موضوع : پژوهش | مقاله

حرفه ای به قدمت جهان


تجارت نمی تواند بدون جنگ وجود داشته باشد؛ جنگ نیز بدون تجارت نمی تواند وجود داشته باشد. جان کوین؛ مد یر کمپانی هلندی هند شرقی (١٦١٤)
استخدام افراد خارجی برای انجام نبردهای خصوصی، تاریخی به قد مت خود جنگ دارد. تقریبا کلیة امپراتوری ها، از مصر باستان گرفته تا امپراتوری انگلیسی ملکة ویکتوریا؛ از نیروهای خارجی به شکلی استفاده کرده اند.البته اد بیات و هنر مردمی نیز در طول تاریخ؛ مملو از این حکایات است. این خارجی ها که به نفع طرفی وارد مبارزه می شدند که پول بیشتری می داد، در زبان محاوره مزدور نامیده می شوند. اینان گاهی در چارچوب واحد هایی خد مت می کردند که فو ق العاده سازمان یافته بودند. اما در تمام موارد سود و نفع شخصی انگیزه اصلی آنها را تشکیل می داد.
این فعالیت های بخش خصوصی در زمینه نظامی اغلب بازتاب دهندة توسعة اقتصاد و جامعة بازار بوده است. در برخی موارد این مزدوران منشآ این اقتصاد ها بو ده اند؛ همانطور که باند های سازمان یافته بر مبنای تعلقات قومی یا فرهنگی را نیز بوجود آورده اند. اینان حتی در تولد اولین شرکت ها و قرارداد های نوشتاری دخیل بوده اند ؛ شرکت های خصوصی و یا ادغام های مالی ظریف از همین ها سر چشمه می گیرد.
در طی تاریخ ، دوره هایی که دولت انحصار خشونت را در اختیار داشته ، استثا بوده است و نه قاعده. همان گونه که جفری هربست (١) می نویسد؛ خصوصی سازی خشونت یکی از جنبه های متداول مناسبات بین المللی قبل از قرن بیستم بوده است. البته حکومت هم به عنوان دولت تنها در چهار صد سال گذشته ظاهر شده است. اغلب این بازار خشونت خصوصی بوده که اجازة ساختن بخش دولتی را داده است.
در واقع؛ سازمان های نظامی خصوصی به طرز ویژه ای در دوره های گذار از سیستمی به سیستم د یگر رشد کرده اند؛ هنگامی که دولت ها تضعیف می شوند؛ امکانات نظامی پر قد رتی(که اغلب از امکانات محلی بالاتر است) در بازار آماده به خدمت می شود. در یک چنین وضعیتی؛ شرکت های فرا ملیتی اغلب جزو سازمان یافته ترین بازیگران اند.
پس از سقوط امپراتوری روم؛ اروپای غربی به عصر تاریکی در غلطید و هر آن چه ارتباطی با اقتصاد بازار داشت ، ناپد ید شد. در دوره ای ( دورة فئودالی) که در طی آن قابلیت حکومت کردن ضعیف بود و حتی وجود ندا شت؛ اجبار های ویژه که در پیوند با خدمت نظام وظیفه بود ، تبد یل به مکانیسمی شد که بر اساس آن هر ارتشی ایجاد می گردید. به رغم وظایف اجتماعی که مناسبات فئودالی آنها را تحمیل می کرد؛ سربازان استیجاری همواره جزئی جدا نشدنی از ارتش های قرون وسطی بودند. اینان وظایف فنی ای را بر عهده می گرفتند که سایر موظفین که معمولا برای مدت کوتاهی به خدمت گرفته شده بود ند، قادر به انجام آن نبود ند. گروه های کارگران ورزیده؛ که خود را به بالاترین قیمت اجاره می دادند؛ اولین سازمان های نظامی خصوصی را تشکیل داد ند. اغلب آنان متخصص کاربرد سلاح های بخصوصی بود ند؛ مثل کمان گروهه؛ که استفاده از آن در شان اربابان نبود؛ اما احتیاج به دانش و تمرین و ممارست فراوانی داشت که گروهای متشکل از رعایا قادر به انجام آن نبود ند. بعد ها متخصصین توپ و سلاح های آتشین، شرکتی بین المللی تشکیل داد ند که با تنگ نظری دانش فنی و حرفه ای خود را پنهان نگه می داشت و سن پاترون ( قدیس اصناف) هر کدام از آنان را ، تحت حمایت خود داشت.
معذ لک سیستم نظامی فئودالی در کل بسیار خود را ناکارآمد نشان داد؛ تعداد فرماندهان اندک بود و نیروها ، غیر متخصص و غیر دائمی بود ند. از این بد تر؛ ارتش فئودالی که در خدمت سلطان یا حاکم بود می توانست متشکل از مخالفین واقعی باشد. بدین ترتیب؛ محدودیت خدمت وظیفه نظام در قرون وسطی؛ مجددا رهبران را برآن داشت تا از خدمات واحد های استیجاری بهره جویند.
از قرن سیزدهم؛ جهش اقتصاد شهری باعث به گردش افتادن پول شد؛ و بانک ها توسعه یافت. شرکت های تجاری ظاهر شدند و حتی چند شهر ایتالیا به دست سرمایه گذاران خصوصی افتاد. در این حالت سیستم و نظام کون دوتا (قرارداد) شایع شد. ترتیبی که بر اساس آن خدمات ارتش به پیمانکاری سپرده می شد و در اختیار واحد های خصوصی قرار می گرفت؛ در اصل توسط اصناف تجار به اجرا در آمد. هد ف از آن ( که راه حل عاقلانه ترو اقتصادی تری بود) ممانعت از بسیج تمامی جامعه و مصون نگه داشتن کاراترین شهروندان از آسیب های جنگ بود. اشرافیت نیز از کمک گرفتن از واحد های استیجاری دفاع می کرد؛ و چون از قدرت خلق و توده های مسلح وحشت داشت؛ استفاده از مزدوران را ترجیح می داد.

