احمد ابن اسحاق قمی
احمد ابن اسحاق محدث بزرگوار قرن سوم از چهرههای درخشان شهر قم است که مورد عنایت امام زمان خویش قرار گرفت. او عالمی جلیل القدر فقیهی پرهیزگار نماینده و مورد اعتماد ویژه امام عسکری (علیه السلام) در شهر قم بود.
افزون بر آن مرجعیت دینی ویژهای نیز در قم داشت، حتی زمانی متولی اوقاف و روزگاری هم کارگزار پیشوای یازدهم شد، احمد به عنوان دوست خصوصی و محرم راز امام عسکری (علیه السلام) و رابط بین حضرت و شیعیان قم بود. او وجوهات جمع آوری شده را در سفرهای متعدد به حضور امام (علیه السلام) تقدیم میکرد. همچنین برای تحصیل علم و کمال از محضر پیشوایان معصوم مسافرتهایی به سامره و ناحیه حجاز داشته است. او به محضر سه امام (امام جواد و امام هادی و حضرت عسکری (علیه السلام)، نیز نائل آمد. معجزاتی را از آن بزرگوار مشاهده کرد و جواب نامه هایی هم از طرف آن حضرت (که اصطلاحا توقیع گفته میشود) دریافت داشت (1).
برای شناخت شخصیت احمد بن اسحاق ناچاریم تأملی در عصری که وی در آن زندگی میکرد و فعالیتهای حضرت عسکری علیه السلام داشته باشیم چرا که حضرت مهمترین تأثیر را در افکار و آرمانهای وی داشت.
آن حضرت با وجود سختترین تدابیر امنیتی و فشارهای سیاسی از هیچ کوششی در راه انجام وظیفه خطیر امامت فرو گذاری نمیکرد. از جمله فعالیتهای آن حضرت میتوان به تربیت انسانهای کار آمد اشاره کرد. امام (علیه السلام) با اقدامات سری، بین شیعیان مناطق مختلف ارتباط ایجاد میکرد و از طریف نمایندگان و سفراء و اعزام پیکها و نامهها به آنان، در نگهبانی از شریعت آسمانی میکوشید. شیخ طوسی (قدس سره) در کتاب رجالش حدود صد نفر را نام میبرد که با حضرت ارتباط داشته، از یاران و شاگردان برجستهاش محسوب میشدند که یکی از آنان احمد ابن اسحق است (2).
خاندان بزرگ
بسیاری از خویشاوندان از اصحاب ائمه (علیه السلام)، از محدثین بزرگ و مؤلفین برجسته بوده و از ائمه هدی (علیه السلام) روایات بسیاری نقل کردهاند که در کتابهای معتبر حدیث از جمله در کتب اربعه و سایر کتابهای روایتی به چشم میخورد (3) اجداد و آباء این مرد پر تلاش و ممتاز قمی در شهر کوفه سکونت داشته و از طایفه مشهور و معروف اشعری بودهاند، جد چهارم احمد بن اسحاق، احوص بن سائل اشعری در سال (121 ق) در قیام زید فرزند امام زین العابدین (علیه السلام) شرکت کرد و فرماندهی سپاه او را بر عهده گرفت و بعد از شهادت زید مثل دیگر یاران زید دستگیر شد. بعد از چهار سال حبس، در زندان حجاج، با شفاعت برادرش عبدالله، آزاد شد و همراه برادرش به قم هجرت کرد و در این شهر اقامت گزیده، طایفه بزرگ شیعیان اشعری را بنیان نهادند (4).
پدر نیکوکار
اسحاق بن عبدالله بن سعد از راویان مورد اعتماد و محدثان عادل قم است. او به محضر امام صدق و امام کاظم (علیه السلام) شرفیاب شد و از محفل الهی شان توشه برچیده است. بزرگان علم رجال از او به نیکی یاد کرده و به دالتش تصریح نموده ند، بنابر نظر شیخ طوسی، اسحاق بن عبدالله دارنده کتابی بوده است. احمد ابن زید، محمد بن ابی عمیر، علی ابن بزرج و افرادی دیگر از اسحاق - که تا قبل از سال 183 هجری زنده بوده است روایت نقل کردهاند (5).
