اطلاع رسانی؛ ابزار نوین قدرت و تسلط (1)
مقدمه
علم و فن آوری متکی بر ابزار ارتباطی در عصر تحولات شگرف اطلاعاتی و ارتباطاتی به عوامل مهم قدرت در عرصه ی جهانی تبدیل شده اند. در عصر تحویل توازن قدرت اقتصادی متکی به عصر تولید کالایی به عصر تولید اطلاعاتی، کارآیی یا ناکارآیی کشورها و در مقیاس دیگر، ضعف یا توانمندی آنها، بستگی تام به نحوه ی بهره مندی آنها از اطلاع رسانی نوین دارد.
امروزه، فرآیندی شتابناک و روبه تزاید در مسیر بهینه سازی استفاده از فن آوری در حال شکل گرفتن است؛ فرآیندی که به دلیل تنوع ابزارها و شتابناکی تحولات، پیش بینی نتایج و پیامدهای بین المللی ناشی از آن غیرممکن شده است. این فرآیند، شکل سنتی شکاف بین دو گروه از کشورهای بهره مند از فن آوری ـ سرمایه و بی بهره از آن را فروریخته و شیوه ی نوینی از شکل بندی جهانی را پی ریخته است. در نتیجه ی این رشد ـ که عمدتاً منحصر به کشورهای پیشرفته است ـ در حال حاضر شاهد نوعی عدم توازن و شکاف در پیشرفت رسانه های اطلاعاتی و ارتباطی جهان سوم (بی بهره از نعمت های فن آوری) و کشورهای پیشرفته هستیم که در عرصه ی اطلاع رسانی و بویژه ریزپردازنده ها از سایر بخش ها بیشتر رخ نمایانده است.
بدین سان، چالش اساسی فراروی حرکت شتابان رو به رشد جهانی، شکاف بین دو گروه از کشورها در میزان دسترسی به علم اطلاع رسانی نوین است. بدون تردید، آینده از آن کشورهایی خواهد بود که اهداف ملی علم و فن آوری خود را به خوبی تنظیم می کنند و قادرند با انتخاب راهبردهای مناسب، برتری نسبی یا مطلق خود را در عرصه ی دانش و اطلاع رسانی جهانی به دست آورند. واقع این است که علم امروز دیگر معطوف به فعالیت نیمه وقت دانشمندان نیست بلکه، در گستره ی جهانی توجه و انرژی میلیون ها نفر را به خود جلب کرده بودجه های اطلاعاتی حجم قابل توجهی از سرمایه های ملی کشورها را به خود اختصاص داده است. مبتنی بر این اهمیت اساسی دانش نوین است که در پرتو بهره گیری از سیستم های اطلاع رسانی، علم نوین به سرعت حالت مجزا، منفرد و منزوی خود را از دست داده و در صف اول بسیاری از تصمیم گیری های ملی و بین المللی در جوامع نوین قرار گرفته است.
به هر طریق، قدرت استفاده از فن آوری های نوین و تسلط بر ابزارهای اطلاعاتی ـ ماهواره های ارتباطی، شبکه ی جهانی اینترنت، پست الکترونیکی، ریزپردازنده ها و … شیوه ی تازه تری از تسلط جهانی را پی افکنده است که در صورت عدم چاره اندیشی از سوی دولت های جوامع جهان سومی، خطر عمیق تر شدن شکاف های جهانی را بیشتر می سازد.
