پایان بندی قصه در چهل طوطی(جواهر الاسمار الثغری)
پیشنهاده کارشناسی ارشد 1400
پدیدآور: فاطمه طالبی
استاد راهنما: آسیه ذبیح نیا عمران
دانشگاه پیام نور استان یزد، مرکز پیام نور یزد
چکیده
توجه به کلیت و ساختار متن در مطالعه داستان اهمیت فراوانی دارد. پیوستگی و تناسب اجزای متن - که در آن پژوهشهای زیباییشناختی در کنار پژوهشهای معناشناختی در نظر گرفته میشود . در عرصه نقد ادبی، رونق فراوانی یافته است. پایانبندی، یکی از مهمترین عناصر داستان است که در ارتباط با دیگر عناصر داستان، برجستگی بیشتری مییابد. بخش عمدهای از متون کهن فارسی را آثاری تشکیل داده است که با محتوای اخلاقی و تعلیمی پیریزی شدهاند؛ بدین معنا که مخاطب از همان آغاز داستان به اهداف از پیش تعیینشده نویسنده پی برده است و در حقیقت، پایانبندی این متون، دور از انتظار مخاطب نیست. بهعبارتدیگر پایانبندی یکی از ارکان هرگونه روایت توضیحی و داستانی است که همسو با سایر عناصر بر سازنده روایت - متن سبب انسجام پیرنگ و دلالت انگیزی ویژه آن میشود. هر روایت بهصورت ضمنی و عدهای به خواننده میدهد، سپس آن را در میانه روایت میگستراند و در پایان نمایان میسازد (کرس، 1387: 845). البته این بدان معنا نیست که هر روایت - متن فقط یک فرجام دارد و در پایانبندی آن را نشان میدهد؛ بلکه غرض این است که پایانبندی خوب باید بامعرفت شناسی حاکم بر متن، قواعد ژانر، درونمایه و وضعیت سوژهها متناسب باشد و بر این اساس میتواند شکلهای خاصی از بازنمایی یا وانمایی را به خود بگیرد. پایان داستانهای چهلطوطی با توجه به ساختار تودرتوی داستانها، بسیار جای تأمل دارد، بهویژه که هر سه عنصر داستان (راوی، روایت، مخاطب) حضور پررنگی دارد. وضع غریب قصهها، سیلان شتابان تداعیها، دگرگونی مدام راوی و زاویه دید، متنی آفریده که جایگاه بزرگی برای این داستان رقمزده است. همانطور که آغاز قصهها با یک ساخت مشخص و آشنا پدیدار نمیشود، پایان داستانهای چهلطوطی نیز اگر در ارتباط با داستانهای پیشین و پسین در نظر گرفته شود، هر بار به رنگی خاص پایان مییابد. هر قصه با نتیجهگیری و گریزپایانی قصه پیشین پیوند میخورد و حتی یک قصه میتواند آبستن چندین قصه درونهای دیگر شود. در این پایاننامه با روش توصیفی ـ تحلیلی پایانبندی داستان بررسی میشود.
نظر شما