موضوع : فرهنگ | علم اطلاعات

حیفا؛ رمانی جاسوسی - امنیتی

درباره نویسنده کتاب

محمدرضا حدادپور جهرمی 15 اردیبهشت 1363 در خانواده‌ای فقیر و مذهبی به دنیا آمد و تا پایان دوره دبیرستان در جهرم بود. همزمان در دانشگاه و حوزه قبول شد. محضر آیت‌الله محمد‌فاضل استرآبادی رفت و دروس حوزه را جهشی خواند. سپس به جهرم بازگشت و ازدواج کرد. پس از آن به قم بازگشت. مهم‌ترین علاقه‌مندی‌های او در سه شاخه بود: عرفان‌های نوظهور، امنیت و استراتژی. او روحانی طرح هجرت بود و تالیفات و مقالاتش از آنجا شروع شد.

بعد از آن وارد عرصه رسانه، سواد رسانه، فضای سایبر و مسائل مربوط‌ به تألیف در این عرصه‌ها شد. او اصطلاحات راهبردها و این مسائل را در رمان پیاده کرد؛ به کمک بعضی از اساتید پنجاه داستان را طراحی کرد که ده تا بسته پنج‌تایی شد. اساتید وی گفتند: هر‌کسی که این پنج تا را بخواند، به اندازه‌ی صد ساعت در کلاس عملیاتی استراتژی شرکت کرده و با حدود دویست اصطلاح اطلاع امنیتی آشنا شده است.

آثار او شامل مستندهای داستانی امنیتی است که مهم‌ترین آن‌ها کف خیابون، تب مژگان، حیفا، حجره پریا، دفترچه نیم‌سوخته یک تکفیری، کودکانه‌های تکفیری و... است. کتاب «کف خیابون» مربوط به فتنه سال‌های 78 و 88 و 98 است. مسئله «تب مژگان» پرونده‌ای از بهائیت است. «حجرۀ پریا» به برخی از نارسایی‌ها و بعضی از مشکلات درون‌سازمانی روحانیت اشاره‌ای ‌کرده است. نقش اول‌ تمام رمان‌ها زن است. اگر زن نقش اصلی را ندارد، نقش مؤثری دارد. او می‌گوید «اگر همه‌ی این‌ مطالب واقعی بود، من را به جرم افشای اطلاعات امنیتی اعدام می‌کردند! تمام این‌ها اطلاعات سوخته و آشکاری است که اگر کسی اهل مطالعه با رویکرد مسائل امنیتی و استراتژیک باشد، این کلیدواژه‌ها را پیدا می‌کند. قصد نگارش پنجاه رمان را دارم!».

درباره کتاب

این کتاب به داستان دختر دورگه اسرائیلی- عربی که با سه خواهر دیگرش در اداره متساوا وابسته به دستگاه جاسوسی موساد در اسرائیل رشد کرده و به مأموریت‌های اطلاعاتی- امنیتی می‌پردازند. در هر ماموریت اسمی برایشان انتخاب می‌شود، مهمترین ماموریت این دختر صهیونیست را که تشکیل داعش است. نویسنده در این داستان، دستگاه‌های مختلف جاسوسی اسرائیل را معرفی و اهداف و ماموریت‌های هر یک را از ابتدای پیدایش تا کنون بیان می‌کند. این چهار خواهر با یکدیگر ارتباط چندانی ندارند و پدر و مادری ندیده‌اند و در فضای خانواده هرگز حضور نداشته‌اند و از ابتدا یک مأمور اطلاعاتی و امنیتی تربیت شده‌اند.

