خداشناسی؛ سائقه فطری بشر
انسان با غریزه خدادادی خود هر پدیده و حادثه ای را که مشاهده می کند از علت و سبب آن جستجو می نماید و هرگز احتمال نمی دهد که خود به خود و بدون سبب به وجود آمده باشد. انسان به حسب فطری و غریزه، پیرو واقع بینی است یعنی خواه یا ناخواه همیشه در جستجوی واقع و پیرو و حق می باشد و این خوی غریزی را از کسی یاد نگرفته و از جایی نیاموخته است. روشن است که اگر انسان در پیروی از حق و حقیقت نکوشد، پایبند سعادت و کامیابی خود نخواهد شد و هر گفتار و کردار هوس آمیز و خوشایند را دنبال خواهد کرد و گرفتار پندارهای پوچ و افکار خرافی خواهد شد.
هستی و پیدایش تمام موجودات از چیز دیگری سرچشمه گرفته است که آفریننده و پدید آورنده اوست و همین که رابطه آفرینش خود را با چیزی قطع کرد در نهانخانه نیستی و نابودی فرو رفته ناپیدا می شود. آنکه وجود نامتناهی اش، تکیه گاه جهان هستی و نگاهدارنده جهانیان است خدا نامیده می شود. قرآن کریم می فرماید: "ان الذین قالوار بنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون". آنان که خداوند جهان را آفریننده خود بدانند و به ربوبیتش اعتراف کنند و بر گفته خویش پایدار و ثابت باشند هرگز دچار هراس و اندوه نمی شوند.
تا بشر بوده کوه ها، جنگل ها و دریاهای پهناور هم در روی زمین با وی بوده اند. همیشه خورشید و ماه و ستارگان فروزان را با حرکات منظم و دائمی آنها در آسمان دیده است. با این همه دانشمندان جهان با تکاپوی خستگی ناپذیر پیوسته در مورد علل و اسباب پیدایش این موجودات و پدیده های شگفت انگیز بحث می کنند.
وقتی انسان، با غریزه واقع بینی و کنجکاوی دلایل فراوانی بر وجود پروردگار و آفریننده جهان می بیند همه این پدیده ها و نظامات هستی با حساب و کتاب خلق شده است غریزه واقع بینی انسان اعلام می دارد که جهان هستی حتماً تکیه گاهی دارد که منبع هستی و ایجاد کننده و نگهدارنده جهان است و آن هستی بی پایان و منبع علم و قدرت، خدا است که نظام هستی از دریای وجود او سرچشمه می گیرد. چنان که خدای متعال می فرماید: "الذی اعطی کل شی خلقه ثم هدی". خدای جهان کسی است که به هر چیز آفرینش و ساخت مخصوص آن را ارزانی داشت و پس از آن به راه زندگی و بقا رهبری فرمود.
تاریخ نشان می دهد که اکثریت افراد بشر دیندار بوده و خدایی برای جهان آفرینش اثبات می کرده اند. اگر چه در میان جامعه های خداشناس، اختلاف نظر وجود داشته است، هر قومی مبدأ آفرینش را با اوصاف مخصوص توصیف می نموده اند. در باستانی ترین آثار که از بشر اولیه کشف شده، نشانه هایی از وجود دین و خداشناسی یافت می شود که آنان به ماوراء طبیعت و زندگی پس از مرگ اعتقاد و ایمان داشته اند. حتی در قاره های تازه مانند آمریکا و استرالیا و جزایر دور دست قاره قدیم که در قرن های اخیر کشف شده اهالی بومی خداشناس بوده و با اختلاف سلیقه، مبدأ برای جهان آفرینش اثبات می کرده اند.
بنابراین اعتقاد به خدا همیشه در میان بشر بوده و روشن می کند که خداشناسی فطری انسان است و بشر با فطرت خدادای خود خدایی برای آفرینش جهان اثبات می کند. حضرت امام حسین (ع) در آخرین ساعات زندگی خود که از هر سو هدف شمشیر دشمن بود، می فرمود: تنها چیزی که این مصیبت ناگوار را بر من آسمان می سازد، آن است که خدا را پیوسته ناظر اعمال خویش می بینم. اعتقاد به خدا باعث می شود تا انسان در زندگی هدف و آمالی الهی و حقیقی داشته باشد و در مشکلات و سختی ها، با اعتقاد به خدای یگانه، صبر و بردباری را پیشه کند و ناگواری های روزگار و سختی راه زندگی او را از پای در نیاورد و بدین ترتیب خود را برای زندگی خوب آماده سازد.
منبع: / روزنامه / رسالت ۱۳۹۰/۲/۷
نویسنده : نیما احمدی
نظر شما