داستان "کاغذ دیواری زرد": انعکاس تجربه تلخ افسردگی پس از زایمان
داستان "کاغذ دیواری زرد" اثر شارلوت پرکینز گیلمن، داستانی کوتاه اما تکاندهنده است که به تجربه تلخ افسردگی پس از زایمان میپردازد. گیلمن پس از به دنیا آوردن دخترش، به این بیماری مبتلا میشود و برای درمان به دکتر سایلس ویر میچل، متخصص مغز و اعصاب، مراجعه میکند.
درمان بحثبرانگیز
دکتر میچل به گیلمن توصیه میکند که برای بهبودی، فعالیتهای ذهنی خود را به طور کامل کنار بگذارد. او باید از نوشتن، مطالعه و معاشرت با افراد غریبه خودداری کند و به همراه همسر و فرزندش به یک خانه روستایی نقل مکان کند و در آنجا استراحت کند.
بازتاب تجربه در داستان
گیلمن پس از گذراندن دوره درمان دکتر میچل، داستان "کاغذ دیواری زرد" را در سال ۱۸۹۰ مینویسد. این داستان انعکاسی از تجربه تلخ او در دوران بیماری است.
واکنش جامعه ادبی
"کاغذ دیواری زرد" با استقبال جامعه ادبی آن زمان روبرو نشد. برخی منتقدان آن را داستانی مردستیز و در نکوهش سنت ازدواج قلمداد میکردند. برخی دیگر معتقد بودند که این داستان، خاطرهنگاری گیلمن است و در ادبیات جایی ندارد.
اهمیت داستان
اما با گذشت چند دهه، "کاغذ دیواری زرد" به عنوان یکی از مهمترین داستانهای سبک گوتیک آمریکایی شناخته شد و جای خود را در دانشگاههای سرتاسر جهان پیدا کرد. این داستان به دلیل پرداختن به موضوعی مهم و مغفول مانده، یعنی افسردگی پس از زایمان، و همچنین نگارش قوی و لحن گیرا، از اهمیت بالایی برخوردار است.
نکات قابل توجه:
- "کاغذ دیواری زرد" به عنوان یکی از اولین داستانهایی شناخته میشود که به طور مستقیم به موضوع افسردگی پس از زایمان میپردازد.
- این داستان از منظر اول شخص روایت میشود و خواننده را به دنیای ذهنی زن بیمار میبرد.
- استفاده از نماد و سمبل در داستان، به عمق و گیرایی آن افزوده است.
- "کاغذ دیواری زرد" به عنوان یکی از نمونههای برجسته ادبیات فمینیستی شناخته میشود.
نظر شما