حاکمیتی مبتنی بر خواست و اراده مردم رنج دیده و مظلوم این سامان، امروز کشور ما به عنوان همسایه ای مستقل، بی چشم داشت و البته دلسوز، مهربان و طالب سعادت واقعی مردم افغانستان می بایست حرف اول و رتبه اول تاثیرگذاری را در زمینه های گوناگون خصوصا عرصه های علمی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی به خود اختصاص می داد
و با توجه به اشتراک های فراوان و از همه مهم تر، هم دینی و هم زبانی و همسایگی و علاقه های عمیق و مشترک فرهنگی دینی، شایسته بود گسترده ترین و عمیق ترین تعاملات کشور افغانستان با ایران شکل می گرفت و نهادینه می شد، اما متاسفانه امروز شاهدیم که تمدن و فرهنگ ایران زمین با وجود برخورداری از توان بالقوه و توانایی برای مطرح شدن به عنوان اثرگذارترین فرهنگ در تعاملات با کشور افغانستان با این همه اشتراک های اساسی، از تاثیرگذاری اساسی در تمامی عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در افغانستان از بسیاری از کشورها عقب مانده است.
امروز در حالی که نشانه های عمق هجمه فرهنگی آمریکا و برخی کشورهای غربی بر افغانستان بیش از پیش آشکار شده است و ده ها شبکه ماهواره ای هرچه می خواهند و می توانند با افکار عمومی و فرهنگ مردم مسلمان افغانستان انجام می دهند، دریغ حتی از یک تعامل فرهنگی موثر و زمینه سازی برای همکاری های رسانه ای بین دو کشور و دریغ از تلاشی هر چند اندک برای تهیه خوراکی مناسب برای افکار عمومی مردم مسلمان و پارسی زبان افغانستان. بحث تجارت و تقویت روابط اقتصادی و استفاده از بازار افغانستان برای عرضه محصولات تولیدی کشورمان هم که قصه پرغصه ای دارد، اما قصه پرغصه تر این که متاسفانه دستگاه سیاست خارجی کشورمان و دیگر سازمان و نهادهای ذی ربط هنوز نتوانسته اند جایگاهی شایسته و موثر برای تعاملات و روابط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و رسانه ای ایران و افغانستان ایجاد کنند.

 


منبع: / روزنامه / خراسان ۱۳۸۹/۱۰/۲۶
نویسنده : کورش شجاعی

نظر شما