• اطلاع رسانی و شکاف های جهانی
پردازش کامپیوتری داده ها و نیز استفاده از اینترنت، پست الکترونیکی و سیستم های ماهواره یی در انتقال وسیع دانش و اطلاعات، منجر به ایجاد تغییرات شگرف و دامنه دار در ساختار صنعتی، اداری و خدماتی کشورها شده است. حجم گزارشهای رسمی و غیررسمی منتشر شده از سوی مراکز علمی کشورهای اروپای غربی و سازمانهای بین المللی ـ همچون یونسکو، سازمان ملل و … تأکیدی بر این نکته است که پیدایش ریزپردازنده ها توانمندی های اینترنتی و نیز برقراری ارتباطات سریع ماهواره یی، بشدت بر میزان تولید، سطح بهره وری، نیروی بالقوه کار و مشارکت بین المللی در تولید یک محصول و فرآورده مؤثر بوده است. تحقیقات اخیر نشان داده اند که «تأثیرات ناشی از این پیشرفت ها نه تنها محدود به موارد یاد شده نبوده بلکه عمق آن تا قلب زندگی روزمره ی مردم عادی کشیده شده و شیوه زندگی، نحوه ی استفاده از اوقات فراغت و عادات و رفتارهای روزانه ی مردم جوامع پیشرفته را نیز تحت تأثیر قرارداده است.»(۱)
این گونه تأثیرگذاری عمیق که بهینه سازی استفاده از دستاوردهای نوین علمی بر زندگی اجتماعی انسان برجای می گذارد، برآنمان می دارد تا به این پدیده صرفاً به چشم یک فرآیند ساده ی پردازش و نشر اطلاعات نگاه نکنیم، بلکه گامی فراتر نهاده دیدی بازتر، نظری عمیق تر، موشکافانه تر و دقیق تر به فراسوی آن بیفکنیم و نتایج و پیامدهای غیرقابل اجتناب بعدی آن را نیز به تحلیل بنشینم. نکته ی اساسی ـ بویژه برای کشورهایی همچون کشور ما که عمدتاً مشاغل تولید و صنعتی شان کاربر است تا سرمایه بر ـ که می توان از آن به عنوان معضل اصلی اطلاع رسانی نوین برای کشورهای کمتر توسعه یافته و کاربر نام برد، این است که بهره گیری از مدارهای الکترونیکی و فن آوری های ماهواره یی، روح جنب وجوش را از بخش های مولدی چون حمل ونقل، طراحی صنعتی، اداره های دولتی، آزمایشگاهها، سیستم های خدمات بانکی و … گرفته و آنها را تقریباً نیمه فعال ساخته است. البته، نمی توان منکر این شد که امکانات فنی نوین به همراه خود، یک سری مشاغل تخصصی را نیز در بخش های مختلف به وجود آورده است اما باید توجه داشت که درمقایسه با گذشته، نه تنها این میزان بیشتر نشده بلکه در نتیجه همین افول همه جانبه ی فعالیتهای شغلی و جداسازی کارگران مشاغل تولیدی ـ صنعتی از ابزارهای کاری خود، مشکلی به نام « دانش تولیدی» نمود پیدا کرده است. به عبارتی، این نیروی بالقوه که در جریان این فرآیند به یک نیروی فاقد دانش و توانایی تبدیل شده است، شانس کمتری برای بقا یافته و از این رو، چاره یی نخواهد داشت جز اینکه برای زنده ماندن خود را با شیوه های جدید وفق بدهد که در این حالت نیز به دلیل نداشتن دانش و تخصص کافی، مجبور می شود با تن دادن به کارهای بی ارزش و کم قدر، همه چیز را از نو آغاز کند.
