محدوده تهران قدیم
موضوع : ایران‌شناسی | تهران

محدوده تهران قدیم

تهران کلان‌شهری که امروزه حدود ۹.۵ میلیون نفر جمعیت ثابت دارد؛ حدود ۱۶۰ سال پیش، به علت کمبود جا برای حدود ۱۵۰ هزار نفر جمعیت خود، دربار قاجار را مجبور به گسترش حصار ۳۰۰ ساله تهماسبی و مساحت شهر کرد. در آن زمان وسعت شهر در حدود ۴ کیلومترمربع بود. «عبدالغفار نجم‌الدوله» در سال ۱۲۴۶ خورشیدی اولین سرشماری در تهران را انجام داد؛ جمعیت تهران در میانه پادشاهی ناصرالدین‌شاه، ۱۵۵٬۷۳۶ نفر بوده‌است.

ناصرالدین‌شاه یک‌شنبه ۱۷ آذرماه ۱۲۴۶ خورشیدی یک‌ساعت قبل از غروب، کلنگ توسعه شهر را در محل ساخت دروازه دولت (تقاطع سعدی با انقلاب) بر زمین زد. نقشه حصار و خندق جدید را «میرزا عیسی‌خان وزیر» و «میرزا یوسف آشتیانی» زیر نظر «موسیو بُهلر فرانسوی» (استاد ریاضیات و نقش‌کشی دارالفنون) از روی حصار و قلعه قدیم شهر پاریس طراحی کردند. کار ساخت حصار و حفر خندق دارالخلافه ناصری حدود ۱۲ سال طول کشید.

در این دوره خندق‌های حصار تهماسبی پر شده تبدیل به کوچه و خیابان شدند؛ خیابان امیرکبیر، قسمت‌های شمالی خیابان ری، کوچه احمدی بازار و قسمت‌های کوتاهی از خیابان وحدت اسلامی و کوچه غفاری در کنار آن ازجمله این خندق‌های پر شده هستند.

رجال و درباریان قبل از سال ۱۲۴۶، ساخت عمارت و باغ در بیرون از حصار تهماسبی را آغاز کرده بودند. با گسترش حصار و محدوده شهر، این عمارات و باغ‌ها درون محدوده شهر قرار گرفتند. بعد از توسعه، طهران قدیم به صورت ۸ ضلعی ناقص‌الاضلاعی شد که خندق به دور آن حفر شده بود و راه ارتباطی آن توسط دوازده دروازه انجام می‌گرفت.
 

محدوده تهران قدیم ناصری | نقشه نجم‌الملک ۱۲۷۰ | نسخه باکیفیت
 

بعد از گذشت حدود ۶۵ سال از این گسترش، تهران بار دیگر نیاز به توسعه پیدا کرد. در سال ۱۳۱۲، در زمان پهلوی اول، دروازه‌های ناصری تهران خراب شدند. چند سال بعد در سرشماری سال ۱۳۱۸، جمعیت تهران ۵۳۱ هزار نفر اعلام شد؛ در طی حدود ۷۰ سال جمعیت تهران ۳.۵ برابر شده بود.

در ادامه مقاله توضیحاتی درباره محله‌های قبل و بعداز دوران ناصری، حصار و دروازه‌های تهماسبی و ناصری و دروازه‌های داخلی تهران قدیم بهمراه عکس و نقشه‌های قدیمی ارائه می‌شود. منبع این مطلب سایت تهرانیکا است. 

دروازه‌ها، محله‌ها و محدوده تهران قدیم
۵ محله قبل از دوران ناصری
محله‌ی عودلاجان
محله‌ی سنگلج
محله‌ی بازار
محله‌ی چال میدان
محله‌ی ارگ
۶ محله ناصری تهران قدیم
محله‌ی عودلاجان
محله‌ی سنگلج
محله‌ی بازار
محله‌ی چال میدان
محله‌ی دولت
محله ارگ
۶ دروازه قبل از دوران ناصری
دروازه شمیران قدیم
دروازه دولت قدیم
دروازه قزوین قدیم
دروازه نو (محمدیه)
دروازه شاه عبدالعظیم قدیم
دروازه دولاب قدیم
۱۲ دروازه اطراف شهر تهران
دروازه خانی آباد
دروازه غار
دروازه شاه عبدالعظیم
دروازه خراسان
دروازه دولاب
دروازه دوشان‌تپه
دروازه شمیران
دروازه دولت
دروازه یوسف آباد
دروازه باغشاه
دروازه قزوین
دروازه گمرک
۹ دروازه داخل شهر تهران
دروازه چراغ گاز
دروازه ناصریه
دروازه باب همایون
دروازه علاءالدوله
سردر لاله‌زار
دروازه مریضخانه
دروازه ارگ
سردر الماسیه
دروازه نو