برای شناخت این خاندان به روایتی از امام صادق علیه السلام اشاره میکنیم. عیسی ابن عبدالله قمی، یکی از افراد ممتاز خاندان اشعری ملاقاتی با حضرت صادق علیه السلام داشت. امام بعد از استقبال گرم، میان دو چشم عیسی را بوسید و فرمود: «عیسی از ما اهل بیت است» یکی از حاضران پرسید: عیسی از اهل قم است، است؛ چگونه میتواند از شما اهل بیت علیها سلام باشد؟ حضرت در پاسخ فرمود: عیسی ابن عبدالله، مردی است که زندگی و مرگ او با زندگی و مرگ ما در آمیخته است.
احمد ابن اسحاق در محضر حضرت هادی علیه السلام
بعضی مواقع که احمد با زحمات زیاد از قم به سامراء میآمد، به علت پیش آمدها و موانع سیاسی و...، نمیتوانست به حضور حضرت هادی علیه السلام شرفیاب شود. روزی نزد امام علی آمد و از دوری راه و کم سعادتی خویش گلایه کرد و پرسید: آقای من! من بعضی وقتها میتوانم به حضور شما رسیده، بهرهمند شوم ولی گاهی هم از این فیض محروم میشود. زمانی که نتوانستم به حضور شما بیایم، از چه کسی پیروی کنم؟ امام علیه السلام فرمود: این ابو عمر و عثمان ابن سعید نائب اول امام زمان (عج) مورد اعتماد من است. هر آنچه او برای شما بگوید: از طرف من میگوید و هر چه به شما برساند، از جانب من میرساند (6). البته ارجاع احمد ابن اسحاق بن عثمان ابن سعید توسط امام علیه السلام به خاطر ملاحضات زمانی و موقعیت سیاسی بود.
محرم راز حضرت عسکری علیه السلام
چنانکه گفتیم احمد ابن اسحاق از نزدیکترین یاران امام عسکری علیه السلام نیز محسوب میشد و با اینکه در شهر قم میزیست امام علاقهاشه ائمه او را از قم به سامراء میکشانید به این ترتیب از دریای کمالات یازدهمین کوکب فروزان امامت توشهها برگرفت. او به عنوان محرم اسرار امام از برخی رازها آگاه میشد که یکی از آنها خبر ولادت با سعات حضرت بقیةالله الاعظم (ارواحناه فداه) است که امام عسکری علیه السلام توسط پیک ویژه خویش احمد را از تولد فرزندش آگاه ساخت. متن نامه حضرت با دست خط مبارک خویش خطاب به احمد ابن اسحاق، چنین گفت:
«فرزند ما متولد شد. باید آنرا از دیگران پوشیده بداری زیرا ما به جز دوستان نزدیک خویش کسی را از آن آگاه نکردهایم و ما دوست داشتیم که به تو خبر دهیم تا خداوند تو را به وسیله این خبر خوشحال گرداند، همان طور که ما هم خوشحال شدهایم (7).
جانشین حضرت عسکری (علیه السلام)
در اثر اختناق سیاسی که از سوی حمکرانان عباسی اعمال میشد، موضوع جانشینی بعد از حضرت عسکری (علیه السلام) در هالهای از ابهام قرار داشت و غیر از دوستان مورد اعتماد کسی از آن آگاه نبود، شیعیان در این باره از احمد ابن اسحاق که نماینده حضرت بود، سؤالاتی کردند و او برای اینکه در این باره اطلاعات بیشتری کسب کند و جانشین حضرت را با چشم خود ببیند، عزم سفر کرد و در شهر سامراء به محضر حضرت عسکری علیه السلام شرفیاب شد. قبل از اینکه لب به سخن بگشاید و در مورد جانشین سؤال کند، امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود:
«ای احمد ابن اسحاق! خداوند متعال از اول خلقت آدم تا امروز زمین را خالی از حجت قرار نداده است و تا قیامت هم خالی نخواهد گذاشت؛ حجتی که به واسطه او گرفتاریها از اهل زمین دفع میکند و به سبب او باران نازل میشود و به میمنت وجود وی برکات نهفته در دل زمین را آشکال میسازد.»
