لنین تصویر، در اهمیت والت دیسنی
روزنامه شرق ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۲ - ۱۹ شوال ۱۴۲۴ - ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳
شهروز نظری: والتر الیادیسنی از جمله آدم های سرنوشت ساز حوزه هنر و به طور اخص تاریخ آمریکاست، برای بررسی زندگی و تولیدات وسیعش در فرهنگ باید کمی درباره مباحث تئوریکی که پشت فریم های شفاف و جذاب سل پنهان کرده است دقیق شویم.
دیسنی به علت آشنایی با جریانات ابتدایی قرن بیستمی فرانسه در دوران جوانی تسلط بی همتایی بر اندوخته های تئوریک مدرنیسم هنرهای تجسمی پیدا می کند و همه داشته هایش را یک دهه بعد در آنالیز رنگ و استفاده از خطوط برای ارائه احساسات کارکترهایش به نمایش درمی آورد.دیسنی از پیشگامان جدی مدرنیسم تجسمی آمریکاست و زمانی با این گرایش وارد عرصه آمریکا می شود که این قاره تبدیل شده بود به مصرف کننده هنر درجه دوم اروپایی. دیسنی با گنجینه غنی و جدی از آوانگاردیسم بصری به نوعی پایه گذار مکاتب مستقلی چون پاپ آرت و گرافیک نوین آمریکاست.
او به لحاظ درک فاصله میان هنر معاصر با طبقه عوام در اروپا به دنبال راهکارهای اجرایی برای تولید یک محصول فرهنگی با مخاطبان عام و حائز استانداردهای زیبایی شناسانه می گردد تا از این ترفند مشکل فرهنگ خواص و دشواری های ادراک و دیر فهمی نهادینه هنر نخبه در اروپای قرن بیستم را به پایین ترین حد خود برساند.
هنر دیسنی به عنوان پدیده ای آمریکائیزه شده مدرنیسم، رهیافتی مردمگرایانه (پوپولیستی) را پی جویی می کند.که البته نباید با مردمگرایی چپ آن دوره روشنفکران قاره آمریکا اشتباه گرفته شود.
هرچند همین مردمگرایی به لحاظ ایدئولوژیک با نظام سرمایه محور آمریکا در تناقض بود، اما فوراً به عنوان نسخه پیشنهاد شده مورد ارزیابی؛ توجه و استعمال حاکمیت آمریکایی قرار می گیرد و حتی به حوزه های دیگر نیز تجویز می گردد.کارهای او تلفیقی است از احیای سنت هنرهای بصری روایی (که عملاً از سوی مدرنیسم اروپایی مورد تکفیر قرار گرفته بود) با روشمندی هایی که او به طور اخص از گنجینه رنگمایه های اکسپرسیونیستی، خطوط کوبیستی و نورهای امپرسیون، حرکت در فوتوریسم و گرافیک دادائیست ها و دیکانستراکتیویست ها به همراه آورده بود.همه اینها با روایت های استخراج شده از داستان های فولک به یک محصول فرهنگی اعجاب آوری تبدیل شدند که ما با نام دیسنی می شناسیم فیگورهای اغراق شده جذاب که تا پیش از آن درون چارچوب (چهارچوب) قاب نقاشی فریز شده بودند به فرمان او به حرکت در می آمدند و با زبان محا وره سخن می گفتند و با موسیقی چایکوفسکی به پایکوبی می پرداختند اینها همه آن چیزی است که سالوادور دالی را آن گونه برمی انگیزد که والترالیا دیسنی را یکی از جدی ترین اساتید سوررئال مورد خطاب قرار دهد. هر چند که دیسنی همان قدر که کوبیست و فوویست نیست سوررئالیست هم نیست!
آثارش به دلیل خصیصه غیرجزمی مستتر، بر روی سطوح فرهنگی متفاوت استقرار می یابد و آن بستر میزبان به دلیل اینکه به هیچ وجه احساس خطری از آن زاویه نمی نماید عملاً سیستم تدافعی در مقابل آثار دیسنی نمی گیرد و به صورت پیوسته توسط میزبان هضم می شود پس از مدتی بدون آنکه در ظاهر کنش و واکنشی مشاهده شده باشدعناصر جذب شده به عنوان بخشی از عناصر وجودی میزبان به فعالیت می پردازند. این فرهنگ خزنده که در سینما، کوکاکولا، مک دونالد، طراحی شورلت و پوشاک و مدنیت آمریکایی و... متبلور شده است دهه هاست به عنوان استراتژی فرهنگی مورد استفاده جامعه آمریکایی است و به عنوان ابزار سیاست خارجی مورد استفاده علوم سیاسی و اجتماعی قرار می گیرد.
به جز دستاوردهای این چنینی؛ احیای بخشی از فرهنگ گذشته وبا هدف استخراج مفاهیم جدید از بازآفرینی و تغییراتی در خمیرمایه اصلی فرهنگ وارداتی دستورالعملی است که حتی پس از مرگ والتر توسط کمپانی او هنوز دنبال می شود هر چند گاهی نیز چنین اصراری جز اتلاف هزینه برای کمپانی دیسنی نبوده است اما ماحصل ۸ دهه ای کمپانی برادران دیسنی مجموعه ارزشمندی است از کاراکترهای جاودانه ای که قسمت قابل توجهی از تاریخ معاصر آمریکاست. روحیه متناقض دیسنی او را وا می دارد تا در کنار پرسوناژهای شسته و رفته میکی ماوس، گوفی و سفید برفی به خلق اثری هجو و مالیخولیایی چون فانتیزیا دست بزند ویدیو کلیپی انیمیشن از موسیقی مورد علاقه شخصی دیسنی که در آن به تصویرسازی آنچه از موسیقی بر ذهنش می گذشته است پرداخته و جزو مجردترین آثار او به حساب می آیند. این کار که جزو معدود آثار غیرداستانی اوست انباشته از تخیلات و توهمات غریبی است که از روح ناآرام و بی قرار مردی را رودررویمان قرار می دهد که همانگونه که داستان پری های دریایی و دخترکان خوشبخت را با ظرافت به تصویر می کشد برزخ ذهنی و دیوها و کابوس های شخصی اش را هم با همان توانمندی رودرروی مخاطبش قرار می دهد. آدمی که در زمانه هنر بدون مخاطب گروه کثیری از بچه های رئیس جمهورها و سناتورها تا فرزندان کارگران معدن و کشاورزان را از یک خوراک بصری با قیمت یکسان سیراب کرد و به ماهیت مردمگرایانه هنرش تا آ خرین لحظه پایبند ماند.این خوراک بصری ارزان قیمت ارزش های فرهنگی خود را دهه ها بعد در سینما، موسیقی، نقاشی و منش های اجتماعی و... آشکار کرد. او آمریکایی می سازد که بیشتر از هر چیز امروزه مدینه فاضله دیسنی (دیسنی) شباهت دارد.
نظر شما