جلال آل احمد
آلِ اَحْمَد، جَلالُالدّین، (1302-1348ش)، نویسنده، ناقد و نظریه پرداز سیاسی ـ اجتماعی. نام خانوادگی او در شناسنامه «سادات آل احمد» است. وی در یک خانوادة روحانی در محلة پاچنار تهران زاده شد. پس از پایان دورة دبستان به کارهایی از قبیل تعمیر ساعت، سیم کشی و چرم فروشی پرداخت و ضمن آن در دورة شبانة دبیرستان دارالفنون به تحصیل ادامه داد. در همین سالها با آثار احمد کسروی و محمدمسعود آشنا شد (یک چاه و دو چاله، 48). تحت تأثیر اندیشه های کسروی دربارة مذهب قرار گرفت و عقیدهاش به اصول تشیّع به سستی گرایید. در 1322ش دورة دبیرستان را به پایان برد و آنگاه به نجف سفر کرد، ولی چند ماه بعد بازگشت و در گروه ادبیّات دانشسرای عالی مشغول تحصیل شد. در همین دوران، با تنی چند از یاران خویش، «انجمن اصلاح» را بنیاد نهاد. ازجمله فعالیتهای این انجمن نشر جزوهای زیر عنوان عزاداریهای نامشروع بود که جلال خود آن را از عربی ترجمه کرده بود. در 1323ش به حزب توده پیوست و یکی از فعالان مطبوعاتی آن شد و در نشریات این حزب مقاله نوشت و مدتی مدیرداخلی مجلة ماهانة مردم بود. در 1325ش دورة دانشسرای عالی را به پایان برد و سپس در مدارس تهران معلّم شد. در تیرماه 1326ش به عضویت کمیتة ایالتی تهرانِ حزب توده درآمد و در 13 دی ماه همان سال به عنوان اعتراض به عدم استقلال رهبری این حزب و فقدان دموکراسی در آن، همراه با گروهی به رهبری خلیل ملکی، از آن انشعاب کرد (ایران ما، 15/10/26). ]تاریخی که آل احمد خود برای این رویداد ذکر کرده (16 آذرماه 1326ش) و در جهان نو (ملاح 5) و در خدمت و خیانت روشنفکران (صص 346، 347) آمده خطاست و ظاهراً از همان جا به مقالة منتشره در ایرانیکا نیز راه یافته است[. آنگاه مدتی در حزب انشعابیّون به نام حزب سوسیالیست تودة ایران به فعالیت پرداخت. و چندی بعد خود را کنار کشید، اما تا پایان عمر به راه تازهای که برگزیده بود وفادار ماند. پس از آن دوران، به نگارش داستانهای کوتاه و مقالات انتقادی پرداخت. در 1328ش ازدواج کرد، اما هرگز دارای فرزند نشد.
در دوران جنبش ملی شدن صنعت نفت (1329-1332ش) بار دیگر به فعالیت سیاسی پرداخت. در 1329ش در تأسیس «حزب زحمتکشان مردم ایران» به رهبری مظفر بقایی و خلیل ملکی شرکت جست و مدیریت روزنامة شاهد، ارگان این حزب، را بر عهده گرفت. در 1331ش در تأسیس «نیروی سوم» به رهبری خلیل ملکی و انتشار مجلة علم و زندگی، ارگان این سازمان، همکاری کرد و مدتی نیز ریاست کمیتة تبلیغاتی «نیروی سوم» را بر عهده داشت. در اردیبهشت 1332ش از نیروی سوم نیز کناره گرفت، ولی دوستی خود را با برخی از افراد آن گروه حفظ کرد. پس از کودتای 28 مرداد 1332ش توسط دادستان حکومت نظامی احضار و پس از یک روز بازداشت آزاد شد (در خدمت و خیانت روشنفکران، 395). پس از آزادی، گرچه غیر از شرکت در تجدید حیات «جامعة سوسیالیستها» فعالیت سیاسی چندانی نداشت، گهگاه مقالاتی سیاسی ـ اجتماعی، چه در مجلات و چه به صورت مستقل مینگاشت و در راهاندازی و ادارة مجلة علم و زندگی در سالهای 1336-1339ش همکاری داشت (همان، 348). مدتی نیز به گردش در گوشه و کنار کشور پرداخت و مشاهدات خود را در دفاتری زیر عنوان اورازان، تاتنشینهای بلوک زهرا و جزیرة خارک، درّ یتیم خلیجفارس به نگارش درآورد. سپس چندی در «مؤسسة تحقیقات اجتماعی»، وابسته به دانکدة ادبیات دانشگاه تهران، کارکرد و چندی نیز در دانشسرای عالی، دانشسرای مامازان، دانشکدة علوم تربیتی و هنرسرای عالی نارمک به تدریس ادبیات پرداخت. در 1341ش