به این ترتیب، برای فایق آمدن به این معضل و معضلاتی مشابه که می تواند در آینده خود را نشان دهد، برخورداری از سازوکار های بنیادی برای تقویت بنیه های علمی ـ فن آورانه و ایجاد زیرساخت های اساسی اطلاعاتی و ارتباطاتی برای ممالک روبه توسعه ضرورتی است انکارناپذیر. این کشورها چنانچه بخواهند در توازن جدید جهانی عهده دار نقش درخور بوده و تماشاچی صحنه نباشند باید به فعالیتهای سترگ در زمینه های علمی ـ فن آوری دست زنند. برای این امر، باید دانسته شود که بالقوگی های نظام های علمی اطلاعاتی منابع راهبردی هستند که بایستی به دقت ایجاد و به کار گرفته شوند و چنان تنظیم گردند که توانایی کمک رسانی به توسعه را داشته باشند. جدی انگاشتن علم، فن آوری و اطلاع رسانی نوین در کنار پرداختن به فعالیتهای پژوهشی، مسأله یی اساسی و تعیین کننده برای کشورهای توسعه نیافته است. به قول پروفسور عبدالسلام «ما در جهان سوم، دانش و فن آوری را به هیچ وجه جدی نمی گیریم. حرفه ی دانش و فن آوری مبتنی بر علم در جنوب از قوام زیادی برخوردار نیست و اعتبار حرفه یی اندکی دارد» (۲) برهمین اساس نیز برای بهره مندشدن از کاربردهای علم و اطلاع رسانی در کشورهای توسعه نیافته، راهبردهای بلندمدت چند بعدی و متمرکز به تمام جنبه های فرآیند نوآوری از آموزش ابتدایی عمومی تا آموزش دانشمندان، مهندسان و مدیران، از ساختن توانایی تحقیق و توسعه تا بسیج گروههای تحقیقاتی برای برخورد کردن با مسائل عمده ی ملی، لازم و ضروری است. کشورهای در حال توسعه چنانچه بتوانند به تحقق این امر همت گمارند، می توانند به آینده خوش بین باشند. در غیر این صورت عقب افتادن از فاصله ی شتابان پیشرفت نوین جهانی در سایه گسترش تکنولوژیهای اطلاع رسانی، تاوان غیرقابل جبرانی در پی خواهد داشت.
قابل انکار نیست که امکانات ارتباطی جدید، چیزی بیش از برقراری یک ارتباطات سریع صرف و از میان برداشتن مرزهای ارتباطی موجود ما بین نقاط دورافتاده را برای ما به ارمغان آورده است که از جمله ی عمده ترین این رهاوردها می توان از پردازش سریع اطلاعات، انتقال داده ها ازهر نوع و هر شکل، یکپارچه سازی داده های قابل استفاده و نیز تسهیل در استفاده از ابزارهای ارتباطی نام برد. با این همه، نمی توان از کنار این مسأله گذشت که مشکلات ناشی از گسترش روزافزون بهره گیری از کامپیوترها و ماهواره ها و تحولات فنی ناشی از این فرآیند چنان جدید و ناشناخته است که ما هنوز از بخش اعظمی از پیامدهای سیاسی و اقتصادی ـ اجتماعی آن ناآگاهیم.
امروزه، باوجود آنکه استفاده و بهره گیری از سخت افزارهای پیشرفته از حقوق مسلم انسان امروزی است وعلوم و فنون ـ و نیز دانشمندان، محققان و حرفه مندان ـ برای پیشبرد اهداف خود چنان به کامپیوترها و شبکه های پیوسته ی اطلاعاتی ملی و جهانی محتاج اند که حتی تصور اینکه بدون بهره گیری ازتکنولوژی امروز می توانستیم به پیشرفتهای کنونی برسیم امری بیهوده است، اما کماکان این دغدغه ی خاطر وجود دارد که آیا تکنولوژی اطلاعاتی جدید در خدمت به عمل و رفاه اجتماعی انسانها به کار گرفته خواهد شد و یا به ابزار تسلط نوین گروه دارایان برنداران خواهد انجامید؟ و این دغدغه ی سالیان سال انسانهای اندیشمند است که باید پاسخی در خور برای آن یافت.
این دغدغه ی خاطر ریشه ی عمیق دارد: دنیای امروز دنیای کامپیوتر است و ارتباطی تنگ و نزدیک میان ابزارهای اطلاع رسانی و سایر بخش های اجتماعی به وجود آمده: ارتباطی دوسویه و درعین حال پارادوکسیکال؛ به گونه یی که یکی را بدون دیگری نمی توان نگه داشت و یا آن را کنار گذاشت. بر همین اساس نیز است که هرگونه برنامه ریزی و تصمیم گیری در خصوص روند طرح های مربوط به توسعه، بازگشت به اقتدار گذشته و یا دفاع ـ یا حفظ ـ هویت فرهنگی به ناگزیر با مشکلات اجرایی ناشی از ناهمگونی نظام اجتماعی و ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطاتی مورد استفاده، مواجه خواهد شد.
