بودجه در چاله نفت
نرخ 65 دلاری نفت در بودجه نشان میدهد که مسئولین اقتصادی به یاری نفت برای چرخاندن سکان اقتصاد امید بستهاند فارغ از این که فاصله کوچک 5 دلاری میان بهای نفت با سقف طلای سیاه در بودجه بزرگترین ریسک اقتصادی محسوب میشود.
نفت دوباره دچار سرگیجه شده است و این سرگیجه بدون شک اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان را دچار مشکل میکند. به نظر میرسد حالا دیگر هیچ شکی باقی نمانده است که بهای نفت تبدیل به یک کابوس شده است. کابوسی که در هر حال برای شاخص های اقتصادی جز زیان چیزی در نهایت به همراه نخواهد داشت؛ مخصوصا برای کشورهایی که عادت کردهاند تا هندوانه های درشت اقتصاد را با بزوی نفت از روی زمین بردارند. یعنی همان کشورهایی که چند دهه پیش به تک محصولیها یا مسافران نفت شهره شدند و هنوز هم بسیاری از النان نمی تواند از گرده نفت پایین بیاییند. به هر حال این یک واقعیت است؛ کابوس نفت همچنان چرخ میزند و نفتیها بیش از سایرین باید در گیرو دار این کابوس گرفتار شوند. از همین منظر هر چند که گرانی نفت نیز یک بحران برای نفتیها محسوب میشود اما کاهش بهای نفت آنها را بیشتر دچار دلهره میکند پس باید گفت که این روزها روزهای خوبی برای مسافران اقتصاد نفتی نیست چون بهای نفت هر چند آران ولی به سمت عقب باز میگردد و سایتهای خبری هر روز از کاهش بهای نفت سخن میگویند. مثلا همین دیروز سایتهای خبری جهان نوشتند که نفت اوپکی ها سه سنت دیگر کاهش یافت. سه سنت اما شاید افت چشمگیری نباشد اما وقتی بهیا منفت را به 71 دلار و 94 سنت میرساند باید گفت که اتفاق ناگواری رخ داده است چون اوپکیها امید داشتند که در همین روزهای آینده و نفت خود را به 80 دلار نزدیک کند. شیخ نشینهای اوپکی با صورت هایی پر از لبخند بارها در هفته گذشته و هفته قبل از ان گفتند که ما نفت 80 دلاری را دوست داریم چون این قیمت مغجون نجاتی برای اقتصاد ماست اما با این وجود به نظر میرسد که شاخص ها تمایلی ندارند تا با خواسا شیخنشینهای نفتی همراه شوند. در دور روز گذشته اما تنها ایالات متحده توانست طعم شیرین نفت را مزمزه کند. دیروز رویترز در لندن گزارش داد که نفت آمریکا بعد از سخنرانی اوباما تا 74 دلار را پشت سر گذاشته است. این هم بدون شک میتواند طنزی برای اقتصاد جهانی باشد چون اوباما در آخرین سخنرانی خود به عنوان پرزیدنتی که بار شکست اقتصادی را به دوش میکشد، هیچ حرف تازهای برای گفتن نداشت. فعالان اقتصادی آمریکا بعد از پایان سخنان سالانه آقای رییس جمهور شاید نا امیدتر از هر زمان دیگری بودند. آنها با شروع سال 2010 بیش از 9 بانک خود را از دست دادهاند اما با این وجود هنوز شعار تغییر اوباما نتوانسته است برای اقتصاد آمریکایی کاری کند و سخنرانی سالانه پرزیدنت نیز برگه امیدی به این شکست اقتصادی اضافه نکرده است. به هر حال اما نرخ نفت در آمریکا به 74 دلار تنه میزند و این به نظر میرسد به خاطر تصمیم بانک مرکزی آمریکا باشد مبنی بر این که نرخ سود نزدیک به صفر باقی میماند. با این وجود باید گفت که این تنها اوپکیها هستند که روزهای بدی را در بازار جهانی نفت تجربه میکنند. البته سایر نفتها نیز چنین روزگاری دارند. مثلا هر بشکه نفت دریای شمال، برنت، روز پنج شنبه در بازار معاملات لندن با هفتاد و دو دلار و پنج سنت معامله شد.
