همه چیز به هارمونی خلاصه می شود
روزنامه شرق، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۲ - ۱۴ شوال ۱۴۲۴ - ۸ دسامبر ۲۰۰۳
پژمان اکبرزاده: «چهارده آوای بومی» در بر گیرنده چهارده ترانه محلی ایرانی است به نا م های؛ دختر بویر احمدی، رشید خان، آسمان به این گپی، تو بیا، مستم مستم، همای جون، زرد ملیجه، درنه جان، قاسم آبادی، هی یارهی یار، پاچ لیلی، مجنون نبودم، یار مبارک باد و گیرمه بستان ایچین که توسط ایرج صهبایی برای پیانو تنظیم و منتشر شده است.
ایرج صهبایی (متولد ۱۳۲۴ در تهران) دانش آموخته هنرستان عالی موسیقی (کنسرواتوار تهران) در رشته نوازندگی ترومبون و کنسرواتوار ملی عالی پاریس و کنسرواتوار استراسبورگ در رشته های آهنگسازی و رهبری ارکستر است. وی در سال ۱۳۶۵ / ۱۹۸۶ ارکستر مجلسی شیلتیگهایم (Schiltigheim) را در شهر استراسبورگ (فرانسه) پایه گذاری نمود که تا سال ۱۳۷۶ به عنوان رهبر ثابت با این ارکستر فعال بود. او ضمن ارائه آثاری از خود که اغلب در جشنواره های موسیقی مدرن در اروپا به اجرا در آمده از سال ۱۳۷۳ رفت و آمدهای مرتبی به ایران داشته و برنامه هایی با ارکستر سمفونیک تهران به اجرا در آورده است.
صهبایی کار روی ترانه های محلی ایران را در واقع از سال ها پیش با ساخت سه انوانسیون فولکلوریک برای پیانو آغاز کرد که این آثار همراه با قطعه ای با عنوان «به یاد موریس راول» در سال ۱۳۷۷ به وسیله انتشارات چنگ به چاپ رسیده است.
به گفته صهبایی؛ «انوانسیون ها از لحاظ تکنیکی برای پیانیست ها قدری دشوار بودند لذا پیشنهاد شد که روی آواهای محلی کاری بشود که خیلی سخت نباشد و پیانیست های جوان هم از لحاظ تکنیکی بتوانند راحت تر آنها را اجرا کنند. هدف در حقیقت ارائه اثری بود که هم آموزشی باشد و هم هنری. البته این قطعات خیلی هم آسان نیستند ولی چیزی هم نیستند که خارج از عهده نوازندگان باشد به ویژه که قطعات نسبتاً کوتاه هستند و به گوش کسانی که در ایران زندگی کرده اند آشناست. فکر می کنم این آشنایی گوشی باعث انس و الفت بین نوازنده و قطعات می شود و بدین ترتیب مشکلات تکنیکی راحت تر حل می شود.»
ترانه هایی که در این مجموعه برای پیانو تنظیم شده اند بسیار معروف اند و از دهه های پیش به شکل های مختلف توسط آهنگسازان متعددی برای پیانو، آواز، ارکستر و ... تنظیم شده اند.
صهبایی درباره تفاوت تنظیم جدید با تنظیم هایی که سابقاً از این آواها ارائه شده بود چنین می گوید:
«من قصد مقایسه بین کارها را ندارم چون هرکدام جای خود را دارند ولی بیشتر این تنظیم ها نمی توانند از لحاظ آکادمیک در کشورهای دیگر جایی داشته باشند. فکر می کنم این بعدها ثابت خواهد شد که این تنظیم جدید در تمام کنسرواتوارهای دنیا قابل ارائه است. در آموزش هنرجویان و سپس در کنسرت ها. از لحاظ ساخت آهنگسازی هم در تنظیم های دیگر معمولاً از یک هارمونی کلاسیک که در آکادمی ها یاد گرفته اند استفاده شده که فکر می کنیم با توجه به حال و هوای این آواها می توان تنظیم هایی که از لحاظ هارمونی غنی تر باشند هم ارائه داد. کمااینکه در اینجا هم از هارمونی کروماتیک استفاده شده، هم از آکوردهایی که از کروماتیسم خارج شده و مدال است. این را در نظر نگرفته ام که آواها یک پایه و اساس هارمونی ماژور و مینور دارد (که در حقیقت ندارد). اصل و اساسش روی این است که اینها از زمینه مدال آمده اند بیرون. من با کروماتیسم و یک مقدار شگردهای دیگر آهنگسازی سعی کردم این آواها را به گونه متفاوتی تنظیم کنم. برای اینکه بخواهیم این آواها- شاید این کلمه گنده ای باشد- حالت جهانی داشته باشند باید ابداع و اختراعی هم در آن باشد وگرنه در همان سطح استفاده داخلی می مانند…»
صهبایی درباره تفاوت ها و شباهت های مجموعه تازه اش با انوانسیون هایی که چند سال پیش (با الهام از ترانه های محلی ایران) پدید آورده بود نیز چنین می گوید: «اگر همه چیز را به هارمونی خلاصه کنیم زمینه این دو مجموعه بسیار به هم شبیه هستند و تفاوت اصلی که کار جدید با مجموعه قبلی دارد این است که در اینجا سعی شده ملودی محلی خالص بماند و آن چیزی که اطراف آن است و فضاسازی می کند متفاوت باشد. در صورتی که در انوانسیون ها آوای محلی تقریباً حل شده است.
ولی در اینجا اگر خط ملودی را بردارید (بدون اینکه فضای اطرافش را اجرا کنید) می بینید که تقریباً شبیه اصل است. یعنی تا حد امکان تغییر نکرده مگر اینکه از لحاظ آهنگسازی مشکل داشته باشد. مثلاً گاهی اوقات در ترانه های محلی می بینیم که یک تکرار خیلی اضافه است در صورتی که در موسیقی جهانی و آکادمیک یک تکرار را انجام می دهیم سپس به بخش بعدی می رویم و دوباره بازمی گردیم به نخستین بخش و این اثر را کامل می کند. از این نظر ممکن است با اصل متفاوت باشد ولی از لحاظ ملودی، دست نخورده و مانند اصل است…»
گفتنی است ایرج صهبایی با الهام از این ترانه های محلی به ساخت اپرایی برای کودکان به نام «سه حکایت پارسی» دست زده است که در مهرماه ۱۳۸۲ در استراسبورگ به اجرا درآمد.
تنظیم اخیر وی از ترانه های محلی ایران هم که نخستین بار توسط طاهر جلیلی (پیانیست ایرانی مقیم فرانسه) در پاریس اجرا گشت به تازگی برای دومین بار به وسیله پیمان یزدانیان اجرا شده و به زودی به صورت سی. دی انتشار خواهد یافت.
نظر شما