احمد پرسید: یابن رسول الله! حجت خدا بعد از شما کیست؟ حضرت به درون خانه رفت و لحظهای بعد کودکی سه ساله را که رخسارش همچون ماه شب چهارده میدرخشید، در آغوش گرفته، بیرون آورد و فرمود:
«ای احمد ابن اسحاق! اگر در نزد خداوند متعال و ائمه اطهار (علیه السلام) مقامی والا نداشتی، فرزندم را به تو نشان نمیدادم، این کودک هم نام و هم کینه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است و همین کودک است که زمین را بعد از آنکه از ظلم پر شد پر از عدل خواهده کرد. ای احمد ابن اسحاق! فرزنذدم همانند خضر و ذوالقرنین است. به خدا سوگند او غیبتی خواهد داشت و در زمان غیبت غیر از شیعیان ثابت قدم و دعا کنندگان در تعجیل فرجش کسی اهل نجات نخواهد بود.
احمد از امام (علیه السلام) پرسید: سرورم! آیا نشانهای هست که مطمئن شوم این کودک همان قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است؟ در این هنگام کودک لب به سخن گشود، گفت: انا بقیةالله فی ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثرا بعد عین یا احمد بن اسحاق.» من آخرین حجت خدا بر روی زمین ام و از دشمنان او انتقام خواهم گرفت. ای احمد وقتی حقیقت را با چشم خود دیدی، دیگر نشانهای مخواه.
احمد از اینکه توانسته بود هم پاسخ سؤال خویش را دریافت کند و هم آخرین سفیر خداودن را مشاهده کند چهرهاش از شادی بسیار شگفته شد. فردای همان روز با اشتیاقی افزونتر به دیدار امام عسکری (علیه السلام) شتافت و پاسخ بقیه سؤالات خویش را دریافت کرد (8).
سیمای احمد در دیدگاه امام زمان (عج)
حضرت ولی عصر (عج) در موارد گوناگونی این فقیه فرزانه را مورد عنایبت قرار داد. ابو محمد رازی میگوید: به اتفاق احمد بن ابی عبدالله برقی در محله عسکر بودیم (9) که پیک ویژه حضرت امام زمان علیه السلام از طرف ایشان نزد ما آمد و بعد از اینکه چند نفر از یاران امام علیه السلام را نام برد، خطاب به ما گفت؟ حضرت میفرماید: همه این افراد و احمد ابن اسحاق مورد اعتماد ما هستند (10) همچنین در نامهای که از ناحیه مقدسه حضرت قائم (صلوات الله علیه) به عنوان احمد ابن اسحاق صادر شد، عباراتی در تأئید وی به چشم میخورد از جمله این که حضرت فرموده بود: خداوند نگهدار تو باشد و ترا پاینده بدارد. نامه ات به همراه ضمیمهاش به من رسید... ای احمد ابن اسحاق خدا تو را رحمت کند... خداوند توفیقات تو را افزون گرداند (11).
در نگاه دانشمندان
شیخ طوسی (385 - 460 ق) مینویسد: احمد ابن اسحاق قمی مورد اعتماد ماست. او مقامی بزرگ دارد و از یاران نزدیک امام حسن عسکری علیه السلام است. احمد که پیشوای علمای قم بود. بارها به محضر ائمه معاصرش مشرف شد و مسائل دینی اش را از آنها پرسید (12).
این شهر آشوب، یکی دیگر از نظریه پردازان علم رجال است، وی مینویسد: احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی از نزدیکان امام یازدهم علیه السلام بود و به افتخار دیدار حضرت صاحب الزمان علیه السلام نائل آمد (13).