حصار صفوی و دروازه‌های تهماسبی تهران
در دوران شاه‌تهماسب صفوی، و به طور دقیق از سال ۹۳۳ خورشیدی (حدود ۴۷۰ سال پیش)، ضمن احداث حصار صفوی و ۱۱۴ برج و باروی تهران، ۴ دروازه در اطراف این شهر بنا شد. این دروازه‌ها عبارت بودند از:

۱. دروازه دولاب واقع در اول بازارچه نایب‌السلطنه (خیابان ری پایین‌تر از چهارراه ۱۵ خرداد).

۲. دروازه شاه عبدالعظیم واقع در ابتدای بازار حضرتی (تقاطع بازار حضرتی با کوچه احمدی). به این دروازه، دروازه اصفهان هم گفته می‌شد.

۳. دروازه قزوین واقع در اول بازارچه قوام‌الدوله (میدان شاپور یا وحدت اسلامی).

۴. دروازه شمیران واقع در اول پامنار (تقاطع پامنار با چراغ برق).

در این دوران همچنین دروازه جنوبی ارگ هم ساخته شد که در داخل محدوده تهران قدیم و ورودی ارگ پادشاهی (سبزه‌میدان) قرار داشت.

در دوران سلطه افغان‌ها
۵. دروازه دولت قدیم

در دوره تسلط افغان‌ها بر تهران در اواخر دوران صفویه، دروازه شمالی ارگ در شمال محدوده تهران قدیم توسط افغان‌ها بنا گردید. این دروازه که به نام دروازه اسدالدوله معروف بود؛ در ابتدای خیابان باب همایون احداث شد و تعداد دروازه‌های تهران را به شش عدد رساند. گفته می‌شود که افغان‌ها برای فرار در مقابل شورش و حمله احتمالی مردم تهران این دروازه را با نام سرکرده‌شان، اسدالدوله در شمال ارگ بنا کردند.

دوره محمدشاه قاجار
۶. دروازه نو یا دروازه محمدیه

در آخرین سال پادشاهی محمدشاه قاجار و به سال ۱۲۲۶ خورشیدی، دروازه‌ای در پاقاپوق تهران (میدان محمدیه یا اعدام) ساخته شد که بعدها دروازه نو یا دروازه محمدیه خوانده شد. این دروازه که در جنوب محله بازار تهران واقع است؛ تنها دروازه‌ایست که همچنان پابرجاست.

محدوده تهران قدیم ناصری
محدوده ۸ ضلعی تهران ناصری به شرح زیر است:

ضلع جنوبی: خیابان شوش از میدان راه‌آهن تا بعد از خیابان بروجردی.
ضلع جنوب شرقی: خطی مورب از تقاطع خیابان بروجردی با خیابان شوش تا میدان خراسان.
شرق: از میدان خراسان در مسیر خیابان ۱۷ شهریور تا بعداز میدان شهدا، تقاطع خیابان ناطقی.
شمال شرقی: خیابان ناطقی از تقاطع خیابان ۱۷ شهریور تا تقاطع خیابان انقلاب.
شمال: خیابان انقلاب از تقاطع خیابان ناطقی تا چهارراه ولیعصر.
شمال غربی: خطی مورب از چهارراه ولیعصر تا میدان حر.
غرب: خیابان کارگر جنوبی از میدان حر تا تقاطع خیابان بهداری نزدیک راه‌آهن.
جنوب غربی: خیابان کارگر جنوبی از تقاطع خیابان بهداری تا میدان راه آهن.
تمامی این خیابان‌ها به غیر از خیابان شوش که بعدها احداث شد؛ همگی در زمان پهلوی اول با پر شدن خندق‌های اطراف تهران ایجاد شدند.