سرپرست نشریة کیهان ماه شد که تنها 2 شماره از آن منتشر گشت. در همین سال از سوی وزارت فرهنگ، برای مطالعه در زمینة نشر کتب درسی، به اروپا سفر کرد. در فروردین 1343ش به حج رفت و در تابستان همین سال در هفتمین کنگرة بینالمللی مردم شناسی در اتحاد شوروی شرکت کرد. تابستان سال بعد، به دعوت سمینار بینالمللی ادبی ـ سیاسی دانشگاه هاروارد، به ایالات متحدة امریکا رفت. آل احمد شرح این سفرها را نگاشته، که از آن جمله شرح سفر حج او زیر عنوان خسی در میقات چندینبار چاپ شده است. این شرح نشان میدهد که عواطف مذهبی که نویسنده از کودکی با آن خو گرفته بوده، در طی مراسم حج، بار دیگر در او زنده شده است.
در 1347ش در تأسیس کانون نویسندگان ایران شرکت کرد. از این دوران به بعد، مقامات ساواکِ نظام سلطنتی، بر آزار او افزودند. سرانجام در 18 شهریور 1348ش، در اشسالِمِ گیلان درگذشت. از میان آثار وی، 2 کتاب بیش از همه شهرت یافت: غرب زدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران، در کتاب نخست، که یکبار در 1341ش و چندبار در سالهای بعد به چاپ رسید، دربارة علل پس ماندگی شرقیان و دلایل توجه مردم ایران به غرب، نظریات گوناگونی مطرح ساخته، نسبت به خطر نفوذ فرهنگ غرب در جامعة ایرانی هشدار داده، و روی آوردن به «کلیّت اسلامی» را توصیه کرده است. نظریات گوناگونی مطرح ساخته، نسبت به خطر نفوذ فرهنگ غرب در جامعة ایرانی هشدار داده، و روی آوردن به «کلیّت اسلامی» را توصیه کرده است. نظریات عرضه شده در این کتاب بیشتر عکسالعملهای عاطفی نسبت به مسائل است و ریشه یابی علمی و تجزیه و تحلیل تاریخی در انها ضعیف و اندک است.
دو بخش کوچک از کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران در 1345ش در مجلة جهان نو به چاپ رسید (یک چاه و دوچاله 53) و متن کامل آن پس از درگذشت وی، در 1357ش منتشر شد. در این کتاب، وی نظریاتی در باب روشنفکران و دیدگاههای آنان و خصایص و برخی از روشهای اندیشه و عمل ایشان عرضه میکند. د 2 کتاب دیگر او، مدیر مدرسه و نفرین زمین، داستاننویسی و نقد اجتماعی درهم امیخته است. وقایع کتاب مدیر مدرسه در مدرسهای در حومة شهر تهران میگذرد و نویسنده در ضمن توصیف روابط و مشکلات شاگردان، معلمان و مراجعان، به ارائه و نقد مسائل اجتماعی میپردازد. در کتاب نفرین زمین هرچند که ظاهراً موضوع رمان مربوط به «سرگذشت معلم دهی است در طول نه ماه از یک سال و انچه بر او و اهل ده میگذرد» (همان، 54)، اما قصد اصلی او نقد و بررسی مسائلی نظیر اصلاحات ارضی، فروش املاک، تعاون روستایی، مکانیزه شدن کشاورزی و آبیاری سنتی و وابستگی اقتصادی روستاییان به کمپانیهای خارجی است. سرگذشت کندوها و نون والقلم نیز دو داستان تمثیلیاند که اولی مسألة ملی شدن نفت و و سرنوشت آن را باز میگوید، و دومی در زیر پوشش یک داستان تاریخی، اوضاع و احوال جاری ایران را تصویر میکند. آل احمد علاوه بر داستاننویسی، در زمینههای مردم شناسی نیز اثاری دارد که حاصل سفرها و مشاهدات عینی او در نقاط مختلف ایران است. وی با آنکه تحصیلات رسمی در زمینه مردم شناسی نداشت، در دریافت مسائل و مشکلات روستا و زندگانی روستاییان، و نیز طرح مسائل مردم شناسی و بیان سنتها و فرهنگ عامة مناطقی که بدانها سفر کرده، تیزبینی قابل توجهی نشان داده است. این دقت نظر در نوشتههای سیاسی و اجتماعی او نیز دیده میشود، ولی در اینگونه آثار غالباً حالات وحی و عکسالعملهای عاطفی بر داوریهای او سایه میافکند و انسجام و نظم منطقی نوشتههایش را متزلزل میسازد.