ابو العباس نجاشی، متوفی 450 ق و یکی از اعلام نامدار امامیه معتقد است: احمد ابن اسحاق قمی رابطه بین شیعیان قم و ائمه بود. وجوهات مردم را پیش آنان میبرد و پاسخ مسائل شرعی را هم گرفته، به شیعیان میرساند او از امام جواد و حضرت هادی علیه السلام روایت دارد و یکی از یاران ویژه حضرت امام عسکری علیه السلام به شما میآید (14).
هدیه حضرت مهدی (عج)
محمد ابن حمد قمی نامهای به ناحیه مقدسه حضرت مهدی عج نوشت و در ضمن آن یادآؤر شد که احمد بن اسحاق قمی میخواهد همراه من به سفر حج برود و به هزار دینار نیاز دارد، اگر صلاح بدانید این مبلغ پول را به عنوان قرض به احمد بپردازم تا پس از به جای آوردن مراسم و بازگشت به دیار خویش قرضش را بپردازد. امام علیه السلام در جواب چنین مرقوم فرمود: این مبلغ را به عنوان هدیه به او میدهیم و پس از بازگشت از زیارت خانه خدا نیز مبلغ دیگری به او خواهیم داد (15).
بهترین شهروند قمی و شوق وصال یار
سعد ابن عبداله اشعری یکی از محدثین نامدارد شیعه میگوید: سؤالات زیادی را یادداشت کرده بودم تا از احمد ابن اسحاق بپرسم: زیرا او بهترین همشهری من و نزدیکترین دوست امام حسن عسکری علیه السلام بود. وقتی به دنبال او رفتم. معلوم شد به قصد سفر به سامراء از شهر خارج شده است. بی درنگ به راه افتادم، در بین راه او را ملاقات و علت دیدار او را بیان کردم و گفتم طبق معمول پرسشهایی آوردهام که جواب بگیرم. وی در حالی که از این دیدار خوشحال بود. به من گفت: خوب شد آمدی همراهم باش. زیرا من به شوق دیدار مولایمان حضرت عسکری علیه السلام به سامراء میروم و سؤالاتی در رابطه با تأویل و تنزیل قرآن دارم. با هم برویم و پاسخ هایمان را از منبع وحی بگیریم؛ زیرا اگر به محضر آقا برسی، با دریایی از شگفتیهای تمام ناشدنی و غرائب بی پایان روبرو خواهی شد.
وقتی وارد سامراء شدیم، یک راست به منزل امام عسکری علیه السام رفتیم و بعد از کسب اجازه یکی از خدمتگزاران ما را به داخل منزل راهنمایی کرد.
وقتی وارد شدیم، صحنهای دیدیم که رخسارش مانند ماه شب چهارده میدرخشید و کودکی روی زانویش نشسته بود که در شکل و زیبایی به ستاره مشتری شباهت داشت. موس سرش از دو سو تا بنا گوش میرسید و میان آن باز بود، مانند الفی که در بین دو واو قرار گیرد.
به حضرت سلام کردیم. آقا که مشغول نوشتن نامه بود، با مهربانی جواب فرمود و ما را به حضور پذیرفت.
داستان صد و شصت کیسه پول
احمد ابن اسحاق امانتهای ارسالی را که شامل صد و شصت کیسه درهم و دینار ممهور به نام صاحبانشان بود و در داخل یک کیسه بزرگ قرار داشت. به محضر حضرت تقدیم کرد. امام عسکری علیه السام رو به کودک کرد و فرمود: فرزندم! هدایای دوستان و شیعیانت را تحویل بگیر. کودک لب به سخن گشود، عرضه داشت: آقای من! آیا سزاوار است دستهای پاکم را به این هدایای آلوده که حلال آن به حرامش مخلوط شده است دراز کنم؟
امام علیه السلام به احمد فرمود: ای فرزند اسحاق! محتویات کیسه را خالی کن تا فرزندم (مهدی علیه السلام) حلال را از حرام جدا کند. احمد کیسهها را یکی پس از دیگری بیرون آورد و آن کودک آنها را با نام صاحب سکه و محل سکونت مقدار سکهها، چگونگی به دست آوردن آن مال و علت حلال و حرام بودنش را مشخص فرمود. در این میان مهر کیسهها را میشکست و احمد که آنها را باز میکرد همان طور مییافت که آن کودک فرموده بود تا اینکه کیسهها تمام شد...