 

خندق دروازه دولت تهران که خیابان انقلاب بر روی آن ساخته شد | فردریک جی کلپ
 

شش محله‌ی تهران قدیم
بعد از ساخته شدن خیابان‌های ۱۵ خرداد و مصطفی خمینی (سیروس)، مرز و محدوده محله‌های تاریخی تهران متفاوت از مرز و محدوده قدیمی آن شد. امروزه خیابان ۱۵ خرداد مرز محله عودلاجان با محله بازار، و مرز محله سیروس (چال میدان) با عودلاجان حساب می شود. همچنین امروزه خیابان سیروس مرز محله سیروس با محله بازار است؛ اما درگذشته محدوده محله بازار کوچکتر از محدوده امروزی بوده و قسمت‌های بازار سداسماعیل و امامزاده سیداسماعیل(ع) جزو محله چال میدان، و بازار آهنگرها و قسمت شمال شرق بازار جزو محله عودلاجان بوده‌است. همچنین آرامگاه امامزاده یحیی(ع) که امروزه جزء عودلاجان محاسبه می‌شود؛ قبلا در محله چال میدان قرار داشته است.

در ادامه مرز و محدوده قدیمی محله‌های تهران قدیم را بیان می‌کنیم.

• محله‌ی عودلاجان
محدوده محله عودلاجان قبل از توسعه ناصری: ضلع غربی آن خندق شرقی ارگ (خیابان ناصرخسرو)؛ ضلع شرقی آن حصار شرقی شهر بر روی خیابان ری؛ ضلع شمالی آن حصار شمالی شهر روی خیابان امیرکبیر و ضلع جنوبی به شکل عدد ۷؛ قسمت جنوب غربی خطی مورب از تقاطع ناصرخسرو با ۱۵ خرداد امروزی تا تقاطع بازار آهنگرها با بازار چهل‌تن و قسمت جنوب شرقی از همین تقاطع تا تقاطع خیابان ری با کوچه نعیمی‌سپهر امروزی. دروازه شمیران قدیم در این محله قرار داشته است.

محدوده محله عودلاجان بعد از توسعه ناصری: قسمت شرقی آن به نام تابع محله عودلاجان تا خیابان ۱۷ شهریور امروزی گسترده شده‌است. دروازه دولاب در حصار این محله ساخته شد.

• محله‌ بازار
محدوده محله بازار قبل از توسعه ناصری: محله بازار از غرب به حدود خیابان خیام امروزی و از جنوب به حصار تهران در کوچه احمدی امروزی می‌رسیده است. بازار حضرتی و بازار چهل‌تن شرقی‌ترین نقطه محله بازار و مرز محله چال میدان بوده‌اند. این محله در شمال شرقی با خطی مورب از تقاطع ناصرخسرو با ۱۵ خرداد امروزی تا تقاطع بازار چهل‌تن و بازار آهنگرها با عودلاجان همسایه بوده است و در قسمت شمالی خیابان ۱۵ خرداد امروزی از تقاطع ناصرخسرو تا کوچه منوچهرخانی مرز این محله با ارگ تهران بوده‌است. دروازه نو در جنوب این محله قرار داشت.

محدوده محله بازار بعد از توسعه ناصری: مرز جنوبی محله بازار بعد از توسعه به خیابان شوش امروزی رسید. دروازه غار در این محله ساخته شد. دروازه خانی‌آباد نیز در مرز این محله با سنگلج ساخته شد.

• محله‌ سنگلج
محدوده محله سنگلج قبل از توسعه ناصری: ضلع شرقی آن خندق غربی ارگ (خیابان خیام) تا حدود میدان محمدیه امروزی؛ ضلع غربی آن حصار غربی شهر، حدود خیابان وحدت اسلامی امروزی؛ ضلع جنوبی آن حدود خیابان مولوی و ضلع شمالی آن خیابان امام امروزی. دروازه قزوین قدیم در این محله قرار داشت.

محدوده محله سنگلج بعد از توسعه ناصری: قسمت غربی آن به نام تابع محله سنگلج تا خیابان کارگر جنوبی امروزی گسترده شده‌است. دروازه گمرک، دروازه قزوین و دروازه باغ شاه در این محل ساخته شد. دروازه خانی‌آباد نیز در مرز این محله با محله بازار ساخته شد.