بی آنکه بخواهیم اصول اساسی تأثیرات مثبت پیشرفت های نوین ارتباطی و اطلاعاتی را خدشه دار کنیم، می توانیم مشکلات ناشی از مبادلات گسترده و بی رویه ی اطلاعاتی را در خصوص آسیب پذیر شدن ـ و یا بهتر بتوان گفت آسیب های جدی یکسویه و تنها معطوف به کشورهای گیرنده ی اطلاعات ـ تمامیت ارضی و استقلال فرهنگی کشورهای دریافت کننده اطلاعات را نیز مورد کنکاش قرار دهیم. واقع امر این است که ما هنوز بدرستی ازمیزان و حجم واقعی مبادلات اطلاعاتی بین کشورها ـ بویژه کشورهای دریافت کننده ی اطلاعات که در معرض بمباران اطلاعاتی هستند ـ اطلاع دقیقی نداریم؛ چرا که از یکسو ابزار فنی مناسبی برای اندازه گیری میزان این مبادلات در دست نداریم و از سوی دیگر نیز ـ براساس یک قاعده ی منسوخ و قدیمی ـ اطلاعات پیرامون این موضوع همچون رازی سر به مهر از عموم مخفی نگه داشته می شود.
امروز، علم اطلاع رسانی چنان وضعیتی را به همراه آورده است که کشورهای مختلف جهان را به لحاظ ناگزیری از رویارویی با آن ـ و نه مقابله ـ به «اندیشناکی» واداشته است؛ آنگونه که شش کشور اروپایی غربی (۳) ژاپن، مکزیک و برزیل اقدامات جدی مؤثری در جهت مواجهه مثبت با پدیده ی اطلاع رسانی و ایجاد آمادگی برای پیشگیری از تأثیرات منفی ومخرب آن در اولویت برنامه های کاری خود قرار داده اند.
• وضعیت ایران
برای کشور ما ـ که شرایط خاص خود را از لحاظ مشارکت در تولید اطلاعات و دانایی دارد ـ وضعیت به گونه یی دیگر است: به قطع و یقین نه چون فرانسه ابزار، امکانات و توانایی مالی ـ علمی داریم که بخواهیم در مقابله با سیر روزافزون دانش اطلاع رسانی پا به پای دیگر کشورهای توانمند پیش برویم و نه موقعیتی چون برزیل داریم که با اتکا به توانمندی های صنعتی مان بخواهیم در یک رابطه ی تقابلی برابر به مواجه با اطلاعات نوین برویم و نه در جایگاهی هستیم که بخواهیم جامعه مان را به طور مطلق از داشتن اطلاعات محروم سازیم ـ که این یکی نه «شدنی» است و نه «لازم» ـ و نه شرایط روز جهان امکان آن را برای ما می دهد که بخواهیم در مقابل ورود اطلاعات دیوار بکشیم. از این رو، پرسش اساسی پیش رو ـ که در ضمن آن رهیافت آتی مان را نیز ترسیم می کنیم ـ این است که در مواجهه با گسترش روزافزون اطلاع رسانی و برای بهره مندی مفید از آن چه باید کرد؟
برای تبدیل کردن اطلاع رسانی به یک نظام گسترده ی ملی، ناگزیر از پی افکنی یک رهیافت ملی هستیم؛ رهیافتی که ضامن اجرایی آن مدد گرفتن از سرمایه گذاری کلان اقتصادی خواهد بود. ناگفته پیداست که برپا نمودن چنین نظامی به ناگزیر متضمن یکسری تغییرات اساسی و زیربنایی جانبی است که از عمده ترین آنها می توان به گسترش هوشمندانه ی شبکه های مخابراتی و تربیت نسل جدید نیروهای کارآمد و متخصص اشاره کرد. افزون بر