داستان از این قرار است که دختری جوان به نام حیفا که در این مأموریت نامش را حفصه گذاشته بودند، پس از اتمام کارش در افغانستان، به اسرائیل بازمی‌گردد تا با ابعاد و اجزای ماموریت جدیدش در کشور عراق آشنا شود. دستگاه‌های کوچک خاصی در اندام‌های مختلف بدن او توسط یک تیم پزشکی در موساد کار گذاشته می‌شود و او توسط شخصی که هویتش در داستان مخفی است با ماموریت خود آشنا می‌شود و به عراق اعزام می‌شود و در زندان ابوغریب زندانی شده و مثل سایر زندانیان عراقی شکنجه می‌شود. به عربی مسلط است اما اعراب اصیل، لهجه عبری او را تشخیص می‌دهند. پس از مدت کوتاهی به سلول دو مرد زندانی القاعده به نام‌های ابومحمد العدنانی و دکتر ابراهیم عواد از نوادگان جعفر کذاب که هدف این ماموریت هستند منتقل می‌شود و مثل مسلمانان به عبادت می‌پردازد و چنان تظاهر می‌کند که در نظر زندانیان زنی مسلمان، با تقوا و زاهد به‌نظر برسد.

در اصل ماموریت حیفا، شستشوی مغزی، انحراف فکری و آماده‌سازی این دو مرد برای تشکیل دولت شیطانی داعش در عراق و سوریه است. این که چه حرف‌هایی بین ایشان رد و بدل شد و چه کارهایی انجام شد و چه جنایات غیر قابل تصوری طرح‌ریزی شد تا آن دو مرد تبدیل شوند به ابوبکر البغدادی و معاون اول او، بسیار جالب و پرهیجان است. سپس از زندان توسط افراد موساد از زندان خارج می‌شوند تا به انجام مأموریت خود بپردازند. در این بین با مبارزان انقلابی عراقی مواجهاتی دارند که نیروی ایمان اصیل را در کشاکش جنگ با این ایادی شیطان به نمایش می‌گذارد و صحنه‌های بسیار پرهیجانی از مبارزه و تقابل نیروهای اطلاعات و امنیت جبهه مقاومت شیعه با مأموران ضد اطلاعات و امنیت موساد و متساوا ترسیم می‌کند.

در صحنه‌های متعددی از داستان آمیخته‌ای از سکس و خشونت ترسیم شده است و انواع شکنجه‌ها و تجاوزهای جنسی که داعشیان بر مردم بی‌دفاع عراق و سوریه تحمیل می‌کردند بیان شده است. منظر دیگری از داستان، خواننده را با از بین رفتن غیر قابل باور و وحشتناک امنیت مواجه می‌کند و در سطر به سطر آن تصویری از نابودی شهرها و از بین رفتن ناگهانی امنیت ملی مشاهده می‌شود.

نقاط قوت و ضعف داستان

نقطه‌های قوت داستان در واقعی جلوه دادن، تصویرگری خیالی، تجسم داستان در قالب واقعیت و ملموس بودن آن است. خواننده در بخش‌های مختلف داستان احساس حضور می‌کند و تصاویر زنده و واقعی به نظر می‌رسند. اما نقطه ضعف‌هایی در داستان به چشم می‌خورد که جذابیت داستان را تا حدی کاهش می‌دهد. از جمله اینکه در برخی بخشها داستان ناگهان از صحنه‌ای به صحنه دیگر پرت می‌شود و تا انتهای داستان تکلیف آن بخش از داستان مشخص نمی‌شود که چه شد.

این داستان مستند به وقایع تاریخی است که به شهادت کتاب، پنجاه درصد کتاب را شامل می‌شود و الباقی به منظور جذابیت توسط نویسنده به شکل داستانی درآمده است. اکثر اسامی و تاریخ نگاری‌ها قابل مشاهده در منابع اینترنتی و بقیه موارد به جهت مسائل امنیتی در کتاب ذکر نشده است.

