آیا بانوان محدودیت بیشتری دارند؟
موضوع : نمایه مطبوعات | پیام زن

آیا بانوان محدودیت بیشتری دارند؟

مجله  پیام زن  فروردین 1371، شماره 1 
 

در شماره قبل به قسمتی از نامه خواهر «نسرین اکبری» پیرامون «فلسفه آفرینش زن در شکل موجود» پرداختیم. در آنجا یادآور شدیم که نامه ایشان پرسشهای دیگری را نیز در بر دارد و مشابه آن را خانمها: معصومه ـ م، صدیقه گل علی زاده، فیروزه احمدی نژاد، م ـ آق بیگی و آقای علی پروانه، مطرح نموده اند.

نامه تفصیلی خواهر اکبری در سه بخش، خلاصه می شد:

1ـ فلسفه آفرینش زن در شکل موجود

2ـ محدودیتهای شرعی بانوان

3ـ عدم برخورد صحیح جامعه با زنان

بخش اول را در قسمت قبل، مورد ارزیابی قرار داده و پاسخ دادیم. اینک توجه شما را به بخش دوم آن جلب می کنیم:

* * *

فرازهای دیگری از نامه خواهر اکبری

«من که خود یک زن هستم، مشاهده می کنم که ناراحتیها و مشکلات و رنجهای زنان بیشتر از مردان است ... و حتی حالا هم که در جامعه اسلامی به سر می بریم، از ارزش زن، خبری نیست. اکثریت قریب به اتفاق مردم، اعم از زن و مرد، خواهان فرزند پسر هستند و چرا نباشند که دختر از ابتدای تولد، بار غم و مسؤولیت را به دوش والدینش می گذارد و باید مراقب او بود ...»

سپس می نویسد:

«مسایل بلوغ زن، حداقل برای خود زن، بسیار ناراحت کننده است، حجاب زن، بسیار سخت است، اینکه انسان خود را بپوشاند، آن هم در گرمای تابستان و سرمای زمستان و مردها به راحتی رفت و آمد کنند، واقعا مشکل است. هنگام ازدواج هم، زن تحت سلطه مرد قرار می گیرد و خانواده زن، اغلب مشاهده می کنند که دخترشان، تحت ظلم و ستم شوهرش قرار دارد و نمی تواند دم برآورد، چون پس از طلاق معمولاً مطرود است».

خواهر اکبری آنگاه می افزاید:

«زنها بار نسلهای آینده را به دوش می کشند؛ رنج می کشند، اما مردها از جهات علمی و جهات دیگر رشد می کنند و همیشه، بهترین تفریحها به مردها تعلق دارد. مردها از کودکی آزاد، راحت، قوی و فعال هستند و زنها مجبور!»

این خواهر گرامی در پایان نامه به عنوان تأکیدی بر سؤالات قبلی خویش اضافه می کند:

«... زنها پس از ازدواج که باید به پدر و مادرشان که به پیری رسیده اند، یاری کنند؛ موظفند تحت امر شوهرشان باشند. بنابراین کسی که چند دختر دارد و پسری ندارد، حق دارد به خاطر آینده بی یاورش، نگران باشد.»

پاسخ
ابتدا باید به خاطر داشت که برخی از محدودیتهایی که برای افراد وجود دارد، ناشی از فقر فرهنگی جامعه است و ربطی به حدود و ضوابط شرعی ندارد و برخی دیگر نیز در راستای سلامت جامعه، امری لازم است. این محدودیتها اختصاص به قشر بانوان نداشته؛ شامل مردان نیز می شود. زن از نظر دستیابی به مقامات علمی و شغلی، محدودیتی ندارد؛ جز در مسأله پیشوایی جامعه و قضاوت که مورد اخیر نیز مورد اتفاق همه فقها نیست.

در این میان، آنچه از نظر اسلام، مورد توجه و اهمیت است، سلامت کانون خانواده و حفظ آن از ناراحتیهای روانی و عملی است، و این مقصود، در سایه مراعات اصول مورد قبول جامعه در روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی، میسر است.

در قرآن کریم به صراحت بیان شده است که خداوند نخواسته است به واسطه دین برای جامعه ایجاد تنگنا و دشواری کند، بلکه راه سعادت و سلامت جسم و جان را نمایانده است. از این رو، قرآن مجید در خصوص مسأله حجاب، عدم مزاحمت و آزار از ناحیه عناصر ناصالح را جزء فلسفه حجاب برشمرده است. بیان قرآن در این زمینه، چنین است:

«ذلکء ادنی أن لا یعرفن فلا یؤذین»

مراعات حجاب، باعث شناخته نشدن آنان است و در نتیجه، مورد آزار قرار نمی گیرند.

اینکه نوشته اید «رعایت حجاب امری بسیار مشکل است»! چنین نیست. میلیونها نفر آن را همانند خود شما به خوبی رعایت می کنند و احساس دشواری نیز نمی نمایند، بلکه در سایه آن احساس آرامش و راحتی خیال دارند.

