موضوع : پژوهش | مقاله

فرایند ارتباطی تمدن سازی


1ـ تمدنها یک نوع ارتباط شناسی خاص به خود دارند به همین دلیل میتوان تمدن را بر اساس نوع ارتباطات طبقه بندی کرد به گونه ای که میتوان یک رشته پژوهشی و آموزشی ارتباط شناسی تمدن ها را تاسیس کرد که حال در قالب و صورت رشته های دیگر بیان شده است مثلاً باستان شناسی و هنرشناسی و ادبیات و فلسفه و فرهنگهای عامه و مردم شناسی و فناوری شناسی و...
2ـ تمدنها براساس یک اقتصاد باثبات بنا میشوند و اقتصاد با ثبات براساس یک نظام ارتباطی اقتصادی بوجود می آید که هم شامل کالا و هم شامل نظام نشانه ای آن می شود پس یک نظام اقتصادی تابعی از ماده و معنا است که با هم به تولید و مبادله معنا و فرآیند ارتباطی می پردازند پس اقتصاد برای محاسبه و تنظیم و مبادله احتیاج به ارتباطات دارد و مهمترین عنصر ارتباطی، زبان است.
3ـ زبان علائم و نشانه هایی است که ذهن انسانی با توجه به طبیعت و محیط اطراف، آن را استخراج می کند و واسطه آن هنر است که در تصویرها خلاصه میشود پس هنر است که بواسطه طبیعت، زبانرا تولید می کند .قدم اول آن نام نهادن بر طبیعت است. که تسلط اولیه مفهومی را به بشر عطاء میکند و طبیعت را وارد فرآیند ارتباطی انسان میکند پس اولین قدم ارتباط شناسی تمدن، نام نهادن است که قدم اولیه تسلط بر طبیعت و محیط وحشی اطراف را رقم می زند.
4ـ با ورود زبان و یا نظام نشانه شناختی، حافظه انسانی را قدرت و قوت می گیرد که در مرحله فرهنگ شفاهی، زبان شفاهی،نقش حافظه سازی را بازی می کند که در قالب داستانها و اشعار و تمثیل و ضرب المثل های شفاهی حافظه بشریو سپس حافظه تاریخی را بوجود می آورد و با آمدن خط و زبان کتبی، حافظه انسانیو تاریخی دقیق تر و وسیع تر و قابلیت ارتباطی بیشتری پیدا می کند و امروز خط الکترونیکی و دیجیتالی، پردازش حافظه انسانی و تاریخی و قبل تاریخی را به مرز بی نهایت رسانده است .
5 ـ حافظه و تاریخ دو عنصر بنیادی ارتباط شناسی تمدنها است بدون آن دو، ارتباطات تمدنی، وجود نخواهد داشت براساس آن تمدن تغذیه معنا و باز تولید آن را انجام می دهد و در مرحله بعد، زبان و نظام نشانه شناختی بوسیله همین تولید و باز تولید معنای تمدنی، انتزاعی تر میشود و این را از تولید معنا تخصصی بوجود می آید که معناهای کلی و عمومی تبدیل به معناهای جزئی تر میکند. و معناهای جزئی، نشانه های جزئی تر و انتزاعی تر بوجود می آورد که ترکیبهای متبوع تری بوجود می آید به ونه ایکه حروف تصویری که بعد از عبور از حروف الفبائیبه دیجیتالی می رسدبه مرز بینهایت ترکیب می رسد.
6ـ با رشد تولید و مبادله معنا و سپس رشد ارتباطی و رسانه ای یک جامعه به انسجام معنایی و نشانه ای نائل می آید. در این انسجام، انسجام تمدنی را رقم می زند. توضیح آنکه یک جامعه هر چه بتواند معناهای موجود و اشیاء موجود در جهان را نشانه مند کند میتواند، آنها را در ذهن خود، جای دهد و سپس با ذهن و عقل، آنها را به جهت منفعت خود دستکاری وترکیب و تنزیه کند و سپس آن را در یک فرآیند ارتباطی قرار می دهد و ارتباطات بر تراکم تولید معنا و نشانه می افزاید که انسجام معنایی و نشانه ای را رقم می زند. سپس میتوان گفت قدرت تمدنها به بسط کمی و کیفی ارتباطات بستگی دارد.