امام عسکری علیه السلام فرمود: راست گفتی فرزندم! آنگاه حضرت خطاب به احمدن گفت: ای پسر اسحاق! تمام این پولها را جمع کن و به صاحبانشان برگردان و یا سفارش کن به آنها برسانند. ما نیازی به آنها نداریم، فقط پارچه آن پیرزن را بیاور! احمد که آن پارچه را در خورجین جا گذاشته بود، خواست به بیرون از خانه برود و آنرا بیاورد، امام عسکری علیه السلام رو به من کرد و فرمود: ای سعد! تو برای چه آمدهای؟ عرض کردم احمد مرا به زیارت شما تشویف کرد. حضرت فرمود: مسائلی را که میخواستی بپرسی، چه شد؟ گفتم: آقا! همچنان بدون جواب ماندهاند. فرمود: از نور چشم من سؤال کن و به کودک خردسال اشاره نمود.
من سؤالهایم را مطرح کرده و جوابهای کافی از او گرفتم، تا اینکه وقت نماز رسید، در این موقع امام عسکری علیه السلام با فرزند گرامی اش برخاسته، آماده نماز شدند. من نیز از خدمت آنها اجازه گرفته، بدنیال احمد بن اسحاق رفتم. وقتی او را پیدا کردم دیدم گریه میکند. پرسیدم چرا گریه میکنی؟ گفت: پارچه امانتی را که امام علیه السلام از من خواست گم کردهام. گفتم ناراحت نشو، برو واقعیت را به حضرت بگو. او رفت و لحظهای بعد در حالی که صلوات میفرستاد و شادی در صورتش موج میزد، برگشت. پرسیدم چه شد؟ گفت: پارچه امانتی زیر پای امام پهن بود و حضرت روی آن نماز میخواند (16).
شخصیت علمی
احمد ابن اسحاق افزون بر اینکه امین، ئوکیل و سفیر حضرت عسکری علیه السلام بود و بعد از ایشان نمایندگی امام زمان علیه السلام در شهر مقدس قم را بر عهده داشت به عنوان یک محدث راستگو و مورد اعتماد دانشمندان امایه مشهور است بنا به نقل «معجم رجال الحدیث» او در سلسله اسناد 67 روایت قرار گرفته است و روایاتش در کتب حدیث شیعه مثل کتب اربعه و «غیبت» شیخ چیره دستی در علم حدیث و احکام که مرجع خاص و عام بود و مردم برای حس مسائل دینی به او رو میآوردند، سفرهای متعددی به عراق و حجاز داشته که در این سفرها مسائل مختلف کلامی، علوم قرآنی و اطلاعات تاریخی را از ائمه آموخته بود و اطلاعات جامعی در این زمینهها داشت (17).
موقعیت علمی و مرجعیتش مقبولیت همگانی داشت و روزی محمد ابن ابی العلاء و یحیی ابن محمد که از دانشمندان شیعه بودند، در بحث تاریخی اختلاف پیدا کردند و بعد از مجادله و بحثهای طولانی تصمیم گرفتند برای حل مسئله و یافتن حقیقت به احمد ابن اسحاق قمی که از یاران برجسته امام دهم و یازدهم علیه السلام بود، مراجعه کنند.
آن دو به قم سفر کرده، به منزل احمد ابن اسحاق رفتند، امد پاسخ صحیح را به صورتی بیان کرد که آن دو اظهار کردند: حمد و شکر خداوند را که تو را در دسترس ما قرار داد (18).