• محله‌ چاله میدان
محدوده محله چاله میدان قبل از توسعه ناصری: خطی مورب از تقاطع بازار آهنگرها با بازار چهل‌تن تا تقاطع خیابان ری با کوچه نعیمی‌سپهر امروزی مرز این محله در شمال با محله عودلاجان بوده‌است. در قسمت شرقی به حصار شرقی تهران در خیابان ری تا میدان قیام می‌رسیده. در قسمت جنوبی به حصار جنوبی تهران در خیابان مولوی امروزی از میدان قیام تا چهارراه مولوی می‌رسیده و در قسمت غربی در کنار بازار حضرتی و بازار چهل‌تن با محله بازار هم مرز بوده است. دروازه دولاب قدیم و دروازه شاه‌عبدالعظیم قدیم در این محله قرار داشت.

محدوده محله چاله میدان بعد از توسعه ناصری: مرز شرقی این محله تا خیابان ۱۷ شهریور امروزی و مرز جنوبی این محله تا خیابان شوش امروزی گسترده شد. دروازه خراسان، دروازه شاه‌عبدالعظیم جدید و دروازه ماشین‌دودی در این محله ساخته شد.

• محله ارگ
این محله از جنوب به خیابان ۱۵ خرداد امروزی، از شرق به ناصرخسرو امروزی، از غرب به خیابان خیام امروزی و از شمال به حصار شمالی تهران در میدان توپخانه امروزی محدوده می‌شده است. دروازه دولت قدیم در شمال و دروازه ارگ در جنوب این محله قرار داشتند.

محدوده محله ارگ بعد از توسعه ناصری: این محدوده بعد از توسعه دست‌نخورده باقی ماند اما دیگر این محله با حصار بیرونی شهر هم مرز نبود.

• محله‌ دولت
محله دولت بعد از توسعه ناصری به تهران اضافه شد. مرز شمالی این محله حصار شمالی تهران در خیابان انقلاب امروزی از پیچ شمیران تا چهارراه ولیعصر امروزی بوده‌است؛ مرز شرقی این محله خیابان ناطقی و ۱۷ شهریور امروزی؛ مرز غربی خیابان کارگر جنوبی و مرز جنوبی خیابان امیرکبیر و امام امروزی. دروازه دوشان‌تپه، دروازه شمیران جدید، دروازه دولت جدید و دروازه یوسف‌آباد در این محله ساخته شد.

نه دروازه‌ی داخل شهر طهران قدیم
به غیر دوازده دروازه قدیم تهران (ناصری) در امتداد خندق‌های شهر تهران دروازه‌های نه گانه‌ی دیگری هم در محدوده تهران قدیم بود که کاخ‌های سلطنتی را از شهر جدا می‌کرد. این دروازه‌ها عبارت بودند از:

۱.دروازه چراغ گاز که در شرق میدان توپخانه و اول خیابان امیرکبیر فعلی بود.

۲.دروازه بعدی در ابتدای خیابان ناصرخسرو قرار داشت که به دروازه ناصریه یا دروازه شمس‌العماره مشهور بود و در ضلع جنوب شرقی میدان توپخانه قرار گرفته بود.

۳.دروازه سوم مشرف به خیابان باب همایون بود و به دروازه دولت (قدیم) یا دروازه باب همایون شهرت داشت و در ضلع جنوب غربی میدان توپخانه در کنار ساختمان پست و تلگراف قرار گرفته بود. این دروازه در زمان ناصرالدین‌شاه بر روی دروازه اسدالدوله ساخته شد.

۴.دروازه علاءالدوله اول خیابان فردوسی مشرف به میدان توپخانه قرار داشت.

۵.دروازه پنجم دروازه لاله زار بود که در شمال شرق میدان توپخانه، ابتدای خیابان لاله‌زار قرار داشت. سر در لاله‌زار برای عبور و مرور واگن در دوران قاجاریه تخریب شد.

۶.ششمین دروازه دروازه مریضخانه نامیده می‎شد و در میدان توپخانه اول خیابان امام امروزی قرار داشت. این دروازه هم برای عبور و مرور واگن در دوران قاجاریه تخریب شد.