این و در کنار این تلاش ها باید تمهیدی اندیشیده شود تا با انجام یکسری برنامه ریزیهای مدون در خصوص ارایه خدمات عمومی، محیطی فراهم آید که در سایه ی آن بتوان به جذب نیروهای سرریز شده از محیط های شغلی که بر اثر نفوذ کامپیوتر ایجاد شده دست یازید. آنچه این مسأله را برای کشور ما به امری ضروری بدل ساخته، دغدغه ی خاطری است که در حال حاضر دنیای متمدن را فراگرفته است و آن معضلی است که با عنوان «مکانیزه کردن جامعه» از آن یاد می کنند، دغدغه یی که در کشورهای جهان سوم نه تنها معضلی به حساب نمی آید بلکه کوچکترین ردپایی نیز نمی توان از آن سراغ جست. دلیل آن است که در بسیاری ازکشورهای جهان سوم ـ بویژه آنها که درآمد سرانه ی ناچیز دارند و از دیون خارجی هنگفت رنج می برند ـ به خاطر پیشگیری از تشدید بحرانهای داخلی خود عملاً امکان مکانیزه کردن تولیدات، آموزش و کشاورزی را ندارند و از همین روی نیز اندک رغبتی برای گام نهادن در وادی مکانیزاسیون از خود نشان نمی دهد. با این حال و همانگونه که پیش تر گفته شد کشور ما وضعیت ویژه ی خاص خود را دارد. با اتکا به سابقه ی کهن فرهنگی و به پشتوانه ی شخصیت های علمی تاریخی ارزشمند و نیز برخورداری ازجامعه ی بالنده علمی خود و با توجه به سطح ارتباطات علمی ـ فرهنگی که درگستره ی جهانی ایجادکرده است و همچنین دارا بودن مراکز دانشگاهی پویا و توانمند به همراه بهره مندی از دانش و تخصص حرفه مندان و متخصصان رشته های مختلف علمی ـ فنی جزو کشورهایی است که ساختارهای مناسب علمی ـ فنی و اجتماعی ـ فرهنگی خود را پی افکنده و از برنامه ریزیهای مدون توسعه یی برخوردار است و از همین روی نیز به عنوان «یک رویکرد اساسی به آینده ی پیش روی خود» بایستی ساز و کار در خوری را برای مواجهه با مخاطرات در پیش روی ناشی از گسترش سیستم های اطلاع رسانی طراحی نماید. نکته ی قابل ذکر در این زمینه این است که چالش در پیش رو برای ما به چگونگی مواجهه با پدیده ی نوین اطلاع رسانی برمی گردد. با توجه به شکل و نوع پیشرفت های صورت گرفته و ویژگی عمده ی آنها می توان با کاربست راهکارهای مناسب روشهای معقول منطقی تری برای همگامی با پدیده جهانی اطلاع رسانی در پیش گرفت. در این زمینه آنچه به نظر می رسد ضروری باشد و چاره یی جز آن نیز نیست بالا بردن توان و ظرفیت علمی جامعه در جهت مشارکت جدی تر در تولید دانش است که تنها از این طریق می توان از تبدیل اطلاع رسانی به ابزار تسلط نوین جلوگیری کرد.
ادامه دارد ...
پاورقی:
۱ـ World Science Report, 1999
۲ـ پروفسور عبدالسلام، علم و تکنولوژی در کشورهای جنوب مترجم: مصطفی اسلامیه. ناشر: یونسکو
۳ـ شامل فرانسه، ایتالیا، آلمان، هلند، سوئد و بلژیک
منبع: / روزنامه / ایران ۱۳۸۰/۰۲/۲۹
نویسنده : شهروز دولتخواه
نظر شما