جنگ به سبک « فری لانس» یا « شوالیه اجیر»
به این ترتیب؛ در تمامی طول قرون وسطی؛ شهر های ایتالیایی روش استخدام واحد های قرار دادی را بسط داد ند. در طی جنگ های صلیبی ، « ونیز» شروع به استخدام سربازان پاروزن، جهت کشتی های خود کرد (١٠٩٥- ١٢٧٠ )؛ اندکی بعد، استفاده مشابه از نیروهای زمینی رایج شد. اما این روش به ایتالیا منحصر نگردید. با توجه به ماهیت جنگ؛ کیفیت و کارآزمایی و دانش فنی سربازان بیشتر از تعداد نفراتشان اهمیت داشت. در تمامی اروپا؛ رهبران به جای استفاده از توده های در خدمت فئودال، به اسکوتاژیوم (پول حمایتی؛ هزینه تسلیح سرباز) متوسل شدند . این مبالغ صرف استخدام مزدوران می شد.
گسترش نیروهای نظامی خصوصی هم زمان بود با بی ثباتی رشد یابنده ای که ناشی از تغییرات سیاسی یا دوره هایی بود که در طی آن ارتش های منظم از هم پاشیده بود؛ به ویژه در طی جنگ های صد سالة اروپا (١٣٣٧- ١٤٥٣). عدم وجود یک قدرت مرکزی شرایط بهینه ای برای استخدام سربازان خصوصی ایجاد کرد. در اصل عده ای از آنان خدمات خود را به عنوان « نیزه آزاد» ارایه می کرد ند که امروزه کلمة « فری لانس» از آن گرفته شده است.