۷.هفتمین دروازه ارگ یا دروازه تخته‌پل نامیده می‌شد و در سبزه‌میدان امروزی قرار داشت. این دروازه با پل کوچک و راهرویی به سر در نقاره‌خانه در جنوب میدان ارگ متصل می‌شد.

۸.هشتمین دروازه سردر الماسیه (قدیم) بود که در انتهای باب همایون تقاطع صوراسرافیل امروزی قرار گرفته بود که باغ داخل اندرون کاخ شاهی را به بیرون متصل می‌کرد.

۹.نهمین دروازه، دروازه محمدیه یا دروازه نو در انتهای بازار عباس‌آباد قرار گرفته بود.

۱۲ دروازه تهران
در زمان ناصرالدین‌شاه در اطراف شهر تهران دوازده دروازه ساخته شد که در هر طرفِ چهار جهت اصلی سه دروازه واقع شده بود. این دروازه ها عبارتند از:

دروازه‌های جنوبی
۱.دروازه خانی‌آباد که در تقاطع خیابان تختی با خیابان شوش قرار داشت.

۲.دروازه غار که در میدان هرندی قرار داشت.

۳.دروازه شاه‌عبدالعظیم که در میدان شوش و ابتدای جاده شهر ری بود.

دروازه‌های شرقی
۴.دروازه خراسان که در میدان خراسان ابتدای جاده خراسان قرار داشت.

۵.دروازه دولاب واقع در سه راه شکوفه (تقاطع ۱۷ شهریور با ابن سینا).

۶.دروازه دوشان‌تپه که در میدان شهدا قرار داشت.

دروازه‌های شرقی
۴.دروازه خراسان که در میدان خراسان ابتدای جاده خراسان قرار داشت.

۵.دروازه دولاب واقع در سه راه شکوفه (تقاطع ۱۷ شهریور با ابن سینا).

۶.دروازه دوشان‌تپه که در میدان شهدا قرار داشت.

دروازه‌های غربی
۱۰.دروازه باغ شاه که در انتهای خیابان سپه، در میدان حر امروزی قرار گرفته بود.

۱۱.دروازه قزوین در میدان قزوین قرار داشت.

۱۲.دروازه گمرک که در میدان گمرک قرار داشت.

تمامی این دروازه‌ها به جز دروازه ماشین دودی معماری یکسانی داشتند که باقی مانده از دوران صفویه بود. در پایین آن مکانی بود که دروازه‌بانان در آنجا عبور و مرور مردم را نظارت می‌کردند. نمای هر یک از دروازه‌ها با کاشی‌هایی زیبا تزیین یافته بود که بر روی آنها نقوشی از پهلوانان و شخصیت‌های شاهنامه‌ فردوسی مانند رستم، سهراب، اسفندیار، افراسیاب و دیو سفید منقش شده بود.

دروازه و دروازه‌بانی دروازه‌های دوازده‌گانه اطراف شهر به نقل از جعفر شهری
بجز دروازه بی‌‌سقفی که محل عبور ماشین‌دودی بود؛ دروازه‌ها تنها مدخل و مخرج آیندگان و روندگان به داخل و خارج محدوده تهران قدیم بحساب می‌آمدند که از اذان صبح گشوده شده کمی بعد از غروب مسدود می‌گردید و مترددین را لازم بود که فقط در ساعات گشایش آنها رفت و آمد داشته باشند و در ساعات و اوقات غیرمجاز فقط با راضی ساختن دروازه‌بانان و دادن پول چای و دستلاف (رشوه) و مانند آن می‌توانستند عبور و مرور بکنند و در غیر اینصورت اجبار بود که تا باز شدن آنها معطل بشوند.

دو اتاقی که در دو طرف این دروازه ها ساخته شده بود یکی برای مامورین نَواقِلی (اخذ عوارض) و یکی جهت دروازه‌بانان بود که بستن و گشودن دروازه‌ها را در اختیار داشتند و هر مسافر تازه وارد را الزام بود که با این دو دسته برخورد داشته باشد. وظایف دروازه‌بانان نظارت در احوال آیندگان و روندگان و در صورت دستور، تفتیش بدنی و تحقیق و تجسس در احوال ایشان و تکالیف ماموران نواقل دریافت عوارض از بار و مرکب مسافران بود که از مشاغل پر درآمد دستگاه دولت بشمار می‌آمد.