روایتها و سؤال و جوابهای این محدث عالیقدر از حضور ائمه علیه السلام ؛ قدری اهمیت دارد که امروزه مدرک فقهی، فقهای بزرگ شیعه محسوب میشود.
تألیفات
او نتیجه آموخته هایش از ائمه طاهرین علیه السلام را در قالب کتابهای متعدد و در موضوعات مختلف جمع آوری کرد که بعنوان نمونه میتوان از کتاب 1 - «علل الصوم» 2 - «علل الصلوة» 3 - «مسائل الرجال» نام برد.
اساتید
احمد ابن اسحاق از مکتب دانشمندان عصرش استفاده کرد و از آنان حدیث نقل کرد از جمله، عبدالله ابن میمون، زکریا ابن آدم، زکریا ابن محمد یا سر خادم و دیگر محدثین که در کتابهای معتبر شرح مفصل ان بیان شده است.
شاگردان احمد ابن اسحاق
1 - احمد ابن ادریس قمی «ابو علی اشعری» (متوفی؛ 306 ه ق)
احمد سرآمد فقها و محدثان امین امامیه در نیمه دوم سده سوم هجری و از اصحاب امام حسن عسکری است و حضرت با عنوان «معلم» از وی یاد کرده است. کلینی و تلعکبری از شاگردان برجستهاش به شمار میآیند.
نامش در سند بیش از دویست و هشتاد حدیث به چشم میخورد و معروفترین اثر احمد ابن ادریس، کتاب «نوادر» است (19).
2 - احمد ابن علی بن ابراهیم
از راویان مورد اعتماد است و شیخ صدوق روایتهای فراوان با استناد به او نقل میکند.
3 - احمد بن محمد بن عیسی اشعری
فقیه و محدث نامدار قم بود و به توفیق دیدار با امام رضا، امام جواد و امام عسکری علیه السلام دست یافت. دانشمندان علم رجال نه تنها از وسعت اطلاعو مهارتش در حدیث خبر میدهند بلکه قداست نفس و عظمت روحش را میستایند، نامش در سند بیش از دویست و بیست و نه حدیث قرار دارد، آثار فراوانی چون «التوحید، المتعه، فضل النبی، فضائل العرب و کتاب المنسوخ و...) از احمد ابن محمد بجا مانده است (20).
بزرگان علم رجال او را ثقه و مورد اعتماد دانستهاند. کتاب «نوادر» از اوست و کلینی روایات فراوانی را با استناد به وی نقل کرده است.
5 - سعد بن عبدالله اشعری
ابو القاسم سعد بن عبدالله بن ابی خلف اشعری بزرگ فقهای شیعه در نیمه دوم قرن سوم و معاصر با حضرت عسکری علیه السلام، عالمی مورد اعتماد و والامقام بود. در سلسله سند نزدیک به 1142 حدیث قرار دارد و چهل اثر (سی و هفت کتاب وی در اعیان الشیعه یاد شده است) از او به جا مانده است.
«بصائر الدرجات» معروفترین نوشته سعد بن عبدالله به شمار میرود.
6 - سهل بن زیاد آدمی رازی، عبداله بن جعفر حمیری، عبدالله بن عامر اشعری، علی بن ابراهیم قمی، علی بن سلیمان زراری، محمد بن حسن فروخ صفار، محمد بن عبدالجبار قمی، و محمد بن یحیی عطار قمی از دیگر شاگردان احمد هستند که در کتب معتبر به تفصیل از آنان یاد شده است (21).
شخصیت اجتماعی
احمد وکیل ائمه در شهر قم بود و تبلیغات دامنه داری در دفاع از اهل بیت علیه السلام انجام میداد. پاسخگوی مسائل فقهی و اعتقادی مردم بود. وجوهات آنان را جمع آوری میکرد و به محضر امام عسکری علیه السلام میرسانید، در مورد موقوفات اقدامات لازم را انجام میداد و برای اینکه فعالیت هایش را در کانونی متمرکز کند، به دستور امام در قرن سوم ه ق شروع به ساخت مسجد مهمی کرد. که به مسجد امام حسن عسکری علیه السلام معروف است این مسجد امروزه یکی از بناهای قدیمی به شمار میآید و سالهاست که شیعیان مخلص برای اقامه نماز، عزاداری و مراسم مذهبی - اجتماعی از آن استفاده میکند.