هنگامی که پولی در کار نبود، یا جنگ به پایان می رسید؛ این سربازان بی خانمان می شدند و دیگر شغل منظمی نمی یافتند. بسیاری از آنان کمپانی تشکیل داد ند (کلمه کمپانی از « کون پن » می آید که به معنی نانی بود که آنان دریافت می کرد ند)؛ هدف این کمپانی ها تسهیل استخدام گروهی آنان یا دست کم ارایة غذا و حمایت از آنان بود. آنان دستجمعی به جستجوی شعل به سفر می رفتند؛ که معمولا این کار را به هنگام درگیری جنگی جد یدی انجام می داد ند؛ و با باجگیری از شهر ها و دهات نیازهای خود را مرتفع می کردند.
نام کمپانی های آزاد هم چون چالشی طنین انداز بود؛ زیرا که در سیستم و نظام فئودالی؛ مجموعة جامعه اسیر قید و بندی سخت بود. معذا لک این دوره شاهد توسعة طبقة وسیع نظامی بود که با مشارکت در جنگ های محلی که پیشنهاد شرکت در آنهارا به آنان می داد ند، نیازهای خود را مرتفع می کرد. اگر شاهزاده نشین خودشان در جنگ نبود؛ این افراد یکباره سرباز می شدند؛ پیوند ها و علقه های فئودالی را می شکستند و به جستجوی کار می رفتند وآماده بود ند که شمشیرشان را در اختیار فردی قرار دهند که بیشترین پول را می پرداخت. در واقع؛ این شرکت های آزاد در نهایت، اشکالات نظام فئودالی را تشد ید کردند و در انهدام نظم سابق نفشی فعال ایفا کرد ند. آرمان های اشرافیت اجدادی؛ زمین به عنوان مبدا و منشا اقتدار؛ کلیسا به عنوان نهادی که هرگز نباید طرد شود و زیر سوآل برود؛ قانون دوستی و شرافت فردی به عنوان تنها انگیزه هایی که می شد به خاطر آن وارد نبرد شد؛ همة اینها را، این کمپانی های خصوصی فری لانس که تبدیل به بازیگران نظامی غالب شد ند، خدشه دار کردند و زیر سوال برد ند.
این شرکت های آزاد که در آغاز سازمان های موقتی بودند، متشکل از جنگ جویانی که هدف اصلی شان حمایت از خود و بهره کشی از جمعیت و مردم محلی بود تدریجا تبدیل به سازمانی اقتصادی- نظامی شدند که به طور مداوم در اختیار یک یا چند منطقه بود. به مرور زمان؛ معاهداتی که با کار فرمایان امضا می کردند، بیشتر به جزییات می پرداخت؛ مدت و شرایط کار و خدمات آنان؛ تعداد نفرات و اجرت را تعیین می کرد. این معاهدات ، توسط کسانی تدوین می شد که مثل حقوق دانان فعلی ما بود ند، به این قراردادها « کون دوتا » می گفتند یعنی سندی بسیار دقیق.
هم چنین این شرکت ها استرتژی و راهبردهای بازاریابی را گسترش داد ند که آگاهانه به افسانه سرایی در مورد خشونت و قساوت قلب آنان می پرداخت. هدف از آن ایجاد شهرت نزد کارفرمایان بالقوه ؛ و ایجاد ترس و واهمه در دل حریف به هنگام نبرد بود. یکی از روسای کمپانی ها بر زره سینه بند خود نوشته بود؛ ارباب کمپانی بزرگ؛ دشمن خدا؛ ترحم و رافت. دیگری تعریف می کرد چگونه دو نفر از زیر دستانش را که از راهبه جوانی طلب محبت می کرد ند، غافلگیر کرد ؛ و هم چون سلیمان به هنگام قضاوت ؛ او اعلام کرد نیمی از راهبه سهم هر یک است و راهبه را بدین ترتیب به دو نیم کرد.
مردان این کمپانی ها عموما وفادار بود ند؛ اما این وفاداری صرفا شامل واحد؛ کشور مبدا یا کارفرمایشان می شد. بر خلاف تصور عوام؛ این شرکت ها ، فی نفسه ، توجه چندانی به کشتن نداشتند. مشغلة اصلی آنان پول بود، بیشتر توجه آنان معطوف به اسیر گرفتن زندانیانی بود که قادر به پرداخت باج بود ند. این امر اغلب منجر به آن می شد که بر خوردها طولانی شود یا با خشونت کمتری صورت گیرد. مبارزه بین این شرکت های آزاد؛ به شکل کامل آن ابعاد هنر مندانه ای به خود می گرفت. نبرد تبد یل به ترفندهائی از ضربه زدن و مانور می شد که غافلگیری در آن نقش اساسی ایفا می کرد؛ بخش اعظم نیرو برای لحظة تعیین کننده و قطعی ذخیره می شد. روسا که همچون حرفه ای های واقعی عمل می کرد ند؛ در میان سربازانشان بیشترین مایه را می گذاشتند.
گرچه بیشترین بخش توجه آنان معطوف به مسآلة اقتصادی بود؛ اما اتهام ماکیاول به این شرکت های آزاد مبنی براین که تنها وارد نبرد هائی می شوند که به خون ریزی نیانجامد با واقعیت وفق نمی دهد. اکثر جنگ های وحشیانة صد ساله به توسط کمپانی ها انجام شد. هنگامی که کشتار به پایان می رسید و دیگر شغلی وجود نداشت؛ شرکت های مختلف ، شهر هایی را که پولی جهت حمایت از خود نمی پرداختند غارت کرده و به آتش میکشیدند.
در فرانسه ؛ پادشاه ژان دوم لوبون یک بار تلاش کرد کمپانی های آزاد را نابود کند. واحد های مختلف آنان در یک ارتش متحد شدند و نیروهای سلطنتی را در جنگ بیرینیه (١٣٦٢) شکست دادند. این شکست ضربه ای موحش به حساب می آمد و در تمامی کشور ترس و وحشت مهیبی به راه انداخت. اما از آن جایی که اینان فاقد برنامة سیاسی واقعی بودند؛ اتحاد لحظه ای آنان سریعا دود شد و به هوا رفت. هرکسی به جستجوی کار انفرادی خود رفت و این ارتش خصوصی از هم پاشید. در پایان؛ پادشاهان فرانسه تنها به این خاطر که کاری و مشغولیتی برای آنان دست و پا کرده باشند ، جنگ جدیدی علیه اسپانیا یا مجارستان به راه انداختند و آنان را به خارج از کشور فرستادند.
در پایان قرن چهاردهم؛ بسیاری از این نیروها از کوه های آلپ گذ شتند و در جستجوی شغلی ثابت تر به ایتالیا رفتند. در نتیجه این کشور تبدیل به اولین و مهمترین بازار کمپانی های خصوصی شد؛ و این امر دو دلیل داشت؛ علی رغم مساحت محدود ، بسیاری از دولت ها و پادشاه نشینان ایتالیا در آن دوران حکومت های پر قدرتی به شمار می رفتند؛ بسیار ثروتمند بودند و پیوند تعیین کننده ای با زمینداری نداشتند؛ ساختار دولت شهر ها در آنها غالب بود و عقیده داشتند که اکثر شهروندان مولد ند ونباید آنان را از وظایف شهری دور نگه داشت.