به گزارش شبکه تلویزیونی یورونیوز، هر بشکه نفت وستتگزاس اینترمدیت نیز در بازار معاملات نیویورک با هفتاد و سه دلار و هشتاد و پنج سنت داد و ستد شد. در واقع میتوان گفت که اوپکیها بیشترین سقوط بهای نفت را مزمزه کردهاند، تا حدی که رئیس شرکت نفت آرامکو عربستان سعودی میگوید: افزایش بهای نفت و رسیدن آن به نقطه اوج در آینده تکرار نخواهد شد.
خالد الفلیح، رئیس شرکت نفت آرامکو در این باره طی سخنرانی خود در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس گفت: "امیدوارم رسیدن بهای نفت به نقطه اوج که چندی پیش رخ داد و باعث بروز نگرانیهای گستردهای شد، دیگر به تاریخ پیوسته باشد. "
خبـرگزاری آلمان در داووس، مینویسد: نگرانیهایی که اواسط سال دو هزار و هشت و پیش از افزایش بهای نفت به حدود یکصد و پنجاه دلار در هر بشکه به وجود آمد باعث بیثباتی و افزایش قیمتها شد.
در این میان اما کارشناسان نفتی کاهش دوباره بهای نفت اوپک را به گونهای دیگر تحلیل میکنند. به باور آنها بازار نفت همواره روی یک خط بحران حرکت میکند. اتفاقی که یا بهای نفت را صعودی میکند و یا آن را دچار کاهشی ناگهانی میسازد که هر دوی اینها درواقع یک بحران برای اقتصادهای نفتی محسوب میشود. با این تفاوت که کاهش بهای نفت، برنامههای نفتی را برای اقتصادهای نفتی در بن بست قرار میدهد. در حال حاضر فصل بودجه و یا تدوین سند مالی سال آینده برای بسیاری از نفتیها از راه رسیده است. ایران در نخستین گام برای سال 89 بودجه خود را بر اساس نفت 65 دلاری بسته است. این نرخ نشان میدهد که مسئولین اقتصادی ایران به یاری نفت برای چرخاندن سکان اقتصاد امید بستهاند فارغ از این که فاصله کوچک 5 دلاری میان بهای نفت با سقف طلای سیاه در بودجه شاید بزرگترین ریسک اقتصادی محسوب شود. در این حالت اگر نفت هرگز از 70 دلار کمتر نشود، این ذخایر دلاری ایران هستند که در محاق قرار میگیرند. اینها اما همه یک احتمال است؛ همانطور که از سوی دیگر احتمال کاهش شدید بهای نفت را نیز نادیده نمیتوان گرفت. یعنی اگر فردا اتفاقی رخ دهد و نفت به 50دلار پرتاب شود، به واسطه این کاهش بهای نفت، تمام تعهدات اقتصادی به حاشیه رانده میشوند. جالب اینجا است که در سال گذشته بهای نفت در بودجه ایران به 38 دلار نمیرسید و در سال قبل از آن نیز 40 دلار تخمین زده شده بود، یعنی حتی در بهترین قیمتهای نفتی نیز، نفت 65 دلاری برای بودجه تدوین نمیشد. به نظر میسد امسال مسئولین اقتصادی ایران با نفت 65 دلاری در واقع دیگ ریسک را روی سر گرفتهاند؛ ریسکی که در دنیای نفت یک شوخی بزرگ محسوب میشود. بدون شک باید این مثال را باور کرد. غولهای نفتی میگویند که نفت دیوانه است. یعنی اصلا نمیتوان با قاطعیت در مورد آن سخن گفت. برای همین باید تا انجا که میشود دایره ریسک را کوچک کرد. فرار از چالههای نفتی شاید دست اقتصادهای نفتی را برای مانور اقتصادی ببندد ولی این خاصیت را دارد که وقتی نفت یکباره به عقب باز میگردد برنامههای اقتصادی به گل فر نروند. آیا این گونه نیست؟
منبع: / خبرگزاری / ایلنا ۱۳۸۸/۱۱/۰۹
نظر شما