ادیب الممالک فراهانی در قصیدهای طولانی این مسجد را توصیف کرده است و بخشی از ابیاتش چنین است:
ای فلک لاجورد، گر بزمین بنگری
تن به تواضع دهی، سر بسجود آوری
ور فلک آرد بطاق، مهر و مه اندر نطاق
کوفته بر این رواق، رأیت پیغمبر
از حسن عسکری علیه السلام ماند بجا این بنا
معنی ام القری، زاده شاه غری
مسجد امام حسن عسکری علیه السلام در مراسمهای مختلف همچون ایام اعتکاف و غیره مملؤ از انسانهای وارسته و خداجو میشود و از زمانهای گذشته تا به حال همیشه علمای بزرگ و متقی مانند آیةالله اراکی در این مسجد که شبستانهای متعدد دارد امامت نمودهاند.
افول ستاره قم
ستاره تابناک قم بعد از یک عمر تلاش در راه احیاء ارزشهای اسلامی و معنویات ائمه اطهار علیه السلام، خبر رحلت خویش را همراه با کفن از حضرت ولی عصر (عج) دریافت کرد، شیخ ابو عمر و کشی میگوید: ابو عبدالله بلخی طی نامهای که به من نوشت از حسین ابن روح قمی سخن به میان آورد و از جمله در آن نامه نوشته بود که حسین ابن روح میگویدج احمد ابن اسحاق نامهای به ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام نوشت و اجازه خواست که به حج برود. حضرت نیز به وی اجازه داد و پارچهای هم برایش فرستاد. احمد وقتی پارچه را دید گفت: امام علیه السلام خبر مرگ مرا داده است و هنگام بازگشت از سفر حج در حلول سر پل ذهاب در گذشت (22)، و به این ترتیب احمد بن اسحاق در حدود سالهای 260- تا 263) در استان کرمانشاه دیده از جهان فرو بست و مقبرهاش امروزه در کنار شهر زیارتگاه شیفتگان اهل بیت علیه السلام شده است (23).
نمونه هائی از روایات احمد ابن اسحاق
به عنوان حسن ختام روایاتی چند از احمد بن اسحاق را میآوریم.
ایمان حضرت ابی طالب علیه السلام
1 - عن اسحاق بن جعفر عن، ابیه علیه السلاتم، قال: قیل له: انهم یزعمون ان ابا طالب کان کافرا فقال: کذبوا کیف کون کافرا و هو یقول:
الم تعلمو وجدنا محمدا
نبیا کموسی خط فی اول الکتب (24)
اسحاق ابن جعفر از پدربزرگوارش، حضرت صادق علیه السلام نقل کرد که به آن حضرت عرض شدا آنها (مخالفین ما) گمان میکنند حضرت ابو طالب کافر بود: فرمود: دروغ میگویند، چگونه او کافر است در حالی که میگوید: مگر نمیدانند که ما محمد را مانند موسی پیغمبر یافتهایم که در کتابهای نخستین و قبل از ما نامش نوشته شده است (25)،
نامهای نیک خداوند
2 - عن ابی عبدالله علیه السلام فی قول الله عز و جل «و لله الاسماة الحسنی فادعوه بها» قال: نحن والله الاسماء الحسنی التی لا یقبل الله من العباد عملا بمعرفتنا.
امام صادق علیه السلام (در رابطه با آیه شریفه که میفرماید: خدا را نامهای نیکوست او را به آنها بخوانید) فرمود: به خدا سوگند آن نامهای نیکو ما هستیم که خدا عملی از بندگان نپذیرد مگر آنکه همراه با شناخت ما باشد (26).
