کارگران صنعت سیمان؛ قربانیان جهانیسازی
در چند دهه اخیر و همراه با تحولات ساختاری در بازارهای جهانی، چند ابرشرکت بینالمللی توانستهاند با تصاحب تعداد زیادی از کارخانجات صنعت سیمان خصوصیسازی شده کشورهای در حال توسعه و استفاده از تشویقهای سرمایهگذاری، به سودآوری کلانی دست یابند. نویسنده فیلیپینی این مقاله با اشاره به تجارب کارگران کشورش که باید در شرایط کاری ناایمن، حقوق دریافتی اندک، امنیت پایین شغلی، فقدان اتحادیههای کارگری و بدون قدرت چانهزنی به فعالیت بپردازند، معتقد است که کارگران صنعت سیمان را نیز باید به جمع قربانیان جهانیسازی بیافزاییم.
سیمان یکی از نیازمندیهای اساسی و مهم صنعت ساختمان و به دنبال آن، توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع ما به شمار میرود. صنعت سیمان، صنعتی سرمایه محور است که نیاز به سرمایهگذاریهایی هنگفت برای خرید داراییهای ثابت نظیر زمین و تجهیزات موردنیاز دارد.
این صنعت از گذشته با ویژگیهایی نظیر کشش قیمتی تقاضا، عمر اندک محصول و هزینههای زیاد تولید و حمل و نقل شناخته میشود. از سوی دیگر، موانع زیادی نیز برای حضور سرمایهگذاران کوچک در این بخش وجود دارد. لذا در حقیقت ما با صنعتی به شدت متمرکز در اکثر کشورهای در حال توسعه روبهرو هستیم که تحت سلطه چند ابرشرکت بزرگ بینالمللی نظیر Cemex، Holcom و Lafarge و به ویژه در سایه سیاستهای نوین اقتصادی مبتنی بر آزادسازی تجاری و حمایت از سرمایهگذاری خارجی به فعالیت میپردازد.
سرمایهگذاریهای خارجی در صنعت سیمان در بیشتر کشورهای در حال توسعه، در سایه سیاستهای آزادسازی تجاری و مقرراتزدایی دولتها، توسعه زیادی یافته و همواره تلاش زیادی میشود که با مدرنیزه کردن و روزآمد نمودن چنین فعالیتهایی، سودآوری بیشتری به دست آید.
به نظر میرسد که سیاستهایی نظیر مقرراتزدایی و آزادسازی تجاری که بر مبنای نظام تجارت آزاد تشویق شده از سوی سازمان تجارت جهانی در اکثر کشورهای در حال توسعه انجام گردیده، در عمل تنها به برطرف شدن موانع واردات و محدود شدن تعرفههای وارداتی در حد 5 % منجر شده است. در نتیجه، منافع اقتصادی به وجود آمده، تنها نصیب چند شرکت محدود میگردد. این شرکتها با هدف کسب سود بیشتر، در هنگام افزایش تقاضای بینالمللی، بخش زیادی از محصولات خود را صادر مینمایند و با افزایش تقاضای داخلی با استفاده از سیاستهای مشوق فعالیتهای شرکتهای خارجی، منافع زیادی به چنگ میآورند. به هرحال، این شرکتها به رقابتی غیرمنصفانه با شرکتهای داخلی میپردازند که قربانیان اصلی فعالیتهای آنان را باید کارگران و مصرفکنندگان بدانیم.
امروزه، با وجود اصلاحات گسترده در سیاستهای دولتی، همچنان صنعت سیمان و بازیگران بینالمللی آن به دنبال حفظ سودهای هنگفت مالی خود هستند و با استفاده از لابیهای گسترده سیاسی، از حمایت دولتهای کشورهای فقیر و در حال توسعه برخوردار میباشند. به علاوه، در سایه رقابتهای ناعادلانه و تجارت غیرمنصفانه، مخالفت با تصویب قوانین ضد دامپینگ، تشکیل کارتلهای تجاری و صنعتی، دستکاری قیمتها، پروپاگاندا و اعمال نفوذ در رسانهها و دستکاری اخبار، این شرکتها تنها به افزایش سودهای مالی خویش میاندیشند.