عوارضی که از ورود و خروج هر بار و مسافر دریافت می‌گردید
صد دینار (یکدهم ریال) برای هر لنگه بار الاغ و یک عباسی (دودهم ریال) لنگه بار قاطر و پنج شاهی (ربع ریال) برای هر لنگه بار شتر، ایضاً دو قران جهت هر درشکه و سه قران (ریال) برای هر کالسکه و چهار قران برای هر دلیجان و پنج قران برای هر گاری پستی و یک تومان (ده ریال) جهت هر گاری تجارتی، بعلاوه نفری یک عباسی چهارشاهی (دو دهم ریال) که از هر مسافر دریافت می گردید، به همین حساب برای هر چهار پای خالی از هر سر اسب و الاغ و شتر و قاطر و همچنین گاو و گوسفند که از چهار شاهی تا نیم ریال بوصول می‌آمد.

چون دولت از جهت صرفه غالبا عواید دروازه ها را مانند غالب مشاغل به اجاره واگذار می کرد دروازه‌بانان حکام مطلق‌العنان دروازه‌های خود بودند که نرخ عوارض آنرا در فصول مختلف و رواج و کساد کسب و کار تغییر داده توجهی به قرار دولتی نمی‌داشتند.

و چه بسا که این تغییر نرخ عوارض و حق‌العبور در موارد مختلف مانند مخارج اضافی یا توقعات و زیاده‌خواهی‌های کنترات‌چی‌های خویش که این دوازده دروازه را یکجا اجاره نموده واگذار کرده بودند یا ضعف و آشفتگی دولتها بچند برابر بالا برده بدلخواه خویش قوانین مقرر می داشتند تا آنجا که گاهی منجر به ضبط و مصادره اموال و اثقال مردم می‌گردید که تنها راه چاره اینگونه مواقع برای مردم آن بود که متحمل مرارت تغییر مسیر گردیده بطور قاچاق از بیراهه و شکاف خندقها و مثل آن رفت و آمد بکنند.

البته عوارض و حق‌العبور اتومبیل مربوط به انصاف و مروت نواقلی‌ها و دروازه‌دارها بود که تا چه مبلغ مطالبه نمایند و دیگر بستگی به آنکه چه کسی راکب چنان مرکوب میباشد و کم‌زوری و پرزوری او که چندین برابر پرداخت کرده یا بدون آن عبور بکند. ولی آنچه مسلم و جزء قوانین خودساخته دروازه‌بانان بود آن بود که از هر اتومبیل سواری یک تومان و از هر سرنشین آن دو قران دریافت می‌کردند و اگر از صاحب مقامی محروم گشته چیزی عایدشان نگردیده بود آنرا سرشکن کامیون‌های باری و سواری‌های مسافری و یا با ایراداتی که از بار و دیگر اوضاع آنها می‌گرفتند از این دو وصول می‌کردند.

وجود پالکی و کجاوه و تخت روان یا هودج نیز از جمله وسایلی بودند که هنوز داشته اما کم کم رو به زوال میگذاردند و از پالکی آن یک قران و از کجاوه سی شاهی (یک قران و نیم) و از تخت روان از دو تا چهار پنج قران وصـول می‌گردید.

اگرچه بطوریکه ذکرش گذشت دروازه‌بانی و نواقلی از مشاغلی بود که کمتر کاری عوایدش بپای آن می‌رسید، لیکن مداخل کلی و بره‌کشان آنها در مواقعی بود که وضعی فوق العاده مانند جنگ و سان و رژه و مانور و شاه سواری و مثل آن پیش آمده دولت مال بگیری داشته بخواهد مهمات و قورخانه‌ای حمل و نقل بکنند.

در این مورد توضیحی لازم می‌آید و این آنکه چون دولت جهت صرفه جویی و خودداری از مخارج اضافی یا فقر مالی برای چنین مواقعی وسائلی در اختیار نداشت آنرا از مرکب و مرکوب مردم تأمین می‌نمود؛ باین صورت که حکمی برای مصادره و توقیف چهارپایان و گردونه‌ها صادر نموده در اختیار ماموران می نهاد و این همان زمان بود که ماموران به مال و حشم و دواب صغیر و کبیر رحم نکرده؛ با آنکه جز دستور اخذ اسب و الاغ و شتر و قاطر و وسایل چرخ دار نمیرسید؛ اما از گوسفند و بز و مرغ و خروس و خشک و تر مردم نیز نگذشته هرچه بچشمشان می‌رسید غارت میکردند.