3 - عن ابی عبدالله علیه السلام: قال: ما زار مسلم اخاه المسلم فی الله و لله الا ناده الله عز وجل: ایها الزائر طبت و طابت لک الجنة (27).
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ مسلمانی نیست که از برادرش مسلمانش به خاطر خدا دیدن کند مگر آنکه خداوند میفرماید: ای زائر خوش باش و بهشت گوارایت باد.
خوشبختترین انسان
4 - عن ابی عبدالله علیه السلام قال: (قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) قال الله عز و جل: ان من اغبط اولیائی عندی عبدا مومنا ذاحظ من صلاح، احسن عبادة ربه و عبدالله فی السریرة، و کان غامضا فی الناس فلم یشر الیه بالاصابع و کان رزقه کفافا، فصبر علیه فعجلت به المنیه، فقل تراثه و قلت بواکیه (28).
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خداوند میفرماید: رشک برانگیزترین دوستانم نزد، من بنده مؤمنی است که بهرهای از شایستگی دارد و عبادت پروردگارش را نیکو انجام میدهد. مرا در نهان عبادت میکند و در میان مردم گمنام است. با انگشت به او اشاره نمیشود، روزیش به قدر کفاف است و بر آن صبر میکند، مرگش زود میرسد و میراث و گریه کننده هایش اندک هستند.
«پی نوشتها»
1 - رجال شیخ طوسی، اصحاب امام علیه السلا، ص 427، و رجال نجاشی، ص 91، شماره 225.
2 - همان.
3 - منتهی الامال، ج 2، ص 413.
4 - احمد بن اسحاق، امین امامت، ص 15.
5 - معجم الرجال الحدیث، ج 3، ص 77.
6 - بحار، ج 51، ص 324، ج 1؛ باب 16 (هذا ابو عمر و الثه الامین ما قاله لکم ففی بقوله...)
7 - همان، ج 51، ص 16، ص 77.
8 - بحارالانوار، ج 52، ص 23، ج 16 (با تلخیص).
9 - عسکری منطقهای نظامی در شهر سامراء بود که امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام در زمان زمامداران عباسی مجبور به سکونت در آن منطقه بودند.
10 - رجال کشی، ص 466، شماره 432.
11 - مهدی موعود، ترجمه علی دوانی، ص 1078.
12 - رجال و فهرست شیخ طوسی، اصحاب امام جواد و امام عسکری علیه السلام.
13 - معالم العلماء، ص 14.
14 - رجال نجاشی، ص 91، شماره 225.
15 - رجال کشی، ص 466.
16 - بحارالانوار، ج 52، ص 80، ح 1 (با تلخیض) و مهدی موعود، ص 649.
17 - معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 40.
18 - «فلما تصافحنا قال لخیر لحا قک بی قلت الشوق ثم العاده فی الاسئله...»
19 - معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 36.
20 - همان، ص 304.
21 - مدرک، احمد بن اسحاق «امن امامت» ص 64.
22 - رجال کشی، 466.
23 - گفتنی است که در مورد وفات احمد ابن اسحاق در میان رجال شناسان اتفاق نظر وجود ندارد. بعضی از روایات دلالت میکند که وفات او در زمان حیات حضرت امام حسین عسکری علیه السلام اتفاق افتاد و خبر فوت، دفن و کفن وی توسط آن حضرت بود که تحقیق آن از عهده این نوشتار خارج است و همچنین در مورد محل دفن وی بعضیها معتقدند که در منطقه طبس میباشد. علاقهمندان را به منابع مفصل مراجع کنند.
24 - اصول کافی، ج 1، ص 373، ح 29.
25 - همان.
26 - همان، ج 1، ص 111، باب نوادر توحید، ح 4.
27 - همان، ج 2، ص 142، ح 10.
28 - همان، ج 2، ص 114، ح 6 وسائل الشیعه، ج 1، ص 77.
منبع: www.hawzah.net
نظر شما