قسمتی از کتاب

در بخشی از داستان، حیفا یک روحانی جوان شیعه را در زندان ابوغریب به قتل می‌رساند. چون به تبلیغ دین و مذهب شیعه می‌پرداخت. حیفا در گفتگو با مسئول زندان می‌گوید: "شما که بهتر از من می‌دانید یهودی‌ها معتقدند که دشمن باید حذف شود. مخصوصا اگر شیعه باشد و اهل تبلیغ علیه یهود باشد. می‌دانید که کجا نوشته؟ این ساده‌ترین درس تلمود هست که از آن به عنوان تورات شفاهی یاد می‌شود. اما من بین بد و بدتر دست به انتخاب زدم. چون در پژوهشکده شیعه‌شناسی سازمان، مستقر در شهر تل آویو، آموخته‌ام که خون شیعه هر کجا ریخته شد، همان جا شیعه‌پرور می‌شود".

سخن آخر

با توجه به تمام موارد مطرح‌شده در فوق، لازم به ذکر است که داستان ایده، سبک و موضوع جدیدی را ارائه می‌کند و به خوانندگان جنبه جدیدی از داستان‌نویسی را معرفی می‌کند. داستان‌هایی واقعی- تخیلی که هم در واقع مردم آن را دیده و شنیده‌اند و هم اجزای داستان تخیلی است. در بخش‌هایی از داستان که به چهار خواهر اسرائیلی پرداخته شده، ابعاد روانشناسی و ژنتیک افراد بسیار قابل تأمل است. اینکه چگونه یک فرد تحت تأثیر تغییرات ژنتیکی و عوامل محیطی از انسانیت تا به این حد فاصله گرفته و خلق‌و‌خوی وحشی‌گری را کسب و به دیگران القاء می‌کند، تأثیراتی که دو مرد القاعده‌ای زندان ابوغریب از این زن مأمور اسرائیلی می‌پذیرند و باور می‌کنند که موسی و هارون عصر ما هستند، اما به‌جای اعتلای انسانیت، دست به نابودی آن می‌زنند و با ادعای مسلمانی به دشمنی عظیمی با مسلمانان می‌پردازند و اقدام به کارهایی که در اسلام جنایت و گناه و حرام محسوب می‌شود به‌نام مسلمانی می‌کنند، تضادی است که در اغلب جنگهایی که به‌نام ادیان برپا می‌شود، قابل مشاهده، تأمل و تفکر است.

هر کجا ادعایی هست، اصل موضوع پنهان می‌شود. آنهایی که دم از حقوق بشر می‌زنند، ضد حقوق بشر عمل می‌کنند و کسانی که داعیه دین‌داری دارند، دشمنان جدی دین و مذهب و دینداران می‌شوند!

منابع

خبرگزاری تسنیم: نویسنده «حیفا»: باید میزان ضریب‌هوشی امنیتی مردم را افزایش داد/ زنان نقش اول تمام رمان‌هایم هستند. بازیابی شده در 22 اسفند 1398 به آدرس لینک.

مشخصات کتاب:

حدادپور جهرمی، محمدرضا. حیفا/ قم: دفتر نشر معارف، 1396. ( 187 ص)

درباره نویسنده این متن:

سمیه زمانی (یاسمین)، اهل تهران هستم. مقطع کارشناسی خود را در رشته علم اطلاعات و دانش‌شناسی در دانشگاه علامه طباطبایی به پایان رساندم و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد گرایش مدیریت اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی هستم. به داستان‌های پرهیجان علاقه دارم و همین سبب شد تا کتاب‌های آقای حدادپور جهرمی برایم جالب توجه باشد. در کنار تحصیل علم، به خواست مادر مهربانم هنر خیاطی و طراحی و دوخت را آموختم و در حال حاضر یکی از مربیان آموزش این حرفه هستم. از دوران نوجوانی به نوشتن شعر و خاطره علاقه داشتم و دست‌به‌قلم بودن برایم دوست‌داشتنی بوده و هست. حدود دویست رمان ایرانی و خارجی خوانده‌ام و مجموعه‌ای از اشعار فارسی دارم. دوران دانشجویی من از بهترین سال‌های زندگی‌ام بوده است. چون تجربیات بسیار ارزشمند و سفرهای متعددی در این دوران داشتم که خاطرات خوبی را برایم رقم زد.

نظر شما