هنر برجستة آل احمد داستاننویسی اوست که در این زمینه دارای سبک و شیوة خاص است. زبان محاوره را بسیار خوب و بجا به کار میگیرد؛ تصویرها و شخصیت پردازیهایش روشن و دقیق است، و در گنجاندن نکات اجتماعی و سیاسی در ضمن داستان توانایی تمام دارد. پژوهشگران و صاحبنظران در باب اثار و شخصیت فرهنگی ـ سیاسی وی اختلاف نظر بسیار دارند.
آثار: از آثار او تاکنون منتشر شده اینهاست:
الف ـ داستانها و سرنامهها و مقالات: دید و بازدید، 1324ش؛
- از رنجی که میبریم، 1326ش؛ سه تار، 1327ش؛
- زن زیادی، 1331ش؛ اورازان، 1333ش؛
- هفت مقاله، 1333ش؛ تاتنشینهای بلوک زهرا، 1337ش؛
- سرگذشت کندوها، 1337ش؛ مدیر مدرسه، 1337ش؛
- جزیرة خارک، دُرّ یتیم خلیج فارس، 1339ش؛
- نون والقلم، 1340ش؛ سه مقالة دیگر، 1341ش؛
- ارزیابی شتاب زده، 1344ش؛ خسی در میقات، 1345ش؛
- نفرین زمین، 1346ش؛ کارنامة سه ساله، 1347ش؛
- پنج داستان، 1350ش؛ یک چاه و دو چاله، 1356ش؛
- در خدمت و خیانت روشنفکران، 1357ش؛
- سنگی بر گوری، 1360ش؛ ولایت عزرائیل، 1363ش.
ب ـ ترجمهها:
- عزاداریهای نامشروع، 1322ش؛ قمارباز (از فیودور داستایفکسی)، 1327ش؛
- بیگانه (از آلبرکامو) با همکاری علیاصغر خبرزاده، 1328ش؛
- سوءِتفاهم (از آلبرکامو)، 1329ش؛
- دستهای آلوده (از ژان پل سارتر)، 1331ش؛
- بازگشت از شوروی (از آندره ژید)، 1333ش؛
- مائدههای زمینی (از آندره ژید) با همکاری پرویز دارویش، 1334ش؛
- کرگدن (از اوژن یونسکو)، 1345ش؛
- عبور از خط (از ارنست یونگر) با همکاری محمود هومن، 1346ش؛
- تشنگی و گشنگی (از اوژن یونسکو)، با همکاری منوچهر هزارخانی، 1351ش.
- تلخیص و بازنویسی داستان کهن چهل طوطی با همکاری سیمین دانشور، 1351ش.
مآخذ:
علاوه بر برخی از اثار آل احمد که در متن مقاله آمده، از منابع زیر نیز استفاده شده است:
- ملاح، خسرو، «سوکی بر جلاله»، جهان نو، س 24، شمـ 3 (مرداد ـ شهریور 1348ش)، صص 4-8؛
- یادنامة جلال آل احمد، به کوشش علیدهباشی، تهران، پاسارگاد، 1364ش، صص 17-22، 79-81، 490-513.
منبع:
- http://www.cgie.org.ir
نظر شما