7ـ آنچه درباره ارتباطات بیان میشود محور آن معنا است تا نشانه، چرا که نشانه ها عاریت گرفته میشوند و تغییر پیدا می کنند چگونگی تنظیم تغییرات معنایی با تغییرات نشانه ایی کی از محورهای نظریه ای سیاستگذاری زبانی و ارتباطی یک جامعه است. تحولات فناوریک و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جان پدیداری ها تغییر می دهند و به گونه تابعی، نظام معنایی نیز تفسیر پیدا می کندو برایماندگارییک تمدن بایستی توان تغییر نشانه ای برای مبادله معنا داشته باشد. پس عاریت گیری نشانه و یا باز تولید نشانه های قدیمی برای بسط آن و یا ایجاد نشانه های جدیدبا توجه به محیط کار رهیافتهای مورد نظر می باشد. و این نقطه ثقل ارتباطات میان فرهنگی تمدنها را شکل می دهد.
8ـ حرکت نیز بر ارتباطات تمدنی بسیار تاثیر گذار است این حرکت گاهی به صورت مادی ترسیم می شود مثل مهاجرت و یا تحولات فناوریک و گاهی تحولات معنایی و جهانی مثل تحولات معناشناسی جهان شناختی مثل نظریه های جدید نجوم ویا جهان شناسی فیزیکی که تحولات دوگانه مذکور بر تفسیر زمانی تاثیر می گذارد (حرکت، زمان را بوجود می آورد) و زمان که تغییر یافت تاثیر مستقیم در زبان می گذارد چرا که زمان یک رکن بنیادیاز دو رکن فرهنگ، زمان و فضا، می باشد و زبان قلب فرهنگ است.
9ـ از مرحله قبلی که تحولات زمانی، زبانی را ترسیم می کند زبان دیگری به وجود می آید که زبان گفت و گو انسان با طبیعت است یعنی ریاضیات که زبان کنترل و تنظیم طبیعت است پس نظام ارتباطی یک تمدن برای اجتماعی سازی طبیعت (تعریف اجتماعی تمدن)، ریاضیات است و از خلق ریاضیات به عنوان زبان کنترلی انسان تحولات فناوریک رقم خورده می شود چون دانش انسانی،زمانی با عقلانیت یک جامعه پیوند می کند فناوری تولید میشود و چارچوب تولید فناوری، زبان ریاضی به معنای عالم آن است پس تحولات تاریخی انسان براساس فناوری شکل می گیرد.
10ـ زمانیکه دانشهای تولید شده برایارتباطات میان نسلی برای استداد تمدنی، بکار برده میشود، احتیاج به آموزش دارد و از این جاست که فرآیند ارتباطی آموزشی پژوهشی رخ می نماید. مرکز اسناد و کتابخانه ها به وجود می آید که خود یک نوع فرآیند ارتباطی شکل می دهد و در نتیجه آن به ارتباط آموزشی و ایجاد متون و رسانه های آموزشی می رسیم پس فناوری تولید متون پژوهشی و آموزشی به میدان قدم می نهند. مثل چاپ و دیجیتال و یا سنگ نبشته ها و یا تصویرهای غارهای ما قبل تاریخ. پس مبادله میان زمانی و میان مکانی و ارتباطات میان فرهنگی شکل می گیرد.
11ـ براساس آموزش و پژوهش، اعتباریات انسانی قدم به میدان می نهد و ارتباطات حقوقی و قانونی و هنجاری در جوامع شکل می گیرد که منشورات و نوشتارهای حقوقی قدم به صحنه می گذارد (مثل ارتباطات نوشتاری ادیان و کتابهای مقدس) نشانه های ثبات بخش و تعیین گذار اولین قدم های نشانه گذاری حقوقی بودند تا نظامهای حقوقی که براساس بسط معنایی و قبض نشانه ای ایجاد شوند و شکل بگیرند.
12ـ نظام های حقوقی و نظام های اعتباری و جوامع بزرگ مثل شهرها، هم زمانی و هم مکانی دارند و ارتباطات شهری و درون تمدنیرا شکل و نسق می بخشند.
پس امنیت عمومی محقق می شود و سطوح بالای ارتباطی نیز به وجود می آیند و هنر و ادبیات به ظهور می رسند و نرم افزار همبستگی اجتماعی را تشکیل می دهند در همان حال فرآیند آینده نگری و آینده سازی را رقم می زنند و این جاست که نظام ارتباطی جامعه به تکامل و توازن می رسد و جامعه در یک تمدن پویا و در همان حال متعادل، رشد و پیشرفت می کند.

منبع: / هفته نامه / پگاه حوزه / 1388 / شماره 260، مرداد ۱۳۸۸/۰۵/۰۰
نویسنده : ابراهیم فیاض

نظر شما