اگرچه این ماموریت منحصر به دروازه‌بانان و ماموران نواقلی نمیگردید و این موارد فرصتی بود که هر فراش و آژان و سرباز و قزاق و سردمدار در هر نقطه از خارج و داخل شهر به یغما و چپاول اموال و اثقال مردم پرداخته با کتک، چارپایان را از زیر رکاب مردم کشیده با بار و بنه به اسم دولت تصاحب نماید.

این لجام گسیختگی به این حد نیز نبود و درشکه، گاری، چهارچرخه، اتومبیل و آنچه از این قبیل را هم شامل نموده چیاول میگردید و از دست ندادن این اموال هم منوط به آن بود که با پرداخت پول شیرینی و پول چلوکباب و مبالغی به آنها بتوانند مامور را راضی، والا چندان که از اختیار مالک بدر آمده بتصرف مامور قرار می‌گرفت و از نظر غایب می‌گردید دیگر مگر مرکب را در میدان مال‌فروشها و اثاثیه‌اش را در میدان سید‌اسماعیل که فروخته شده بود و دیگر اشیائش را در خانه، اتاق، اندرون و شکم مامور بدست آورد، که شاید جمله خر بگیری و مثل تا بگویم «خر نیستم صد خروار بارم کرده‌اند» از همین زمان است.

عواید دیگری نیز برای دروازه‌بانان وجود داشت. مثلا به بهانه تفتیش و بازرسی اموال و اشیاء مسافران و مکاریان هر زمان شیئ یا اشیایی را مانند پارچه و تریاک و بنگ، قاچاق می شمردند و به دست آویز آن به اخاذی و جیب کنی می‌پرداختند و وای بحال مسافر و صاحب باری که از پرداخت پول شیرینی و دستلاف خودداری ورزیده ناخن خشکی می‌کرد؛

 اولا بار و بنه او خالی شده از بسته و جعبه و عدل از هم گسسته پایمال خاک راه و دستخوش نابودی و تاراج می گردید و ثانیا ساعتها بلکه روزها و هفته‌ها باید سرگردان و معطل گشته درمانده چاره‌سازی گرفتاری خویش بماند تا در آخر هم که باز به توصیه اهل خیری که راهنمائیش کند که «با مأمور دولت نمی‌شود در افتاد و هر که با این گروه در افتد ور افتد» و بعقل‌آوردن سر او که از نصفه ضرر برگشتن هم منفعت می‌باشد وادار شود که چیزی هم اضافه بر خواسته اولی ایشان تسلیم نموده خود را خلاص بکند و در واقع هم چوب را خورده و هم پیاز را و هم جریمه را پرداخت کنند.

نوع دوم این مداخل و غارتگری وقتی انجام می گرفت که کار دروازه ورواج داشت و کمتر فرصت وقت کشی بود و باید معامله در بسته یعنی با نظر و توافق طرفین و به سرعت انجام می گرفت و نرخها پک لا به چند لا ترقی می‌کرد که اگر مسافر و صاحب بار مطبوع و سربراه بود و کم و زیادی کرده تحصیل رعایت می‌نمود که فبها، خودش آزاد و مالش بدون تفتیش و جستجو مرخص می گردید؛

هرآینه برخلاف این عمل می‌کرد و آری و نه و چون و چرا و لجاجت بر تمرد مینمود چوب بھایی بود که به بهانه تفتیش به بارهایش می‌زدند و سیخ‌های آهنی نوک تیزی که برای جستجوی تریال بداخل بسته‌ها و عدل‌هایش اگرچه پارچه‌های قیمتی و بالاتر از آن هم بود فرو برده و هستی و سرمایه‌اش نابود می‌کردند که گویا مثل معروف «که اگر یکی دیگر بزنی هیچ» از همین احوال است.

عاقبت دروازه‌های تهران

از میان ۱۲ دروازه تهران بجز دروازه محمدیه تمامی دروازه‌ها در دوران پهلوی اول خراب گشته و خندق‌های کنار آن‌ پر شده تبدیل به خیابان‌های اصلی تهران گردید.
 

 

نظر شما