تحلیل تطبیقی ایماژیسم در سروده های توماس ارنست هیوم و بیژن الهی
توماس ارنست هیوم و بیژن الهی دو شاعر نوگرای قرن بیستم هستند که هر دو از مکتب ایماژیسم تأثیر پذیرفته اند. ایماژیسم یک مکتب شعری مدرن است که بر استفاده از تصاویر بصری و زبان عینی و مختصر تأکید دارد.
هیوم را به عنوان پدر مکتب ایماژیسم می شناسند. او در مقاله ای با عنوان "شعر مدرن" که در سال ۱۹۰۹ منتشر شد، اصول ایماژیسم را به شرح زیر بیان کرد:
تصویر مهمترین عنصر شعر است.
تصویر باید عینی و ملموس باشد.
زبان باید ساده و مختصر باشد.
الهی نیز در سال های ابتدایی شاعری خود به ایماژیسم گرایش داشت. او در این دوره از شعر، از تصاویر بصری و زبان عینی و مختصر برای خلق آثاری ناب و تأثیرگذار استفاده می کرد.
در این مقاله به بررسی تطبیقی ایماژیسم در سروده های هیوم و الهی می پردازیم.
**یکی از ویژگی های مشترک ایماژیسم در سروده های هیوم و الهی، استفاده از تصاویر بصری **است. این تصاویر به گونه ای توصیف می شوند که خواننده بتواند آنها را به وضوح در ذهن خود مجسم کند. برای مثال، در شعر "تشبیه" اثر هیوم، شاعر از تصویر یک زن زیبا به عنوان تشبیه برای عشق استفاده می کند:
چشمش تشبیه عشق است
چشمش تشبیه یک دری است
که از آن به درون بهشت می توان
به درون بهشت رنگین کمانی
در شعر "تنهایی" اثر الهی نیز، شاعر از تصویر یک کبوتر برای تنهایی استفاده می کند:
کبوتری در قفس
که بر پشتش لک های سیاه دارد
تنها مانده است
در تنهایی قفس
**یکی دیگر از ویژگی های مشترک ایماژیسم در سروده های هیوم و الهی، استفاده از زبان عینی و مختصر **است. زبان این سروده ها ساده و روان است و از آرایه های ادبی پیچیده استفاده نمی شود. برای مثال، در شعر "تشبیه" اثر هیوم، شاعر از زبانی ساده و مختصر برای توصیف تصویر زن زیبا استفاده می کند:
چشمش تشبیه عشق است
چشمش تشبیه یک دری است
در شعر "تنهایی" اثر الهی نیز، شاعر از زبانی ساده و مختصر برای توصیف تصویر کبوتر استفاده می کند:
کبوتری در قفس
که بر پشتش لک های سیاه دارد
با وجود این اشتراکات، برخی تفاوت ها نیز بین ایماژیسم در سروده های هیوم و الهی وجود دارد. یکی از این تفاوت ها، **در پس زمینه فکری و فلسفی این دو شاعر **است. هیوم تحت تأثیر فلسفه مدرن، به ویژه فلسفه برگسون، به دنبال ایجاد تحولی در شعر بود. او معتقد بود که شعر باید از تصاویر بصری برای ایجاد حس جدیدی از واقعیت استفاده کند. الهی نیز تحت تأثیر شعر ژاپنی، به دنبال خلق شعری بود که بتواند به مخاطب احساس آرامش و صلح بدهد.
**تفاوت دیگر، **در **دوره زمانی **ایجاد آثار این دو شاعر است. هیوم در اوایل قرن بیستم، یعنی در دوره ای که شعر مدرن در اروپا در حال ظهور بود، به ایماژیسم گرایش پیدا کرد. الهی نیز در دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، یعنی در دوره ای که شعر نو در ایران در حال رشد بود، به ایماژیسم روی آورد.
در مجموع، می توان گفت که ایماژیسم در سروده های هیوم و الهی، نقش مهمی در تحول شعر نو در ایران و اروپا داشته است. این دو شاعر با استفاده از تصاویر بصری و زبان عینی و مختصر، آثاری ناب و تأثیرگذار خلق کرده اند که همچنان مورد توجه مخاطبان قرار می گیرد.
نظر شما