نه به تمام «هیس ها»
موضوع : اطلاع‌رسانی | یادداشت

نه به تمام «هیس ها»

معصومه اخلاقی 
  mim.akhlaghi@gmail.com
برای من که یک مادر هستم، یادآوری صحنه‌های فیلم «هیس» ساخته پوران درخشنده و یا «من یک مادر هستم» از فریدون جیرانی بازهم همان حس ناامنی و بی اعتمادی به همه را در پی دارد و چنان تأثیر بدی روی من داشته که به این زودی‌ها برای دیدن این دو فیلم، سراغ آرشیو فیلم‌هایم نروم. فیلمی از جنس خشونت علیه دختران و زنان؛ یک تلنگر به همه والدینی که صاحب دختر هستند.
خشونت در لغت نامه معین، به معنای بی‌رحمی و تندخویی آمده وهرگونه رفتاری که باعث آسیب رساندن به دیگران شود،رفتار خشونت‌آمیز تعبیر می‌شود. خشونت آن‌گونه که در افکارعمومی تصور میشود، فقط محدود به پرخاشگری و تعرضات جسمی و فیزیکی نیست و ابعاد روحی و روانی را نیز دربر می‌گیرد. خشونت در مجموع بازتابی از حس پرخاشگری و آسیب روانی و پایین بودن سطح تحمل روانی افراد جامعه است. هم زنان و هم مردان هردو می‌توانند در معرض خشونت قرار بگیرند؛ اما زنان بدلایلی همچون ضعف جسمی نسبت به مردان، باورهای سنتی و اعتقادی، پایین بودن اعتماد بنفس و میزان بالای آمار افسردگی در زنان بیشتر در معرض خشونت قرار می‌گیرند.
طبق آمار منتشرشده توسط سازمان ملل از ھر سه زن در دنیا یک نفر تجربه خشونت فیزیکی یا جنسی را در زندگی خود داشته و این عمل اغلب توسط شریک زندگی او انجام شده است. در اروپا 43 درصد از زنان حداقل یک بار در معرض خشونت جسمی قرار گرفته اند. این آمار در انگلستان 25درصد است و از ھر چھار زن یک زن تجربه خشونت را داشته است. در ایران متاسفانه این آمار بسیار بالا بوده و از ھر سه زن دو زن قربانی خشونت در زندگی خود بوده اند. 
زنان در طی زندگی خویش، خشونت‌های فیزیکی(کتک زدن، کشیدن و هل دادن، قدرت نمایی و زورگویی،..)، روانی(دشنام دادن، ایجاد فشار با رفتار آمرانه، ممانعت از کار یا ادامه تحصیل،..)، اقتصادی(نابرابری در دسترسی به منابع خانواده، ندادن خرجی، سواستفاده مالی از زن،...) و جنسی( اجبار در روابط زناشویی غیرمتعارف، عدم اجازه استفاده از وسائل پیشگیری از بارداری ناخواسته و بی توجهی به نیازهای جنسی زن،..)  را از جانب شوهر ، پدر و حتی فرزندان پسر تجربه می کنند. نابرابری در جامعه و در سراسر جهان(تقسیم غیر عادلانه رفاه، فقر، روابط میان کشورهای ثروتمند و فقیر) می تواند خشونت را توسعه دهد.  
آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی ناشی از بروز خشونت در جامعه انکارناپذیر است و واقعیت تلخی است که خود را به صورت آسیب‌های روحی روانی، جراحات بدنی و عواقب خانوادگی و اجتماعی در زندگی زنان نشان می‌دهد. قطعاً احترام متقابل و رفتار عادلانه و برابرانه در زندگی مشترک می تواند راهی برای دوری جستن از خشونت باشد اما از آنجا که فرهنگ هر جامعه‌ای بایدها، نبایدها و شخصیت افراد آن جامعه را می سازد و شخصیت افراد نیز رفتار آنها را می‌سازد، باید به محتوای آموزشی، شیوه‌های آموزش درمدرسه بعنوان جایی که نظم و قانون را در آنجا به کودکان می‌آموزند و مهمتر از همه کانون خانواده توجه ویژه شود؛ چرا که تربیت و شکل گیری شخصیت افراد در وهله نخست در خانواده شکل می‌گیرد.

به کودکانمان از همان کودکی بیاموزیم که «نه» بگویند و حد ومرزی برای بستگان خود تعیین کنند؛ به آنها آموزش داده شود اگر در معرض سواستفاده در خانواده و یا اقوام نزدیک قرار گرفتند، با افراد معتمد، مراکز تخصصی مشاوره و پلیس تماس بگیرند و از همه مهمتر به آنها بیاموزیم که اگر مورد خشونت قرار گرفتند خود را مقصر ندانند و شرمسار نباشند. البته جدای از مدارس، نقش رسانه‌ها نیز درین زمینه بسیار پررنگ است؛ هرچند درین مورد دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. عده ای برین باورند که  رسانه‌های جمعی اعم از روزنامه‌ها، مجلات، رادیو و تلویزیون، گاه از انحرافات اجتماعی، نظیر تجاوز، خشونت، قتل و ...پرده برمی دارند و زوایای پنهان داستان‌های عشقی و جنایی را برای مخاطبان خود آشکار می سازند و انو اع دام‌هایی را که بر سر راه جوا نان قرار دارد، به آنان گوشزد می نمایند و راه‌های لغزش دیگران را برای مخاطبان ترسیم می‌کنند و با اطلاع‌ رسانی به‌موقع و مناسب برای اعضای جامعه، در پیشگیری از انحرافات اجتماعی نقش مؤثری ایفا می‌کنند و از سویی دیگر بسیاری معتقدند که رسانه های جمعی نقش مؤثری در تحریک و آموزش افرادی که آمادگی ارتکاب جرم را دارند،ایفا می‌کنند. و گاهی رسانه ها مضامینی را در جامعه ارائه می‌دهند بی‌آنکه زمینه‌ها و بسترهای لازم برای درک آن مضامین در آن جامعه فراهم باشد. اما نباید نقش موثر و کاربردی رسانه و نهادهای عدالت کیفری بویژه پلیس را در مشارکت و همکاری مردم در پیشگیری از خشونت فراموش کرد. این رسانه‌ها هستند که با دادن اطلاعات کافی و آموزش مصادیق خشونت و آگاه‌سازی جامعه ،اولین قدم برای مهار خشونت را بردارند و با نشان دادن تصویری مثبت از عملکرد نهادهای پیشگیری از جرم و خشونت، به کسانیکه در معرض خشونت هستند، مسیری درست برای پیگیری و رهایی از معضلی که به آن گرفتارند نشان بدهند و ازتکراراشتباهات بیشتر پیشگیری کنند. اما فراموش نکنیم تا وقتی که زنان اعتماد به نهادها را بجای سکوت انتخاب نکرده اند، کاری درین زمینه صورت نمی گیرد؛ چرا که سکوت به بهانه حفظ آبرو، نه تنها مانع تکرار خشونت نمی شود که شرایط امکان تکرار خشونت را بیشتر می کند.  
نهادهای مسئول به زنان مورد خشونت قرار گرفته شده، آموزش میدهند تا چگونه به زندگی عادی برگردند و خود را از خشونت رها کنند. آنها را برای حفاظت از خودشان و بالا بردن اعتماد بنفس شان تشویق می کنند و می آموزند که مسیر زندگی پیش رویشان را چگونه بدون خشونت طی کنند.

نظر شما