صنعت سیمان با وجود هزینههای هنگفت نقدی و غیرنقدی (نظیر استهلاک، تأمین نیازمندیها و هزینههای سفتهبازی و بهره)، همواره صنعتی سودآور به شمار میآید که درآمدهای کوتاه مدت و بلندمدت زیادی نیز برای سهام داران خود به ارمغان میآورد؛ اما به دلیل دستکاری در صورت حسابهای مالی، عموماً دستمزدهای پرداختی به کارگران این صنعت زیانآور، بسیار اندک میباشد و در مجموع نیز هزینههای مربوط به نیروی انسانی، تنها 10 % ارقام فروش صنعت سیمان را به خود اختصاص میدهد.
از سوی دیگر، گزارشهای انتشار یافته نشان میدهد که با گسترش ایده جهانیسازی، آزادسازی تجاری، مقرراتزدایی و مدرنیزه شدن با استفاده از تکنولوژیهای نوین، ما شاهد تغییراتی اساسی در عملکرد و ساختار این صنعت بودهایم. به علاوه، با تملک سهام این شرکتهای چندملیتی توسط افرادی محدود، همواره با پیشبینیهای عملیاتی انجام شده توسط تیمهای مدیریتی آنها، این صنعت همواره به سوی اتوماسیون، افزایش بهرهوری و بهبود تجهیزات حرکت مینماید.
این برنامههای تجدید ساختار، در صحنه عمل به کاهش تعداد کارگران و تضعیف موقعیت اتحادیههای کارگری، همراه با اخراج کارگران و تکنیسینهای ماهر آنها انجامیده است. لذا من معتقدم که جهانیسازی، در عمل بسیاری از کارگران کشورهای در حال توسعه را به سوی بی کاری و اخراج سوق داده و با تضعیف جایگاه اتحادیهها و سندیکاهای کارگری، حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کارگران شاغل در این صنعت، به شدت تضعیف گردیده است.
اگرچه حقوق و مزایای پرداختی این صنعت، بیش از سایر بخشها عنوان میگردد، اما شرایط کار در کارخانههای تولید سیمان، همواره بسیار دشوار بوده است و شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر کارخانجات سیمان فعال در کشورهای در حال توسعه، حداقل در 5 سال اخیر هیچ تغییری ننموده است. حال چرا با وجود افزایش قیمت سیمان در 10 سال اخیر و بهبود سود، شرایط کارگران این صنعت با هیچ بهبود قابل توجهی روبهرو نگردیده است و در مجموع، استانداردهای عمومی زندگی این کارگران، افزایش چندانی نیافته ودر عمل، به دلیل تورم جهانی، آنان فقیرتر از گذشته گردیدهاند؟
جهانیسازی فرصتهای زیادی را برای ابرشرکتهای چندملیتی فراهم نموده و ابرشرکتهای فعال در صنعت سیمان توانستهاند با افزایش سرمایهگذاریهای خود، گسترش ائتلافهای تجاری و تلاش در جهت انحصارطلبی در بازارهای جهانی (با بهرهگیری از سطح تولید بهینه و اقتصادی)، سودهای هنگفتی را به دست آورند. مثلاً در کشور ما (فیلیپین)، کارگران ارزان و بهرهور هستند، ولی به دلیل لابیهای گسترده و پشتپرده با دولتهای حاکم در کشورهای در حال توسعه، این افراد از شرایط ایمن کاری و امنیت شغلی برخوردار نیستند. حقایق موجود در صنعت سیمان نشان میدهد که چگونه جهانیسازی تأثیرات خود را بر کشورهای در حال توسعهای نظیر فیلیپین برجای میگذارد. با وجود قدرت متمرکز ابرشرکتهای چندملیتی و یا فراملیتی صنعت سیمان، شهروندان کشورهای در حال توسعه و به ویژه کارگران، از سهمی اندک در جهت دستیابی به عدالت اجتماعی و منافع اقتصادی برخوردارند. به علاوه، با تضعیف جایگاه اتحادیههای کارگری و کاهش قدرت چانهزنی آنان، قدرت این ابرشرکتها روز به روز گستردهتر و فراگیرتر میگردد، شرایطی که کارگران صنعت سیمان را نیز به جمع قربانیان جهانیسازی میافزاید.
منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1387 / شماره 61، مرداد ۱۳۸۷/۰۵/۰۰به نقل از: www.Dlsu.edu.ph
نویسنده : دیوینا ام. ادرالین
مترجم : محسن داوری
نظر شما