تولد ارتش منظم
به زودی کمپانی ها میدان های نبرد ایتالیا را زیر نظارت گرفتند و شمشیر خود را به خدمت کسی در می آوردند که قادر به پرداخت بود؛ و زندگی کسی را که قادر به پرداخت نبود، تبدیل به جهنم می کردند. یکی از مهمترین کمپانی ها؛ گراد کمپانی بود که ١٠ هزار نفر در آن گرد آمده بودند. در بین سایر سا زمان های قابل ذکر؛ باید از کمپانی سفید انگلیسی یاد کرد (که داستان سر آرتور کونان دویل نام آن را جاودانه کرده است) و گراند کمپانی کاتالان که بعد ها به یونان رفت تا به مدت ٦٠ سال آتن را اداره کند.
موفقیتی که نصیب این کمپانی های خارجی شد، اشراف ایتالیا را بر آن داشت تا از آنها تقلید کنند. تد ریجا کمپانی های خارجی موضع غالب خود را به نفع کمپانی های محلی ، که در سرزمین خود بودند ، از دست دادند . این شکل جدید نام « کون دو تیری» به خود گرفت که از نام کونترا (قرارداد) می آید. این سازمان ها در اندازه های مختلف وجود داشت؛ دستجات کوچکی که خدمات خود را به ارتش های بزرگ خصوصی، خانواده هایی چون گونزاگاس یا کولوناس اجاره می دادند. سایر رهبران « کوند وتیر» ، هم چون ویسکونتی ها و اسفورزا ها از نظر سیاسی حاکم بر شهری بودند که آنان را به خدمت گرفته بود و تا آن جا پیش رفتند که کنترل کارفرمایشان را هم در اختیار گرفتند. کمپانی های خصوصی بسیاری در بازگشت به فرانسه از نو وارد جنگ های مرزی ای شدند که در طی این مدت هنوز قطع نشده بود.
سلطة آنان در فرانسه به پایان نرسید مگر آن هنگام که پادشاه شارل هفتم توانست از نا امیدی ای که آنها در دل تجار انداخته بود ند، بهره برداری کند. او در ١٤٤٥ موفق شد که از طبقة بورژوایی در حال رشد درخواست پرداخت مالیات مخصوصی کند. و این مبالغ را برای پرداخت حقوق منظم به تعدادی از این کمپانی ها به کار برد و مابقی را سرکوب کرد.
پادشاه برای مدتی طولانی این کمپانی ها را حفظ کرد (به جای این که تنها درطی یک نبرد از خدمات آنان سود جوید) ؛ و به این ترتیب اولین ارتش منظم اروپا را ایجاد کرد. پس ریشه و منشآ ارتش نوین و مدرن فرانسه ژرمن ها ، اسکاتلندی ها و ایتالیایی هایی بودند که در کمپانی های آزاد به کار اشتغال داشتند. مهم ترین رقیب پادشاه فرانسه؛ دوک دو بورگونی؛ شارل جسور، آن چنان از وجود ارتشی منظم وحشت داشت که بی درنگ دست به تقلید زد و به کشور گشائی در تمام اروپا مشغول گردید ؛ بد بختانه ارتش منظم او در طی عملیاتی علیه کانتون های خون خوار سویس مستقل، نابود شد.

١- دارای کرسی سیاست و مسائل بین المللی در دانشگاه پرینستون


منبع: / ماهنامه / لوموند دیپلماتیک / 2004 / نوامبر ۱۳۸۳/۰۸/۲۶
مترجم : بهنام جعفری
نویسنده : پیتر وارن سینگر

نظر شما