توزیع مسؤولیتها
از طرف دیگر، توجه دارید که وظایف اجتماعی تقریبا در یک چارچوب طبیعی، میان افراد جامعه تقسیم می شود و بانوان، بر حسب طبیعت، بیشتر به طرف اشتغالاتی جذب می شوند که با موقعیت طبیعی و اجتماعی آنان سازگاری بیشتری دارد. به عنوان مثال، در اصل شریعت، اشتغال به کارهایی چون بنایی، چاه کنی، رانندگی کامیون و کار در معادن دشوار، برای زن ممنوع نیست، ولی در راستای تقسیم طبیعی مسؤولیتها بر اساس ساختار طبیعی افراد و موقعیت اجتماعی آنان، مردها مسؤولیتهای دشوار و کارهای سخت و سنگین را بر عهده می گیرند و این، نشان از یک نوع تکریم و واقع نگری نسبت به قشر بانوان است.

سلطه یا حمایت؟
نوشته اید که زن، بعد از ازدواج، تحت سلطه مرد قرار می گیرد. به نظر ما تعبیر «سلطه» مناسب نیست، بلکه زن، تحت حمایت مادی و معنوی همسر خویش قرار می گیرد و تعبیر صحیح عبارت است از ایجاد «تعهد متقابل»؛ تعهدی که زن و مرد را در برابر یکدیگر مسؤول می شناسد؛ تعهدی که در جهت سلامت خانه و جامعه است و منشأ حقوق بسیاری خواهد بود.

مرد نیز همانند زن، با پذیرش روابط همسری، تعهداتی به دوش خواهد داشت که به دنبال آن، آزادی و استقلال عمل قبلی خویش را از دست خواهد داد. در خصوص مسایل اقتصادی می توانید به سلسله مقالات «استقلال اقتصادی زن» در همین مجله مراجعه فرمایید.

به هر حال، لزوم رعایت این تعهدات، ناشی از اختیار و انتخاب اولیه ای است که زن و مرد، نسبت به امر ازدواج دارند.

بنابراین، می توان این خطاب را متوجه زن و مرد نمود که صحیح نیست از یک طرف خواهان زندگی مشترک باشند و از جانب دیگر، تعهدات و محدودیتهای ناشی از آن را پذیرا نباشند.

علاوه بر این، باید توجه نمود که در مقابل مسؤولیتهایی که مرد در برابر همسر خویش به عهده دارد، زن نیز از نظر حقوقی و شرعی در دو مورد اجمالاً موظف به جلب نظر شوهر خود می باشد؛ یکی «تمکین» و دیگری «خروج از خانه».

آنچه در روابط اجتماعی و خانوادگی و بویژه روابط همسری، توجه بدان به عنوان یک اصل، ضروری است، تقویت شالوده های اخلاقی، حرکت بر اساس تفاهم، گذشت و فداکاری متقابل می باشد. شکل دادن روابط زناشویی در چارچوب مکارم اخلاقی و ارزشهای والاست که به زندگی و جامعه، گرمی بخشیده، پیوندهای آن را استوار می سازد، نه تکیه بر حقوق قانونی و شرعی.

در زمینه کمک به والدین چنان که در مقاله «استقلال اقتصادی زن» ملاحظه خواهید کرد، زن به طور مستقل می تواند در باره اموال خود تصمیم بگیرد و به عنوان مثال، قسمتی از آن یا همه آن را در اختیار پدر و مادر خویش قرار دهد و شوهر از نظر شرعی و قانونی، حق اعمال نظر و دخالت را ندارد. تنها در خصوص نذر، عهد و قسم است که مسأله تفاوت دارد و یک بحث فقهی می طلبد و در مقاله «استقلال اقتصادی» بدان پرداخته شده است.

نکته دیگر اینکه اگر کسی در روابط همسری و تشکیل زندگی مشترک، شرایط خاصی را در نظر دارد، می تواند در ضمن عقد ازدواج، شرایط و خواستهای خویش را مطرح کند و در صورت قبول طرف مقابل، آن را در عقد ازدواج بگنجاند.

به طور کلی، زنان در موارد متعددی از تکالیف شرعی چه عبادات و چه مسایل جزایی تخفیفات ویژه ای دارند، چنان که بلوغ زودتر دختران را نیز باید یک امتیاز، تلقی نمود، چرا که آنان از نظر تکوینی و نیز تشریعی، زودتر از مردان، صلاحیت مسؤولیت پذیری و خطابات شرعی اسلام را پیدا می کنند. امکان فرا رسیدن دوران رشد شرعی که امتیازات اجتماعی بسیاری را به دنبال دارد، برای دختران زودتر فراهم می شود. از این رو این امکان وجود دارد که شش سال قبل از پسران همسن خویش، استقلال در تصمیم گیری داشته باشند و از جمله در اموال خود تصرف نمایند، در حالی که این استقلال برای پسران، حداقل به گذشت پانزده سال نیاز دارد.

نظر شما